دهم نوامبر روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه است. این روز را سازمان یونسکو از سال ۲۰۰۱ جهت برجسته کردن نقش قابل توجه علم در جامعه و توجه به اهمیت علوم جدید در زندگی روزانه به تقویم افزود. با اینکه همیشه دانشمندانی هستند که از دانش خود سوءاستفاده میکنند و انسانها را به […]
دهم نوامبر روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه است. این روز را سازمان یونسکو از سال ۲۰۰۱ جهت برجسته کردن نقش قابل توجه علم در جامعه و توجه به اهمیت علوم جدید در زندگی روزانه به تقویم افزود. با اینکه همیشه دانشمندانی هستند که از دانش خود سوءاستفاده میکنند و انسانها را به دردسر میاندازند، اما اغلب دانشمندان پیشرفتهای علمی، اختراعات و اکتشافاتشان را جز با هدف خدمت به بشر عرضه نمیکنند.
صلح خبرپلاس: در طول تاریخ اغلب دانشمندان تلاش میکردند علم در خدمت بشر باشد و برای اینکه دنیا جای بهتری برای زندگی شود، عمر خود را صرف پیشرفت علم و تولید دانش میکردند. در این بین همیشه برخی از ابنا بشر وجود داشتند که برای حفظ منافعشان حاضر بودند حتی از علم هم علیه همنوعان خود استفاده کنند. آن ها نه تنها از علم برای اهداف صلحدوستانه و توسعه و پیشرفت بهره نمیجستند، بلکه در جنگ و برای تخریب شهرها و کشورها از آن استفاده میکردند. آنها که خود غالبا از اهالی قدرت و سیاست بودند، از دسترنج اهالی دانش برای پیشبرد اهداف خود سوءاستفاده میکردند و گاهی باعث میشدند دانشمندان از کشف یا اختراعاتشان ابراز پشیمانی کنند. به همین مناسبت به تعدادی از این دستاوردهای علمی میپردازیم.
دینامیت/ آلفرد نوبل:
نوبل با ترکیب نیتروگلیسیرین و سیلیس نوعی خمیر انفجاری ساخت و آن را دینامیت نامید. او این ترکیب را برای تخریب صخرهها و سنگهای بزرگ کوهها ساخت تا در معادن استفاده شود. چندی بعد نوبل متوجه شد از اختراعش در جنگها و برای کشتار استفاده میشود. در ابتدا از این بابت ناراحت نبود و معتقد بود اختراع او یک اختراع ختثی است و باعث کشته شدن آدمهایی میشود که جنگطلب هستند و از بین رفتن آنها به ایجاد صلح کمک میکند.
آلفرد پس از درگذشت برادرش لودویگ در سال ۱۸۸۸ با تیتر روزنامهای که به اشتباه تصور کرده بود آلفرد مرده به خودش آمد. تیتر روزنامه این بود: «تاجر مرگ مرده است»! این روزنامه ادعا کرده بود نوبل که پس از دینامیت به ساخت برخی ادوات جنگی دیگر هم مشغول بوده، با یافتن راههایی برای کشتن انسانها به ثروت هنگفتش دست یافته است. آلفرد نوبل با دیدن این خبر دگرگون شد و قسمت زیادی از ثروتش را برای تاسیس و اداره بنیاد نوبل و جایزه نوبل با هدف ترویج صلح اختصاص داد.
اکنون نیز جایزه صلح نوبل جایزه پر حاشیهای است که خیلی از دریافتکنندگانش با آنچه هدف نوبل بود کیلومترها فاصله دارند.
آلفرد نوبل، مخترع دینامیت
اکستازی/ الکساندر شولگین:
الکساندر شولگین شیمیدان آمریکایی بود که برای بیمارانی که دچار افسردگی بودند، دست به ساخت یک دارو زد. او برای داروی خود یک دستورالعمل مصرف هم نوشت و خطرات مصرف نادرست آن را توضیح داد. چیزی نگذشت که داروی شولگین سر از پارتیها و مهمانیهای جوانان درآورد. آنها بدون توجه به منع مصرف این دارو برای افراد سالم و خطراتی که میتواند داشته باشد، از آن برای سرخوش شدن استفاده میکردند. اگرچه همین باعث شد تولید این دارو که به طور قانونی تولید میشد متوقف شود، اما سودجویان اقدام به ساخت این دارو به صورت غیرقانونی میکردند و حتی مدلهای خطرناکتری از آن را هم تولید کرده و به دست جوانان میرساندند. داروی شولگین همان قرصهای اکستازی بود که الان در دسته داروهای روانگردان دستهبندی میشود.
الکساندر شولگین
عامل نارنجی/ آرتور گالستون:
آرتور گالستون در پی راهی بود که بتواند رشد گیاهان را سرعت ببخشد. او در تحقیقات خود دریافت ترکیبی به نام ترییدوبنزوئیک اسید میتواند رشد و گلدهی گیاهی مثل سویا را افزایش دهد. البته او متوجه شد که استفاده بیش از حد از این ترکیب باعث پژمردگی و از بین رفتن گیاه خواهد شد.
مدتی بعد ارتش آمریکا از این ترکیب در جنگ ویتنام استفاده کرد تا هم به سربازهای ویتنامی آسیب بزند و هم جنگلهایی که سربازها در آن مخفی میشدند را از بین ببرد. ارتش آمریکا این ترکیب شیمیایی خطرناک را در بشکههایی حمل میکرد که نوار نارنجی بر روی آن بود؛ به همین دلیل «عامل نارنجی» نام گرفت.
گالستون که خودش این ترکیب را کشف کرده بود، یکی از سرسختترین مخالفان عامل نارنجی بود و بهطور مداوم برای افشای آسیبهای زیست محیطی ناشی از آن تلاش میکرد. بعداً مشخص شد که دیوکسینهای موجود در عامل نارنجی باعث سرطان، نقایص مادرزادی و سایر ناتوانیها میشود.
البته گالستون از کشف خود پشیمان نبود. او معتقد بود هیچ تضمینی وجود ندارد کاری که در علم انجام میدهید لزوما به نفع بشریت باشد. به نظر او هر کشفی از نظر اخلاقی خنثی است و میتوان آن را در راه اهداف سازنده یا مخرب استفاده کرد. او میگفت: «این تقصیر علم نیست!»
آرتور گالستون
لابرادودل نوعی نژاد سگ/ والی کورنون
والی کورنون یک جانورشناس استرالیایی بود که در یک موسسه تحقیقاتی مربوط به تولید و پرورش سگهای راهنما کار میکرد. او یک روز با درخواستی از یک خانم نابینا مواجه شد که همسرش نیز به سگها حساسیت داشت و یک سگ راهنمای غیرآلرژیک میخواست. کورنون پس از مدت زیادی تحقیق، سرانجام با ترکیب نژادهای لابرادور و پودل به یک نژاد جدید رسید: لابرادودل!
سگهای این نژاد جدید خیلی زود خود را در میان مردم جا کردند و طرفداران زیادی پیدا کردند. اما قصه به همین جا ختم نشد! استقبال از این نژاد آنقدر افزایش یافت که از تعداد سگهایی که با این نژاد پرورش مییافتند پیشی گرفت و بازار سیاهی برای پرورش این نژاد سگ شکل گرفت. رفتهرفته این پرورشدهندههای ناشی و غیرقانونی سگ دست به ترکیب غیراصولی برخی نژادهای دیگر از سگها نیز زدند. نتیجه اقدامات این افراد تولد سگهایی بیمار، ناقص الخلقه و ناتوان بود که هم آن حیوانات بیچاره را آزار میداد و هم به محیط زیست صدمه میزد.
هواپیما/ برادران رایت
ارویل و ویلبر رایت، برادران مشهوری که با اختراع هواپیما سر زبانها افتادند. آنها با اختراع خود انقلابی در جهان ایجاد کردند. اندکی پس از این اختراع، ارتش آمریکا چند هواپیما از برادران رایت خواست. برادران رایت در حالی هواپیماها را به ارتش ایالات متحده تحویل دادند که تصور میکردند ارتش از آنها فقط برای رصد استفاده خواهد کرد. اما ارتش آمریکا از هواپیماها برای جابهجایی سلاحها و ریختن بمب بر سر آدمها استفاده میکرد.
ارویل رایت پس از دیدن هواپیماهایی که در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند بسیار وحشتزده شد. او پس از جنگ جهانی اول نوشت: «هواپیما جنگ را چنان وحشتناک کرده است که فکر نمیکنم هیچ کشوری به آغاز دوباره جنگ فکر کند.»
چند سال بعد جنگ جهانی دوم فرا رسید. برادران رایت پس از مشاهده ویرانیهایی که اختراعشان از هوا به بار آورده بود، به این نتیجه رسیدند که اگرچه امیدوار بودند چیزی را اختراع کردهاند که صلح پایدار را به زمین بیاورد، اما اشتباه کردهاند!»
هرچند امروزه هواپیما یکی از اختراعات مهم و مفید بشر به شمار میرود و مصارف صلحآمیز زیادی هم دارد، اما مخترعانش با دیدن کاربرد اختراعشان در جنگها متاسف شده بودند و اظهار پشیمانی کرده بودند.
برادران رایت
انتهای پیام/