امروز: یکشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأحد 23 جماد أول 1446 | 2024-11-24
کد خبر: 521471 |
تاریخ انتشار : 19 مهر 1402 - 14:31 | ارسال توسط :
0
3
ارسال به دوستان
پ

به گزارش صلح خبر به نقل از نیویورک‌تایمز؛ حمله به قلمرو اسرائیل توسط گروه حماس که در چند دهه اخیر بی‌سابقه بوده، یک شوک روانی شدید به اسرائیل وارد کرده است. آثار روانی این حمله به حدی شدید بوده که تمام نهادهای اصلی و مهم اسرائیلی از جمله دولت، ارتش، سرویس‌های اطلاعاتی، و توانایی این […]

به گزارش صلح خبر به نقل از نیویورک‌تایمز؛ حمله به قلمرو اسرائیل توسط گروه حماس که در چند دهه اخیر بی‌سابقه بوده، یک شوک روانی شدید به اسرائیل وارد کرده است. آثار روانی این حمله به حدی شدید بوده که تمام نهادهای اصلی و مهم اسرائیلی از جمله دولت، ارتش، سرویس‌های اطلاعاتی، و توانایی این رژیم برای کنترل میلیون‌ها فلسطینی که در اسرائیل زندگی می‌کنند زیر سؤال رفته است.
جنگی که با حمله حماس آغازشده تاکنون جان صدها اسرائیلی را گرفته است، اگرچه جنگ فعلی که با حمله حماس آغاز شد مانند جنگ‌های ۱۹۴۸ که برای بنیان گذاشتن دولت اسرائیل درگرفت و یا جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ یک مبارزه وجودی برای بقای دولت اسرائیل نیست؛ اما واقعیت این است حمله حماس با گذشت ۷۵ سال از جنگ ۱۹۴۸ و نیم‌قرن از جنگ ۱۹۷۳ یادآور وحشت همان دوران برای اسرائیل است. شدت درگیری‌ها، تصرف دوباره روستاها و افزایش تعداد کشته‌های اسرائیلی توسط مبارزان فلسطینی نمود همان وحشت هستند.
شکست اطلاعاتی و خشم عمومی
یووال شانی، استاد حقوق بین‌الملل در دانشگاه عبری اورشلیم، می‌گوید: «اسرائیلی‌ها تا عمق روحشان ترسیده‌اند و اگرچه از حماس خشمگین هستند ولی ناراحتی عمده آن‌ها از رهبران سیاسی و نظامی اسرائیلی است که در مقابل حماس ناتوان بوده‌اند و اجازه داده‌اند چنین اتفاقی رخ بدهد. شانی گفته است این انتظار وجود دارد کشوری که خود را قدرتمند می‌داند از چنین حملاتی جلوگیری کند؛ اما با گذشت ۷۵ سال از تشکیل این رژیم دولت اسرائیل در انجام ابتدایی مسئولیت خود که حفظ جان شهروندان است ناتوان بوده و شکست‌خورده است.»
فضای فعلی حاکم بر اسرائیل گویای این است که مانند وقوع جنگ یوم کیپور، ناباوری با خشم ناشی از یک شکست عظیم اطلاعاتی در هم آمیخته‌شده و فضای عمومی را فراگرفته است.
در سال ۱۹۷۳، فرض بر این بود که پس از پیروزی برق‌آسای اسرائیل در جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷، ارتش سوریه و مصر ضعیف شده است. امروز، هم این باور افزایش‌یافته بود که حماس علاقه‌ای به درگیری‌های گسترده ندارد و حتی می‌تواند وسیله‌ای مفید برای تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطینی به‌عنوان یک گروه میانه‌روتر در کرانه باختری باشد تا با استفاده از آن صحبت‌ها در مورد تشکیل دولت مستقل فلسطینی را به شکست کشانده شود. چنین تصور ساده‌انگارانه‌ای باعث شد که گروه حماس خود را تقویت کند و در شرایطی که اسرائیل کاملاً از نظر استراتژیک و عملیاتی ناآماده بود آن را غافلگیر کند.
هم‌اکنون با حمله‌ای که حماس انجام داد ورق برگشته است، نتیجه جنگی که تازه شروع‌شده هر چه باشد نشان‌دهنده این است که اسرائیل هنوز فراتر از مناقشه‌ای که از زمان شکل‌گیری در سال ۱۹۴۸ با آن روبرو بوده یعنی تشکیل دو دولت یهودی و فلسطینی مستقل در یک نوار باریک بین دریای مدیترانه و رود اردن فراتر نرفته است.
ثروت، فرهنگ پویا، تقویت استارت‌آپ‌ها و پذیرش فزاینده اسرائیل در خاورمیانه نمی‌توانند برای همیشه بی‌ثباتی اساسی این دولت را بپوشانند. شوکی که هم اکنون بعد از حمله حماس به تصویر اسرائیل وارد شده آن‌قدر زیاد است که ممکن است این رژیم را در یک دوره آشفتگی عمیق اجتماعی و سیاسی قرار دهد.
در شرایط فعلی مسلماً صحبت‌های سراسیمه در مورد یک توافق متحول کننده عادی‌سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل با میانجیگری دولت بایدن یک موضوع خوش‌بینانه به نظر می‌رسد.
چنین ضربه‌ای به اسرائیل در زمانی رخ داد که در داخل این دولت ناآرامی عمیق داخلی وجود دارد. در شرایط فعلی این سؤال ایجادشده که نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان نهاد مهمی که هسته اصلی امنیت این دولت است چگونه اجازه داده چنین حمله چند جانبه‌ای شکل بگیرد و مهم‌تر آنکه چرا واکنش نسبتاً کندی به این حمله داشته است. این موضوع با این احساس گسترده که دولت بنیامین نتانیاهو به‌طور مرگباری دچار حواس‌پرتی شده ترکیب‌شده و فضا را تحت تأثیر قرار داده است.چاله عمیق برای نتانیاهو
به نظر می‌رسد تمرکز دولت نتانیاهو بر لایحه اصلاحات قضایی که به‌شدت مورد مناقشه است و با تضعیف استقلال قوه قضائیه که کنترل‌ها و توازن‌های دموکراتیک را به خطر می‌اندازد، غزه را از اولویت خارج کرده بود. تظاهرات مردم اسرائیل علیه برنامه دولت به‌گونه‌ای بود که ارتش مجبور شد با بیش از ۱۰۰۰۰ نیروی ذخیره که تهدید به امتناع از خدمت کرده بودند، مقابله کند. پروژه‌های تحریک شهرک‌نشینان در کرانه باختری با حمایت وزرای دولت راست‌گرای تندرو نتانیاهو از دیگر عوامل غافلگیری اسرائیل بوده است.
آقای یالوم شانی می‌گوید: طرح اصلاحات قضایی که توسط دولت اسرائیل پیشنهاد و تثبیت‌شده، هیچ ارتباطی با امنیت ملی ندارد و عملکرد اسرائیل ناموفق بوده است. او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که این مسائل به نظر نمی‌آید که برای آقای نتانیاهو موفقیت زیادی به دنبال داشته باشد؛ زیرا جنگ یوم کیپور هم که یک شوک روانی عمیق به اسرائیل وارد کرد، به طور فوری سیاست ملی اسرائیل را دگرگون نکرد؛ اما چهار سال پس از آن، در سال ۱۹۷۷، دولت کارگر که از زمان تشکیل دولت اسرائیل آن را اداره می‌کرد شکست خورد و یک دولت راست‌گرا به رهبری حزب لیکود با یک پیروزی فراگیر به قدرت رسید. از آن زمان تاکنون که حدود پنج دهه می‌گذرد و حزب کارگر به‌سختی توانسته است به حالت عادی برگردد.
بدون شک دولت دست راستی نتانیاهو در چاله عمیقی قرار دارد و با تصمیمات دردناکی در مورد چگونگی اقدامات انتقام‌جویانه اسرائیل از غزه مواجه است. غزه تحت کنترل حماس، که ایالات‌متحده آن را به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی می‌کند، تحت محاصره ۱۶ ساله اسرائیل قرار دارد و مدت‌هاست که در وضعیتی مملو از فقر و خشم غوطه‌ور شده است.
برای سال‌های متمادی، این فرض در اسرائیل افزایش‌یافته بود که مسئله فلسطین به یک موضوع کم‌اهمیت تبدیل‌شده است و معتقد بودند سیاست تعلل تاکتیکی به همراه با بزرگ‌تر شدن شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری، تضمین می‌کند که هیچ کشور فلسطینی هرگز به وجود نخواهد آمد.
اشتباه اسرائیل کجا بود؟
اطمینان خاطر از شرایط به‌گونه‌ای بود که بجای «درگیری» از عبارت «وضعیت» برای توصیف مسئله فلسطین استفاده می‌شد. یک اصطلاح بی‌معنی که برای توصیف شرایط بین اسرائیل و فلسطین کافی نبود. در این بین آقای نتانیاهو به‌عنوان قهرمان رویکردی که ایده تشکل دو دولت را نادیده می‌گرفت خود را در بین مردم اسرائیل نشان داد. در ادامه هم اسرائیل روابط خود را با چندین کشور کوچک عربی عادی کرد و باعث شد مسئله فلسطین تا حدودی از دستور کار جهانی خارج شود و به حاشیه برود و بجای آن صحبت از یک خاورمیانه جدید جایگزین شود.
بااین‌حال، همه این اقدامات و سیاست‌ها قادر نبود که فیل را در اتاق پنهان کند؛ زیرا خشم فزاینده فلسطینی‌ها که ناشی از تحقیر و به حاشیه راندن آن‌ها بود و قبلاً منجر به افزایش خشونت در کرانه باختری در سال جاری‌شده بود در راه بود. برخلاف تصورات وضعیت موجود در فلسطین متفاوت بود. با نهادینه کردن پیشروی‌های مستمر اسرائیل و کنترل آن بر بیش از ۲.۶ میلیون فلسطینی در کرانه باختری اشغالی و خفقانی که اسرائیل در غزه محاصره‌شده، جایی که تخمین زده می‌شود ۲.۱ میلیون فلسطینی دیگر در آن زندگی می‌کنند، باعث فوران خشم و جنگ شد.
تحقیر فلسطین و جهانی که سکوت کرد
دایانا بوتو، وکیل فلسطینی ساکن حیفا، می‌گوید: «اگر یک درس از این حمله وجود داشته باشد، این نخواهد که این یک شکست امنیتی بوده است؛ بلکه درس اصلی این است که این حمله یک شکست از سوی جهان در رسیدگی به مناقشه بود.» او می‌گوید: «هر روز خشونت وجود دارد. ما با خشونت بیدار می‌شویم و برای خشونت علیه فلسطینیان به رختخواب می‌رویم.» او همچنین معتقد است اسرائیلی‌های فلسطینی که اغلب به آن‌ها عرب‌های اسرائیلی گفته می‌شود و بیش از ۲۰ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند، از اتفاقی که افتاده شگفت‌زده هستند. آن‌ها اگرچه نگران آینده و از تلفات غیرنظامیان اسرائیل ناراحت هستند، اما همچنان این احساس افتخار و غرور در بین آن‌ها وجود دارد که اکثر محاصره‌شدگان در غزه موفق شده‌اند محاصره را بشکنند.
ریم یونس، یک کارآفرین فلسطینی که یک کسب‌وکار علوم اعصاب با فناوری پیشرفته در ناصره دارد، می‌گوید: «ما دچار تردید شده‌ایم. و اکنون نمی‌دانیم چه چیزی در انتظارمان است و می‌ترسیم.»
محمد ضیف، رهبر شاخه نظامی حماس، در پیامی ضبط‌شده، هدف از این «عملیات» را تضمین این موضوع توصیف کرد که «دشمن متوجه خواهد شد که زمان بیدادگری آن‌ها بدون دریافت پاسخ به پایان رسیده است.» این بیانیه به‌وضوح قصد برانگیختن فلسطینیانی را داشت که ناتوانی خود در غزه و کرانه باختری را پذیرفته بودند.
هزینه جنگی که آغازشده برای هر دو طرف می‌تواند بسیار بالا باشد. آقای نتانیاهو وعده یک جنگ طولانی و دشوار را داده است که اکنون وارد یک مرحله تهاجمی شده و تا رسیدن به اهداف خود، بدون محدودیت و مهلت ادامه خواهد داشت. در نتیجه چنین سیاستی تاکنون صدها فلسطینی کشته‌شده‌اند.
محدودیت‌های نتانیاهو برای حمله همه‌جانبه به غزه
واضح است که وسوسه حمله گسترده اسرائیل به غزه برای اطمینان از اینکه حماس دیگر هرگز قادر به انجام چنین عملیاتی نخواهد بود قوی است. یک مدل می‌تواند انجام حمله‌ای گسترده شبیه جنگ سال ۲۰۰۶ در جنوب لبنان باشد. از آن زمان تاکنون مرز نسبتاً آرام بوده است، اگرچه بعد از حمله حماس درگیری‌های پراکنده با حزب‌الله به‌خصوص در منطقه مورد مناقشه مزارع شبعا رخ‌داده است.
اما در غزه، حضور ده‌ها اسرائیلی که توسط حماس دستگیرشده و به اسارت درآمده‌اند، وضعیت را عمیقاً پیچیده کرده است. اسرائیل نمی‌تواند نسبت به شهروندان خود بی‌تفاوت باشد. اعدام افراد توسط حماس در پاسخ به حملات اسرائیل به یک موضوع انفجاری در سیاست داخلی این رژیم تبدیل خواهد شد. آقای نتانیاهو پس از اشتباهات جدی که داشته به نظر می‌رسد، با یکی از حساس‌ترین چالش‌های دوران نخست‌وزیری خود روبرو شده است.
یالوم شانی با اشاره به محدودیت‌های قانونی برای استفاده از نیروی نظامی، در موردحمله قریب‌الوقوع زمینی اسرائیل به غزه می‌گوید: «مسائل حقوق بین‌الملل مسلماً در مورد تناسب و خسارات جانبی مطرح می‌شود. اما علاقه سیاسی به خویشتن‌داری بسیار محدود است. این یک آزمون جدی برای اسرائیل خواهد بود.»
رویدادهای تاریخی به‌مثابه آزمون‌های بلندمدت برای این منطقه نتایج واضحی داشته‌اند. سال‌ها پیش دنی یاتوم، مدیر سازمان اطلاعاتی اسرائیل موساد (۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸) اظهار کرد که یک دولت اسرائیلی واحد بین دریای مدیترانه و رود اردن که شامل کرانه غربی آن هم باشد به یک دولت آپارتاید یا دولت غیریهودی منجر خواهد شد. وی گفته بود: «اگر ما به حاکمیت بر این سرزمین‌ها ادامه دهیم، برای ما خطر وجودی در پی خواهد داشت».
آقای نتانیاهو هرگز نمی‌خواست به چنین هشدارهایی گوش دهد یا برای صلح در مورد تشکیل دو کشور مستقل وارد گفتگوهای جدی شود. پیامدهای چنین سیاستی را نمی‌توان برای همیشه با صحبت درباره یک خاورمیانه جدید و درخشان از بین برد.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید