یک پژوهشگر فرهنگ عامه به مزایا و معایب پژوهشهای مستقل و دولتی پیرامون فرهنگ عامه اشاره کرد و حمایت ناکافی مالی را چالش مشترک این نوع پژوهشها دانست و گفت: به لحاظ تخصیص بودجه، از دیرباز شکاف و فاصله عمیقی میان پژوهشهای کیفی و کمّی وجود داشته و دارد از طرفی پژوهشگران مستقل نیز اغلب […]
یک پژوهشگر فرهنگ عامه به مزایا و معایب پژوهشهای مستقل و دولتی پیرامون فرهنگ عامه اشاره کرد و حمایت ناکافی مالی را چالش مشترک این نوع پژوهشها دانست و گفت: به لحاظ تخصیص بودجه، از دیرباز شکاف و فاصله عمیقی میان پژوهشهای کیفی و کمّی وجود داشته و دارد از طرفی پژوهشگران مستقل نیز اغلب با هزینههای هنگفت شخصی، اثری را به گنجینه فرهنگ عامه میافزایند اما در توزیع و فروش، دست آنها خالی میماند و هیچ نهاد فرهنگی از آنها حمایت مادی نمیکند و همین باعث کاهش انگیزه آنها میشود.
علی آنیزاده در گفتوگوی تفصیلی با صلح خبر به نقل از ایسنا، با اشاره به اینکه پژوهش در حوزه فرهنگ مردم و مردمشناسی از آغاز تا امروز مرهون تلاشهای پژوهشگران مستقلی است که بی هیچ چشمداشتی و صرفا بر اساس عشق و علاقه شخصی، با دل و جان، عاشقانه به گردآوری و تحقیق بر روی فرهنگ عامه دیار خود پرداختهاند، بیان کرد: در واقع باید گفت پژوهش در حوزه فرهنگ مردم با تلاشهای پژوهشگران مستقل آغاز شده است و در ادامه با تاسیس نهادها و مراکز پژوهشی حوزه مردم شناسی (موزه مردم شناسی در سال ۱۳۱۴) و فرهنگ عامه (مرکز فرهنگ مردم رادیو تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۱) این مهم پی گرفته شده است.
او ادامه داد: از ابوریحان بیرونی اندیشمند قرن ۴ و ۵ هجری قمری با آثار ارزندهای چون «مالالهند» و «آثارالباقیه» گرفته تا تلاشهای آقا جمال خوانسازی با کتاب «عقایدالنساء» یا «کلثوم ننه» در عصر صفویه تا تلاشهای میرزا حبیب لشکرنویس با اثری چون «مراتب البلها» در دوره قاجار و کوششهای میدانی حسین کوهی کرمانی در دوره پهلوی تا تمام آثار منتشر شده فرهنگیاران سراسر کشور در دوره کنونی همگی مثالهایی از پژوهشهای مستقل در حوزه فرهنگ عامه است.
پژوهشگران مستقل چه کمکی به فرهنگ عامه میکنند؟
این پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه تلاشهای پژوهشگران مستقل حوزه فرهنگ مردم با تمام نقدهایی که بر آنها وارد است همواره تکمیلکننده پژوهشهای نهادها و مراکز دولتی این عرصه بوده است، اظهار کرد: درواقع این مطالعات و پژوهشهای مستقل، حفره موجود در این عرصه را پوشش دادهاند. حتی میتوان ادعا کرد زمانی موسسههای دولتی حوزه فرهنگ عامه موفق بودهاند، که به پژوهشگران مستقل، نگاه حمایتی داشتهاند و تعامل میان این دو همیشه موجب هم افزایی و ضریبدهی به کمیت و کیفیت پژوهشها بوده است.
پژوهشگر فرهنگ عامه مراکز دولتی در هر حال کارمند دولت است و اثر پژوهشی را که فراغ خاطر، خلاقیت، جدیت و دغدغه میطلبد را میبایست در کسوت کارمندی به سرانجام برساند حال آنکه دادههای فرهنگ عامه در افواه و سینه مردم است که با پشت میز نشینی مغایر است
او با تاکید بر اینکه آثار پژوهشی پژوهشگران مستقل حوزه فرهنگ عامه در ایران مزایای فراوانی دارد به مهمترین آنها اشاره کرد و گفت: نخست آنکه پژوهشگران مستقل بومی دادههای خود را بر اساس تجربه زیستی و مشاهده مشارکتی و حضور میدانی گرد آوردهاند؛ از این رو فضای فولکلوریک در آثار آنها مشهود است. در ثانی این پژوهشها با دغدغه شخصی و با حبّ میهنی و محلی نگارش یافتهاند، به همین دلیل در سراسر آثار آنها، عشق به زیستبوم و فرهنگ بومی و محلی موج میزند.
آنیزاده ادامه داد: در آثار پژوهشگران مستقل فرهنگ عامه گاه با مونوگرافیهایی روبرو میشویم که بهترین و گاه عمیقترین یافتهها و نتایج را در یک منطقه محدود جغرافیایی به دست آورده است. این اطلاعات از آن حیث اهمیت دارد که شاید در مراکز پژوهشی دولتی، هیچگاه فرصت مراجعه عمیق به این مناطق دور از مرکز دست ندهد، اما با این حال کاستیهایی نیز دارند.
جمعآوری گنجینه فولکلور ایران به همت پژوهشگران مستقل
او درباره کاستیهای پژوهشهای مستقل فرهنگ عامه، بیان کرد: اغلب آنها روشمند نیستند، برخی موضوعات فرهنگ عامه به صورت ناقص یا سطحی جمعآوری شدهاند، گاه صحت و سقم برخی از این آثار را با وسواس باید نگریست و یا آنکه با دیگر آثار پژوهشی از آن منطقه راستآزمایی کرد چراکه گاه پژوهشگران مستقل به دلیل تعصب خاصی که به دیار خود دارند دچار اغراق میشوند، اما با این حال این آثار بخش مهم و ارزندهای از گنجینه فولکلور ایران محسوب میشوند که نه در کنار، که همپای و دوشادوش پژوهشهای روشمند مراکز دولتی، پژوهش این حوزه را شکل داده و جان بخشیدهاند.
پژوهشهای دولتی با چه کاستیهایی روبرو است؟
مدیر پروژه «فرهنگ مردم» مرکز تحقیقات صدا و سیما با بیان اینکه پژوهشهای دولتی حوزه فرهنگ مردم و مردمشناسی نیز ضمن مزیتهای فراوان، کاستیهای خاص خود را دارند، توضیح داد: بیشترین مزیت پژوهشهای دولتی عبارت است از: روشمند بودن آثار، تعریف کلانپروژه در سطح ملی و دیگر آنکه اغلب پژوهشگران این حوزه فعالیت خود را پس از بازنشستگی به صورت مستقل انجام میدهند. اما عمدهترین ضعف پژوهشهای دولتی فرهنگ مردم را میتوان زمانبر بودن آثار، نیمه تمام رها کردن برخی کلانپروژهها و گاه سفارشی بودن عناوین و آثاری دانست که از ضرورت و اهمیت کافی برخوردار نیستند.
پژوهشهایی برای کشوی میز کار یا اهدای رایگان!
او مهمترین چالش پژوهشگران مستقل حوزه فرهنگ عامه را در بخش انتشار آثار دانست و گفت: این عزیزان اغلب با هزینههای هنگفت شخصی، اثری را به گنجینه فرهنگ عامه میافزایند اما در توزیع و فروش، دست آنها خالی میماند و هیچ نهاد فرهنگی در شهر و دیار ایشان از آنها حمایت مادی نمیکند و همین باعث کاهش انگیزه آنها میشود. پژوهشهای ارزشمند بسیاری را سراغ دارم که سالهاست به صورت دستنوشته یا تایپ شده در کشوی میز کار پژوهشگران مستقل خاک میخورد و هیچگاه فرصت تدوین و انتشار نمییابند. پژوهشگران بسیاری را میشناسیم که فرهنگ عامه شهرشان را منتشر کردهاند و چارهای جز اهدای کتاب ندارند چرا که امیدی به فروش کتاب و بازگشت سرمایه خود ندارند.
پژوهشهای فرهنگ مردم که در عینِ وقت گیر بودن، چشمگیر و قابل اندازهگیری نیستند و یافتههای آن کمتر قابلیت تبدیل شدن به عدد و درصد را دارد، ناخودآگاه در صف آخر تخصیص بودجه پژوهشی قرار میگیرد.
پژوهشگر فرهنگ عامه نمیتواند پشت میز نشین باشد
آنیزاده با تاکید بر اینکه پژوهشگران مراکز دولتی نیز مشکلات خاص خود را دارند، گفت: از جمله این چالشها این است که آنها موظف هستند عناوین ابلاغی مراکز پژوهشی خود را انجام دهند؛ عناوینی که شاید به طور تام و تمام به آن موضوع علاقه و اشراف نداشته باشند و همین اجبار و ابلاغ، سهمِ کار دلی را از پژوهشگر سلب میکند و آن را به کاری اداری و موظفی تبدیل میکند. پژوهشگر دولتی موظف است یک پروژه پژوهشی را در یک بازه زمانی مشخص ۶ یا ۹ ماهه یا حداکثر یک ساله به سرانجام برساند و حتی اگر آن پژوهش به فرصت بیشتری نیاز داشته باشد، اما در هر حال این فشار و تنگنای زمانی از کیفیت اثر پژوهی میکاهد. پژوهشگر فرهنگ عامه مراکز دولتی در هر حال کارمند دولت است و اثر پژوهشی را که فراغ خاطر، خلاقیت، جدیت و دغدغه میطلبد را میبایست در کسوت کارمندی به سرانجام برساند حال آنکه دادههای فرهنگ عامه در افواه و سینه مردم است که با پشت میز نشینی مغایر است. پژوهشگر فرهنگ عامه میبایست در مواجهه مستقیم با مردم و میدان تحقیق باشد و برای تکمیل مطالب از منابع اسنادی و کتابخانهای استفاده کند، اما متاسفانه این رویه همواره بالعکس است. حتی ماموریت و فرصت دو تا سه هفتهای هم که مراکزی چون پژوهشکده مردمشناسی وزارت میراث فرهنگی به پژوهشگران مردم شناسی برای تحقیق میدانی میدهد کفاف جمع آوری بدیهیات موضوع پژوهش را نمیدهد، چه رسد به جمع آوری کامل و تحلیل ژرف و عمیق و رسیدن به یافتههای متقن.
فرهنگ عامه در صف آخر تخصیص بودجه پژوهشی
این پژوهشگر فرهنگ عامه درباره بودجههایی که به پژوهشهای فرهنگ عامه اختصاص داده میشود، توضیح داد: به لحاظ تخصیص بودجه، از دیرباز شکاف و فاصله عمیقی میان پژوهشهای کیفی و کمّی وجود داشته و دارد. البته گاهی این شکاف، از لوازم و شرایط حاکم بر نوع پژوهش منتج میشود و گاهی از نظرات سیاستگذاران امر پژوهش که به نتایج زودبازده مبتنی بر اعداد و ارقام متکی هستند، ناشی میشود. بنابراین پژوهشهای فرهنگ مردم که در عینِ وقت گیر بودن، چشمگیر و قابل اندازهگیری نیستند و یافتههای آن کمتر قابلیت تبدیل شدن به عدد و درصد را دارد، ناخودآگاه در صف آخر تخصیص بودجه پژوهشی قرار میگیرد. البته جانب انصاف را باید نگاه داشت و اذعان کرد این نگاه در دهه اخیر تعدیل شده است؛ تصویب کلان پروژههای متعدد در حوزه فرهنگ مردم چون مجموعه ۳۱ جلدی «اطلس بازیهای ایران» و مجموعه شانزده جلدی «تقویم آیینی ماههای قمری» و … گواهی بر این ادعاست.
او در بخش دیگری از سخنان خود درباره دسترسی به منابع اطلاعاتی برای پژوهش فرهنگ عامه، گفت: امروزه در عصر انفجار اطلاعات و اشتراکگذاری دادهها و یافتهها، هیچ ممنوعیتی در دسترسی به منابع اطلاعاتی مکتوب وجود ندارد، اما همانطور که گفته شد منبع اصلی پژوهشهای فرهنگ عامه ناگفتههای مردم است که امید است این مهم در مراکز پژوهشی دولتی تسهیل شود.
تشویق مراکز پژوهشی دولتی به سخاوت در ارائه منابع
مدیر پروژه «فرهنگ مردم» مرکز تحقیقات صدا و سیما در پایان تاکید کرد: خوشبختانه به مدد پژوهشگران و فرهنگیاران اقصی نقاط ایران و انجمنهای مرتبط با این حوزه، همچون کارگروه فرهنگ و ادبیات عامه وابسته به انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی، حجم قابل توجهی از مفاد ادبیات شفاهی و فرهنگ مردم مناطق مختلف ایران جمعآوری شده و در اختیار اصحاب پژوهش قرار گرفته است، اما اگر مراکز پژوهشی دولتی همچون واحد فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صدا و سیما، پژوهشکده مردم شناسی وزارت میراث فرهنگی، بنیاد ایران شناسی، دانشنامه فرهنگ مردم ایران وابسته به دایره المعارف بزرگ اسلامی و … با سخاوت و گشاده دستی بیشتری منابع خود را در اختیار پژوهشگران رشتههای مختلف مردمشناسی، ایرانشناسی، زبانشناسی و فرهنگ و زبانهای باستانی، پژوهش هنر، موسیقی نواحی، زبان و ادبیات فارسی و… قرار دهند، مطمئناً پژوهش در حوزه فرهنگ مردم پربارتر و غنیتر از گذشته، پیش خواهد رفت و آنچه شایسته فرهنگ غنی این سرزمین است را برای پژوهش عمیقتر در اختیار عالمان حوزههای مختلف علوم انسانی قرار خواهد داد.
انتهای پیام