هنر متعهد همین است که هنرمند با شهرش و برای شهرش باشد. ایرج تنظیفی برای خودش هیچ چیز در زندگی نخواست. میپرسیدند، چرا در زمان حیات او را در حراجها و اقتصاد هنر نیاورده بودند، پاسخ یک کلام بود، «هنرمندی که با هنر و برای هنر است، کنار مردم است.» به گزارش پایگاه صلح خبر […]
هنر متعهد همین است که هنرمند با شهرش و برای شهرش باشد. ایرج تنظیفی برای خودش هیچ چیز در زندگی نخواست. میپرسیدند، چرا در زمان حیات او را در حراجها و اقتصاد هنر نیاورده بودند، پاسخ یک کلام بود، «هنرمندی که با هنر و برای هنر است، کنار مردم است.»
به گزارش پایگاه صلح خبر به نقل از خبرنگار صلح خبر به نقل از ایسنا، مراسم تشییع پیکر ایرج تنظیفی از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد؛ این هنرمند پیشکسوت هنرهای تجسمی (١٣١٧-١۴٠٢) جمعه (٢٠ بهمن ماه) درگذشت.
صبح امروز (دوشنبه) ٢٣ بهمن ماه مراسم تشییع پیکر ایرج تنظیفی، هنرمند پیشکسوت و از بنیانگذاران هنر مدرنیسم در ایران از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
پرویز رضایی، منتقد ادبی و شاعر سخنران اصلی مراسم تشییع پیکر این هنرمند پیشکسوت بود.
او در ابتدا گفت: امروز جمع شدیم تا یاد و خاطره این استاد ارزشمند هنرهای تجسمی کشور و این انسان والا که به فرهنگ و ادبیات کشور خود عاشقانه احترام میگذاشت و در راه ارتقاء آن میکوشید را گرامی بداریم و به او ادای احترام کنیم. ایرج تنظیفی بیش از پنج دهه فعالیت فرهنگی داشت و حضور او در این عرصه بسیار مغتنم بود. او علاوه بر خلق آثار هنری شاگردانی را هم پرورش داد که حالا در اقصی نقاط جهان راه او را ادامه میدهند.
رضایی ادامه داد: از این مقام والای ایشان در ارتقاء فرهنگ ایران سپاسگزاریم.
در ادامه عبدالرحمان فرقانیفر، هنرمند و نویسنده گلستانی که مدیریت نشریه استارباد را برعهده داشته سخنرانی کرد. گفته شد که او در سالهای گذشته ارتباط نزدیکی با زندهیاد تنظیفی داشته و نسبت به اندیشههای او آگاه است.
او با بیان اینکه شماره اول فصلنامهاش به ایرج تنظیفی اختصاص داده شده، در این زمینه گفت: طی ١٠ سال گذشته به جهت ارایه فصلنامه و ارتباط دوستانهای که با ایرج تنظیفی شکل گرفته بود با یکدیگر در ارتباط بودیم. تنظیفی عزیز، دغدغه عجیبی نسبت به اجتماع داشت و خیلی نگران جامعه بود؛ یکی از دلایل گرایش او به ساختار مجسمهها نیز همین دغدغه فکری بود. او مجسمه عجیبی داشت که از نظر خودش نیز بسیار جالب بود. این اثر «تندیس گرسنگان جهان» نام داشت. حین ساخت این اثر او به من گفت دیگی برای ساخت این مجسمه خریدم و از من خواست به او بگویم که دیگ را کجا بگذارد. گفتم من اهل شعر هستم و او خود بهتر میداند. در نهایت نظر خود را به او گفتم و پس از ساخت اثرش هم گزارش و مصاحبهای تهیه کردم. ایرج به من گفت کوتاهی کردی چرا که ننوشتی جاگذاری دیگ نظر تو بود که من بعدا این نکته را هم نوشتم.
فرقانیفر ادامه داد: ایرج تنظیفی میگفت دو کارم را دوست دارم که یکی از آنها در نمایشگاه بینالمللی تهران به نمایش درآمده بود. این اثر الهام گرفته از مقبره خالد نبی در گلستان بود.
این نویسنده با اشاره به فعالیت تنظیفی در زمینه شعر نیز گفت: ایرج عزیز پیش از سالهای دهه ۴٠ به شعر میپرداخت. مسئله ای شد که مجددا به شعر مراجعه کرد. به خاطر میآورم در اوایل دهه ۶٠ به درخواست همسر مرحومش پروین ادیبی دوباره به شعر روی آورد. میگفت قرار بود مجسمههایم را در موزه هنرهای معاصر به نمایش بگذارم که مدیرکل وقت ارشاد که از هم دورهایهای من بود در این زمینه همراهی نکرد و این نمایشگاه راه به جایی نبرد. پس از آن بود که با وجود دو سه دهه دوری از شاعری، بار دیگر شعر سرود.
او سپس شعری را که سروده مرحوم تنظیفی برای همسرش بود را خواند. این قطعه «کفاره عشق» نام داشت.
در ادامه مراسم نیز متنی که رضا بانگیز ـ هنرمند نقاش و مجسمهساز ـ نوشته بود قرائت شد.
«در بیمارستان قلب بودم. جماعتی نشسته و جماعتی سرگردان از این اتاق به آن اتاق. پرستار بیماری را به جایی میبرد، یکباره قلب مریض حالم به تلاطم افتاد. با غم به او سلام کردم. خودش بود. با چهرهای شاد روبرو شدم. بعد از گفتمان مختصر ویلچر به حرکت ادامه داد حین رفتن تبسمی داشت که آغشته به درد بود. این آخرین دیدار ما بود.»
پرویز رضایی دیگر بار درباره ایرج تنظیفی سخنرانی کرد. او گفت: ایرج تنظیفی به عنوان هنرمندی که اصول و پایههای هنر را به شکل آکادمیک فرا گرفته بود، یکی از انسانهای چندوجهی هنر سرزمین ما بود.
او با اشاره به اشعاری که از سوی تنظیفی سروده شده است، گفت که بعضی از این اشعار به دلیل استفاده از اوزان عروضی مناسب استفاده روی موسیقی است.
رضایی با اشاره به سرودههایی که قابلیت تبدیل شدن به اشعار اُپرا را دارند، به تاریخچه اُپرای ایرانی اشاره کرد و گفت: در بازهای از زمان اگر اُپرایی هم مانند آثار علی رهبری نوشته شد، به زبان دیگری بود یا کلام اپرا انتخابی از آثار کهن ایران زمین بود و تاکید بیشتری بر تصنیف موسیقی صورت میگرفت.
او افزود: در کتاب شعر ایرج تنظیفی به دلیل تسلط او بر اوزان عروضی اشعاری سروده شده که مناسب موسیقی است و آمادگی کامل دارد که با موسیقی اُپرا همراه شود و روی کلام خوانندگان اُپرا بنشیند. اسم این کتاب اسطوره اردوان است.
در ادامه مراسم پریس تنظیفی، محقق و منتقد نقاشی که فرزند زندهیاد تنظیفی است برای دقایقی سخنرانی کرد.
او گفت: امروز برای من صحبت کردن خیلی سخت است. قبل از هر چیز از مدیریت خانه هنرمندان و مسوولان وزارت ارشاد تشکر میکنم. سه یا چهار سال پیش مجموعهای از آثار او را آماده کرده بودیم که در موزه هنرهای معاصر نمایشگاه بگذاریم که البته میسر نشد.
تنظیفی ادامه داد: اینجا چه در مورد شعر، نقاشی یا مجسمهسازی صحبت شد درباره تعهد و هنر متعهد صحبت شد. این تعهد یعنی هنر را برای مردم و در کنار مردم و با مردم خلق کردن. این سهگانهای بود که بابا به آن باور داشت. «دیدگان مضطرب فرهیخته» نام یکی از آثار او بود. او به شکل سمبلیک تمثالی را ترسیم کرده بود که سرش خورشید و تنش یک شهر بود. در اولین اثر از این مجموعه تن به سر متصل بود. در تابلوی دوم سر بریده میشد و تابلوی سوم سر بریده شده و خورشید از شهر جدا شده بود. هنر متعهد همین است که هنرمند با شهرش و برای شهرش بود. بابا برای خودش هیچ چیز در زندگی نخواست. میگفتند چرا بابا را در حراجها و اقتصاد هنر نیاورده بودند، من یک کلام گفتم هنرمندی که با هنر و برای هنر است، کنار مردم است.
در پایان این مراسم شعری از ایرج تنظیفی خوانده و مراسم اقامه نماز بر پیکر این هنرمند انجام شد.
سپس پیکر این هنرمند به سمت بهشت زهرا برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان بدرقه شد. پیکر ایرج تنظیفی قرار است در کنار محمد اسدیجوزانی (هنرمند نقاش) به خاک سپرده شود و در کنارش هنرمندانی دیگر از جمله علی اکبر گلپایگانی (خواننده) و جلال شباهنگی (گرافیست و نقاش) به خاک سپرده شدهاند.
بر اساس این گزارش، ایرج تنظیفی از فارغالتحصیلان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.
آثار سورئال او در دهه ۵۰ به نمایشگاههای نقاشی متعددی راه پیدا کرد و نام او را بیش از پیش در دنیای هنر و هنرمندان آشنا ساخت.
این هنرمند پیشکسوت در سالهای پایانی دهه ۵۰ نیز با بهکارگیری مس مجسمههایی مدرن خلق کرد که صنعت مسگری ایران و هنر ایرانی را بازنمایی میکرد.
در دورهای دیگر تنظیفی دیگر بار به خلق نقاشیها روی آورد و این بار طی دهه ۶۰ سبک هایپررئالیسم را در پی گرفت.
او که همزمان دستی بر خلق مجسمهها و دستی بر رنگ و نقاشی داشت، همواره دغدغه آموزش به جوانان را نیز در سر داشت و به تدریس در دانشگاهها نیز میپرداخت.
او پس از سالها فعالیت حرفهای، ۲۰ بهمن ماه در سن ۸۵ سالگی درگذشت. این هنرمند از مدتی قبل به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری شده بود.
انتهای پیام