داستان کوتاه آدی و بودی صمد بهرنگی
عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه آدی و بودی صمد بهرنگی آدی و بودی یکی بود، یکی نبود. مردی بود به اسم «آدی» و زنی داشت به اسم «بودی». روزی آدی به بودی گفت: بودی! بودی گفت: چیه آدی؟ بگو. آدی گفت: دلم برای دختره تنگ شده. پاشو برویم یک سری بهش […]
داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش2
عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش2 قصه ی آه دایه صبح پا شد رفت حمام. دختر به یکی از کنیزها گفت: امشب خوابی دیدم، می ترسم خانم از خوشحالی سکته بکند والا می رفتم بهش می گفتم. حرف دختر دهان به دهان گشت تا به گوش خانم […]
کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد
عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد نفرین زمین 1 بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]