دیدن، مقدم بر ابزار در هنر تجسمی به کار گرفته میشود، اما در این میان هنرمندانی از مرزهای چشم، برای خلق اثری هنری عبور کردند. هنرمندانی نابینا که گاه به جای عصای سفید قلم نقاشی دست گرفتند. به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا استفاده از عصای سفید به ابتکار یک عکاس نابینا باز […]
دیدن، مقدم بر ابزار در هنر تجسمی به کار گرفته میشود، اما در این میان هنرمندانی از مرزهای چشم، برای خلق اثری هنری عبور کردند. هنرمندانی نابینا که گاه به جای عصای سفید قلم نقاشی دست گرفتند.
به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا استفاده از عصای سفید به ابتکار یک عکاس نابینا باز میگردد؛ سال ۱۹۲۱، جیمز بیگز عکاس انگلیسی که در سانحهای بینایی خود را از دست داده بود استفاده از عصای سفید را به کار گرفت. او برای تردد در خیابانهای اطراف محل زندگی خود از این عصا استفاده کرد، اما تنها مدتی به طول انجامید که استفاده از این عصا فراگیر شود و دو پژوهشگر آمریکایی قانون عصای سفید را نوشتند. بر همین اساس ۱۵ اکتبر به عنوان روز جهانی نابینایان یا قانون عصای سفید تعیین شد.
اگر چه که هنرمندان به خصوص در حوزه تجسمی، نیاز به دیدن دارند اما این بدان معنا نیست که نمیتوانند هنرمندان موفقی باشند. با این وجود که هنرهای تجسمی، اغلب هنرهای مبتنی بر حس بیناییاند اما میان آنان نقاشان، خوشنویسان، مجسمهسازان، حتی عکاسانی هستند که با برهم زدن این قاعده، یا بدون بینایی راه به هنرهای تجسمی یافتند یا بخشی از مسیر را بدون دیدن ادامه دادند.
در سرتاسر دنیا هنرمندان نابینایی هستند که نقاشی میکشند.
در واقع بر اساس آنچه پژوهشگران عنوان کردند، تنها ۱۰ درصد از نابینایان قادر به مشاهده هیچ چیز نیستند و بخش قابل توجهی از نابینایان قادر هستند که با تحریکات مغزی برخی از اشکال ساخته شده از نور را با درصد های متفاوتی ببینند. بر همین اساس میتوان گفت که هر کدام از نابینایان با شرایط خاصی روبهرو هستند و نابینایی همواره به معنی تاریکی مطلق نیست و بخشی از توانایی نقاشی کشیدن نابینایان به همین موضوع و مقدار دید آنها نسبت به نور، تشخیص نور و سایهها باز میگردد. برخی از نابینایان حتی میتوانند تا حدود کمی رنگها را نیز تشخیص دهند و برخی از آنان با لمس اشیاء در به تصویر کشیدن آنها دقیقتر عمل میکنند.
از سوی دیگر حتی راههایی وجود دارد که بتوان توانایی تشخیص افراد را افزایش داد؛ راهکارهایی مانند افزایش نور مکان یا استفاده از تابلوهایی بزرگتر.
«کیت اسمون» هنرمندی نابینا است. او هنرمندی بریتانیایی است که تصاویری را از مناظر طبیعی اسکاتلند خلق کرده است.
«امجاد مطیری» نیز هنرمند زن نابینایی از عربستان است. او با یک بیماری ژنتیکی که به تدریج بیناییاش را از بین میبرد متولد شده و با ابزارهای مختلفی چون خودکار و رنگهای مختلف نقاشی میکند. او همچنین قادر است نقاشی دیجیتالی انجام میدهد.
«امجاد مطیری» نقاشیهایش را در فضای مجازی با کاربران به اشتراک میگذارد و اقدام به برپایی نمایشگاهی خصوصی نیز کرده است. امجاد ۲۷ تابلو را در این نمایشگاهی به به روی دیوار برد. این هنرمند نابینا درباره شیوه طراحیاش گفته بود که تنها میتواند نور و سایه را تشخیص دهد و قادر به تشخیص رنگها نیست.
نمونهای از نقاشیهای امجاد مطیری که در اینستاگرام به اشتراک گذاشته است.
نمونهای از نقاشیهای امجاد مطیری که در اینستاگرام به اشتراک گذاشته است.
نمونهای از نقاشیهای امجاد مطیری که در اینستاگرام به اشتراک گذاشته است.
اشرف ارمغان، نقاش ترکیهای نیز از مشهورترین نقاشان نابینا در جهان است. او که تعداد قابل توجهی نمایشگاه در نقاط مختلفی از جهان برپا کرده است، نابینا متولد شده و نقاشی و نوشتن را با وجود نابینایی آموخته است. او با استفاده از احساس لامسه نقاشی میکند، با انگشتانش رنگهای روغنی را بر صفحه میزند و پس از خشک شدن هر رنگ، رنگ دیگری را اضافه میکند.
اشرف ارمغان نقاش نابینا
اما علاوه بر این، نام نقاش معروفی مانند «کلود مونه» یکی از نامدارترین نقاشان تاریخ، نیز میان هنرمندان نابینا وجود دارد. اگرچه یکی از بزرگترین ترسهای یک نقاش این است که روزی امکان دیدن جهان را نداشته باشد اما اوایل قرن بیستم میلادی «مونه» متوجه مشکلی در چشم راستش شد و پس از آن به تدریج بینایی هر دو چشمش ضعیف شد. پزشکان در نهایت مشخص کردند که او به آب مروارد مبتلا شده و با پیشرفت این بیماری، او با تشخیص رنگ به مشخص برخورد.
در این شرایط سفید به زرد نزدیک میشود، سبز به زرد نزدیک میشود و قرمز متمایل به نارنجی و تشخیص جزئیات دشوار میشود. نخستین نشانههای این بیماری را میتوان در نقاشی که مونه در سال ۱۹۰۸ در ونیز خلق کرد مشاهده کرد.
«مونه» با وجود پیشرفت بیماریاش همچنان به فعالیت هنری ادامه داد و با بررسی آثارش میتوان پیشرفت بیماری را در آثار او دیده میشود.
مونه از جراحی سر باز زد چرا که به یاد «اونوره دومیه» نقاش فرانسوی میافتاد که پس از انجام جراحی چشمش، بینایی خود را از دست داد. بر همین اساس مونه برای ۱۴ سال از قطرههای چشم و عینک استفاده می کرد. او در نهایت با این حقیقت روبهرو شد که تقریبا نابینا شده است.
«مونه» در نهایت در اکتبر سال ۱۹۲۲ در نامهای برای یک پزشک نوشت که زمان آن فرارسیده که خودش را به او واگذار کند، اما همچنان نگرانیهایی دارد. او در ژانویه سال ۱۹۲۳ نخستین جراحی را انجام داد. این جراحی بخشی از بینایی او را بازگرداند. با این حال این فرآیند آنقدر برایش سخت بود که که از جراحی چشم چپ خود سر باز میزد. او همچنین از نقدهایی که متوجه آثارش میشدند و چون بخشهای سفید بوم قابل مشاهده بودند و به عنوان آثار ناتمام یاد میشدند نیز رنج میبرد.
اثر کلود مونه سال ۱۹۰۸ در ونیز
اثر «کلود مونه» سال ۱۹۰۸ در بریتانیا
اثر «کلود مونه» سال ۱۹۲۰
او در آوریل سال ۱۹۲۳ در نامهای برای پزشکش نوشت که روزهای سختی را تجربه کرده، اما خوشبختانه آن روزها به کمک دارو به پایان رسیدهاند. علاوه بر آن، دید او با وجود و یا بدون عینک سیاه کمتر و کمتر شده است. نور زیاد هم باعث شده او خود را در تنهایی و تاریکی اتاق محدود کند. اما در سال ۱۹۲۶ «مونه» که در آن زمان ۸۶ سال داشت بالاخره یادداشت امیدوارکنندهای برای پزشکش نوشت. او در این نامه به بازیابی بیناییاش اشاره کرد. این هنرمند ۵ دسامبر همان سال از دنیا رفت.
«کلود مونه» پس از جراحی چشم
به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا روز جهانی عصای سفید در ۱۵ اکتبر مصادف با ۲۳ مهر هر سال برگزار میشود. این روز به اطلاعرسانی درباره نابینایی و شرایط آن و برشمردن دستاوردهای این افراد اختصاص پیدا میکند.
انتهای پیام