دفترچهی خاطرات
كاردستي دفترچهی خاطرات کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – کاردستی > آلاله نیرومند:نوشتن خاطرات روزانه میتواند خیلی جالب و هیجانانگیز باشد. از آن بهتر، خواندنشان است. غير از يادآوري و لذت مرور آنها، خواندن خاطرات بعد از مدتي باعث ميشود كه دربارهي بعضي از رفتارها يا انتخابهايمان تجديد نظر كنيم يا خودمان را از نگاه […]
این تازههای به درد بخور!
آشنايي با ابزاركهاي جذاب این تازههای به درد بخور! کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – پگاه شفتی:دیگر تقریباً نمیشود فهمید در دنیای واقعیت هستیم یا خیال!فناوری مثل جادوگری خیال و واقعیت را در هم آمیخته است. روزي فقط در فيلمها بوده و امروز در دستان ما يا در گوشهايمان. گاهي هم برعكس، از روي فكر […]
کفشهایت کو؟!
ايستگاه مسابقههاي تابستاني (1) کفشهایت کو؟! کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – همهچیز از فکر تابستان شروع شد؛ از فکر رفتن، فکر راه رفتن؛ سفر، پیادهروی، مهمانی، گردش… رفتن ما را به یاد پاهایمان انداخت که بارمان را میکشند و به یاد کفشهایمان. کفشها… کفشهای عزیز… موضوع مسابقهی تابستانی کفش است… مسابقهي داستان يكلنگه كفش ناشناس […]
اگر حیوانها زبان داشتند
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – به مناسبت روز جهانی محیطزیست تصمیم گرفتیم هربار یک موضوع زیستمحیطی را مطرح کنیم. اینبار به سراغ یکی از شعارهای روز جهانی محیط زیست امسال میرویم. شعار این است: «حیوانات بهنوبت قتلعام میشوند، اما تصادفی جان میدهند.» به همين دليل به موضوع رفتار با حیوانات میپردازیم. اینروزها صفحههاي مختلف […]
مامان روانشناس من
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – داستان > رفیع افتخار:مامان این وقت روز معمولاً خانه نیست، ولی آن روز بود. یعنی وقتی بهخانه رسیدم، بود.میگوید: «بنشین روی این صندلی.» مینشینم. میگوید: «به من نگاه کن.» نگاه میکنم. میگوید: «حالا یک نفس عمیق بکش.» میکشم. دستش را دراز میکند، چانهام را محکم میگیرد و صورتم را […]
لحظههای خوب
سه شعر از فرزانه فتحي لحظههای خوب کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – هرطلوعیک شروع تازه استهر غروبدرک لحظههای خوب… خوش بهحال آن کسی که دم به دم در مسیر آفتاب میزند قدم با پرندهها پشت پنجره درختها با پرندهها حرف میزنند با سلام نور با درخت و آفتاب با همین بهانههای ناب من […]
با یک سیلی شروع شد
يك جرعه كتاب با یک سیلی شروع شد کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – همهچیز از یک سیلی شروع میشود، سیلیای که نگار به دختری در صف اتوبوس میزند. پس از آن زندگیاش دستخوش تغییراتی میشود. دلقک روایتگر زندگی نگار، دختر دانشجوي قزوینی است که در آپارتمان روبهرویی عمهاش زندگی میکند. از نقاط قوت کتاب میتوان […]
کشف دکتر جون: کار، کار است!
از دكتر جون بپرس کشف دکتر جون: کار، کار است! کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – علی مرسلی:این مطلب به سوالها و مشکلهای نوجوانان و پاسخ آنها به قلم دکتر جون اختصاص دارد. هرگونه کاشت، داشت، برداشت، بدآموزی، خوبآموزی، نیاموزی و… از این مطلب بر عهدهی خودتان است و اصلاً به ما مربوط نیست! سؤال: […]
بگذار تهدیگ ببندد!
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – علی مولوی:شما را نمیدانم، اما من وقتی هوس یک خوراکی خوشمزه میکنم، تا نخورمش از ذهنم بیرون نمیرود! از دل که اصلاً! ماجرا از آنجایی شروع شد که هوس «دیگچه» کردم؛ یک دسر خوشمزهی خراسانی که در نوجوانی عاشقش بودم و سالها بود نخورده بودمش. دیگچه کمی شبیه شیربرنج […]
زمزمهی ستایش تو در گوش جهان پیچید
پلاك 1 زمزمهی ستایش تو در گوش جهان پیچید کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزهای > یاسمن رضائیان:وَ الکِتَابِ المُبین إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ سوگند به کتاب روشنگر، ما آن را در شبی مبارک فرو فرستادیم، که هشداردهنده بوديم. در آن شب هر امری […]
یک روز پر از دلتنگی
کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – فاصلهی بین امتحانها فرصت خوبیه برای تجدید خاطره. من و یکی از دوستان دورهی راهنمایی قرار گذاشتیم که بریم به مدرسهی قدیمیمون. گذشتن از اون راه سبز (مدرسهمون وسط يه شهرك جنگلي و پر از درخت بود) برام عجيب بود. بارها اون مسير رو توي شرايط مختلف، زير نور خورشيد، […]
شهروندان زوتوپیا در تهران!
گفتوگو با «بایرون هاوارد» و «ریچ مور»، کارگردانهاى انیمیشن «زوتوپیا» شهروندان زوتوپیا در تهران! کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – سینما> ترجمهى سارا منصورى:حیوانها معمولاً یا شکارند یا شکارچی. براى همین معمولاً نمیشود که همهى حیوانها در کنار هم و با هم زندگى کنند. چون عاقبت ممکن است شکارچیها، شکارها را بخورند! اما «زوتوپيا» فرق […]
زنگ فیزیک
کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – قانون پایستگی برفک:«برفک از بین نمیرود. فقط از مکانی به مکان دیگر انتقال مییابد.»ویززززززقیژژژژژژژژژژژژززززززز سسسسسسسسسسسس ژژژژژژژژژژژ فرض کنیم اینهمه حرف، صدای برفک است؛ برفک تلویزیون! درست است که تلویزیونها مدرن شدهاند، ولی او هنوز دلش میخواهد برای از بین بردنش از همان آنتنهای قدیمی استفاده کنیم. همان آنتنهایی که یک […]
چشمهای مشکی
داستان چشمهای مشکی کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – به دستمالکاغذی روی میز نگاه میکنم. مامان ریز ریز گریه میکند. میگوید مال پیازهایی است که دارد خرد میکند، اما من اشکهای واقعیاش را، بین اشکهایی که برای تندی پیاز است، روی گونههایش میبینم. روی دستمالکاغذی عکس گلهای ریز بنفش و صورتی است با زمینهی آبی. مامان […]
داستان فرشتهی کوهستان
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – سیدهربابه میرغیاثی:وقتی برای اولینبار «مسافران سرزمین خورشید» را دیدم، حتی دلم نمیخواست کتاب را ورق بزنم. اصلاً تحویلش نگرفتم. شاید بهخاطر تصویر روی جلدش بود با آن رنگ مبهم غریب که ذوقم را برنمیانگیخت. شاید هم بهخاطر نام و نامخانوادگی نویسنده بود که نمیشناختمش و پیش از این هم […]
شکست جنایتکاران و سه کتاب دیگر
كتابخانهي آفتاب شکست جنایتکاران و سه کتاب دیگر کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – معرفی کتاب > جادوگری بدجنس میخواهد از مردم دنیا باج بگیرد. یک آدمکش اجارهای «قرص اراده» را دزدیده است. پاگنده میخواهد «پرنسس تیارا» را بدزدد. آقاي هيچكس روحي است كه ميخواهد دوباره زنده شود. بستني جديد آلوده است و «لوسين كلو» […]
پرندهات را پرت کن!
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – حمید هامون:تا قبل از سال ۲۰۰۹ میلادی، هیچوقت پرندهای را پرت نمیکردیم! البته هنوز هم در واقعیت پرت نمیکنیم، اما در دنیای بازیهای کامپیوتری، به یک پرتکنندهی حرفهای پرندهها تبدیل شدهایم! آنقدر خوب و دقيق پرتش ميكنيم كه طراح بازياش هم نميتواند! «ياكو ايسالو»، طراح فنلاندي بازيهاي كامپيوتري است […]
میل گنـبـد برای گم نشدن
سفري به گنبدكاووس میل گنـبـد برای گم نشدن کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – عکس و متن: شیوا حریری:راه بارانی است و آسمان پر از ابرهای خاکستری. به اینجا که میرسیم، ابرها ناگهان کنار میروند و آسمان باز میشود. انگار انگشت اشارهی بلندی لحاف تیرهی ابرها را بشکافد و خورشید از لابهلای پنبههای ابر پیدایش […]
صادقانه یادداشت بنویسید
از نو نوشتن صادقانه یادداشت بنویسید کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – ترجمهی مانلی شیرگیری:«جک گانتوس»، نویسندهی کتاب «بنبست نورولت» و برندهی مدال نیوبری: از وقتي كلاس دوم دبستان بودم، در دفتر خاطراتم مينوشتم و هنوز هم نوشتن يادداشت روزانه از ابزار اصلي كارم است. به همه هم پيشنهاد ميكنم خاطرههايشان را بنويسند. هر روشي […]
وقتی گذشتهها نمیگذرند
گرهي كه با دست واميشه/ چهطور با خاطرات ناخوشایند کنار بیاییم؟ وقتی گذشتهها نمیگذرند کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – ترجمهی عباس تربن:گذشتهات بخشی از توست یا تو اسیر و زنجیرشده به اتفاقهایی هستی که پیشتر برایت افتاده؟ یک گذشتهی ناخوشایند و خاطرههای دردناک میتواند زندگی را برای آدم زهرمار کند. بهخصوص اگر برخورد مناسبی […]
عطر تازهی آویشن
دور گردون دست ماست عطر تازهی آویشن کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – عکسی از چیدن آویشن در صبح اردیبهشتی در ارتفاعات مشا در شهرستان دماوند. چشمهايتان را ببندید و بگذارید عطر آویشنِ تازه اتاقتان را پر کند. عكس ومتن: هانیه راعی عزآبادی،16ساله، خبرنگار افتخاری از دماوند Let’s block ads! (Why?) RSS
دفتـر یـادداشـتی به بزرگی شهر
کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – نفیسه مجیدیزاده:یک روز صبح از خواب بیدار میشوی و از خانه بیرون میآیی و میبینی که روی دیوار خانهتان یادگاری نوشتهاند؛ با ماژیک رنگی برای فردی که او را نمیشناسید! یک روز در ایستگاه اتوبوس منتظر نشستهای. نگاهت به نقشهی محله که در دیوارهی شیشهای ایستگاه نصب شده میافتد […]
لیگ برتر
سه شعر از كمال شفيعي لیگ برتر کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – آسمانزمین فوتبالماهسرمربی ستارههاست ابرها تيم روبهرو باد داور است روي پشتبام داد ميزنم: ستارهها… ليگ برتر است جيرجيرك حياط ما دلش گرفته است يك نفس ساز ميزند ساز جيرجيرك آشناترين صداي اين دقايق است فكر ميكنم اين صدا […]
دماغ
داستان دماغ کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – زن چادری، آنطرف خیابان در صف نانوایی ایستاده بود و به دختر نگاه میکرد. نانوایی سر کوچهشان بود. دختر با دوستهایش جلوی بستنیفروشی ایستاده بود و میخندید. وقتي ميخنديد، دماغ گندهاش تكان ميخورد. دختر صبح كه تخممرغ آبپزش را خورده بود، سر ميز صبحانه به مادرش گفته بود […]