به گزارش صلح خبر و به نقل از سیانان، یافتههای جدید مرکز حرفه و آموزش فنی دانشگاه بوستون (CTE) نشان میدهد که فوتبال آمریکایی ممکن است خطر ابتلا به بیماری پارکینسون را افزایش دهد.
با استفاده از دادههای یک نظرسنجی آنلاین بزرگ که توسط بنیاد تحقیقات پارکینسون مایکل جی فاکس حمایت میشود، محققان دریافتند شرکتکنندگانی که سابقه بازی کردن فوتبال آمریکایی سازمانیافته را داشتهاند، ۶۱ درصد بیشتر احتمال دارد که تشخیص بیماری پارکینسون را در مقایسه با افرادی که ورزشهای دیگر را انجام دادهاند، گزارش کنند. این بیماری علائمی مانند لرزش و خشکی عضلات که باعث مشکلات حرکتی میشود را به وجود میآورد.
این گزارش که در مجلهی پزشکی «JAMA Network Open» منتشر شد، همچنین نشان داد شرکتکنندگانی که در سطوح بالاتر فوتبال بازی میکردند یعنی به صورت حرفهای یا در کالج تقریبا سه برابر بیشتر از افرادی که در دوران نوجوانی یا دبیرستان فوتبال آمریکایی بازی میکردند، به پارکینسون مبتلا شدند.
جولی استام (Julie Stamm)، عصب شناس و استادیار بالینی حرکت شناسی در دانشگاه ویسکانسین مدیسون، که در این زمینه نقشی نداشت، میگوید: این مورد به شواهد فزایندهای که نشان میدهد آسیب مغزی مکرر عواقب طولانی مدتی دارد، میافزاید.
از بوکس گرفته تا فوتبال آمریکایی
به گفتهی موسسه ملی پیری، بیماری پارکینسون یک اختلال مغزی است که باعث حرکت غیرعمدی یا غیرقابل کنترل از جمله لرزش، مشکل در حفظ تعادل و سختی عضلات میشود. این علائم زمانی رخ میدهند که سلولهای عصبی در عقدههای قاعدهای که بخشی از مغز هستند که حرکت را کنترل میکند، دچار اختلال شوند یا بمیرند. اگرچه دانشمندان هنوز مطمئن نیستند که چرا این اتفاق میافتد.
بیشتر افراد پس از سن ۶۰ سالگی به این بیماری مبتلا میشوند و علائم معمولا به تدریج شروع میشوند و به تدریج در طول زمان بدتر میشوند.
در دههی گذشته، تعداد فزایندهای از تحقیقات، ارتباط آسیب به سر ناشی از ورزشهایی مانند فوتبال آمریکایی را با بیماریهای عصبی مغزی مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) یا آنسفالوپاتی مزمن جراحتی معروف به CTE، بررسی کردهاند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ نشان داد که آنسفالوپاتی مزمن جراحتی در ۹۹ درصد از مغز بازیکنان متوفی لیگ ملی فوتبال آمریکایی که برای انجام تحقیقات علمی اهدا شده بودند، دیده میشود.
بررسی اینکه چگونه چنین ورزشهایی میتوانند خطر ابتلا به بیماریهای عصبی را افزایش دهد، فعالیت جدید مرکز حرفه و آموزش فنی دانشگاه بوستون که رهبری بسیاری از تحقیقات پیرامون CTE در ایالات متحده را بر عهده داشته، نیست. اما به گفتهی مایکل آلوسکو (Michael Alosco)، نویسندهی این مطالعه و مدیر تحقیقات بالینی مرکز، علاقه تیمش به بررسی بیماری پارکینسون از فوتبال نشات نمیگیرد، بلکه از بوکس نشات میگیرد.
آلوسکو میگوید: از اوایل دههی ۱۹۲۰، ارتباطی بین بوکس و بیماری پارکینسون دیده شده است. اکنون هم بوکس و هم فوتبال این وجه اشتراک را دارند که بازیکنان آنها در معرض ضربههای مکرر به سر قرار میگیرند. بنابراین میخواستیم ببینیم آیا این ارتباط بیماری و بازی فوتبال است؟
آلوسکو میگوید: تحقیقات در مورد ارتباط بین فوتبال و بیماری پارکینسون محدود است. پژوهش آنها بزرگترین پژوهش تاکنون است که ارتباط میان فوتبال و بیماری عصبی را توصیف میکند و بر خلاف سایر مطالعات در مورد ورزش و بیماری مغزی، این مطالعه بر روی تازهکارها نیز تمرکز دارد.
خطر بیشتر ابتلا به پارکینسون
در این مطالعهی جدید ۱۸۷۵ مرد شرکت داشتند که در فاکس اینسایت که یک مطالعهی بالینی آنلاین طراحی شده برای مطالعهی بیماری پارکینسون است، ثبت نام کرده بودند.
همهی شرکتکنندگان ورزشکاران سابقی بودند که یک ورزش تیمی سازمانیافته را در سطوحی انجام داده بودند اگرچه اکثریت آنها در سطح تازهکار بازی کرده بودند. نزدیک به ۴۰ درصد آنها فوتبال آمریکایی بازی میکردند.
محققان دریافتند که این افراد در مقایسه با شرکتکنندگانی که ورزشهای دیگر را انجام میدادند بیشتر احتمال دارد تشخیص پارکینسون را گزارش کنند. نتایج حتی زمانی که عوامل خطر پارکینسون مانند سابقه خانوادگی و سن به دادهها اضافه شد، یکسان بود.
برای بررسی تاثیر احتمالی بازی فوتبال نسبت به دیگر ورزشها مانند فوتبال معمولی یا هاکی، محققان بر روی شرکتکنندگانی که تنها فوتبال آمریکایی بازی میکردند تمرکز کردند. خطر ابتلا به پارکینسون در آنها نسبت به افرادی که در ورزشهای دیگر شرکت میکردند تا حدود ۶۵ درصد افزایش یافت.
هر چه شرکتکنندگان مدت بیشتری فوتبال بازی میکردند، احتمال ابتلا به بیماری پارکینسون در آنها بیشتر میشد.
این به ویژه در مورد افرادی که برای پنج فصل یا بیشتر بازی کرده بودند صادق بود.
محققان همچنین خاطرنشان کردند شرکتکنندگانی که در سطح کالج یا حرفهای فوتبال بازی میکردند، ۲.۹۳ برابر احتمال ابتلا به پارکینسون در آنها در مقایسه با بازیکنان جوان یا دبیرستانی بیشتر بود. با این حال، سنی که یک بازیکن فوتبال را شروع کرده، احتمال ابتلای آنها به پارکینسون را تغییر نداد.
به گفته دکتر استیون بروگلیو (Steven Broglio)، مدیر مرکز ضربه مغزی دانشگاه میشیگان، یافتههای این گزارش مبنی بر اینکه فوتبال با خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای عصبی ارتباط دارد با جدیدترین بیانیه گروه بینالمللی ضربه مغزی در ورزش مطابقت دارد. بروگلیو عضو این گروه است. او میگوید که به نظر میرسد ورزشهای جوانان خطر کمتری در ابتلا به اختلالات عصبی در طولانی مدت ایجاد میکند.
بروگلیو به سیانان گفته است: افرادی که حرفهای بازی میکنند، ممکن است در معرض خطر بیشتری باشند.
کارهای بیشتری برای انجام دادن داریم
پزشکان هنوز مطمئن نیستند که چگونه اختلالات مغزی ناتوان کننده مانند CTE و پارکینسون ممکن است در نتیجهی فوتبال بازی کردن ایجاد شوند.
در حالی که مکانیسم دقیق آنها نامشخص است، به گفته استام، نظریه اصلی این است که ضربات مکرر و سنگین به سر میتواند باعث التهاب و آسیب رسیدن به مادهی سفید مغز شود.
پس از ضربههای مکرر، مغز زمانی برای بهبودی بین ضربهها ندارد که این منجر به یک حالت التهاب مزمن میشود.
استام میگوید: مغز در تلاش برای بهبودی است، اما پس از آن دوباره و دوباره به آن ضربه وارد میشود و زمانی برای بهبودی ندارد. ما دچار این التهاب مزمن میشویم که میتواند خطر ابتلا به تعدادی از بیماریهای عصبی را افزایش دهد.
بروگلیو همچنین توضیح داد که چگونه ضربه به سر میتواند بافت مغز را در سطح میکروسکوپی دچار کشیدگی کند. این کشیدگی میتواند باعث شود که پروتئینهای تاو در مغز که مانند یک ساختار پشتیبان سلولهای مغزی عمل میکنند، تجزیه شده و در هم بپیچند و در نتیجه سلولهای مغز از بین برود.
بروگلیو توضیح داد که ضربههای مکرر به سر و تجمع آسیب میکروسکوپی به مغز ممکن است منجر به بیماریهای عصبی مانند پارکینسون شود.
آلوسکو میگوید: اما چگونگی التهاب، آسیب پروتئین تاو و سایر اثرات ضربه به سر و تبدیل آن به یک بیماری مغزی پیشرونده هنوز مشخص نیست.
کارشناسان همچنین تاکید کردند که قبل از اینکه بتوانند مطمئن شوند که آیا بازیکنان فوتبال در معرض خطر ابتلا به بیماری پارکینسون هستند یا خیر، باید تحقیقات بیشتری انجام شود. برای مثال، این مطالعه فقط به یک ارتباط کلی بین بازی فوتبال و ابتلا به بیماری پارکینسون در میان شرکتکنندگان توجه داشت و نشان نداد که بازی فوتبال باعث این بیماری شده است.
آلوسکو میگوید که مطالعات آینده نیاز به گروه گستردهتری از شرکتکنندگان دارد تا اطلاعاتی در مورد فوتبال و پارکینسون که برای عموم مردم کاربرد دارد، به دست بیاید.
این گزارش از دادههای افرادی استفاده کرد که پیش از این در یک مطالعهی آنلاین در مورد بیماری پارکینسون ثبتنام کرده بودند.
او گفت از آنجایی که این افراد احتمالا به دلیل تشخیص بیماری پارکینسون یا نگرانی به دلیل سابقه خانوادگی ثبت نام کردهاند و احتمالا افراد بیشتری در این مطالعه در مقایسه با عموم مردم به بیماری پارکینسون مبتلا هستند.
او افزود: این که چگونه این نتایج به عموم مردم تعمیم داده میشود موضوعی است که هنوز نمیتوانیم استنباط کنیم.
شرکتکنندگان در این مطالعه همگن و ۹۸ درصد از آنها سفیدپوست بودند. آلوسکو میگوید که ترکیب نژادی این گروه عمدی نبوده بلکه منعکس کنندهی مشکلات سیستماتیک در استخدام اقلیتهایی است که کمتر در مطالعات تحقیقاتی شرکت دارند.
ایمنتر کردن ورزش
کارشناسان می گویند، در حالی که هیئت منصفه هنوز در مورد اینکه چگونه فوتبال بر احتمال ابتلای افراد به بیماری پارکینسون تاثیر میگذارد، نمیپردازد، یافتههای این گزارش یادآوری میکند که ورزشهایی مانند فوتبال آمریکایی میتواند عواقب بلندمدتی بر سلامت مغز داشته باشد.
مراحل کلیدی وجود دارد که آنها توصیه میکنند تیمها برای کاهش خطر آسیب جدی اتخاذ کنند.
استام گفت: ورزش فواید بسیار زیادی برای کودکان و بزرگسالان دارد و ما به این ورزشها نیاز داریم، اما همچنین باید از مغز محافظت کنیم.
آلوسکو و استام موافقت کردند که به تعویق انداختن تکل زدن در فوتبال جوانان تا دبیرستان میتواند اولین گام برای کاهش قرار گرفتن در معرض ضربههای سخت باشد. آنها توضیح دادند که پیشگیری از ضربات سنگین در سنین جوانی میتواند به مغز زمان بیشتری برای رشد بدهد و برخوردهای کلی در طول زندگی که مغز باید تحمل کند را کاهش دهد.
هنگامی که بازیکنان در تمرینات ورزشی هستند، به حداقل رساندن تعداد ضربههایی که بازیکنان میزنند نیز میتواند ابزاری برای جلوگیری از آسیب مغزی باشد.
همانطور که استام توضیح داد، کاهش تکلها در تمرینات نه تنها تعداد کل برخوردهای یک بازیکن را کاهش میدهد، بلکه بازیکنان را برای رقابت سالم نگه میدارد.
به گفته بروگلیو، ورزشکاران و والدین آنها باید در نظر داشته باشند که آیا یک تیم دارای تجهیزات به روز و کادر مربیگری است که روشهای تکل مناسب را آموزش بدهد یا خیر.
استام میگوید: ما واقعا به مربیانی نیاز داریم که به این موضوع بپردازند و فرهنگ سلامت را در تیمها رواج دهند.
انتهای پیام