یک کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: ظرفیتهای روابط با کره جنوبی برای آیندگان بیش از آن است که امروز بهنظر میرسد. به گزارش صلح خبر متن یادداشت عابد اکبری با عنوان ” ۶۰ سال روابط ایران و کره جنوبی؛ روابطی که میتوانست راهبردی باشد” به شرح زیر است: « در آستانه شصت سالگی آغاز […]
یک کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: ظرفیتهای روابط با کره جنوبی برای آیندگان بیش از آن است که امروز بهنظر میرسد.
به گزارش صلح خبر متن یادداشت عابد اکبری با عنوان ” ۶۰ سال روابط ایران و کره جنوبی؛ روابطی که میتوانست راهبردی باشد” به شرح زیر است:
« در آستانه شصت سالگی آغاز روابط دیپلماتیک بین ایران و کره جنوبی و با دقت در روابط این دو کشور میتوان دریافت ظرفیتهای آزادنشدهای در پویاییهای بیندولتی و ملی وجود دارد که درصورت بروز میتوانستند این دو کشورِ مکمل را بهلحاظ اقتصادی، هویتی و فرهنگی به یکدیگر نزدیکتر ساخته و جایگاه مطمئنتری را در نظمِ درحال دگرشِ بینالمللی به هر دوی آنها و بهویژه به ایران ببخشند، ایرانی که اسیر جغرافیا در نقطه گرانیگاه بینالمللی آتی در اقیانوسیه و آسیا-پاسیفیک نیست، اما از دور میتواند با ایجاد ارتباط با کره جنوبی، اهرمی برای حلوفصل دیگر معادلات بینالمللی خود بیابد.
بهلحاظ تاریخی[۱]، روابط دیرینه ایران و «کره» حتی به ۱۶۰۰ سال قبلاز نامگذاری جاده ابریشم میرسد. طبق آثار باستانی مکشوف، پیش از جاده ابریشم، ساکنان کره به کالاهای هنرمندان و صنعتگران ایرانی دسترسی داشتهاند، تا آنجا که تجارت با «پرسیا» بهصورت رسمی در تاریخ کره ثبت و در اسطورههای کره، از ازدواج خاندانهای بزرگ ایرانی و کرهای با افتخار بسیار یاد شده است. امروز شاهد رشد اهمیت ارتباطات ایران و کره جنوبی در چشمانداز روابط دوجانبه و اوج آن در سال ۲۰۱۷ هستیم، اما در برایند این ۶۰ سال گذشته، باید انتقادی به عملکرد خود مطرح کرد، زیرا ظرفیتهای نزدیکی روابط دو کشور بهخوبی شناخته و آزاد نشدند.
در سیاست سطح بالا، ایران و کره جنوبی در روابط خود مشکلاتی را تجربه میکنند که ناشی از تصمیمهای متفاوت دو کشور در انتخاب همپیمانان منطقهای و بینالمللی (فرامنطقهای) است، ولی بهلحاظ سیاستهای پایین، در حوزه هنر، فرهنگ و ارتباطات مردمی، نزدیکی هر چه بیشتر برای دو کشور پیشبینی میشود.
کره جنوبی هاب و دروازهای با ارتباطات گسترده است و روابط نزدیکی با کشورهای آسهآن ازجمله برونئی، کامبوج، اندونزی، لائوس، مالزی، میانمار، فیلیپین، سنگاپور، تایلند و ویتنام دارد و همچنین با استرالیا، کانادا و آمریکای مرکزی ازجمله کاستاریکا، السالوادور، هندوراس، نیکاراگوئه و پاناما روابط گستردهای برقرار کرده است. نزدیکی ایران به کره جنوبی، بهعنوان شریک راهبردی و مهم در منطقه اقیانوسیه و آسیا پاسفیک میتواند نقش ایران را در معادلات این منطقه پررنگتر کند و کمکی به ارتقای تصویر و جایگاه بینالمللی ایران داشته باشد.
مهم است ایران نیز وزنه خاص خود را در منطقه خاورمیانه در نظر بگیرد. نیروهای مسلح ایران بزرگترین نیروهای خاورمیانهای بهلحاظ نیروهای فعال هستند که شمار کارکنان فعال آن ۶۲۰ هزار نفر است و بیش از ۳۵۰ هزار نفر هم نیروی ذخیره و افراد آموزشدیده وجود دارند که میتوانند در زمان لزوم بسیج شوند. همچنین ایران یکی از بزرگترین اقتصادهای خاورمیانه را با حدود ۸۶ میلیارد دلار دارد.
در حوزه فرهنگی، ایران یکی از قدیمیترین، ثروتمندترین و مؤثرترین میراث هنری و فرهنگی را در جهان دارد که شامل شاخههای مختلفی از ادبیات، موسیقی، معماری، نقاشی، سفالگری، خطاطی، بافندگی، فلزکاری و سنگتراشی میشود و کره جنوبی اما، از ابتدای قرن بیستویکم بهعنوان نماینده فرهنگ اثرگذار پاپ در سطح جهان در زمینه موسیقی، سریالهای تلویزیونی و سینما شناخته میشود که به آن موج کرهای نیز گفته میشود. از لحاظ تکنولوژی هم غولهای فناوریِ سامسونگ و هیوندای و دیگر برندهای مهم کرهای مطرح هستند.
از نظر مذهب و دین، اسلام در کره جنوبی پیشرفتی آرام دارد. اگرچه با اعتراض ادیان اکثریتی در این کشور، حکمرانان محدودیتها و ممنوعیتهایی برای اسلام نظیر محدودیت تأسیس مساجد و پایگاه گذاشتهاند، اما شاید همین محدودیتها باعث جلبتوجه نسل جوان کره به معنویات اسلام شده است. جامعه مسلمان در این کشور در سئول متمرکز است و مساجد اندکی در سراسر کشور وجود دارند. طبق آماری از بنیاد مسلمانان کره، در حدود ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت ۵۲ میلیونی کره مسلمان هستند و چهل درصد از جمعیت مسلمانان این کشور در سئول سکونت دارند.
سوءتفاهمهای روابط ایران و کره جنوبی
در بسیاری از موارد تاریخی، سوءتفاهمهایی در برخوردهای ایران و کره جنوبی دیده میشود که در تعدادی از آنها، مهارت سفارتخانه ایران در کره شمالی مانع ایجاد ارتباط با کره جنوبی بوده است، در برخی دیگر ناآشنایی با نیت و مقصود کره جنوبی و در برخی دیگر اهمال و بیتوجهی به ظرفیت روابط دوجانبه با کره جنوبی. دراینجا به برخی از این موارد را اشاره میکنیم.
– مذاکرات هستهای: کره جنوبی در سال ۲۰۰۷، در جریان بررسی پرونده هستهای ایران، از راهحل دیپلماتیک حمایت کرد و در سال ۲۰۰۸ کرهایها عنوان کردند ایران لازم است جامعه بینالمللی را از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود آگاه سازد. در سال ۲۰۰۹، در زمان دبیرکلی بانکیمون در سازمان ملل، اعتماد بالایی به ماهیت پرونده هستهای ایران و سخنان وزیر امور خارجه وقت ایران وجود داشت؛ با این صراحت که بانکیمون تصریح کرد به گفته وزیر امور خارجه ایران، «این کشور درصدد تعقیب اهداف صلحآمیز در برنامه هستهای خود است». با این حال، متأسفانه در تشخیص این مسئله عقب ماندیم که اختلافات ایران و کره جنوبی بر سر مسائل هستهای ناشی از رقابت دو کره شمالی و جنوبی با یکدیگر و خطا در شبیهپنداری پرونده ما با پرونده کره شمالی در جامعه بینالمللی (و حتی در داخل) بوده است. درحالی که کره شمالی علناً هدف و نیت تسلیحاتی هستهای خود را بیان کرده است، ولی طبق فتوای مقام معظم رهبری، «ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفۀ همگان میدانیم».
– ثبات در تجارت با ایران: کره جنوبی، در تجارت با ایران رویکردی باثبات داشته است. بهرغم اینکه کره جنوبی واردات کلی نفت خام خود را از خاورمیانه در سال ۲۰۰۹ در حدود ۱۴ درصد کاهش داد، اما چهارمین منبع بزرگ نفت خام ایران باقی ماند. در سال ۲۰۱۷ این روابط به اوج رسید، اما پس از خروج آمریکا در دوران ترامپ از برجام، مانند دیگر کشورها، کره جنوبی نیز تحت تأثیر تحریم یکجانبه آمریکا روابط خود را با ایران قطع و محدود کرد. تقریباً چند ماه بین خروج آمریکا از برجام و تعقیب مطالبات معوق ایران از کره فاصله افتاد که پس از آن، کره جنوبی مانند دیگر بازیگران بینالمللی ازجمله کشورهای اروپایی که رابطه مالی و پولی آنها وابسته به آمریکا است، از این تحریم تبعیت کرد و این امر منجر به فریز داراییهای ایران شد.
– حقوق بشر: اگر دوره دبیرکلی آقای بان کی مون را به خاطر بیاوریم ایشان بهعنوان فردی کرهای، در سال ۲۰۰۹ از نتیجه ریاستجمهوری ایران حمایت کردند و به رئیسجمهور وقت تبریک گفتند، حتی به درخواست جنایت علیه بشریت که عبادی و همراهان او پساز انتخابات مطرح میکردند محلی از اعراب نگذاشتند. کرهایها از سیاست دوگانه حقوق بشر که غرب مطرح میکند آگاهی دارند و کمتر در رابطه با ایران به آن بها میدهند. ضمن اینکه رویکرد آنها بسیار در تابعیت از قانون و حقوق بینالمللی ازجمله عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها تعریف میشود. باوجوداین، ایران سیاست بان کی مون را فقط به او و سازمان ملل منحصر دانست و ازطریق او پیگیری جدی در سطوح دولتی کره جنوبی برای ایجاد ارتباط قویتر رخ نداد.
اهمیت کره در روابط ایران با شرق
از آنجا که بهنظر میرسد ما در آینده با چین و روسیه روابط گستردهتر و بههمان اندازه دارای ظرافتهای بیشتری خواهیم داشت، لذا لازم است ایران روابط خود را از امروز در منطقه مهم اقیانوسیه و آسیاپاسفیک موازنهسازی کند و به اهرمهای لازم برای حصول این مقصود دست یابد. برگ برنده ایران رابطه خوب همزمان با دو کره شمالی و جنوبی است و البته میتوان به احیای تلاشهای گذشته ایران نیز در نقش میانجی روابط دو کره روی آورد، اما فینفسه بازی با کارت روابط حسنه با دو کره از اهمیت بسیار بالایی در روابط دیپلماتیک بینالمللی برخوردار خواهد بود و داشتن این اهرم در بازیهای ایران میتواند نقش مؤثری به کشور در تقابل با غرب و تحدید نفوذ شرق در ایران ببخشد.
روسیه
حرکت آرام منطقهای روسیه که از دعوت برای برگزاری کنفرانس اسلامی در این کشور در بیش از یک دهه قبل آغاز شده بود، امروز با تأییدخواهی روسیه از شرکای راهبردی برای انتخابهای این کشور در سطح بینالمللی و سازمانی، ازجمله در جنگ اوکراین و سازمان ملل متحد متحول شده است. چشمانداز روابط ایران و روسیه بسیار پیچیده است و بهنظر میرسد تابع تاکتیکهای موقعیتی و نه یک روایت ثابت است. روابط روسیه و کره جنوبی نیز سالها در کنار روابط نزدیک کره جنوبی و آمریکا براساس «عملگرایی متقابل» پیگیری میشد. انعطاف بالای روسیه برای جذب شرکایی با جهانبینیهای بسیار متفاوت بسیار قابل توجه است، اما کره جنوبی ویژگیهای مهمی برای روسیه داشته است که نباید از شناخت آنها غفلت ورزید. از این حیث، احیای روابط ایران و کره جنوبی در راستای درک بهتر تقدیر روابط گستردهتر با روسیه بسیار اهمیت دارد.
چین و هند
نزدیکی چین، هند و ایران بهعنوان کشورهای دوست با یکدیگر یکی دیگر از موضوعاتی است که اساساً موضوع کره جنوبی را مطرح میکند. این دوستی که بهتدریج شکل گرفت، ناشی از چالشهای مشابهی است که این کشورها در مسیر صنعتی شدن در اقتصاد جهانی با آن مواجه شدند و درنتیجۀ آن موقعیتها، خود را در شماری از موضوعات همپیمان یافتند. ایران همزمان با هند و چین، روابط دیپلماتیک و اقتصادی منظمی با روسیه و جمهوریهای شوروی سابق دارد که این امر، نقش مهم و ویژه ایران را در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی خواهناخواه روشن میسازد. در عینحال، همان اهمیتی که روابط با کره جنوبی در رابطه ایران و روسیه دارد، میتواند در رابطه با چین و هند بیابد.
ژاپن
در مورد ژاپن میدانیم که بین آمریکا و ژاپن، فرای پیوندهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی مشترک، روابطی غیرقابل اجتناب و غیرقابل جایگزین شکل گرفته، تا جاییکه ژاپن به یکی از همپیمانان نزدیک آمریکا تبدیل شده است. بیتردید ایفای این نقش ازطرف ژاپنی که در جنگ جهانی دوم، آن رویدادهای هستهای آمریکایی را تجربه کرده است، روشن میسازد تا چه اندازه آمریکا به مقابله با نفوذ چین و ممانعت از رشد و توسعه پکن بهعنوان یک ابرقدرت اهمیت میدهد و تا چه اندازه خود را به همپیمانی ژاپن نیازمند میبیند. روابط ایران و ژاپن، از نظر تاریخی در حوزه فرهنگی، سیاست خارجی و سرمایهگذاری بهویژه پس از انقلاب با توجه به تقاضای ژاپن برای تأمین انرژی ایمن مثبت بوده است. نزدیکی امروز ژاپن و کره جنوبی با توجه به نگاه جهانی به این دو کشور نیز میتواند به آینده روابط ایران و ژاپن کمک کند.
رقبای منطقهای در روابط با کره جنوبی
اگرچه ایران ممکن است مایل باشد شکافی را که در روابط راهبردی با کره جنوبی داشته است پُر کند، اما باید دریابد که در این مسیر تنها نیست و احتمال دارد دیگر رقبای منطقهای ایران تلاش کنند در این راستا گام برداشته و با توجه به اهمیت رابطه با کره در منطقه اقیانوسیه و آسیاپاسیفیک، نقش کشور و بازیگر فرامنطقهای راهبردی برای کره جنوبی را بر عهده بگیرند. در ادامه به برخی از داوطلبان بالقوه اشاره میشود.
پاکستان
اگرچه ایران انتخاب خوبی در به رسمیت شناختن کره جنوبی داشت که درواقع قبول تعهدات سابق بود، با وجود این، نتوانست در رقابت با پاکستان سطح روابط با کره جنوبی را افزایش دهد. از دهه ۱۹۸۰، روابط بین دو کشور پاکستان و کره جنوبی بسیار بهبود یافته و گهگاه با رشد قابلتوجهی مواجه بوده است. پاکستان یکی از اندک کشورهایی است که مانند ایران روابط خوبی هم با کره شمالی و هم کره جنوبی دارد و ممکن است مایل باشد در نقش آن میانجی راهبردی که ایران مایل است در روابط با دو کره ایفا کند ظاهر شود.
اسرائیل
اگرچه اسرائیل به هیچوجه نمیتواند میانجی روابط دو کره باشد، اما با توجه به نزدیکی به آمریکا شاید نیازی هم به این امر نداشته باشد و در عوض، به رقیب ایران در روابط راهبردی تجاری تبدیل شود. در حالیکه تحریمهای یکجانبه آمریکا قدرت تصمیمگیری را از کره جنوبی گرفته بود، ایران بر سایر حوزههای روابط دوجانبه نیز محدودیت گذاشت که بهنوعی تحریم متقابل کره جنوبی بود، درحالیکه اگر دقت شود، ما بهصورت یکجانبه کره را که ناگزیر بود تحریم کردیم. بههرتقدیر، رژیم صهیونیستی و کره جنوبی در سال ۲۰۲۱ قرارداد تجارت آزاد با یکدیگر به امضا رساندند و این قابلتوجه است که تا آن زمان، قبل از تحریمها، ایران فرصت بسیاری برای کنشگری در حوزه اقتصادی داشت.
ترکیه
به لحاظ تاریخی، جامعه مسلمان کره جنوبی بعد از جنگ کره شکل گرفت که در آن ترکیه شماری از نیروهای خود را در دفاع از کره جنوبی، تحت هدایت نیروهای سازمان ملل متحد به آنجا گسیل داشت و پس از جنگ، برخی نیروهای ترک در این کشور باقی ماندند که اسلام را در کره جنوبی و تبلیغ میکردند. در سال ۱۹۶۷، آنان فدراسیون مسلمانان کره را تشکیل دادند. این تجربه جنگ، بهسبب وجود خاطرات و احساسات مشترک آن سالها در مردم ترکیه و کره اهمیت بالایی دارد.
در نتیجه اینکه
در طی تاریخ، دو کشور ایران و کره جنوبی، بهرغم روابط نزدیک کره جنوبی با ایالاتمتحده و روابط ایران با کره شمالی روابطی عادی داشتهاند. ایران یکی از معدود کشورهایی است که روابط خوبی هم با کره شمالی و هم با کره جنوبی دارد و این موقعیت میتواند و ظرفیت آن را دارد که ایران را در اقیانوسیه و آسیاپاسیفیک که گرانیگاه آتی نظم بینالمللی خواهد بود، در موقعیتی منحصربهفرد و ویژه قرار دهد. در گذشته، ایران مسیر میانجیگری صلح دو کره را بهصورت ناقص رها کرد و شاید امروز طرح دوباره این مهم به آسانی گذشته نباشد. بااینحال، باید به ضرورت چندوجهیگرایی و چندجانبهسازی ابزارها و اهرمهای راهبردی در سیاست خارجی و دیپلماسی توجه داشت. موضوع بسیار مهم برای ایران توجه به این نکته است که به همان اندازه که ایران در منطقه خاورمیانه یک وزنه راهبردی است، کره جنوبی در منطقه اقیانوسیه یک وزنه مرکزی است. کره جنوبی بهلحاظ جغرافیایی در منطقه با حضور ژاپن، آمریکا، چین، روسیه و دیگر بازیگران اسیر شده است و بیتردید به ایجاد روابط راهبردی با دیگر کشورهای بیطرف فرامنطقهای مانند ایران اهمیت میدهد و ایران میتواند اروپای کره جنوبی باشد. ضمن اینکه فرصتی اندک موجود است که ایران بتواند مانع پیشی گرفتن رقبای خود از جمله پاکستان، ترکیه و رژیم صهیونیستی، در برقراری روابط با کره جنوبی شود.
ازنظر تجاری و فرهنگی نیز واقعیت روابط دو کشور باید بیشتر از وجود دو خیابان در سئول و تهران، به نام تهران و سئول باشد. امید است روابطی که امروز میتوانستند روز روشن و درخشانی داشته باشد، در سطح محدود کنونی باقی نمانند و همانطور که دولت سیزدهم در سیاست همسایگی تجدیدنظر کرد و رویکرد دیپلماسی فعالانهای را در این حوزه در پیش گرفت، در خصوص کره جنوبی نیز دقت بیشتری مبذول دارند، زیرا ظرفیتهای روابط با کره جنوبی برای آیندگان بیش از آن است که امروز بهنظر میرسد.
[۱] در کتابچه مفصلتر میآوریم.»
انتهای پیام