به گزارش صلح خبر به نقل از ایبنا، «کتاب سیاست و حکومت در اقلیم کردستان» گفتوگوی مختار نوری با ملابختیار در انتشارات هزاره سوم اندیشه به چاپ رسیده است. مختار نوری، عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه نخستینبار با ملابختیار در فستیوال گلاوِیژ در شهر سلیمانیه آشنا میشود. پس از آن نسبت به شخصیت او کنجکاو […]
به گزارش صلح خبر به نقل از ایبنا، «کتاب سیاست و حکومت در اقلیم کردستان» گفتوگوی مختار نوری با ملابختیار در انتشارات هزاره سوم اندیشه به چاپ رسیده است. مختار نوری، عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه نخستینبار با ملابختیار در فستیوال گلاوِیژ در شهر سلیمانیه آشنا میشود. پس از آن نسبت به شخصیت او کنجکاو میشود و تصمیم به گفتوگو با او میگیرد که حاصل این گفتوگو منتشر میشود.
کتاب از سه فصل تشکیل شده است. فصل نخست، به زندگی و تحولات و تجارب ملابختیار اختصاص دارد که دربرگیرنده نکات جالبی است. پرسشگر تلاش کرده بدون تعارف از او سوال کند و او هم پاسخ داده است. فصل دوم، مرور نیم قرن فعالیت فرهنگی و اندیشه او است که در میان پرسشها، گاه تم تندی به خود میگیرد؛ جایی که صحبتی از تناقض یا تعارضی در اندیشه و منش سیاسی و شخصیتی چریک فرهنگمدار مطرح است. تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اقلیم کردستان از دریچه نگاه ملابختیار، موضوع فصل سوم است که گاهی به ایران و مناسباتش با اقلیم کردستان نگاه شده و ریشههای فرهنگی قوم کرد نیز از چشم نیافتاده است.
گفتوگوی مختار نوری با ملابختیار از آن نظر اهمیت دارد که او شخصیت شناخته شدهای در اقلیم کردستان است و در کنار فعالیت سیاسی در عرصه فرهنگ هم حضور دارد و در تلاش برای تعامل و گفتوگو با بازیگران عرصه فرهنگ فراتر از اقلیم کردستان است. از آنجا که ملابختیار با ایران آشناست و متوجه ریشههای فرهنگی ایران است؛ گفتوگو با او دریچهای برای نزدیک بیشتر با چهرههای اقلیم کردستان و شناخت این منطقه است که روابط نزدیکی با ایران ما دارد.
همه چیز از بیست و ششمین فستیوال گلاویژ آغاز شد، فستیوال هنری که بیش از دو دهه در عرصه هنر پویاست که با هدف ترویج صلح و آشتی و گسترش اندیشه و فرهنگ در خاورمیانه برگزار میشود. دستان حکمت محمد کریم عبدالقادر معروف به ملا بختیار، دبیرکل سابق حزب اتحادیه میهنی که علاوه بر سیاست در عرصه فرهنگ و هنر هم فعال است.
غفلت از پند حکیمانه مادر
ملابختیار تلاش دارد با برگزاری فستیوالهایی چون چاودیر، دایران و گلاویژ فرهنگ کردی را از طریق شعر و ادبیات و هنر آن گسترش دهد. قدری عجیب است اما زیرکانه که یک چریک کرد طی پنجاه سال فعالیت در عرصه سیاست به بازیگری در فرهنگ هم اعتقاد دارد و در این عرصه هم فعال بوده است.
«کتاب سیاست و حکومت در اقلیم کردستان» تصویری از زندگی و تجارب زیسته یک رهبر سیاسی و مبارز کُرد و افکار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او و همچنین خصوصیات کلی سیاست و حکومت در اقلیم کردستان عراق را ارائه میکند. فعال سیاسی که پند مادرش، مبنی بر اینکه «وارد سیاست نشوید، سیگار نکشید و قمار نکنید» را به تمام گوش نکرد و درگیر سیاست شد.
ملابختیار در روستایی از توابع شهر کردنشین خائفین عراق متولد شد. پدرش مکانیک بود. او در شرح جزئیاتی از خانوادهاش به این نکته اشاره میکند که «پدر مادرم اصالتاً همدانی است.» در ضمن این نکته را هم یادآور میشود که پدربزرگم سال ۱۹۱۶ میلادی از منطقه قرهداغ به سمت خائفین میآید و در آنجا ساکن میشود؛ همچنین در دوران کودکی همراه خانواده سفرهای زیادی به کرمانشاه و شهرهای مرزی غرب ایران داشته است.
او که به قول خودش از ۱۶ سالگی وارد عرصه سیاست شد، از خائفین به سلیمانیه میآید و بیشتر زندگی خود را در این شهر سپری میکند. او از یاران نزدیک مام جلال طالبانی بود و براساس همین نزدیکی و اعتماد، موقعیتهای سیاسی خطیر در منطقه به او سپرده شد.
او در زمانی که فاجعه بمباران هستهای حلبچه روی داد، فرزندان خود را به سوئد برد و خود به کردستان بازگشت و مدتی هم در ارومیه و اشنویه سکونت داشت و مبارزه با حکومت صدام را در آنجا ادامه داد. او معتقد است که ایران تلاش زیادی کرد تا دنیا را از فجایع صدام در بمباران شیمیایی حلبچه آگاه کند.
ملا بختیار در پاسخ پرسشی درباره علت سفرهای زیادی که به هلند، آلمان، اتریش و سوئد داشته، تحصیل را یکی از دلایل حضور در هلند شمرده و ارتباطات با افراد مختلف را در سفر به آلمان کسب کرده و در سوئد هم فرزندان خود را سکونت داده است و در همانجا کتاب «انقلاب کردستان و تحولات معاصر» را نوشت که به فارسی و عربی ترجمه و در سوئد هم منتشر شد. دولت سوئد پس از انتشار کتاب ۷ هزار دلار به او پول داد.
ملابختیار در عرصه سیاست، خودش را متاثر از مام جلال طالبانی میداند و در عرصه جهانی الگویش وینستون چرچیل است، هنوز به گرایشات چپ خود معتقد است هرچند در سیاست چون سابق در فعالیتهای حزبی فعال نیست.
نظارت بر چاپ کتاب در اقلیم کردستان
او همچنین در پرسشی درباره چاپ کتاب در شهر سلیمانیه بهعنوان شهر خلاق ادبیات بدون بررسی و ارزیابی حکومت میگوید: «در ادارت وزارت فرهنگ همه شهرهای اقلیم کردستان، بخش ارزیابی کتاب وجود دارد، هیچ کتابی بدون ارزیابی بر مبنای قانون مطبوعات عراق به چاپ نمیرسد. از همه لحاظ کتاب مورد بررسی قرار میگیرد و پس از آن به چاپ میرسد. اما توجه داشته باشید که نظارت یاد شده بیشتر کلی است و تنها به برخی موارد خاص محدود میشود.»
مختار نوری در این اثر به بحث نگاه بختیار علی، نویسنده در تبعید و ساکن آلمان پرداخته است و او را یکی از منتقدین فرهنگی سیاسی برجسته در اقیلم کردستان میداند و نظر ملابختیار را درباره او جویا شده است: «من معتقدم بختیار علی در مقام روشنفکر در دو حوزه بسیار ماهر و اهل فن است: یکی نویسندگی و دیگری تفسیر آرای فلسفی، اما کاش هیچوقت در مورد سیاست صحبت و اظهارنظر نکرده بود…»
چریک اقلیم کردستان که این روزها بیشتر در تلاش است بهعنوان یک فعال مدنی و روشنفکر دیده شود، دل در گرو ادبیات هم دارد و کتابی به نام «در خدمت ادب» تالیف کرده و معتقد است: «اولین مقاله من در این کتاب در مورد رئالیسم و سوسیالیسم بود که در آن زمان باور داشتم که ادبیات هم باید در خدمت سوسیالیسم و مبارزه طبقاتی باشد. بعدها از این موضوع و نگرش کاملاً عبور کردم …»
ملابختیار درباره جنگ عراق و ایران هم نگاه خاصی دارد و در پاسخ «شما همواره تاکید داشتید که جنگ عراق علیه ایران جنگ نامشروعی بوده است؟» بله، صدام بر این باور بود که با شگلگیری حکومت اسلامی در ایران، شیعیان عراق به یک اپوزیسیون قدرتمند تبدیل خواهند شد و ایران به جهت سیاسی و فکری تاثیر زیادی بر آنان خواهد داشت. در نتیجه با اعلان جنگ میخواست مانع تحقق این موضوع شود و اجازه ندهد که اپوزیسیون عراقی و شیعیان در این کشور قدرتمند شوند…
ملابختیار که سالها در عرصه سیاست فعال بوده و اعتقاد به فعالیت حزبی داشته در برهههایی هم به ایران سفر کرده و ایران را خوب میشناسد و به ریشههای فرهنگی مشترک باور دارد. بهطوری که میگوید: «در باور من این است که ما با ایرانیها از لحاظ فرهنگی ارتباط نزدیکی داریم، چون همه ما آریایی هستیم در طول تاریخ قوم کرد با فرهنگ ایرانی و فارسی آمیخته بوده است و در طول قرنها گذشته در کردستان حافظ، سعدی و فردوسی در مساجد تدریس شده است… ما هم به لحاظ فرهنگی هم از لحاظ اجتماعی به ایرانیها نزدیک هستیم تا ترکها و اعراب.
یکی از مشترکات فرهنگی ایران و اقلیم کردستان است که ملابختیار آن را چنین توصیف میکند: «نوروز یکی از مشترکات فرهنگی میان ما و ایرانیان است و وقتی سال نو و عید نوروز آغاز میشود در سلیمانیه نزدیک به نیممیلیون جمعیت به خیابانها میآید و جشن میگیرند و این ماهیت حقیقی مردم ماست.»