امروز: جمعه, ۲۱ دی ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الجمعة 11 رجب 1446 | 2025-01-10
کد خبر: 450534 |
تاریخ انتشار : 22 آذر 1400 - 11:32 | ارسال توسط :
0
2
ارسال به دوستان
پ

جنگ‌های خسروپرویز با روم شرقی – که حتی در قرآن هم به آن اشاره شده – هم از مشهورترین جنگ‌های عصر باستان و هم واپسین قدرت‌نمایی ایران، پیش از اسلام است؛ جنگ‌هایی که با پیروزی‌های بزرگ سپاه ساسانی شروع شد و ادامه یافت اما بعد شرایط به سود رومی‌ها تغییر کرد و به شکست ایران […]

جنگ‌های خسروپرویز با روم شرقی – که حتی در قرآن هم به آن اشاره شده – هم از مشهورترین جنگ‌های عصر باستان و هم واپسین قدرت‌نمایی ایران، پیش از اسلام است؛ جنگ‌هایی که با پیروزی‌های بزرگ سپاه ساسانی شروع شد و ادامه یافت اما بعد شرایط به سود رومی‌ها تغییر کرد و به شکست ایران انجامید.

به گزارش صلح خبر، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: «دلیل جنگ چه بود؟ رقابت‌های داخلی در بیزانس به قتل و عزل امپراتور موریکیوس منجر شد و خسروپرویز هم به بهانه حمایت از خاندان امپراتور معزول – و یکی از پسران او که در دربار ایران مقیم بود – به دولت جدید بیزانس یا در واقع امپراتور جدیدشان فوکاس اعلام جنگ کرد. (خود خسروپرویز در گذشته، در زمان جنگ با بهرام چوبین از موریکیوس کمک گرفته بود.) جنگی که با عبور ایران از مرزهای مشترک با روم شرقی و تسخیر دژهای بین‌النهرین شروع شد و با حملات پیروزمندانه سپاه ساسانی – که نه خسروپرویز که سردارانش آن را فرماندهی می‌کردند – ادامه پیدا کرد. رومی‌ها به وحشت افتادند و امپراتور تازه، هراکلیوس (هرقل) – که جای فوکاس غاصب را گرفته بود – به‌ناچار تقاضای صلح کرد. اما به نوشته عبدالحسین زرین‌کوب در جلد نخست از کتاب تاریخ مردم ایران «خسرو که بوی جنگ و پیروزی مستش کرده بود کسی نبود که به این آسانی‌ها تسلیم صلح باشد.»
سپاه ساسانی پیروزمندانه وارد انطاکیه و بعد دمشق شد و سپس اورشلیم را محاصره کرد و به کمک یهودیان شهر آنجا را هم گرفت. شهر اشغال و غارت شد و شمار زیادی از اهالی‌اش قتل‌ عام شدند و «کلیساها و معابد شهر، از جمله مزار مقدس، با خاک یکسان شد و قطعه‌ای از صلیب مقدس عیسی نیز که در صندوق خاصی نگهداری می‌شد همچون غنیمتی فوق‌العاده گرانبها به تیسفون فرستاده شد.» هراکلیوس باز تقاضای صلح کرد و باز هم تقاضایش رد شد. حتی خسرو به او نوشت: «اگر تو به خدای خودت توکل کرده‌ای، چرا خدای تو اورشلیم را از چنگ من نجات نداد؟»
تا سال ۶۲۲ میلادی برتری کاملا با ساسانیان بود و حتی مصر هم برای دوره‌ای کوتاه به بخشی از قلمرو شاهنشاهی ایران تبدیل شد. اما سرانجام رومی‌ها از مشکلات داخلی گذشتند و خودشان را دوباره سازماندهی کردند و آماده ضدحمله شد. جنگی که سال ۶۰۴ شروع شده بود، حدود شش سال دیگر، این‌ بار با برتری رومی‌ها، ادامه یافت و آنان هر چه را در دو دهه گذشته از دست داده بودند پس گرفتند و حتی به حوالی تیسفون رسیدند. سال ۶۲۷ در چنین روزی، در نینوا، شکست سختی به سپاه ساسانی تحمیل کردند. خسروپرویز از میدان جنگ و از مقابل دشمن گریخت و چندی بعد در توطئه یکی از پسرانش از سلطنت عزل – سپس کشته – شد. رومی‌ها در نهایت به مرزهای پیشین دو دولت برگشتند و از زیر آوار شکست کمر راست کردند. اما این جنگ‌های طولانی، خون آنان را هم مثل ایرانی‌ها کشیده بود. هر دو دولت بزرگ که مشکلات داخلی‌شان هم بزرگ و بسیار بود، بعد از این جنگ‌ها آماده شدند تا سراسر آسیای غربی را به قدرت نوپایی که تازه داشت در عربستان پا می‌گرفت تقدیم کنند. به قولی «کدام خواننده تاریخ هست که رویدادهای عهد فرمانروایی خسروپرویز را با نظر تامل دنبال کند و سقوط نهایی سلطنت ساسانیان را در سال‌های بلافاصله بعد از آن یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر نیابد؟»»
انتهای پیام

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید