مصاحبه علیرضا بهرام نژاد نامزد انتخابات مجلس دهم (بخش دوم) گروه هایی هستند که 12 سال هست بر سرکار هستند شما خروجی را ببینید. الان هم در عرصه خودشان را مدافع حقوق مردم و… می دانند اما ما متاسفانه می بینیم خروجی این 12 سال عملکرد نشان می دهد که این فکر پوکیده و پوسیده […]
مصاحبه علیرضا بهرام نژاد نامزد انتخابات مجلس دهم (بخش دوم)
گروه هایی هستند که 12 سال هست بر سرکار هستند شما خروجی را ببینید. الان هم در عرصه خودشان را مدافع حقوق مردم و… می دانند اما ما متاسفانه می بینیم خروجی این 12 سال عملکرد نشان می دهد که این فکر پوکیده و پوسیده و این تیم نمی توانند بازی را عوض کنند. یعنی ما آدم های جدید می خواهیم انرژی جدید می خواهیم. اصلا جمهوری فلسفه اش همین است. یعنی باید آدم های جدید بیایند و استعدادهای جدید بیاید و اندیشه های جدید باید بیاید ولی متاسفانه چون این ها یک شرایط قدرت مالی و سیاسی و سایر چیزها را دارند به بازیگر دیگری نمی گذارند وارد این عرصه بشوند. که باز این ها آمده اند به صحنه.
گروه دومی هستند که نقش اصلی و اساسی دارند و می گویند می خواهند جامعه را تغییر بدهند می گویند اصلاح طلب یا کارگزارن و … من کاری ندارم. این ها هم وارد یک جنگ روانی شده اند و عملکرد قبلی هم داشته اند. در نتیجه الان این شرایط جدید ایجاب می کند که این تشکیلات ها غیر از یک درصدی از آن ها ، کافی نیست برای اینکه جامعه را عوض کند. جامعه دارد به نظر من به یک بحران دچار می شود. من البته خیلی تند نمی روم. خیلی با مماشات می گویم اگر ما در 2 -3 سال آینده نتوانیم جامعه را جمع کنیم واقعا به یک بحران دچار می شویم و به یک نقطه ای می رود که این نقطه قابل برگشت نیست. نه زمان داریم و فرصت هم از دست ما رفته است. در این شرایطی که ما در داخل و خارج از کشور این مشکلات اساسی را داریم ، من احساس نگرانی کردم و وارد این عرصه شدم شاید بتوانم خدمتی انجام دهم. ما همانطوری که زمان جنگ از سال 61 تا سال 65 در جبهه و جنگ بودیم ، شرایط الان را هم ، نه از نظر جنگ ولی از لحاظ فکری و لحاظ مدیریتی در شاریطی می دانم که واقعا آدم های فداکار و از خودگذشته باید وارد این صحنه بشوند تا بتوانند شرایط را عوض کنند.
بنده به همین خاطر در این عرصه جدید وارد شدم که بتوانم حداقل خدمتی به مردمم بنمایم. واقعا من نگرانم نگران این وضعیت باتوجه به آن شاخصه هایی که دادم. چه در سطح داخلی و چه در خارج وضعیت ما یک وضعیت خوب نیست یک وضعیت نگران کننده است و یک ناجی و نجات دهنده می خواهد این شرایط و بنده با توجه توانایی هایم فکر می کنم می توانم این شرایط را کمی برای مردم کشورم تسهیل نمایم. عمده هدف بنده همین است.
راهکار و برنامه اصلی من با توجه به آن چیزهایی که من بررسی کرده ام و نوشته ام ، مهمترین نیازش در برنامه من اشتغال است. من معتقدم که این 7 تا 8 میلیون که 7 میلیون به ما آمار داده اند و با توجه به فارغ التحصیلان ما که اضافه می شوند و این عدد 8 میلیون می شود این باعث می شود که ما برنامه برای اشتغال داشته باشیم. نه اینکه شغل در مملکت نداریم. ما برنامه نداریم و دچار یک درهم ریختگی هستیم که نمی توانیم این ها را مدیریت کنیم. شما ببینید در این مملکت یک آدمی که خیلی سن و سال بالایی دارد ممکن است 15 یا 16 پست در این مملکت دارد و یک آدمی هست که یک پست هم ندارد. اولین برنامه من برنامه اشتغال است.
دومین برنامه ای که برای آن بررسی کرده ام یک بنیاد ملی ازدواج برای جوانان است. در سرتاسر کشور این بنیاد بتواند کمک نماید که شرایط ازدواج را برای جوانان تسهیل نماید این شرایط ازدواج دولت باید چه کاری انجام دهد یا اینکه مجلس قانونی تصویب نماید که دولت اجرا کند در این شرایط یا دولت باید اشتغال ایجاد نماید یا اینکه در ابتدا شرایطی به آن ها بدهد مانند حقوق ، بهداشت ، بیمه و مسکن رایگان. برای مجردهای ما هم به غیر از مسکن چیزهای دیگری هم باید در اختیارشان قرار بدهد تا چه زمانی باید این شرایط ادامه پیدا نماید ؟ تا زمانی که این ها کار پیدا کنند. دولت باید تحت فشار باشد که مجبور شود برای آن ها کار ایجاد نماید. یعنی در این شرایط وقتی جوانی کار نداشته باشد چه کار باید انجام دهد در این مملکت. معلوم است وضعیتش چه می شود.
بعد از این مسکن هست که باید هر خانواده ایرانی به هر صورتی شده ، یک خانه ای برای خودش داشته باشد که این متاسفانه یک سوم جامعه مسکن ندارند که من فکر می کنم چون جوانان را در نظر نگرفتند باید آمار خیلی بالاتر از این ها باشد.
برنامه بعدی هم ما یک تابویی داریم به نام کنکور. اصلا کنکور معنا ندارد. به نظر من برای اینکه کمی از استرس و فشار جوانان کم شود باید کنکور حذف شود. البته برنامه های اجرایی آن هست اما متاسفانه یک عده ای که منافعی دارند اجازه نمی دهند که کار ، اجرایی بشود.
مساله دیگر حذف سربازی و یا کم کردن زمان سربازی کار بسیار مشکل و سختی است. من معتقدم ارتش باید یک ارتش حرفه ای باشد. این ارتشی که قرار است خوب بجنگد و جانش را برای دفاع بدهد باید خوب حقوق بگیرد و خوب هم زندگی کند. نکته بعد هم ، هر کسی نمی تواند نظامی بشود. نظامی آدم های خاصی دارد. آن ژن و تیپ را شما نگاه می کنید 70 سالش هم بشود همان تیپ و استیل نظامی را دارد. یعنی ارتش باید یک ارتش حرفه ای باشد و خدمت سربازی حذف شود و دولت آدم های مورد نیاز ارتش را استخدام نماید و این ها را مانند کارمندان آموزش بدهد. خدمت اجباری خیلی مورد ندارد. کشورهای اروپایی هم این را پیاده کرده اند.
مرحله بعدی ما باید توجه بسیار زیادی به آموزش و پرورش داشته باشیم. ما باید هزینه های زیادی را خرج آموزش و پرورش بکنیم و آموزش و پرورش از این وضعیت فقر خارج شود. نه اینکه نداریم بلکه من معتقدم بسیار ضعیف است و غیرقابل قبول. نه آموزش داریم و نه پرورش. ما نگران بچه هایمان هستیم. ما در مدرسه های غیرانتفاعی هم هزینه می کنیم اما نتیجه نمی دهد. هزینه هم نمی کنیم نتیجه نمی دهد. در یک بلاتکلیفی هستیم و مردم نمی دانند باید چه کاری انجام دهند.
توجه جدی بعدی به کارگران و کارمندان است که باید مبارزه جدی بشود با تورم تا بتوانند این قشر زندگی شان را به نحوی که عزتمندان باشد اداره نمایند. قشر کارگر ما قشر کارمند ما ، بازنشسته های ما که وضعیت از این هم بدتر است. کسی آماده است و 30 سال کارش را کرده ، عمرش و زندگی اش را گذاشته تازه می آید و وارد شغل بعدی می شود. در کشورهای خارجی اگر شما نگاه کرده باشید زمان بازنشستگی تازه موقع تفریح و رفاه و راحتی شان است.
شاید بگویند این برنامه ها شعاری است. نه. این برنامه ها نه شعاری هست و نه معجزه. این برنامه های مسائل ابتدایی یک زندگی هست که کشورهای اروپایی که یک صدم ثروت ما را ندارند ، مگر فرانسه ثروت ما را دارد. یک کشور تک فصل هست نه نفت دارد نه گاز دارد. آلمان مگر دارد. سویس دارد؟ سوئد دارد؟ مگر این ها دارند منابع ما را؟ ما با این ثروت و با این منابع این برنامه های برنامه های ابتدایی و پیش پا افتاده است و قابل اجرا است که متاسفانه دامن گیر جامعه ما شده است.
این هم کلیات برنامه ما که خدمت شما گفتم.
در پایان بنده به عنوان یک فرد فداکار که از همه چیزم گذشتم. شاید مردم فکر کنند برای خودم می خواهم اما من واقعا احساس تکلیف کرده ام در این شرایط بحرانی که بتوانم به مملکتم مثل یک سرباز فداکار مانند آرش ، آریو برزن ، مثل شهید باکری مثل شهی همت که جانشان را داده اند ، فداکاری کنم که بتواند کشور ایران که موقعیتش را دارد منابع و پتانسیلش را دارد یک کشور قدرتمند شود. واقعا ایران در حال حاضر در حد نام خودش نیست. حاضرم فداکاری و از خودگذشتگی نشان دهیم در این عرصه تحولات جدید ایجاد بکنیم که این وضعیت مملکت ، این مشکلات اساسی که جامعه دارد از این وضعیت خارج شود.
من هم مثل فرمانده خودم سردار سلیمانی که فرمانده من هم بوده است واقعا حاضرم همان طور که او از خودگذشتگی و جانفشانی می کند ما هم در این راه خودمان در این جبهه ، که جبهه نرم و بسیار مهم است و آقا هم در صحبت های خودشان می گویند مشکل اصلی مردم معیشت هست و دغدغه این را دارند. مشکل اصلی مردم مشکل سیاسی نیست که الان آقایان بین خودشان جر و دعوا می کنند و بدبختی و سرریز این مشکلات می آید و دامن گیر مردم می شود.
واقعا مشکلات اصلی ما همین چند بندی هست که خدمت شما گفتم که ان شاءالله بتوانم اگر وارد این عرصه شدم و مردم بعنوان خدوم خودشان قبول کردند بتوانم خدمت ناچیزی بکنم.
یک نکته دیگر دارم که در آخر بگویم این بازی که ما داریم وارد آن می شویم در عرصه انتخابات ، یک اعتراض است به این شرایط داریم. اگر قرار است گردش نخبگان در این جامعه انجام شود متاسفانه در این شرایط ، یک شرایط نابرابری است. ما هیچ امکاناتی نداریم. کسانی که در مقابل ما هستند نامردانه وارد شده اند تمام امکانات ، شما ببینید تمام تریبون دانشگاه ها ، رسانه ها ، فضای مساجد ، تمام امکانات ابزار رسانه ای و قدرت مالی در دستانشان است. خوب ، ما در مقابل اینها چطور دفاع کنیم. چطور می خواهد گردش نخبگان در این شرایط ایجاد شود؟ وقتی قدرت مالی و قدرت رسانه ای همه دست آن ها بشد ما نباید انتظار داشته باشیم آدم های جدید وارد شوند و این شرایط تحول پیدا کند. ان شاءالله یک فکری هم به حال این مسائل بشود. ما یک حداقل امکاناتی هم که داریم مثلا در مسجد قرار می دهیم همه را بیرون می ریزند. یعنی ما هیچ امکاناتی نداریم. یعنی ما با دست خالی داریم در مقابل کارترهای مالی و رسانه ای تلاش می کنیم. البته در این عرصه تنها کاری که می شود انجام داد این است که با فداکاری و از خودگذشتگی در مقابل این شرایط بایستیم و امیدوار باشیم که پیروز شویم ان شاءالله.
کلیپ مصاحبه جنجالی علیرضا بهرام نژاد با پایگاه صلح خبر
زنده باد ایران