10 روش برای طراحی موفق آرم تجاری مشتریان اغلب به آرم شرکتها توجه زیادی نشان میدهند، زیرا این علامتها بر “ارزش” محصولات و خدمات میافزایند. گاه این “ارزش” به مهمترین عامل تحریک کنندهمشتریان برای خرید و استفاده از محصولات و خدمات ، تبدیل میشود. Ten Ways to Create Brand Value نویسنده: Dan Herman مترجم: eMarketingway.ir […]
10 روش برای طراحی موفق آرم تجاری
مشتریان اغلب به آرم شرکتها توجه زیادی نشان میدهند، زیرا این علامتها بر “ارزش” محصولات و خدمات میافزایند. گاه این “ارزش” به مهمترین عامل تحریک کنندهمشتریان برای خرید و استفاده از محصولات و خدمات ، تبدیل میشود.
Ten Ways to Create Brand Value
نویسنده: Dan Herman
مترجم: eMarketingway.ir
اینجا است که علامت تجاری و یا آرم معنایی گنگ مییابد. قبل از هر چیز این “ارزش” دقیقا به چه معنا است؟
ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نیز بسیار با اهمیت است. حرفهایهای بازاریابی، همهاین موارد را تبلیغات مینامند.مشتریان عاشق تبلیغات هستند، بنابراین آرمها را نیز دوست دارند. خبرگان در امر بازاریابی، انتخاب یک آرم یکدست و کامل را کلید همه مشکلات بازاریابی میدانند.
حال، راز طراحی موفق یک آرم چیست؟
قبل از پاسخ به این سوال، بیایید سه رویکرد رایج بسیاری از بازاریابان را در توسعه وطراحی آرم، با کمک گرفتن از انسهای تبلیغاتی مشاورین و موسسات طراحی آرم، بررسی کنیم.
البته این نظریات اغلب پایه واساس درستی ندارند و از نظر من این افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاری موفقی طراحی کنند. به هر حال این سه رویکرد عبارتند از:
1- دکوراسیون
2- الحاق
3- Golem
در روش اول این طور به نظر میرسد که تمایز، عاملی برای جلوه بیشتر است. متخصصین با اشاره به نامها و نشانههای طراحی شده اظهار میکنند: “ما آرمهایی متمایز از رقیبان خود، طراحی میکنیم، به این ترتیب مشتریان، ما را از بقیه تمیز میدهند.”
این روش، رویکردی کاملا ابتدایی است و برای افزایش اعتبار باید آن را با عواملی از 2 رویکرد دیگر تلفیق کرد.
روش”الحاق”، ارزشهای مربوط به آرم و سایر مفاهیم مورد نظر را به اسم، نشانه و همچنین موضوعات مربوط به رویکرد قبلی اضافه میکند. روند منطقی این جریان به این طریق پیش میرود:
مشتری، آرم و “ارزش”های افزوده به آن را که به شکلی زیبا تصویر شده، در پیغامهای الکترونیکی دیده، بلافاصله احساس میکند که این علامت تجاری نیازهای او را برآورده میکند. طرفداران طراحی آرمهای احساساتی ادعا میکنند، آنها نیز تقریبا از این روش استفاده میکنند. (مثلاً آنها در تبلیغات، احساسات را برانگیخته و آن را تحریک میکنند.)
در رویکرد سوم، بازاریابان، سعی میکنند، تبلیغاتشان با هویت انسانی و شخصیت پردازی همراه باشد. به این ترتیب مشتری با آرم ارتباط برقرار میکند.
به عقیده نویسنده، این 3 نگرش، شرکتها را به بیراهه کشانده، موجب شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند.
اما رویکرد دیگری هم وجود دارد، که به نظر من سودمندترین روش است. کارآمدی این روش را تحقیقات و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کردهاند.
منطق توسعهطراحی آرم با “ارزش” افزوده، به نحو شگفتانگیزی مشابه منطق توسعهتولیدات است. در هر دو مورد، ابزار یا وسیلهای تولید میشود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتیاجات مشتری، دانستن نوع این احتیاجات اهمیت زیادی دارد. از دید من، تصمیم مصرفکننده برای خوشحال بودن، استراحت، سرگرمی، تقویت اعتماد به نفس، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر؛ همان “احتیاجات” او را تشکیل میدهند.
مصرفکنندگان، هنگام دستیابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی درست مانند تلاش برای دستیابی به اهداف حقیقی و ملموس، مصمم و هدفمند هستند. علامتهای تجاری توام با “ارزش”های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرفکنندگان در دستیابی به این اهداف هستند. این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند.
در حقیقت یک آرم بدون یک سناریوی متقاعدکنندهبرای افراد، آرم نیست. این علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ویژگیهای تصویری شناخته شدهای داشته باشد و حتی از روشهای تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرفکنندگان به این محصول بیاعتنا میباشند.
تمام روشهای نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارایهخدمات، در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است، شرط لازم وکافی برای موفقیت، فراهمکردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمیتواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند…به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار، پیچیده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است.
مطابق این رویکرد، آرم شرکتها مسایلی با هویت انسانی نیستند و همچنین خارج از فکر مشتری هویت ندارند. آنها فقط ابزار هستند،به همین سادگی ؛ ابزارهایی برای دستیابی به هدف نهایی.
احساسات را نمیتوان به علامتهای تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر میانگیزند. احساسات مثبت، نتایج مستقیم این انتظارات هستند. سمبولهای مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو…) بر خلاف انتظار تاثیر زیادی ندارند؛ آنها در حقیقت، نشانههایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت میکنند.
انتخاب و طراحی آرم 10 مرحله مختلف دارد، یعنی 10 روش مختلف طراحی موفق یا ناکارآمد برای کسب درآمد :
1- ارتباط طراحی آرم با سود دهی مستقیم
اصل اولیه طراحی آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است. (نتیجهای ملموس یا تجربی). این سود را یا خود محصول به تنهایی ایجاد میکند و یا اجزای تشکیلات بازاریابی. این اصل مهم را همواره به یاد داشته باشید.
آرمهای موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند. درست است که در این مرحله خود آرم به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، اما تا اندازه ای باید به آن توجه کنید.
2- طراحی متنی با تاثیر روانی
یک متن موثر بر احساسات، مفهوم یا اصلی سازمان یافته است، که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تاثیرگذار (مانند تمام فعالیتهای بازاریابی یک شرکت) مرتبط میکند.
در این موارد، متن انتخاب شده، تاثیر و سود مورد نظر را تضمین میکند.
به عنوان مثال: وقتی به طور اتفاقی در قلب منهتن به اسامیدو هتل Hudson و Royalton بر میخورید، انتظار خدمات در سطوح عالی دارید.اما اگر در هتلی به اسم Boutique Hotel باشید، تجربهمتفاوتی است. کلمهی Boutique Hotel خدمات بسیار متفاوتی نسبت به سایر هتلها از این زنجیره ارایه میدهد- بعضی وقتها تفاوتهایی بین خدمات دو اتاق در یک هتل. در واقع این تاثیر روانی نامها و متنهای انتخابی است که شما را وادار میکند به دنبال کشف تفاوتها باشید.
3- کسب تجربه
در اینجا میخواهم از تاثیر هیپنوتیزم کنندهطراحی آرم صحبت کنم. شما با یک انتخاب درست، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد میکنید، که تولیدات به تنهایی نمیتوانند از پس این کار برآیند. به عنوان مثال: اسم نوشابه Red Bull ، در مصرف کننده این حس را به وجود میآورد که پس از نوشیدن آن، در کنار تاثیرات مثبت فیزیکی موج عظیمیاز انرژی به او منتقل میشود.
4- طراحی آرمهایی که خود معرف خود باشند
در اینجا از سمبولهایی استفاده میشود که برای همه شناخته شده باشند. این روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا میدارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت به هنگام استفاده از این محصولات مکالمهای درونی با خود برقرار کند. (برای این که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند). در عین حال اینگونه آرمها عاملی برای ایجاد ارتباط بین افراد مختلف نیز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد برای استفاده از این محصول.)
5- ایجاد وسیله ای برای انتقال پیام
نقش آرم در این رویکرد، ایجاد سمبولی متفاوت ودر عینحال شناخته شده است. چنین آرمیمصرفکننده را قادر میسازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند. شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفی الماس به عنوان عامل ایجاد ارتباط بین افراد از الماس به عنوان عامل تحریککننده احساسات و همینطور وسیله ابراز احساسات مشتری استفاده کرد. در سپتامبر2003 این شرکت از ابزار جدیدی برای انتقال پیامها استفادهکرد، زنی با حلقه ازدواج در دست راست و به معنی استقلال و عدم نیاز به جنس مخالف. (برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نیاز و وابستگی است.)
6- ایجاد یک جایگاه اجتماعی/ فرهنگی
در این جا هدف، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است. این راهنما مشتری را از آنچه که در اطرافش میگذرد، هنجارهای اجتماعی و هرچیز خوشحالکننده، آگاه میسازد. شرکت Apple با تولید کامپیوترهای شخصی (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسیلهای برای خودشناسی وشکوفایی خلاقیت) گام بزرگی در این امر برداشته است. در واقع این آرم، با ایجاد انقلابی فرهنگی امكان شكوفایی خلاقیت را برای عامه مردم ایجاد کرد.
7-در نظر داشتن اهداف متعالی
شما با فعالیت خود، زمینه را برای دستیابی افراد به اهداف بزرگ، فراهم میکنید؛ اهدافی که چه بسا افراد نمیتوانند به تنهایی به آنها دست پیدا کنند. فروشگاه Body “فروش” را وسیلهای برای کمک به حفاظت از محیط زیست و یاری کردن افراد مشتاق به این کار، قرار داد.
8- زندگی در دنیای خیال
دل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل باشد که فرد از این طریق میتواند، مانند دنیای خیال رفتار کند، یا جوری عمل کند که در واقعیت، جرات انجام آن را ندارد یا نمیخواهد هزینه انجام آن را بپردازد.
ایجاد یک ژیمناستیک عاطفی
اغلب به جای عمل به برخی خواستههای درونی، به دلیل احترام به قوانین زندگی از آنها چشمپوشی میکنیم. برای جلوگیری از فرسودگی، ورزش میکنیم. همینطور به عنوان یك ورزش حسی، به تماشای فیلم میپردازیم که شاید چندان قانونی یا پذیرفته در قوانین زندگی ما نباشند. آرمهایی مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازهی کسب چنین تجربههایی را به ما میدهند.
9- امکان خیال پردازی
درست مانند مورد آخر، این رویکرد به طراحی آرم به مشتری کمک میکند تا واقعیات بیرون را به موضوعات تخیلی تبدیل کند.مشتریان، اغلب درباره قدرتطلبی، تسلط، بزرگی، موفقیت، عشق، قتل و مانند اینها خیالپردازی میکنند.آرم Timberland جوری طراحی شده بود تا مشتریان درباره ماجراجوییهای شجاعانه در مقابل نیروی طبیعت به خیال پردازی بپردازند.
موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف”ارزش” افزوده به کالا هستند.در حقیقت، به کمک این روشها میتوان به ایجاد ارزشهای موثر فکر کرد وآرمها ابزارهایی برای دستیابی به این هدف هستند.
این 10 رویکرد،به اعتقاد نویسنده، تفاوتهای بین آرمهای “مبتدی” و “حرفهای” را آشکار میکنند.
نظرات و تجربیات شما
-
جالب بود :دی
-
نوشته ۱۰ روش برای طراحی موفق آرم تجاری جالب بود. امیدوارم موفق باشید.
-
سایت جالبیه خصوصن بخش سرگرمی و عکسهای خبری 🙂
-
سایت باید جامع و فراگیر باشه هنوز کار زیاده و امیدوارم تا آخر همین طور ادامه بدین :دی
-
سایت خوبی دارید. مخصوصا نوشته ۱۰ روش برای طراحی موفق آرم تجاری جالب بود.
-
همیشه هم این ۱۰ روش برای طراحی موفق آرم تجاری صحیح نیست…:-)
-
همیشه هم این ۱۰ روش برای طراحی موفق آرم تجاری صحیح نیست…:-)
-
نوشته های بازاریابی خوبه 🙂
-
مطلب سایتتون عالیه. ایول دارین. کارتون رو ادامه بدین 🙂
-
تمام مطالب بازاریابی را خوندم برام مفید بود و جالب.
-
همیشه موفق باشید.
-
از زحمات تمام افرادی که در سایت پارسی وی فعالیت می کنن تشکر میکنم.
-
کارتون عالیه…توی این … پیدا کردن مطالب خوب سخته موفق باشین 🙂
-
مطالب بازاریابی بد نیست… :-p
-
از زحماتی که می کشید ممنون ><
-
عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
جالب بود. سرعت دانلود کتابها واقعا عالیه. دستتون درد نکنه.
-
از مطالب جالبتون ممنون و موفق باشید 🙂
-
مطلب قابل تاملی بود.
-
عالی بود 🙂
عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.