آیین ازدواج در عرب خوزستان مراسم خواستگاری: پسر عرب زمانی به خواستگاری دختر مورد انتخاب خود می رود که اطلاع دقیق در مورد عدم وجود “ناهی” یا معترض در بین خویشاوندان درجه اول خانوادهی دختر داشته باشد این امر در حقیقت نوعی احترام از سوی خانواده پسر تلقی میشود. در صورتی که ناهی یا همان […]
آیین ازدواج در عرب خوزستان
مراسم خواستگاری:
پسر عرب زمانی به خواستگاری دختر مورد انتخاب خود می رود که اطلاع دقیق در مورد عدم وجود “ناهی” یا معترض در بین خویشاوندان درجه اول خانوادهی دختر داشته باشد این امر در حقیقت نوعی احترام از سوی خانواده پسر تلقی میشود. در صورتی که ناهی یا همان معترضی نسبت به این خواستگاری نباشد جوان عرب مرحله ی اول را شروع می کند که در اصطلاح این مرحله را المشیة یا “المشایة” (خواستگاری) گویند.
البته رفتن مادر پسر به خانه ی دختر قبل از مشایه و دیدن دختر و گفتگوهایی که بین زنان رد و بدل می شود تقریبا درکشور بین همهی اقوام متداول و مرسوم است. مثلا زنان عرب برای نشان دادن رضایت خود برای خواستگاری آمدن خانوادهی پسر معمولاً می گویند: “مکانکم مفروشه” یعنی جای شما فرش شده است که این امر در فرهنگ عرب نشان دهندهی رضایت برای آمدن به خواستگاری است، قبل از نشست رسمی، خانوادهی داماد برای دختر انگشتر و عبایه (چادرعربی) و قواره یا لباس به منظور نشان می آورند که به آن “نیشان” می گویند. نیشان در واقع نوعی نامزدی محسوب میشود که از آن روز به بعد زوجین وارد دوره نامزدی میشوند.
عرب ها جلسهی خواستگاری را “خطبه” نیز می گویند که خطبه دارای آداب خاص خود است. پدر دختر بعد از مشورت با برادران خود و دادن جواب مثبت به خانوادهی پسر، آمادهی برگزاری مراسم بعدی که یکی از مهمترین مراسم خواستگاری در بین عرب ها است می شود. در این مراسم مهریه که معادل آن در عربی صداق (sədagh)(عبدالنبی قیم، فرهنگ معاصر میانه، 1385، 514) 1 ترجمه شده و خرید وسایل زندگی زوجین نیز تعیین می شود.
این مراسم را در بین مناطق مختلف خوزستان با نام های متفاوتی می شناسیم، مثلاً در قسمت های دزفول، شوش، شهر حر، مناطق مرزی صرخه و کعب، سوسنگرد، بستان، هویزه، منطقه ی مرزی رفیع، ملاثانی، ویس و چند مکان دیگر آن را” َگَی” (geiy) (با فتحه بر روی گاف) می نامند، مراسم َگی نام های دیگری دارد، برای مثال مردم عرب آبادان، شادگان، خرمشهر و اطراف آن این مراسم را “قطع حق” ((ghætæ alhagh می گویند.
در میان مردم عرب خوزستان به دلیل اینکه در برخی مواقع، قاف، گاف تلفظ می شود لذا به زبان محلی به آن “گطع الحگ” و خطبه می گویند، در اهواز نیز این مراسم به نام های دیگری همچون گی، صداق و عده (اتعدی) و صیاگ خوانده می شود. مردم امیدیه و خلف آباد و آن نواحی بیشتر صداق یا صیاگ می خوانند.
اصولا مراسم َگی در خانه ی دختر و یا اقوام نزدیک آن اجرا می شود و حتی الامکان سعی می شود در یک مضیف بزرگ (مکان پذیرایی) یا حسینه ای این کًعدة برگذار شود، به این صورت که خانوادهی پسر یک روحانی و تعدادی از ریش سفیدان قوم و خویش و آشنای خود را به همراه می آورند و سعی می کنند از اشخاص موقری دعوت بعمل آورد که نزد خانوادهی عروس دارای منزلت و احترام باشند. در این مراسم، در برخی مناطق حتما یک سید نیز به دعوت خانواده ی پسر شرکت می کند، حضور سید در این مراسم به این دلیل است که عرب های خوزستان برای سادات مقام و ارج خاصی قائلند، در این مراسم تنها آقایان حضور دارند و خانم ها غالبا در خانه ای دیگر منتظر نتیجه ی مراسم هستند.
هدف از برگزاری این جلسه، توافق بر سر میزان صداق یا مهریهی عروس است، در صورتی که ازدواج فامیلی باشد، مبلغ مهریه، سطح مخارج عروسی و تهیه جهیزیه بسیار کمتر از ازدواج با دختر غریبه است. مبلغی نیز خانواده ی پسر به عنوان حق زن به خانواده ی دختر داده تا با آن وسایل و جهیزیه خریداری شود، بعد از وفاق بر مقدار مهریه ختم مراسم با صلوات به پایان می رسد. شایان ذکر است که در برخی مناطق استان در پایان این مراسم فاتحه ای برای حضرت عباس (ع) خوانده می شود.
دلیل خواندن این فاتحه به این منظور است که تعهدی بین خانوادهی دختر و پسر به شمار می رود که بر حرف های خود پایبند باشند، خواندن فاتحه در بین عرب های شوش، دزفول، سوسنگرد، هویزه، ملاثانی و برخی مناطق اهواز نسبت به سایر نقاط استان بیشتر به چشم می خورد، در پایان مراسم َگی نیز پذیرایی مفصل به همراه نوشیدن قهوه و چای از میهمانان صورت می گیرد. بعد از اتمام این مراسم نوبت به مراسم عروسی می رسد.
قبل از رسیدن موعد عروسی، یکی از رسوماتی که داماد باید به جا بیاورد خریدن پارچه ی لباس برای مادر عروس، خواهران عروس و زن برادرهای عروس است که در گذشته برای تعداد افراد بیشتری پارچه خریداری می شد اما اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی این امر ساده تر و کم هزینه تر اجرا می شود.
مراسم ازدواج:
روز عروسی نیز آداب ویژه ای دارد، لباس عروس همواره در طول تاریخ اهمیت فراوانی داشتهاست. همه عروسها، مایل بودند زیباتر به نظر برسند، در مورد لباس عروس در دانشنامه های انگلیسی همچون ویکی پدیای انگلیسی این چنین آمده است: رسم پوشیدن لباس عروس به رنگ سفید، به انگلستان در دوره ملکه ویکتوریا باز میگردد با وجود فراگیر شدن رنگ سفید در برخی از کشورها، عروسهای هندی، چینی، ویتنامی و ژاپنی همچنان از رنگهای ملی خود برای لباس عروس استفاده میکنند نوع و کیفیت مراسم ازدواج و پوشش عروس و داماد به فرهنگ و آداب جامعه بستگی دارد.
امروزه لباس توری و سفید رنگ در بسیاری از کشورها و اقوام مرسوم است. البته گاها در اهواز و مناطق و شهرهای جنوبی استان دیده شده که داماد با لباس عربی که همان دشداشه و کوفیه و عگال و بشتbәsht) (است مراسم عروسی را حاضر می شود، اما بیشتر کت و شلوار در بین دامادها متداول است ولی در بین دختران همان لباس عروس سفید استفاده می شود.
روز ازدواج را عرب ها “عُرس” می گویند (عبدالنبی قیم، فرهنگ معاصر میانه، 1385، 566)که همچون واژه ی عروس هر دو عربی هستند و به داماد نیز “عریس” (әri:s)گویند در زبان فارسی عروس همچنین به عنوان نوعی نسبت خویشاوندی سببی هم به کار میرود به این معنا که همسرِ پسر شخص عروس است اما عرب ها به آن “چَنَه”می گویند (در عربی فصیح کنه تلفظ می شود) و به داماد یا همان شوهر دختر “نسیب” گویند. برخی خانواده ها نیز چند روز قبل از مراسم عروسی را جشن می گیرند که به آن “حفله” می گویند.
همان گونه که در قوانین ازدواج زوجین بعد از آزمایش خون به کلاس توجیه مسائل جنسی فرستاده می شوند از گذشته تا به حال در آداب و رسوم مورد توجه قرار گرفته بود، که در روز جشن ازدواج شخصی در کنار داماد ایستاده و اصولا این شخص باید جوان و تیز هوش باشد تا مسائل زناشویی را به او گوشزد کند البته رسالت این شخص بیشتر همیاری داماد به هنگام ادای رسوم و احترام به میهمانان است، چرا که اغلب جوانان در روز ازدواج استرس بر آنان قالب شده و ممکن است بعضی از کارهای اولیه را فراموش بکنند که توسط این شخص یادآوری می شود، این شخص در بین عرب های خوزستان نام دارد که در مناطق جنوبی همچون خرمشهر، ماهشهر، شادگان، آبادان و .. به آن” َوزیر” (væzir) می گویند و تقریبا می شود گفت در باقی مناطق به آن “هَراب” (hærΛb)می گویند که در برخی قسمت ها نیز این رسم کمرنگ شده است. درعربی فصیح هراب یا وزیر را “وصیف”(عبدالنبی قیم، فرهنگ معاصر میانه، 1385، 944)4 گویند.
مرسوم است که مادر و زنان و دختران خویشاوند داماد از شوق و خوشحالی به هنگام دیدن داماد و آوردن عروس به منزلِ داماد که به اصطلاح زفه گفته می شود با کِل به استقبال آنان می روند کِل در اصطلاح عربی هلهله یا هلهوله(hælholΛ) است که با گذاشتن دست بر بالای دهان و حرکت زبان، صدایی جیغ مانند مسلسل واری طنین انداز می کند. هلهله پیامی بدون کلام است که نشان از شادی دارد.
به هنگام ورود عروس و داماد در منزل نیز گوسفندی قربانی می شود که عرب های نواحی شادگان به آن “فدیه” می گویند و به این علت انجام می شود که عروس و داماد را از گزند و آسیب مصون دارد، همچنین به منظور دفع چشم زخم نیز می باشد، از دیگر عادات این مردم تیراندازی به هنگام زفه است که در بدو ورود عروس و داماد به منزل دیده می شود که این رسم بیشتر در روستاها اجرا می شود. مرسوم است که در هنگام “زفه” (zæfæ) عروس با پدر و برادرهای خود خداحافظی می کند.
یکی از عادات خاص مردم عرب رقص محلی چوبیه است، رقص محلی یا رقص فولکلوریک قدیمیترین فرم رقص است که نشانگر حالات، عادات و فرهنگ یک قوم و یا ساکنان یک منطقه جغرافیائی خاص بوده و در قالب مجموعهای از حرکات موزون اجرا میشود. باستان شناسان و مورخین می گویند که رقص بخشی مهم از فرهنگ انسانهای اولیه بود بطوریکه آنان از طریق رقص و با استفاده از حرکات و ریتم احساسات خود را به دیگران بیان می نمودند، رقص چوبیه یکی از همین رقص های فولکلوریک این مردم است که به نظر می رسد از قدمت زیادی برخوردار است.
از دیگر رسم هایی که در بین سایر اقوام وجود دارد ولیمه یا همان شام عروسی است. یکی از رسمها و سنتهای اسلامی در مراسم عروسی “ولیمه دادن” است. ولیمه دادن یعنی دعوت عدهای از مؤمنین و ارحام و همسایگان و فقرا به میهمانی صرف غذا. این رسم بقدری مورد توجه پیامبراسلام بود که در مراسم عروسی علی بن ابیطالب (ع) و فاطمه زهرا(س) برآن تاکید کرد و روایتهای بسیاری در مورد تهیه آن ولیمه وجود دارد که همگی بر ساده بودن آن صحه میگذارند.
ولیمه ی عروسی در بین خانواده هایی که توان مالی خوبی دارند پرهزینه تر تهیه می شود مثلا “اِمفتح”(әmfætæh) یا مفتح که غذای معروف و مرسوم عربی است را برای میهمانان تهیه می کنند. بعد از ولیمه و پایان مراسم عروسی میهمانان نزدیک داماد، عروس و داماد را با هوسه “پایکوبی ای که با شعر و آرزوی موفقیت برای زوجین همراه است” تا درب حجله همراهی می کنند.
همانطور که گفته شد هوسه را مردان و زنان خویشاوند نزدیک داماد اجرا می کنند حال در صورتی که هوسه کننده زن باشد دیگر به آن هوسه نمی گویند بلکه هوسهی زن را گوله می نامند، یکی از هوسه هایی که در اکثر مراسم عروسی خوانده می شود این است که می گویند ” مَحروس اِب الله و قرآنه” یعنی انشاءلله خداوند و قرآن زوجین را حراست و حفاظت کند.
شب ازدواج را شب زفاف نیز می گویند، شب زَِفاف اصطلاحی است که به شب اول ازدواج و یا به اولین شب پس از ازدواج به ویژه در صورتی که آن شب، عروس و داماد با یکدیگر همبستر شوند می گویند، اصطلاحاً شب زفاف به شبی میگویند که عروس را به خانهٔ شوهر میبرند. لغتنامهٔ دهخدا در سرواژهٔ “زفاف” چنین آوردهاست5: عروس به خانه شوهر فرستادن و در عربی آن را “لیلةالزفاف” میخوانند.
مراسم آیینی پس از ازدواج:
بعد از پایان مراسم ازدواج نیز آداب و رسومی در بین مردم عرب وجود دارد، از جملهی این آداب و رسوم این است که اقوام عروس و داماد آغاز به دادن هدیه به زوجین می کنند. این هدیه نیز دارای اسمی خاص است و این نام نیز در مناطق مختلف متفاوت است، برای نمونه مردم عرب سمت شمال غرب و مرکز خوزستان منجمله شوشتر، شوش، دزفول، مناطق چعب، الحایی، عبدالخان، شهر حر، ملاثانی، شیبان و شعیبیه اکثرا به کادوی عروسی “هَربَ”(hærbæ) میگویند.
اما مردم اهواز، رامهرمز،سوسنگرد مناطق رفیع و هویزه و ..”اریوگ” (әriog)و “نگوط”( nәgu:t) می خوانند، گمان می رود وجه تسمیه ی کلمه ی اریوگ اقتباس از همان صبحانه ای باشد که عرب ها به آن اریوگ می گویند زیرا در گذشته خویشاوندان نزدیک داماد صبحانهی روز اول زندگی زوجین را نیز مهیا می کردند که به دلیل منسوخ و کمرنگ شدن این رسم همان کلمه ی اریوگ برای کادو بکار برده شد البته عده ای کادو را اریوگ و پول نقد را نگوط می گویند حال آنکه مردم جنوب و جنوب غرب خوزستان هدیه ی زوجین را تنها نگوط می گویند، در گذشته عروس مقداری شیرینی از خانواده ی خود برای پذیرایی از مهمانان می آورد به این منوال که شیرینی ای که از خانهی پدری آورده را در ظرفی جلوی میهمان می گذاشت و میهمان بعد از میل کردن شیرینی، هدیه خود که همان” َهربَ”، “نگوط” یا “اریوگ” است را در ظرف می گذاشتند.
از باورهای مردم عرب خوزستان این است که تازه عروس از سه الی یک هفته به خانه ی کسی نمی رود که اعتقادات مختلفی در این باب وجود دارد که عده ای نیز مخالف این مورد هستند اما در کل بر این باورند که به لحاظ آسیب شناسی این اعتقاد از جمله باورهایی است که آسیبی به شخص یا اجتماعی نمی زند و کاملا شخصی است هر چند که این باور در حال حاضر کمرنگ شده است در ارتباط با این موضوع در گذشته مردم ویس می گفتند: “العروس لازم ایهل الاهلال علیها”.
از جمله وظایفی که بر عهدهی خانواده ی داماد است دعوت کردن خانوادهی عروس و بعضی بستگان نزدیک آنها در یک هفته بعد از ازدواج است و عروس برای اولین بار بعد از مراسم ازدواج خانواده ی خود را می بیند و بعد از آن دوستان و آشنایان عروس و داماد، زوجین را به خانهی خود دعوت می کنند و این رسم در جنوب خوزستان به شدتی است که زوجین با گفتن کلمهی “وصول” از دعوت کننده به دلیل کمبود وقت پوزش می خواهند.
تقریبا می توان گفت آداب و رسوم ازدواج در این مواردی که ذکر شد خلاصه می شود البته رسم دیگری در بین برخی از سادات عرب وجود دارد و آن ندادن زن به عوام و غیر سید است. البته این رسم نیز تنها در بین عشایر و روستاها آن هم به شکل کمرنگ باقی مانده است.
شهر العسل یا ماه عسل نیز در بین آداب و رسوم ازدواج وجود دارد، در حال حاضر برخی جوانان بنا به سلایق و یا دلایل اقتصادی توان برگذاری مراسم ازدواج را ندارند و تصمیم رفتن به ماه عسل می گیرند. در دایرة المعارف های عربی این چنین آمده که : گمان می رود این فرهنگ متعلق به بیش از 4000 سال پیش باشد که نزد بابلیان بود، طبق آن فرهنگ، پدر عروس می بایست شرابی تهیه شده از عسل را که گمان میرفت می تواند باعث افزایش توانایی شود، به مدت یک ماه به داماد می دهد.
منبع:anthropology.ir