امروز: جمعه, ۲ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الجمعة 21 جماد أول 1446 | 2024-11-22
لیست خبرهای برچسب : چیزی

داستان کوتاه بز ریش سفید صمد بهرنگی

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بز ریش سفید صمد بهرنگی بز ریش سفید  شنیدم که در همین ده خودمان روزی بز حاجی مهدی آقا گر شد و آن را ول کردند توی صحرا، بعد بره ی خل میرزا کدخدای ده دیگر، بعد سگ حاجی قاسم خودمان و بعد هم گوساله ی […]

ارسال توسط :

شناخت علامت تجاری Brand

علامت تجاری(Brand) کوکا کولا با ارزشترین علامت تجاری در دنیاست و نام آن به تنهایی بیلیون ها دلار ارزش دارد. اما چرا؟

ارسال توسط :

داستان کوتاه پوست نارنج صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه پوست نارنج صمد بهرنگی بخش1 پوست نارنج  آری گناه من بود. گناه من بود که مجبور شدم روز جمعه در شهر بمانم. شاید هم گناه زن قهوه چی بود که دل درد گرفته بود. اما نه، نه گناه من بود و نه گناه زن قهوه چی. […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2 بی نام مثل دفعه ی پیش دیزی فروش ها یکی پس از دیگری به سر مردک ریختند و خندیدند. سقف بلورین بازار از زور خنده ترک برداشت. چند دیزی جوراجور از قفسه ها افتاد و خاکشیر شد، آخر سر به […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش1 بی نام  زنک کاسه ای آش کشک با یک تکه نان بیات جلو شوهرش گذاشت و گفت: بگیر کوفت کن! اینو هم با هزار مصیبت تهیه کرده ام. مردک فکر کرد: پس پول هایی که امروز صبح بهت دادم چه […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش2 مرد تاجر برای ماه فرنگ حمامش را سفارش داد، برای ماه سلطان لباس و کفش را تهیه کرد، برای ماه خورشید دو تا کنیز ترگل ورگل که پستانهایشان تازه سر زده بود خرید، برای ماه بیگم گردنبندی سفیدتر از […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش1 من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم،

ارسال توسط :

ارد بزرگ و نظریه قاره کهن 3

ارد بزرگ و نظریه قاره کهن3 او بسیار صریح و بی پرده بازیگران آسیایی را بدینگونه می شمارد :  دو دسته آسیای دوری ها (ژاپن ، چین ، کره ،…) و تازی ها ( عربها ) بر آسیا سوارند برای اینکه شمار آرایشان بیشتر است  . سازمانهای ارزی (اقتصادی ) آنان گویایی بافت بومی و […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش4

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر از بس که داد زده بود، صورتش کبود شده بود. دهنش کف کرده بود و عضلات چهره اش می لرزید. از سیمای حق به جانبش برمی آمد که آن چه را می گوید خود قبول دارد. آدم در آن حال دلش برایش می سوخت. بیچاره […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش2

نام کتاب: چراغ آخر بخش2 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر مسافرین کم و بیش به سید و پرده اش نگاه می کردند. چند تا حمال هندی و چینی و مالايی که سیگار می کشیدن یا «پان» می جویدند، با شگفتی و علاقه به سید و پرده اش نگاه می کردند و چون چیزی از رفتار […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش1

نام کتاب: چراغ آخر بخش1 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر کشتی تازه لنگر برداشته و راه دریا را پیش گرفته بود، اما هنوز صدای دندان قرچه چرثقیل ها که مدتی پیش از کار افتاده بودند تو گوش جواد زُق زُق مي کرد و درونش را می خراشید. کشتی به خود می لرزید. صدای کشدار جهنمی […]

ارسال توسط :

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ نوشته راینر ماریا ریلکه

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ[1] 1) شاید، به دل کوه های بلند بروم به رگ های سخت، تنها، چون سنگ معدن، و چنان ژرف شوم، که هیچ پایانی نبینم و هیچ دوردستی: همه چیزی نزدیک و همه ی نزدیکی، سنگ شود.

ارسال توسط :

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه[1]  اشاره:  «… در بیست و چهارم نوامبر 1662، اتو فون ریلکه – ساکن لانگن او /از گرانیتس و زیگرا/ برای انتقال ملکی موروثی یه لیندا رهسپار شد برای گرفتن سهم برادرش کریستف که در نبردی در مجارستان درگیر بود.

ارسال توسط :

کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد

عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد   نفرین زمین  1  بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]

ارسال توسط :