واكنش مردم به شکست مذاکرات اين روزها از ميان بحثهاي مردم در زندگي روزمره و همينطور در فضاي مجازي ميتوانيم ببينيم كه آگاهي سياسي مردم ايران تا حدي بالاست كه با ديدن همين تفاوتها به تيم مذاكرهكننده دولت روحاني اعتماد دارند صادق زيباكلام در اعتماد نوشت: روزهاي تاريخي حساسي را ميگذرانيم. اين حساسيت براي […]
واكنش مردم به شکست مذاکرات
صادق زيباكلام در اعتماد نوشت:
روزهاي تاريخي حساسي را ميگذرانيم. اين حساسيت براي مردم ايران تا حدي بالاست كه انگار خودشان هم پا به پاي تيم مذاكرهكننده، پشت ميز مذاكره نشستهاند و از خستگي آنها خسته ميشوند و با نگراني آنها نگران. اما هيچوقت نااميد و سرخورده نميشوند.
مردم به خوبي ميدانند تيم مذاكرهكننده هستهاي دولت يازدهم آنقدر ادامه ميدهد تا به منافع و خواست ملي برسد. بدون شك اجتماع ايران قدردان تلاشهاي خستگيناپذير و صدها ساعت مذاكرات محمدجواد ظريف، سيدعباس عراقچي و مجيد تختروانچي با طرفهاي غربي است و درك درستي از روند مذاكرات دارد تا جايي كه حتي اگر اين افراد پس از اين همه دوندگي و گفتوگو با مقامات كشورها، به حاصل دلخواه نرسند و خواست ملت ايران نصيبشان نشود، باز هم محال است از حمايت تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران دست بردارند و عقب بكشند. هر بار كه تيم كنوني هستهاي پاي ميز مذاكره رفته و برگشته، اين نكته به خوبي از سمت مردم نشان داده شده كه تلاشهاي خستگيناپذير مذاكرهكنندگان، صدها ساعت گفتوگو با مقامات و پايمردي آنها را به خوبي ميبينند و از روند مذاكرات هستهاي درك درستي دارند.
اين حمايت و همبستگي ملي را حتي با وجود شكست بارها و بارها ديدهايم؛ همان شبي كه تيمملي فوتبال ايران مقابل تيم كشور آرژانتين مردانه مسابقه داد و شكست خورد، شبي بود كه مردم به خيابانها ريختند و با شادي و سرور از تلاش تيمملي حمايت كردند. جشن و شادي آن شب مردم در خيابانها نشان داد، معيار محبوب شدن يك تيم براي ملتش فقط باخت و برد آن تيم نيست. بلكه تلاش و پايمردي آنهاست. مردم تلاش بازيكنان فوتبال را در آن ٩٠ دقيقه مقابل آرژانتين ديده بودند و براي همين از آنها حمايت كردند. حالا حمايت و پشتيباني مردم از تيم مذاكرهكننده ظريف هم به همين شكل است. شكست در مذاكرات هستهاي اگرچه براي مردم ايران تلخ و سنگين خواهد بود، اما با اعتمادي كه به تيم مذاكرهكننده دارند، همچنان به حمايت و پشتيبانيها ادامه ميدهند.
حمايت و اعتمادي كه ميتوان در شبكههاي اجتماعي و گپ و گفتهاي روزمره مردم در اين روزها نسبت به طرف مذاكرهكننده ايراني ديد؛ برداشت مردم از اقدامات مردان مذاكرات ايران اين است كه آنها آنقدر به تلاشها ادامه ميدهند تا به نتيجه برسند؛ مرداني كه به لحاظ ملي و اخلاقي هركاري براي ملت ايران ميكنند.
همين اعتقاد مردم باعث ميشود، حتي اگر توافق با شكست مواجه شود، مردم آن را به پاي تيم مذاكرهكننده ننويسند. تمام مدتي كه مردان هستهاي ما با مرارت و پايمردي پشت ميز مذاكره نشستند، مردم ايران با خوشبيني اخبار را دنبال ميكردند و به پايان خوش آن اميدوار بودند. تصور غلطي است كه فكر كنيم ثابت قدم بودن تيم هستهاي روحاني از چشم مردم پوشيده ميماند. مردم به اين تيم ايمان دارند و از تمام قدمهايي كه در اين مدت ٢٠ماهه، در راه لغو تحريمها برداشتند، حمايت كردند؛ حمايتي كه هيچگاه از تيم مذاكرهكننده دولت سابق صورت نميگرفت.
حتي مردم خوب ميدانند اگر اين تلاش و ممارستي كه تيم ظريف در راه مذاكرات هستهاي انجام داد، تيم قبلي انجام داده بود شايد در همان دوران ما به نتيجه دلخواه رسيده بوديم. مردم نقشهاي قهرمانمابانهاي كه تيم قبلي بازي ميكردند را با هوشياري ميديدند؛ نقشهايي كه با وجود كمكاريها و ضعفهايي كه در عملكرد مذاكرات داشتند، اما در مصاحبههاي مطبوعاتي با ژست قهرمانانهاي ظاهر ميشدند كه ما مقابل غربيها ايستادهايم.
مصاحبهها و نطقهايي كه بارها با هدف بهرهوريهاي سياسي اتفاق ميافتاد، در حالي كه ما هيچوقت نديديم تيم ظريف در هيچكدام از نطقها و مصاحبههاي خبري از مذاكرات هستهاي بهرهوري و استفاده سياسي كند و يا بخواهد با قهرمانپروري تصوير ديگري از خود براي مردم به جاي بگذارد.
اين روزها از ميان بحثهاي مردم در زندگي روزمره و همينطور در فضاي مجازي ميتوانيم ببينيم كه آگاهي سياسي مردم ايران تا حدي بالاست كه با ديدن همين تفاوتها به تيم مذاكرهكننده دولت روحاني اعتماد دارند؛ اعتمادي راسخ كه حتي با شكست توافق هم از دست نخواهد رفت. اگر مذاكرات به نتيجه نرسد باز هم مردم، تيم مذاكرهكننده روحاني را وفادار و ثابتقدم ميدانند و از آنها حمايت ميكنند.
مردم خوب ميدانند كه اين تلاش و پايمردي، حتي اگر نتيجه مثبت نداشته باشد، براي حفظ منافع آن ها بوده و همين براي مردمي كه سالهاي اخير، مديراني متفاوت ديدهاند قابل تقدير و پراهميت است.
فارغ از نتيجه مذاكرات و هر اتفاقي كه بيفتد، تيم مذاكرهكننده و زحماتشان براي مردم ناديدهگرفتني نيست و همين كافي است. همدلي و همبستگي در چنين شرايطي معنا پيدا ميكند و نشان ميدهد تا وقتي اعتماد و همدلي ميان مردم و مديران باشد، اتفاقهاي خوب هم راحتتر به دست ميآيند.