پارسی وی:محمد باقر قالیباف گفت: خداوند بزرگ را شاکریم که در ابتدای سال و ایام شهادت حضرت فاطمه (س) و در مزار شهدا این توفیق را داریم که گرد هم جمع شknویم و از شهدا یادی داشته باشیم، بدون شک مجلس ذکر و یاد شهدا مجلس یادآوری و شناخت وظایف و تکالیفتمان است. محمد باقر […]
پارسی وی:محمد باقر قالیباف گفت: خداوند بزرگ را شاکریم که در ابتدای سال و ایام شهادت حضرت فاطمه (س) و در مزار شهدا این توفیق را داریم که گرد هم جمع شknویم و از شهدا یادی داشته باشیم، بدون شک مجلس ذکر و یاد شهدا مجلس یادآوری و شناخت وظایف و تکالیفتمان است.
محمد باقر قالیباف جمعه 16 فروردین ماه در مراسم سالگرد شهادت سردار سرلشکر شهید ولی الله چراغچی جانشین لشکر 5 نصر که با حضور جمعی از خانواده شهدا و ایثارگران در بهشت رضای مشهد مقدس برگزار شد با بیان این که نقش دوران دفاع مقدس و شهدای هشت سال دفاع مقدس یک نقش بی بدیل در انقلاب اسلامی است گفت: اگر نگویم وزن دفاع مقدس بیشتر از پیروزی انقلاب است؛ باید بگویم اگر دوران دفاع مقدس و آن ایام نبود معلوم نبود ما در چه نقطهای بودیم؛ چرا که احیای فرهنگ اهل بیت (ع) و عاشورا و همچنین تداوم فرهنگ انقلاب در دوران دفاع مقدس رخ داد.
مهمترین اظهارات قالیباف در این مراسم را در زیر بخوانید:
- با قاطعیت میتوان گفت تداوم انقلاب در گرو فرهنگ دوران دفاع مقدس است. به لطف خدا انقلاب ما تاریخ مبارزات طولانی دارد اما اوج حرکت و پیروزی انقلاب از اواخر سال 56 تا سال 57 و در زمانی که مردم با اتحاد و یکپارچگی به مدت یک سال و نیم به میدان آمدند صورت گرفت؛ با این وجود این اتفاق رخ نداده است مگر به برکت امام راحل (ره)، ولایت فقیه و نقشی که رهبری در پیروزی انقلاب داشت؛ از این رو با عنایتی که خداوند تبارک و تعالی به مردم، امام و شهدا داشت، انقلاب ما خیلی به سرعت به پیروزی رسید.
- شاید برخی جوانان فرصت مطالعه را نداشته باشند اما هم سن و سالهای من به خاطر دارند که در همان برهه در الجزایر بیش از یک میلیون کشته دادند و مبارزات طولانی را انجام دادند ولی به جایی نرسیدند؛ با این وجود انقلاب اسلامی ما به سرعت به پیروزی رسید.
- بسیاری از شعارهایی که در پیروزی انقلاب دادیم با پوست و گوشت و استخوان ما عجین نشده بود اما به برکت خون شهدا و دفاع مقدس این اتفاق رخ داد؛ اینکه حضرت امام (ره) فرمودند جنگ برای ما یک نعمت است ممکن است برخی سوال کنند کجای جنگ نعمت است؟ همه جنگ که توپ، تخریب و ترکش و همه این موارد در ظاهر خشونت است؟ این جای جنگ یک نعمت است که ریشههای این انقلاب عمیق و ماندگار گشت و فرهنگی به نام فرهنگ دفاع مقدس ساخته شد؛ نه این ساختگی مصنوعی؛ بلکه یک ساختگی واقعی و یک باور در تمامی ابعاد.
- هر آنچه که درباره فرهنگ عاشورا در کتابها خواندهایم و در پای منابر گوش کردهایم را هیچ وقت ندیدیم مگر در مقطع دفاع مقدس؛ چرا که تمامی دوران دفاع مقدس یادآور تمامی روضهها و مقتلهایی است که ما در حماسه عاشورا گوش کردیم.
- فرمانده سابق لشکر پنج نصر در دوران دفاع مقدس خطاب به همرزمان خود در طول هشت سال جنگ تحمیلی ابراز داشت: در خراسان و در سطح کشور ما چند خانواده داریم که هرچه پسر داشت به جبههها روانه کرد و همه فرزندانشان شهید شدند؟ چند صحنه در جبهه دیدیم که پدر ایستاد شهادت فرزند خود را در پشت خاکریز تماشا کرد اما خم به ابرو نیاورد؟ چقدر مادر شهید و خواهر شهید دیدیم که زینب وار تا امروز ایستادند؟ این فرهنگ بسیج و دفاع مقدس یک باور عمیق و از برکات و نعمات جنگ است.
- اگر امروز تداوم انقلاب ما را این فرهنگ ساخته است، نباید نگران حرفها و بد اخلاقیها باشیم؛ قبل از انقلاب از این حرفها میزدند و هنگامی که انقلاب پیروز شد هم این حرفها را میزدند؛ از گروههای مختلف اسلحه به دست مثل منافقین تا گروههایی که به دروغ و دغل علیه دیگران حرف میزدند؛ اما همه این موارد گذشت.
- قالیباف با تاکید بر اینکه «هر کسی از سر اخلاص پای انقلاب نباشد دیر یا زود رسوا میشود» گفت: این انقلاب مبتنی بر سنتهای الهی و با تکیه بر خون شهدا و فرهنگ عاشورا است؛ انقلاب ما همانند دریای پاکی است که هر مرداب و ناپاکی را بیرون میریزد و کسی که پاک نباشد را در خود نگه نمیدارد؛ در این تردیدی نداریم و این موضوع به برکت فرزندان شما است.
- با اشاره به سخنان خود در مراسم سالگرد شهید برونسی؛ در آن مراسم نیز اشاره کردم که انقلاب امروز مصر را مشاهده میکنید ، این در حالی است که ارتش تمامی کشورهای عربی در دهه 60 جمع شدند تا با اسرائیل ضعیف آن روز مقابله کنند اما 6 روز نتوانستند مقاومت کنند و شکست خوردند و حتی صحرای سینا را هم دادند؛ روز به روز تسلط اسرائیل بیشتر شد؛ اما چطور شد که شیعیان در جنوب لبنان در 33 روز مقاومت، آن افتخار را در جنگ 33 روزه آفریدند که اسرائیل با همه قدرتش به میدان آمد اما نتوانست یک قدم جلو بیاید و منهدم شد؛ کما اینکه در سال 64 هجری و 60 میلادی من در جنوب لبنان بودم. صبح که حمله را از جنوب لبنان شروع کردند، به ظهر نرسیده بود که در بیروت بودند. چه کسی توانست در جنگ 33 روزه در مقابل اسرائیل بایستد؟ این فرهنگ شهدا بود که به لبنان رفت و حزب الله را شکل داد و در آنجا ایستادگی کرد؛ این به برکت شهدا و انقلاب اسلامی است.
- اشاره به جنگهای 22 روزه و 8 روزه غزه؛ در اهل سنت نیز مقاومتی که در حادثه 22 روزه در غزه رخ داد بی نظیر بود. در حادثه اخیر 8 روزه نیز ایستادگی کردند و به اسرائیل که هیچ کس را بنده نبود و حرف هیچ کس را گوش نمیکرد پاسخ دادند؛ تا جایی که اسرائیل در حادثه اخیر از چند بچه مسلمان آتش بس خواست؛ اگر دوران دفاع مقدس نبود، امکان نداشت چنین اتفاقاتی در تاریخ اسلام و در شرایط امروز دنیا اتفاق بیفتد؛ این به برکت شهدایی است که اینجا آرمیدهاند و به برکت صبر و تحملی است که خانواده شهدا دارند.
- در جامعه همه حرف ما این است که تنها فرهنگی که نجات بخش کشور است، فرهنگ جهاد و شهادت در تمامی عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مسایل اجتماعی است. این فرهنگ را چه کسی جز شهدا و امام راحل (ره) تولید کرد و به جامعه ارایه داد؟
- قالیباف با طرح این سوال که « آیا اتفاقی جز تبعیت از ولایت فقیه ما را به این همه افتخار رسانده است؟»، گفت: اگر نقش ولایت، امام (ره) و رهبری نبود حتما به اینجا نمیرسیدیم . امروز هم اگر کسی در داخل و خارج به نوعی برای تضعیف ولایت تلاش میکند، برای آن است که احساس میکند این ولایت ستون خیمه است که همه افتخارات را آفریده و اگر بتواند به اینجا ضربه بزند، به همه اهداف خود رسیده است؛ بنابر این همه دشمنان متوجه این نکته شدهاند و همه دلسوزان انقلاب باید به این نکته توجه داشته باشند که ستون خیمه انقلاب را با هر شرایطی حفظ کنند.
- «فرهنگ جهاد، گذشت، ایثار، محبت، برادری انس و الفت از برکات دوران دفاع مقدس است». اهل بیت (ع) اینگونه به ما توصیه میکنند که اگر کسی در زندگی به ما لطف کرد و در مقابل اگر به کسی لطفی کردیم، فراموش کرده، منتی بر سر دیگران نگذاریم و توقع مابه ازا نداشته باشیم؛ همچنین اگر کسی به ما بدی کرد فراموش کنیم؛ آنچه نباید فراموش کنیم دو چیز است؛ یاد خدا و مرگ.
- امروز وقتی به زندگی تک تک شهدا نگاه میکنیم، میبینیم در تمامی شئونات زندگی آنها این موارد در دفاع مقدس وجود داشته و موج میزده است. امروز اگر درسالگرد شهید چراغچی گرد هم آمدهایم باید تاکید کنیم که همه شهدا اینگونه بودند.
- بیان نکات و خاطراتی درباره شهید ولی الله چراغچی؛ ما حق شهید چراغچی را آنطور که باید و شاید ادا نکردیم؛ کوتاهی از بنده و بقیه دوستان شهید نیز بوده است؛ همه شهدا برای ما عزیز هستند و بدون شک هر کدام از شهدا گلی خوش بوتر از دیگری هستند؛ هنگامی که میخواهیم از فرماندهان صحبت کنیم از شهیدان کاوه، شوشتری، خادم الشریعه، نظر نژاد، فرومندی، رفیعی و … هر چه بگوییم کم گفتهایم.
- انصافا نقش شهید چراغچی در سازمان رزم ما در دوران دفاع مقدس نقش بی بدیلی بود. یادم است در روز تشییع پیکر شهید چراغچی، آن زمان که صحن امام هنوز پوشیده نبود و شهدا را آنجا میگذاشتند؛ در آن روز چند دقیقهای صحبت کردم و گفتم شهید چراغچی یکی از افراد برجسته در حوزه یگانهای رزم خراسان بود که در دوران دفاع مقدس بی نظیر بودند.
- یگانهای خراسان در اطلاع رسانی و معرفی خودشان به جامعه ضعیف عمل کردهاند و نسبت به نقش خراسان در دوران جنگ آنطور که باید و شاید ایفای نقش نکردیم. این استان با بیش از 25 هزار شهید، بیشترین شهید را داده است و از غرب تا جنوب، از کردستان تا همه دوران جنگ نمیتوانید عملیاتی را ببینید که استان خراسان در آن ایفای نقش نکرده باشد. با این وجود نتوانستیم آن طور که باشد و شاید این موارد را معرفی کنیم؛ شاید بنده مقصر اصلی هستم که بعد از جنگ در مشهد نماندم و بر اساس وظیفهای که بر دوش ما گذاشته شد، در جای دیگری مشغول خدمت شدیم؛ سپس به تهران رفتیم و فرصت نشد تا این موارد را دنبال کنیم.
- اشاره به مزیت شهید چراغچی نسبت به سایر شهدا ؛ چراغچی هم خون داد و هم خون دل خورد؛ امروز خوب میفهمیم خون دل خوردن سختتر از خون دادن است. بنده نیروی تحت امر و بسیجی بودم که شهید چراغچی، فرمانده من در یگان بود و به این موضوع افتخار میکنم. در روز اول جنگ بسیجی شهید نظر نژاد، شهید رستمی و آقای درچهای بودم و پادویی آنها را میکردم؛ سپس در چند ماه و فقط در چند ماه بنده فرمانده تیپ شدم و همین شهید چراغچی در تیپ نیروی تحت امر من شد. شما در ذهن خود تصور کنید در جامعه امروز اگر چنین اتفاقی بیفتد، خداحافظی میکنیم، اعتراض و طغیان میکنیم که اصلا این کارها یعنی چه؟
- خدا را شاهد میگیریم، به روح پاک شهید چراغچی قسم که این شهید کوبنده تر و محکمتر از روزی که فرمانده بود در یگان ایستاد و کار کرد. او مدام میگفت حاج باقر چه کار کنم ؟ من می گفتم ولی (نام شهید) ! این حرف را نزن . من دست بوس تو ام ؛ تو فرمانده منی ؛ من همه چیز را از تو یاد گرفتم اما شهید چراغچی می گفت : باقر! اگر یک بار دیگر از این حرف ها بزنی دیگر با تو حرف نمی زنم .
- یک روز شهید چراغچی مجبور شد تا به مدت 5 – 6 ماه یگان های خراسان را ترک کرده و به جای دیگری برود. احساس او این بود که اگر برود یگان ها نظم بیشتری خواهند داشت؛ این موارد از سجایای اخلاقی شهید چراغچی هستند.
- هنوز که هنوز است، نوای دلنشین قرآن های آقا “ولی” در ذهن همه بچه ها هست . نمی دانم همسر و مادر شهید که امروز در جمع ما هستند هنوز قرآن جلد سبز این شهید را دارند یا خیر . چرا که آقا ولی می گفت همیشه این قرآن را نگه می دارد. یک روز که به همراه شهید چراغچی و 6 – 7 نفر از بچه های اطلاعات عملیات برای شناسایی رفته بودیم ، با آقا “ولی” درد دل می کردیم. رفتیم روی پشت بام پاسگاه ، شهید چراغی بیش از 40 دقیقه قرآن را باز کرده بود و با نوای دلنشین خود قرآن می خواند ؛ بعد همدیگر را در بغل گرفتیم و در آغوش هم گریه می کردیم؛ همین طور با همدیگر درد دل می کردیم.
- ولی الله محال بود چیزی را ببوسد، به هر چیزی که علاقه داشت آن را در بغل می گرفت و آنقدر در آغوش می گرفت که از زمین جدا می کرد ؛ با تمام وجود من را در بغل گرفت و گفت باقر اینجا با هم یک عقد و تعهد برادری محکم ببنیدیم ؛ خاطرم است در حاشیه قرآن نیز یادداشتی نوشت و همیشه با همان قرآن جلد سبز رنگ نیز قرآن می خواند.
- شهید چراغچی یک مرد تنومند و ورزیده بود که همه زیر دست او آموزش دیده بودند و برای ما فرماندهی کرد ؛ این نیرو بعد به یک نیروی عادی تبدیل شد اما در تیپ هیچ گاه خم به ابرو نیاورد؛ این از محبت، گذشت، ایثار، صفا ،مدیریت و شجاعت این شهید بود. شهید چراغچی فردی قوی بود؛ آنطور که همیشه با او شوخی می کردیم و می گفتیم: آقا ولی! ای کاش قدرت تو را داشتیم . وقتی اینگونه به او می گفتیم می گفت من دوست دارم شهید شوم و اگر شهید شدم هیچ گوشتی از این دنیا بر تن من نباشد .
- در کنار مزار شهید چراغچی می گویم که این حرف را بیش از 10 بار از او شنیدم. این شهید می گفت ای کاش جسم من آنچنان متلاشی شود که من را با 30 – 40 کیلو استخوان ببرند ؛ آن روزی که در خندق آقا “ولی” ترکش خورد و رفت؛ من واقعا نمی دانستم چه وضعی دارد، تنها او را در قایق گذاشتیم و رفت؛ بعد شنیدم در بیمارستان در کما است . فرصت شد تا به بیمارستان تجریش تهران رفتم . خدا را شاهد می گیرم آن روز که بالای سرش رفتم نمی توانست در حالت کما صحبت کنیم اما هنوز فشارهای دست های آقا ولی وقتی دست های من را فشار می داد را با همه وجودم حس می کنم . بعد که به شهادت رسید ، او را در بهشت رضا (ع) غسل و کفن می کردیم اما فکر نمی کنم شهید چراغچی با آن ورزیدگی بیش از 40 – 50 کیلو شده بود. او همانطور که می خواست لاغر و نحیف شده و همه بدنش آب شده بود.
- مردم خراسان باید بدانند که بنده یا سردار قاآنی یا سردار حکیمی هیچ کدام ادعای فرماندهی در یگان را نداریم؛ ما با پوست و گوشت و استخوان می دانیم که فرماندهان ما شهید رستمی، شهید چراغچی ،شهید شوشتری و شهید نظر نژاد بودند و ما همه پادو این ها بودیم . یادمان نرفته است که آن ها ما را تربیت کردند و آنقدر بزرگ و آقا بودند که ما در سیستم آمدیم اما آن ها باز در همان مجموعه انجام وظیفه می کردند؛ البته همه سعی ما این بود که ادب را در مقابل آن ها رعایت کنیم.
- بدون شک امروز وظیفه ما این است که راه شهدا و امام شهدا را تحت رهبری مقام معظم رهبری به پیش ببریم. این وصیت امام (ره) است که فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما وارد نشود؛ انشالله با دعای خیر خانواده شهدا در این مسیر حرکت کنیم.
- در جایی که ارواح شهدا حاضر و ناظر ما هستند عنوان می کنم که تا لحظه ای که از پشت این تریبون ایستادیم، یقین کنید لحظه ای و حتی لحظه ای در دفاع از ولایت تردید پیدا نکردیم و از هر چه در توان داشتیم کم نگذاشتیم.
- بعضی حرف ها و نقل هایی که برخی افراد می زنند در شما تردید ایجاد نکند چرا که به نظر من آن ها سنخیتی با نظام و انقلاب نداشته و بویی از جنگ و شهادت نبردند و فقیط در لقلقه زبان حرف هایی را می زنند . همه وجود و افتخار ما این است که سرباز امام و رهبری هستیم تا فردای قیامت در پیشگاه شهدا خجل زده نباشیم.
- شهردار تهران به دیدار چندی پیش خود با خانواده شهدا در باغ موزه دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: در بزرگداشت یکی از شهدا، یکی از خانواده شهیدان به من گفتند شما اصلا به یاد شهدا هم هستید و از آن ها کمک می گیرید؟ من گریه ام گرفت و گفتم امکان ندارد روزی از من بگذرد و بچه ها را مرورنکنم؛ خدا از من نگذرد اگر روزی بگذرد و یاد بچه ها نباشم.
- در عملیات خیبر جلوی شهید مهاجر را گرفته بودم و می خواستم که نگذارم برود چرا که او تنها فرزند خانواده بود؛ هنوز که هنوز است عرق هایی که روی صورت شهید مهاجر بود را به یاد دارم که می گفت تا نگذاری من بروم نمی گذارم باقی بچه ها هم بروند . همه عشق و نگاه ما در مقابل همه کم محبتی ها و سختی هایی که کشیده ایم و پیش رو داریم ، یاد بچه ها است و یاد شهدا تنها جایی است که به ما آرامش می دهد.
- هر چه خون دل بخوریم، سهم کوچکی از خون دل شهید چراغچی، صفا و اخلاص شهید فرومندی و صبر و گذشت شهید شوشتری را تجربه نکرده ایم .
- انشاالله همه دست به دست هم دهیم و مطئمن هستیم که این انقلاب در مسیر و حرکت خود مورد توجه و عنایت خاص حضرت ولی عصر (عج) قرار دارد؛ از این رو بدون شک به برکت خون شهدا، دعای خیر خانواده شهدا و با اخلاص، تدابیر و هوشمندی مقام معظم رهبری، انقلاب ما چه در صحنه های داخلی و چه در صحنه های خارجی مسیر خود را خواهد رفت.
- این انقلاب و نظام اسلامی متصل به حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهد شد و این ما هستیم که باید تلاش کنیم از این کاروان عقب نمانده و از این قطار سعادت و افتخار دنیوی و اخروی پیاده نشویم .
- خطاب به خانواده شهدا ؛ عاجزانه از شما می خواهیم تا به حق ما دعا کنید تا مسیر شهدا را به صورت محکم و قاطع، تحت رهبری مقام معظم رهبری به پیش ببریم تا فردای قیامت مدیون این شهدا و امام شهدا نباشیم.