فیلم مستند بلند «آخرین زنگی زمانه» به کارگردانی مهرداد خاکی و تهیهکنندگی سیدجمال عودسیمین از جمله محصولات سازمان اوج است که در بخش مسابقه هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد. سیدجمال عودسیمین در گفتوگو با صلح خبر به نقل از ایسنا درباره این اثر توضیح داد: این مستند بیش از هر چیز درباره مرام پهلوانی است. آن هم پهلوانیای […]
فیلم مستند بلند «آخرین زنگی زمانه» به کارگردانی مهرداد خاکی و تهیهکنندگی سیدجمال عودسیمین از جمله محصولات سازمان اوج است که در بخش مسابقه هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.
سیدجمال عودسیمین در گفتوگو با صلح خبر به نقل از ایسنا درباره این اثر توضیح داد: این مستند بیش از هر چیز درباره مرام پهلوانی است. آن هم پهلوانیای که در تمام شئون زندگی انسان ایرانی در گذشته نقش داشته است. پهلوان سیدحسن رزاز در واقع، شخصیتی ذوابعاد بوده که هم از جهت سیاسی، هم از جهت ورزشی و هم از جهت دستگیری از مردم، شخصیت پهلوانی داشته است.
وی افزود: آنچه بهعنوان پهلوانی در گذشته وجود داشته، صرفا مربوط به تن و بدن نبوده و روحیه پهلوانی همزمان از روح و تن فرد متأثر بوده است. سیدحسن رزاز این ویژگی را داشت که از نظر علمی هم به درجه اجتهاد رسیده و توانسته بود توفیق شاگردی علمای شاخص آن دوره را داشته باشد.
این تهیهکننده مستند درباره انگیزه پرداختن به این چهره فراموششده هم گفت: اگر درست خاطرم باشد، جرقه اولیه این سوژه مواجهه ما با کتابی بود که توضیحاتی درباره سیدحسن رزاز در آن بود. وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعه ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسئله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود و همان کتاب بهانه اولیه ما برای رفتن سراغ این سوژه شد.
عودسیمین درباره نسبت مستند «آخرین زندگی زمانه» با جامعه امروز ایران توضیح داد: خیلی از مشکلاتی که امروز در جامعه با آن مواجه هستیم، ناشی از فراموشی برخی مرامهای گذشته است. هم در زمینه شعر، هم ابیات و هم مرام پهلوانی که در گذشته داشتهایم، شاهدیم هر جا مرامی فراموش شده، در همان زمینه ضربه خورده است و دچار بحران و آسیب شدهایم. فرهنگ پهلوانی هم یکی از آن جنبههایی بود که در این مستند به آن پرداختیم تا چیزهایی را به مخاطب امروز یادآوری کنیم. باید بدانیم ما چه ریشهای داشتیم، کجا بودهایم، چگونه زندگی میکردیم و امروز کجا هستیم؟
وی درباره فرآیند دسترسی به افرادی که در این مستند با آنها مصاحبه شده است گفت: آنچه امروز شما در مستند میبینید، تقریبا نیمی از افرادی هستند که ما با آنها مصاحبه کردیم. خیلی افراد بیشتری را پیدا کرده بودیم. شخصیتهای خیلی خاصی پهلوان رزاز را میشناختند. پهلوانها بهنوعی سلسلهای از شاگردان را برای خود داشتند که مرام و مسلک او را به ارث میبردند. برخی از افرادی که با آنها مصاحبه کردیم هم در دوران کودکی پهلوان رزاز را دیده و خاطراتی از او داشتند.
تهیهکننده «آخرین زنگی زمانه» درباره صحتسنجی روایتهای ارائه شده در مستند درباره سیدحسن رزاز هم تأکید کرد: یکی از دلایلی که اشاره کردم نیمی از مصاحبههایی را که گرفته بودیم در مستند استفاده کردیم، همین بود که روایتهای یقینی را در کار داشته باشیم. براساس همان کتابهای مرجعی هم که در اختیار داشتیم، تحقیقات مفصلی داشتیم تا به گزارههای صحیح درباره پهلوان رزاز برسیم.
وی افزود: روایت ماجراهای سیدحسن، مربوط به دورانی میشود که اظهار قدرت کردن از سوی افراد صاحب زور، اتفاقی مرسوم بوده است. حتی کشتی، به شکل امروز نبود و افراد در میدان رقابت به هم آسیب میرساندند تا رقیب را ناکار کنند. چیزی شاید نزدیک به تلفیق کشتی کج و کشتی مرسوم امروز را در آن سالها شاهد بودیم. جنبه پهلوانی سیدحسن هم دقیقا از همین مرامش میآید که حاضر به کشتی گرفتن با آن قواعد مرسوم نمیشود. جایی که میتوانسته به رقیبش آسیب برساند، این کار را نمیکرده و تنها بهدنبال برد و باخت به معنای مرسوم آن سالها نبوده است.
عودسیمین در ادامه گفت: سیدحسن میدان کشتی را مقدس میدانست و همزمان «رفاقت» برایش بسیار مهم بود که در فیلم هم به این مورد پرداخته شده است. تلاش کردیم هر آنچه مستند است را درباره سیدحسن روایت کنیم. ابتدا میخواستیم روایت فیلم را از رویارویی با پهلوان هندی آغاز کنیم. آن روزها ورزش مثل امروز نبود که فرصتی به نام جامجهانی وجود داشته باشد و رسانهها آن را انعکاس بدهند. وزشکاران کشورهای مختلف، خودشان به کشورهای دیگر میرفتند و با هم کشتی میگرفتند. زمانی که پهلوانی از هند به ایران میآید، پهلوان رزاز برای رویارویی با او انتخاب میشود و این اتفاقی بسیار مهم در آن مقطع بوده است.
وی افزود: مهرداد خاکی نزدیک به دوسال درگیر این سوژه بود و روی آن کار میکرد. از جایی به بعد هم خسرو نقیبی با او همراه شد. مدلهای مختلف روایت را آزمود و به معنای واقعی برای مستند «آخرین زنگی زمانی» وقت و انرژی گذاشت تا به نسخه نهایی امروز رسید. بعضی از افرادی که در این مستند صحبت کردهاند، هیچ جای دیگر حاضر به گفتوگو نشدهاند. آنقدر مهرداد برای برخی از این افراد، رفت و آمد تا توانست آنها را راضی کند.
تهیهکننده این مستند درباره بهرهگیری از همایون ارشادی بهعنوان راوی و نریتور هم گفت: در ابتدا برخی از دوستان با انتخاب همایون ارشادی مخالف بودند و فکر میکردند به جنس کار نمیآید. من و مهرداد اما حس خوبی به این انتخاب داشتیم. وقتی هم که متن را خواند، خیلی آن را دوست داشت و با آن ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل همکاری صمیمانهای میان تیم ما و آقای ارشادی شکل گرفت.
وی افزود: پهلوان رزاز واقعا شخصیت جذابی برای همه ما شده بود. خسرو نقیبی هم یکی از افرادی بود که به همین دلیل با ما همراه شد. از جایی به بعد تصمیم گرفتیم نگارش متن را به کسی بسپاریم که قلمی قوی داشته باشد و وقتی با خسرو نقیبی صحبت کردیم، بسیار با ما همراه شد و همکاری بسیار خوبی با هم داشتیم.
عودسیمین درباره ابهام در روایت پایانی مستند درباره علت فوت سیدحسن رزاز هم گفت: شائبه جدی وجود دارد که سیدحسن توسط افرادی که معلوم نیست چه کسانی بودهاند، مسموم شده است اما ما تعمد داشتیم که ابهام درباره مرگ او در روایت مستند وجود داشته باشد چرا که خودمان بهصورت قطعی به نتیجه نهایی درباره این موضوع نرسیده بودیم.
انتهای پیام