امروز: چهارشنبه, ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / | برابر با: الأربعاء 4 شوال 1446 | 2025-04-02
کد خبر: 569207 |
تاریخ انتشار : 12 فروردین 1404 - 9:03 | ارسال توسط :
0
2
ارسال به دوستان
پ

محمد مهاجری – فاطمه استیری؛ در روزهایی که نقدها به دولت پزشکیان از سوی حامیان انتخاباتی اش کلید خورده است، «علی مطهری» همچنان با ملاحظه و در لفافه از برخی عملکردهای دولت چهاردهم انتقاد می کند، شاید بخشی از این ملاحظه به سال های همکاری نزدیک با مسعود پزشکیان در مجلس بازگردد، آن سال ها […]

محمد مهاجری – فاطمه استیری؛ در روزهایی که نقدها به دولت پزشکیان از سوی حامیان انتخاباتی اش کلید خورده است، «علی مطهری» همچنان با ملاحظه و در لفافه از برخی عملکردهای دولت چهاردهم انتقاد می کند، شاید بخشی از این ملاحظه به سال های همکاری نزدیک با مسعود پزشکیان در مجلس بازگردد، آن سال ها که یکی نایب رئیس اول بود و دیگری نایب رئیس دوم.
با علی مطهری، نماینده ادوار مجلس و فرزند سیاستمدار شهید مطهری در روزهای پایانی اسفندماه به گفتگو نشستیم، در روزهایی که بحث نامه ترامپ به ایران داغ بود اما هنوز ایران پاسخی به این نامه نداده بود، او که معتقد است رابطه با آمریکا بد نیست بلکه لازم است، می گوید؛«چند روز اول که آقای ترامپ روی کار آمد و اعلام کرد می‌خواهم با رئیس جمهور ایران ملاقات کنم و مسئله من فقط مسئله هسته ای است و می‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد، همان زمان آقای پزشکیان باید اعلام آمادگی می‌کرد. » 

از او درباره قانون حجاب پرسیدیم، از تندروی ها بر سر اجرای این قانون و مطهری پاسخ داد؛« قانون حجاب اگر اجرا می‌شد مشکلاتی ایجاد می‌کرد و بار سنگینی بر دوش قوه قضاییه و نیروی انتظامی قرار می‌داد.» مطهری البته این نکته را هم می گوید اجرا نکردن این قانون از سوی رئیس جمهور اشتباه بود و باید قانون اجرا می شد و دولت بلافاصله لایحه اصلاحی می آورده است.
گپ و گفت با علی مطهری به نسل زد (Z) هم رسید، به شکاف نسلی در خانواده شهید مطهری، به دغدغه های اقتصادی والدین برای فرزندانشان و ….
مشروح گفتگو با علی مطهری در «کافه خبر» خبرگزاری صلح خبر را بخوانید؛
******
*آقای مطهری! سال ۱۴۰۳ سال پر التهابی بود، یکی از مهم ترین اتفاقاتی که انتظار نداشتید در ۱۴۰۳ پیش بیاید و آمد چه بود؟
روشن است که اولین اتفاق، همان حادثه شهادت مرحوم آقای رئیسی است که یک اتفاق غیر منتظره بود و کسی انتظارش را نداشت. به دنبال آن هم بحث انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بود که منجر به پیروزی آقای پزشکیان شد، این پیروزی را هم کسی انتظار نداشت. هر دو اتفاق غیرمترقبه بود. 
در حوادث منطقه هم مسئله شهادت سیدحسن نصرالله و فرماندهان حزب الله و یحیی سنوار از جمله اتفاقات خیلی مهم بودند. پیروزی نسبی مردم غزه هم به نظرم مهم بود. 
عملکرد دولت مطابق انتظار بوده ولی ایده آل نبوده است
*به انتخابات اشاره کردید، مقداری نزدیک به آن اتفاق شویم، شما از مدافعین و حامیان آقای پزشکیان در انتخابات بودید. ارزیابی شما بعد از هشت ماهی که از انتخابات گذشته از نتیجه انتخابات و چیزی که در دولت آقای پزشکیان رخ داد چیست؟ آیا شما را راضی کرد و با چیزی که در ابتدای انتخابات تصور می‌کردید نزدیک است؟
در مجموع مطابق انتظار بوده ولی ایده‌آل نبوده است. در برخی جنبه‌ها باید مقداری فعال‌تر می‌بودند. به طور مثال در بحث سیاست داخلی، باید دولت و رئیس جمهور فعال‌تر می‌بودند. مسائلی مانند نوع برخورد با منتقدان را داریم که به همان روال سابق است و تغییری در آن ایجاد نشده است. باز هم افرادی که انتقاد می‌کنند، بازداشت می‌شوند یا در بازداشت هستند. همینطور در خصوص حصر خانگی اقدام جدی انجام نشده است. 
چند روز اول که آقای ترامپ روی کار آمد و اعلام کرد می‌خواهم با رئیس جمهور ایران ملاقات کنم و مسئله من فقط مسئله هسته ای است و می‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد، همان زمان آقای پزشکیان باید اعلام آمادگی می‌کرد. رئیس جمهور این اختیار را دارد که بگوید آماده هستم. بعدش ممکن است رهبری مخالفت کند و رئیس جمهور بگوید من وظیفه‌ام را انجام دادم. 
این‌ها بر خلاف انتظار ما بود. رئیس جمهور در این زمینه‌ها مطابق فصل سوم قانون اساسی که درباره حقوق ملت است وظیفه دارد و اساسا فرق یک رئیس جمهور که گرایش اصلاح طلبی دارد با روسای جمهور اصولگرا بیشتر در همین مسائل است وگرنه مسائل اقتصادی بیشتر جنبه فنی دارد و ممکن است در دولت‌های مختلف، مشترک باشد. 
البته این دولت در شرایط ویژه‌ای سر کار آمد. شروعش با شهادت آقای هنیه بود و بعد هم حوادث غزه و لبنان و اتفاقاتی از این نوع رخ داد. لذا دست دولت خیلی باز نبوده است. شاید مدام مراعات شرایط ویژه و حساس کنونی را کرده‌اند ولی انتقادی است که به نظرم به دولت وارد است. رئیس جمهور اختیارات و وظایفی دارد که می‌تواند کارهایی را در همین شرایط انجام دهد. 
*آقای مطهری! افرادی به شما مراجعه می‌کنند که بگویند شما که توصیه کردید به آقای پزشکیان رای دهید، آن وعده‌هایی که می‌گفتید رخ نداده است و انتظار داشته باشند که از دولت انتقاد تند کنید؟
بله، کمابیش مطرح می‌کنند. برخی از آنها هم چنین انتظاری دارند که انتقادات را اعلام کنم. ولی ما خیلی صلاح نمی‌دانیم. هرچند الان در این مصاحبه اعلام شد (خنده).

خوب نیست این تلقی شکل بگیرد که رئیس جمهور کاره ای نیست و فرقی با یک رئیس جمهور اصولگرای تندرو ندارد
*حلقه اطرافیان آقای پزشکیان چقدر در این کُند عمل کردن دولت اثرگذار بوده اند؟ در رده معاونان و وزرایی که وجود داشته اند شاید انتظار بیشتر از این بوده است. انتظار داشتند که آدم‌های چابک تر و آشناتر با ساختار حاکمیت و سیستم اطرافشان باشند. این سوال را با تاکید بر این نکته می گویم که فاصله حمایت کردن از آقای پزشکیان تا دلسرد شدن بخشی از حامیان، فاصله کوتاهی بود. 
برخی از اطرافیان ایشان را کاملا نمی‌شناسم، ولی افرادی بودند که آقای پزشکیان می‌توانست از آنها استفاده کند و از آنها استفاده نشد. بیشتر بستگی به اراده خود رئیس جمهور دارد. خود رئیس جمهور باید در برخی مسائل شخصا تصمیم بگیرد و وارد شود. والا اگر تلقی مردم این باشد که رئیس جمهور کاره‌ای نیست، هرچه از بالا بگویند عمل می‌کند و اصلا هیچ فرقی با یک رئیس جمهور اصولگرای تندرو ندارد، این حالت خوب نیست. معتقدم اطرافیان هرطور هم که باشند، باز مسئولیت رئیس جمهور را منتفی نمی‌کند. 

فیلترینگ غیرقانونی است، باید اقدام جدی تر برای رفع آن انجام شود
*از آن جایی که خودتان هم کاندیدای ریاست جمهوری بوده‌اید، اگر امروز در جایگاه ریاست جمهوری بودید، درمورد فیلترینگ و قانون حجاب یا FATF چه موضع گیری صریح‌تری نسبت به آقای پزشکیان داشتید؟ مسیری که آقای پزشکیان می‌رود چقدر مورد تایید شما است؟
درمورد فیلترینگ یک گام مثبت برداشتند که یک نقطه مثبت این دولت بود ولی باید ادامه پیدا کند. برای تلگرام و غیر آن باید مقداری جدی‌تر رفتار کنند، مخصوصا این که فیلترینگ به صورت قانونی انجام نشده است. یعنی یک مقام قضایی چیزی گفته و این سکو بسته شده و این کار توسط شورای تشخیص مصادیق مجرمانه فضای مجازی انجام نشده است. اصل فیلترینگ غیرقانونی است.
قانون حجاب اگر اجرا می شد مشکلاتی را ایجاد می کرد و کار سخت می شد اما…
ایشان می‌تواند با دست باز عمل کند. درباره قانون حجاب هم اگر اجرا می‌شد مشکلاتی ایجاد می‌کرد و بار سنگینی بر دوش قوه قضاییه و نیروی انتظامی قرار می‌داد و کار سخت می‌شد. اما به نحوی هم که عمل شد، درست نبود. یعنی قانون مجلس را هیچ نهادی نمی‌تواند جلوگیری کند. این که می‌گویند شورای عالی امنیت ملی گفته است که اجرای این قانون مخل امنیت کشور است و جلویش را گرفته است، مسموع نیست.
من اصلا وجود نسل زد (Z) را قبول ندارم. آنها هم مانند نسل‌های دیگر هستند. ما در نسل دهه هشتادی افراد متدین و بی دین داریم. در دهه ۹۰ و ۷۰ هم همین طور است. فرقی باهم نمی‌کنند. این یک تبلیغ است که نسل جدید چیز دیگری است و نمی‌شود با آنها حرف زد. باید با آنها حرف بزنیم و دلیل بیاوریم. قبول می‌کنند.
هیچ نهادی در جمهوری اسلامی نداریم که بتواند جلوی قانون مجلس را بگیرد، ضمن این که به این قانون ایراداتی را وارد می‌دانم. روش درست این بود که این قانون مانند بقیه قوانین ابلاغ شود و دولت بلافاصله لایحه اصلاحی آن را بیاورد و اصلاح کنند. یا اگر می‌بینند که نیازی به قانون ندارد، مجلس را قانع کنند و موضوع را به شکل قانونی حل کنند. این روشی که عمل شد و رئیس جمهور گفت این قانون را اجرا نمی‌کنم، بهانه‌ای به دست مخالفان داد که بگویند رئیس جمهور قانون را اجرا نمی‌کند. مانند آقای احمدی‌نژاد که می‌گفت فلان قانون را اجرا نمی‌کنم و یا می‌گفت فقط قانونی را اجرا می‌کنم که خودم تشخیص دهم منطبق بر قانون اساسی است.
رئیس جمهور باید قانون حجاب را ابلاغ می کرد، بعد بلافاصله لایحه اصلاحی می آورد
ظاهر این کار غلط است. نباید به دست طرف مقابل و دنیا بهانه‌ای بدهیم که بگویند رئیس جمهور می‌گوید قانون را اجرا نمی‌کنم و کار به این جا برسد. باید این قانون را ابلاغ می‌کردند و دولت بلافاصله لایحه خود را می‌آورد و اصلاح می‌کرد تا مجلس تحقیر نشود. اما مجلس در این موضوع تحقیر شد. 
طبعا این رفتار عکس العمل دارد و نماینده‌ها ناراحت می‌شوند و احساس می‌کنند در کشور کاره‌ای نیستند. بعد می‌خواهند عکس‌العمل نشان دهند و به شکل‌هایی که می‌بینیم در می‌آید، مثلا به شکل استیضاح آقای همتی در می‌آید و می‌خواهند خودی نشان دهند و بگویند ما هم کاری کردیم. این است که مجلس را نباید تحقیر کرد. این کار در آینده به کشور ضربه خواهد زد. 
همینطور وقتی که شورای عالی سران برای خودش قانونگذاری می‌کند و جلو می‌رود نماینده‌ها  احساس می‌کنند کاره‌ای نیستند، در حالی که شورای عالی سران به عنوان یک امر موقت به وجود آمد. در زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های حداکثری را دستور داد و ما در مجلس دهم بودیم، این شورا به وجود آمد تا راحت‌تر بتوانیم تحریم‌ها را دور بزنیم. قرار شد در آن شرایط ویژه برای مدت موقت، شورای عالی سران تصمیم گیری کند و تصمیمات به سرعت اجرا شود. ولی تا الان ادامه پیدا کرده و دبیرخانه دارد و تبدیل به یک نهاد شده است. 
در قانون اساسی چنین چیزی نداریم. این‌ تصمیمات همه تحقیر مجلس است. شوراهای دیگر هم هستند که قانون‌گذاری می‌کنند. چه این مجلس و چه مجلس‌های قبلی احساس می‌کرده‌اند که در کشور کاره‌ای نیستند و البته این مجلس نسبت به مجالس قبلی بیشتر تحقیر شده است. 
اگر مجلس قوی بود، چنین قانونی درباره عفاف و حجاب تصویب نمی‌کرد
*فکر نمی‌کنید این که می گویید مجلس تحقیر شده، مقداری به ذات خود مجلس و نحوه انتخاب و تایید صلاحیت‌ها بر می‌گردد، این مجلس مجلسی است که به ذات ضعیف است و به همین خاطر دیگران فکر می‌کنند باید آن را توسری خور بدانند؟
شاید این طور باشد. اگر مجلس قوی بود، چنین قانونی درباره عفاف و حجاب تصویب نمی‌کرد اگرچه اصل هشتادوپنجی شد و در صحن مجلس مطرح نشد. به هر حال قانون قوی‌تری تصویب می‌کرد یا اعلام می‌کرد قوانین فعلی کافی است و نیاز نیست برای موضوع حجاب قانون جدیدی وضع کنیم.
این نکته وجود دارد، چون مجلس از مجلس یازدهم به بعد ضعیف‌تر شد و این ضعف ناشی از نوع انتخابات و مسئله رد صلاحیت‌هاست. ولی فعلا این مجلس قانونی است و نباید تحقیر شود. باید احترامش حفظ شود. 

مقایسه حجاب با حج اصلا قابل قبول نیست
*آقای مطهری! اخیرا آقای محقق داماد موضوعی را درمورد حجاب مطرح کردند، حرفشان این است که مگر هر واجبی باید به قانون تبدیل شود؟ ایشان منتقد این است که موضوع حجاب وارد قانون گذاری مجلس شد. به چنین چیزی معتقدید؟
ایشان حرفش این بود که هر حکم شرعی نباید لزوما تبدیل به قانون شود. به مسئله حج اشاره کردند که آیا حکومت اسلامی وظیفه دارد بررسی کند که چه کسی مستطیع شده یا نشده و اگر کسی مستطیع شده و حج نرفته او را مجازات کند؟ بعد گفتند که مسئله حجاب هم همین طور است. این قیاس به نظرم درست نیست. مثالشان درست نیست. این که هر حکم شرعی نیاز به قانون ندارد درست است. بسیاری از احکام شرعی نیاز به قانون ندارند.
درمورد فیلترینگ یک گام مثبت برداشتند که یک نقطه مثبت این دولت بود ولی باید ادامه پیدا کند. برای تلگرام و غیر آن باید مقداری جدی‌تر رفتار کنند، مخصوصا این که فیلترینگ به صورت قانونی انجام نشده است. اصل فیلترینگ غیرقانونی است.
ولی مقایسه حجاب با حج اصلا قابل قبول نیست. حج از یک نظر یک مسئله شخصی است. کسی می‌رود یا نمی‌رود. کسی خبردار هم نمی‌شود و تاثیر اجتماعی ندارد. بی‌حجابی و بد پوششی تاثیر مستقیم در جامعه دارد و نمی‌شود گفت حکومت اسلامی نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد و مردان و زنان هر نوع پوششی داشتند، داشته باشند. این قابل قبول نیست. 
این انتقاد به صحبت ایشان وجود دارد. به نظر من بحث در همین است که حکومت باید یک نظارت کلی روی این گونه موضوعات داشته باشد، همانطور که قبل از حادثه مهسا امینی وجود داشت و همه به طور نسبی رعایت می‌کردند و مشکل خاصی هم نبود. تندروی‌هایی شد و ستاد امر به معروف و نهی از منکر حرف‌هایی زد که از فردا چنین می‌کنیم، عکس افراد را با کارت ملی مقایسه می‌کنیم و جریمه دم در خانه افراد می‌رود و خلاصه حساسیت ایجاد کردند.

اگر عاقلانه عمل می کردند، با این مسائل درباره حجاب روبرو نمی شدیم
اگر عاقلانه عمل می‌کردند و آنقدر حساسیت نشان نمی‌دادند با این مسئله مواجه نمی‌شدیم. به ندرت برخی افراد رعایت نمی‌کردند و کسی هم با آنها کار نداشت. گشت ارشاد هم آن چنان نبود و در کل تهران ۴-۵ تا بیشتر نبود. ولی این موضوع را تبدیل به یک موضوع جنجالی کردند. 
حکومت اسلامی درمورد مسائلی مانند نوع پوشش و روزه‌خواری وظیفه دارد. نمی‌توانیم بگوییم باید بی‌تفاوت باشد. ولی روشن است که نظارت بر حجاب مانند مسائل راهنمایی و رانندگی نیست که اگر کسی از چراغ قرمز عبور کرد باید جلویش را بگیرند و جریمه شود. حجاب اینطور نیست که بگوییم اگر کسی حجابش کامل نبود بلافاصله او را بگیرید و جریمه کنید. یک بحث روانی است و با روان افراد سر و کار دارد. همینقدر که پوشش ناهنجار نباشد، باید بپذیریم و قبلا هم همینطور بود. افراد زیادی از آقایان و خانم‌ها بودند که پوشش را درست رعایت نمی‌کردند، در خیابان راه می‌رفتند و حکومت با آنها کاری نداشت.
بعد از این حوادث رسانه‌های بیگانه وارد شدند و یک موضوع جنجالی و دو قطبی‌ و تبدیل به پاشنه آشیل شد. آن‌ها هم منتظرند در داخل کشور اتفاقی بیافتد و چیزی بگویند. الان اگر بی بی سی و ایران اینترنشنال را ببینید، اتفاقات داخلی را بیان می کنند که مثلا آقای نبویان این را درباره حجاب گفت، بعد شروع به تحلیل می‌کنند و به حوادث ۱۴۰۱ بر می‌گردند و می‌خواهند جامعه را تحریک کنند. باید به هوش باشیم. اگر اظهارنظر زیادی درمورد حجاب نکنیم بهتر است. بعد از آن دو سه ماه، خیلی‌هایی که روسری را کنار گذاشته بودند برگشتند. ولی ما مدام دامن می‌زنیم و بدتر می‌شود. 
اینکه رئیس جمهور بگوید قانون را اجرا نمی کنم، بهانه خوبی به دست مخالفان می دهد
*البته دامن زدن را از سوی همان طیف ستاد امر به معروف و تندروها بیشتر می‌بینیم. مشخصا در اطراف خودمان تقابل باحجاب و بی حجاب را در سطح جامعه به آن صورت نمی‌بینیم. ولی این طیف در حال اصلی کردن مسئله حجاب در جامعه است.
ریشه این، همان عدم ابلاغ قانون است که به نماینده‌ها برخورده است. از آن جا ریشه می‌گیرد. عده‌ای در داخل مجلس هستند که به درستی می‌گویند خلاف قانون انجام شده است و باید ابلاغ شود. آنها هستند که این عکس‌العمل‌ها را هدایت می‌کنند. اگر درست انجام شده بود، به اینجا کشیده نمی‌شد. ریشه این اتفاق همان است که مجلس احساس کرده که تحقیر شده است و می‌خواهد خودی نشان دهد. همانطور که آنقدر فشار آوردند که آقای ظریف کنار رفت. حالا هم می‌خواهند بگویند در مسئله عفاف حجاب حرف ما باید به کرسی بنشیند و مطابق قانون عمل شود. اصل حرفشان غلط نیست.
ولی قانون خوبی نیست. ما می‌گوییم این قانون ابلاغ شود که مطابق روال قانونی باشد و دولت بلافاصله اصلاحیه دهد و وارد بحث شوند و مشکل را حل کنند. همانطور که درمورد آقای ظریف می‌شد که آن قانون را سریع‌تر اصلاح کنند. ولی این که بگوییم قانون را اجرا نمی‌کنیم، بهانه خوبی به دست مخالفان می‌دهد. همانطور که در دوره‌ای که در مجلس بودم، به خاطر همین بود که سوال از آقای احمدی نژاد را به جریان انداختیم. ایشان به صراحت می‌گفت که فلان قانون‌ را اجرا نمی‌کنم. اگر این دولت هم بخواهد شبیه آن حرف را بزند، همان می‌شود. 
مقتضیات زمان در مساله حجاب تاثیری ندارد
*در آثار شهید مطهری یکی کتاب حجاب است که مفصل است و بحث دیگری نیز تحت عنوان اسلام و مقتضیات زمان دارند. اگر با نگاه ایشان درمورد مقتضیات زمان پیش برویم، امکان دارد به همان قواعد فقهی که در گذشته درمورد حجاب وجود داشت استناد کنیم و به همان شکل گذشته آن را اجرا کنیم؟ نماینده‌هایی که گفتید و در جامعه هستند معتقدند که باید به قواعد فقهی گذشته برگردیم. طبق نگاه شهید مطهری اگر بخواهید تحلیل کنید، چگونه می‌شود حجاب امروز را به نحوی اجرایی کرد که هم قابلیت اجرا داشته باشد وهم ایجاد حساسیت نکند؟
فکر نمی‌کنم مقتضیات زمان در این مسئله تاثیر داشته باشد بلکه تاثیر عکس دارد. اتفاقاً به خاطر مقتضیات زمان و این که امروز وسائل جدیدی پیدا شده و عوامل تحریک‌کننده بیشتر شده است، اجرای پوشش اسلامی ضرورت بیشتری پیدا می‌کند. وقتی به دوره قدیم برمی‌گردیم می‌بینیم  مصداق بی‌حجابی حداکثر برخی خانم‌های روستایی بودند که مشغول کار بودند و گاهی ممکن بود سر و گردن یا دست تا آرنجشان بدون هرگونه آرایشی پیدا باشد.
این‌ها آن چنان تاثیری در افراد ندارند که بخواهد بنیان خانواده را تخریب کند. امروز با این آرایش‌ها و مدها و نوع لباس‌هایی که آمده است، عوامل تحریک بیشتر شده است. لذا رعایت موضوع حجاب ضرورت بیشتری پیدا می‌کند. 
یا باید روش اسلام را عمل کنیم یا روش غربی‌ها را، راه سومی وجود ندارد
*برای توضیح این‌ها برای نسل جوان امروزی با همه رسانه‌ها و سبک زندگی که وجود دارد، آیا به روش گذشته می‌شود برای نسل امروز توضیح داد که چرا باید محجبه بود؟
فلسفه حجاب یک چیز روشن است. باید با آنها صحبت کرد. اگر صحبت و بحث کنیم قاعدتا قانع می‌شوند. ولی ما بحث نمی‌کنیم. ما با آنها صحبت نمی‌کنیم. اصلا زمینه این جور گفتگوها وجود ندارد. نه صداوسیما و نه جاهای دیگر اقدامی نمی‌کنند. اگر بحث هم می‌کنند بیشتر جنبه سیاسی دارد. منطق اسلام مشخص است و می‌گوید محیط جامعه باید محیط کار و فعالیت و التذاذات جنسی باید در کادر ازدواج و خانواده باشد. این تز اسلام است. لذا مسئله پوشش و عدم اختلاط و احکام نگاه کردن را آورده است. یا احکام زنا که در قرآن آمده است. این یک سیستم اخلاق جنسی است. 
سیستم غربی را هم داریم که می‌گوید همه از مرد و زن آزادند که هرطور می‌خواهند بیرون بیایند. خودشان هم می‌دانند که این امر تحریکاتی ایجاد می‌کند، لذا کلوپ‌های شبانه و کاباره درست می‌کنند تا هر که نیاز دارد به آن جا برود و اشباع شود. ما یا باید سبک اسلام را قبول کنیم یا سبک غربی‌ها را. بینابین خوب نیست. ما الان یک روش تقریبا بینابین داریم. نه اسلامیم و نه غربیم. از طرفی کاملا احکام اسلام را رعایت نمی‌کنیم و از طرفی مکان‌هایی برای ارضای غریزه جنسی مانند کلوپ‌های شبانه نداریم. شرایط بد اقتصادی هم مزید بر علت شده و امکان ازدواج را کاهش داده است و خود به‌خود منجر به روابط پنهان می‌شود. 
بالاخره یا باید روش اسلام را عمل کنیم یا روش غربی‌ها را. راه سومی وجود ندارد. در کشور دو گروه هستند. اکثریت مردم طرفدار روش اسلام هستند ولی عده‌ای را داریم که می‌گویند روش غربی‌ها درست است و هرکسی هر طور دوست دارد بیرون بیاید. فکر آثارش هم نیستند. اگر هرکسی هر طور دوست داشت بیرون بیاید و کنار دریا هم مانند آن جا شد، بعد چه؟ می‌خواهید کلوپ‌های شبانه هم داشته باشیم یا نداشته باشیم؟ این‌ها را روشن نمی‌کنند. 

اصلا وجود نسل زد (Z) را قبول ندارم
*این موضوع چقدر به این بر می‌گردد که شکاف بین نسلی را جدی نگرفته ایم؟ این که می‌گویید باید با آن‌ها حرف بزنیم و بحث کنیم و قانعشان کنیم. چیزی که دیده می‌شود این است که این شکاف جدی گرفته نمی‌شود و مشخصا نسل زد (Z) اصلا جدی گرفته نمی‌شود و نوع مقابله و ورودشان به مباحث فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی کاملا با نسل گذشته متفاوت است. حاکمیت این نسل را جدی نگرفته است و این نسل در اعتراضات ۱۴۰۱ به نحوی سعی کرد صدایش شنیده شود. 
من اصلا وجود نسل زد (Z) را قبول ندارم. آنها هم مانند نسل‌های دیگر هستند. ما در نسل دهه هشتادی افراد متدین و بی دین داریم. در دهه ۹۰ و ۷۰ هم همین طور است. فرقی باهم نمی‌کنند. این یک تبلیغ است که نسل جدید چیز دیگری است و نمی‌شود با آنها حرف زد. باید با آنها حرف بزنیم و دلیل بیاوریم. قبول می‌کنند. گاه در دانشگاه‌ها و در جاهای دیگر با آنها مواجه شده‌ام و وقتی حرف می‌زنیم می‌پذیرند، اینطور نیست که لجاج داشته باشند. ولی ما عمل نمی‌کنیم.
حجاب چیزی نیست که بگوییم خدا خواسته خانم ها را با آن اذیت کند، منطق دارد
همین افرادی را که نسبت به احکام دین بی‌تفاوتند و یا ضد احکام دین هستند را جمع کنیم و با آنها صحبت کنیم به طوری که آنها هم حرفهایشان را بزنند. نه این که فقط حزب اللهی‌ها بیایند و حرف‌های خود را تکرار کنیم. این کار بسیار موثر است. یا اصلا خانم‌های بی‌حجاب را بیاورید و بی‌حجاب هم بنشینند، با آنها حرف بزنیم. خیلی موثر است ولی این کار را نمی‌کنیم. همایش حجاب می‌گذاریم و همه با چادر مشکی نشسته‌اند، فایده‌ای به حال دیگران ندارد. یا به طور مثال میزگرد حجاب می‌گذاریم و دو سه خانم چادری می‌نشینند بدون این که فردی از طرف مقابل حضور داشته باشد، لذا تأثیر چندانی ندارد. باید بخواهیم که همین بی حجاب‌ها را در سالنی مانند سالن وزارت کشور جمع کنیم. هزار نفر بیایند و با آنها حرف بزنیم و در رسانه ملی پخش شود. آنها سوال کنند و حرف بزنند و ما جواب بدهیم. ما منطق داریم.
قانون حجاب هم اگر اجرا می‌شد مشکلاتی ایجاد می‌کرد و بار سنگینی بر دوش قوه قضاییه و نیروی انتظامی قرار می‌داد و کار سخت می‌شد. اما به نحوی هم که عمل شد، درست نبود. یعنی قانون مجلس را هیچ نهادی نمی‌تواند جلوگیری کند.
حجاب چیزی نیست که بگوییم خدا خواسته مردم و خانم‌ها و آقایان را اذیت کند. یک چیز منطقی و روشن است. اروپایی‌ها هم دارند آثار برهنگی را می‌بینند. فریاد متفکرانشان بلند است که این روش و این تشویق به برهنگی، خانواده و جامعه را به سقوط می‌کشاند. می‌گویند رئیس هالیوود بیست مورد تعرض داشته است، محاکمه‌اش می‌کنند. وقتی همه برهنه می‌آیند، زمینه چنین کارهایی هم فراهم می‌شود. یا می‌خواهند در جشنواره‌ای جایزه بدهند همه نیمه عریان هستند. داد خودشان بلند است. یا در پارلمان انگلیس، با وجودی که در آن کشور آزادی پوشش وجود دارد، اعلام شد که چند مورد تعرض به خانمها بوده است. پس با این آزادی‌ها مشکل حل نمی‌شود. آن چیزی که اسلام گفته است به مصلحت مردم است.
آن که ما را آفریده است گفته است اینطور عمل کنید، به صلاح شماست، مثلاً مردان به زنان بیگانه نگاه خیره نداشته باشند و همین طور زنان، حکم زنا چنین است، پوشش اگر اینطور باشد بهتر است، این موارد را گفته است تا بنیان خانواده محکم باشد. ولی برخی از ما می‌خواهیم بگوییم دنیا عوض شده است و دوست داریم همان راه غربی‌ها را برویم. بله هوس همین را می‌خواهد ولی حکومت اسلامی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. 
بین فرزندان، نوه ها و نتیجه های شهید مطهری شکاف نسلی احساس نمی کنیم
*در خانواده آقای مطهری، شکاف نسلی و بین نسلی را حس کرده اید؟ نوع مواجهه خودتان نسبت به اطرافیانتان نسبت به نسل جدیدتان به چه صورت است؟ روی مسئله حجاب یا مسائل اقتصادی و عدالت اجتماعی، نوع مواجهه خود شما با نسل جدید به چه شکل است؟
بین فرزندان و نوه‌ها و نتیجه های شهید مطهری، اصلا چنین شکاف نسلی احساس نمی‌کنیم. همه یک تیپ هستند. ممکن است در مسائل سیاسی اختلاف نظرهایی باشد ولی از نظر سبک زندگی و مسائل فرهنگی به این صورت نیست. نمی‌دانم چند تا نوه و نتیجه و نبیره داریم، شاید ۶۰-۷۰ تا باشند. ولی همه مانند هم هستند. رعایت هم می‌کنند.
مثلا مهمانی که داریم، اینطور نیست که سفره ما مختلط باشد و زن و مرد باهم باشیم. زنان جدا و مردان جدا هستند. آن طور شکاف نسلی را حس نمی‌کنیم. ولی از نظر سیاسی، انتقاد وجود دارد. عده ای وضع موجود را قبول ندارند و انتقاد دارند اما از نظر دینی همه یک جور هستند. 
همان زمان که ترامپ پیشنهاد ملاقات داد، باید پزشکیان اعلام آمادگی می کرد
*از موضوع حجاب بیرون بیاییم و مقداری به مسائل سیاسی بپردازیم. با روی کار آمدن ترامپ، دنیا متحول شد و روابط دیپلماتیک ایران هم دستخوش تغییراتی شد. اخیرا رئیس جمهور آمریکا نامه ای خطاب به رهبر انقلاب نوشت و نکاتی را مطرح کرد. درمورد رابطه ایران با آمریکا، عده ای معتقدند که باید کاملا مذاکره کرد و شرایط طرف مقابل را رعایت کرد. عده ای دیگر معتقدند که کلا باید پنجره را بست و اتفاقی نیافتد. تحلیل شما چیست؟ اگر بخواهید توصیه ای به دولت آقای پزشکیان برای مذاکره یا عدم مذاکره کنید، چه به ایشان می‌گویید؟ از موضع رهبری به طور کامل دفاع می‌کنید یا می‌گویید رهبری استراتژیست هستند و در تاکتیک ها، دولت است که باید کار دیگری کند؟
چند روز اول که آقای ترامپ روی کار آمد و اعلام کرد می‌خواهم با رئیس جمهور ایران ملاقات کنم و مسئله من فقط مسئله هسته ای است و می‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد، همان زمان آقای پزشکیان باید اعلام آمادگی می‌کرد. رئیس جمهور این اختیار را دارد که بگوید آماده هستم. بعدش ممکن است رهبری مخالفت کند و رئیس جمهور بگوید من وظیفه‌ام را انجام دادم. من آماده هستم و صلاح می‌دانم که مذاکره انجام شود. هنوز ترامپ لحنش را تند نکرده بود. آن زمان باید سریع اعلام موافقت می‌شد.
اگر لحن آمریکا تغییر کرد، باید برای رفع تحریمها از طریق مذاکره اقدام کنیم
برای مردم اتمام حجت می‌شد. مردم می‌گفتند بالاخره اینها قبول کرده‌اند. فرض کنید رفتند و نشد. او زیاده خواهی کرد و نشد. ولی مردم می‌گویند نظام ما بی‌تفاوت نبود. رفت تا مسئله را حل کند ولی او حرف زیادی می‌زند که مثلا شما به مسئله فلسطین کاری نداشته باشید و برد موشک‌های خود را کم کنید. ما هم نتوانستیم قبول کنیم و برگشتیم. آن زمان مردم بهتر مقاومت می‌کنند تا اینکه در را ببندیم و راهی برای مذاکره نباشد. بعداً ترامپ لحنش را تند کرد و آن مقداری که من از متن نامه اطلاع دارم، گفته بود بیایید مذاکره کنید تا به صلح برسیم و اگر نیایید، ما اقدام نظامی می‌کنیم و شما را نابود می‌کنیم. اینطور نمی‌شود مذاکره کرد. ولی باید منتظر فرصت باشیم تا شرایط تغییر کند. اگر لحن آمریکا تغییر کرد، باید برای رفع تحریمها از طریق مذاکره اقدام کنیم. 

*نگاه شما این است که اقناع افکار عمومی به مراتب مهم تر از اصل مذاکره است؟
بله خیلی مهم است. اقناع افکار عمومی از این نظر مهم است که‌ مردم دیگر نپرسند وقتی او درخواست می‌کند، ما چرا برای مذاکره نمی‌رویم. باید پاسخی به مردم داشته باشیم. بحث اتمام حجت است. البته در مثال، مناقشه نیست. مردم کوفه که از امام حسین دعوت کردند که تو را کمک می‌کنیم، شاید امام حسین هم می‌دانست که روی حرف خود نخواهند بود و نقض پیمان می‌کنند ولی امام جواب مثبت داد. البته عامل حادثه کربلا، تنها دعوت مردم کوفه نبوده، مسئله امر به معروف و امتناع از بیعت نیز بوده است. ولی اگر امام حسین آنجا پاسخ منفی می‌داد، در مقابل مردم زمان خودش و تاریخ، پاسخی نداشت.
چنین فرصتی بود و کوفه، مرکز لشکر اسلام بود. می‌گفتند چنین قدرتی را از دست دادی و اگر رفته بودی چنین می‌شد و حکومت را به دست می‌گرفتی. لذا امام جواب مثبت داد تا هم با مردم زمان خود و هم با تاریخ اتمام حجت کرده باشد. الان هم تقریبا چنین حالتی است. وقتی آن طرف اصرار به مذاکره می‌کند، اگر با ادبیات خوبی بگوید، باید برویم. حداکثر مانند مذاکره آقای زلنسکی با ترامپ می‌شود که جوابش را داد و برگشت. بهتر از این است که بگوییم در هیچ شرایطی مذاکره نمی‌کنیم.
به نظرم مذاکره و حتی رابطه با آمریکا هیچ بدی ندارد بلکه لازم است
به نظرم مذاکره و حتی رابطه با آمریکا هیچ بدی ندارد بلکه لازم است. این همه ایرانی در آمریکا داریم که می‌خواهند رفت و آمد کنند و الان با مشکل مواجهند. رابطه ربطی به آرمان‌های ما ندارد. آرمان فلسطین و سایر آرمانها هرکدام سر جای خودش است. نباید این‌ها را مخلوط کنیم و بگوییم اگر مذاکره کردیم و یا رابطه برقرار کردیم، به این معنی است که تسلیم شده‌ایم و انقلاب تمام شده و آرمان‌های انقلاب به پایان رسیده است. البته باتوجه به تبلیغاتی که در طول ۴۰ سال اخیر شده است که در برابر چشم بسیاری از مردم، مذاکره را مساوی با تسلیم جلوه داده‌اند، تغییر این فضا سخت است و باید با این گروه از مردم صحبت شود. چون شعارهایی قبلا داده شده است، الان فکر می‌کنند که نمی‌شود مذاکره کنیم یا رابطه برقرار کنیم. در حالی که آن شعارها هر کدام در جای خود و مذاکره و رابطه در جای خود است. 
*یکی از هزینه‌هایی که برای همین شعارها داده شده است، این است که الان مردم ما گشایش را در رابطه با آمریکا می‌بینند و این عدم گشایش را پای این می‌گذارند که سال‌ها از سوریه و لبنان و غزه و فلسطین دفاع کرده ایم. شاید در واقعیت اینطور نباشد. ولی ذهنیت عموم جامعه این است که اگر امروز وضعیت ما این است، بخشی به حمایت‌هایی بر می‌گردد که از محور مقاومت و برخی کشورهای منطقه کرده ایم. این اصرار که در طیفی از فضای سیاسی می‌بینیم که این‌ها را کنار هم گذاشته است و به قول شما ارتباط با آمریکا را در مقابل حمایت از کشورهای منطقه می‌بیند، این هزینه چقدر برای خود نظام سنگین بوده است و چقدر باید چرخشی برای این موضوع داشته باشیم؟ در اتفاقاتی که در این چند ماه رخ داد، شاید دغدغه افکار عمومی این نبود که در سوریه یا لبنان چه رخ داد. 
این‌ها ارتباطی باهم ندارند. بلکه بسیاری از مشکلاتی که امروز داریم برای این است که برخی فرصت‌ها را از دست داده ایم. 
اسفند ۹۹  همان توافق برجام داشت دوباره زنده می‌شد ولی رقابت‌های سیاسی داخلی باعث شد که انجام نشود
*ولی مردم اینطور نمی‌بینند. 
درست است. اگر آن فرصت‌ها را درست استفاده می‌کردیم، چنین افکاری در مردم نبود. در اسفند ۹۹  همان توافق برجام داشت دوباره زنده می‌شد ولی رقابت‌های سیاسی داخلی باعث شد که انجام نشود. گفتند برای دولت بعدی بگذاریم تا تصمیم بگیرد. آنها هم آمدند و حدود نه ماه معطل کردند و گفتند پیش‌نویس جدیدی داریم. شرایط عوض شد. غربی‌ها در آن زمان آماده امضا بودند. اسفند ۹۹ یا فروردین ۱۴۰۰ توافق آماده بود و می‌شد این کار انجام شود و بسیاری از تحریم‌ها رفع شود. 
بین فرزندان و نوه‌ها و نتیجه های شهید مطهری، اصلا چنین شکاف نسلی احساس نمی‌کنیم. همه یک تیپ هستند. ممکن است در مسائل سیاسی اختلاف نظرهایی باشد ولی از نظر سبک زندگی و مسائل فرهنگی به این صورت نیست. همه مانند هم هستند. رعایت هم می‌کنند.
آن دو سالی که برجام به طور نسبی اجرا شد، آثار آن را دیدیم. تورم تک رقمی شد و رشد اقتصادی به بالای ۱۰ رسید. می‌شد که دوباره به آن حالت برگردیم. ولی رقابت‌های سیاسی نمی‌گذارد کار درست شود. عده ای می‌گویند نکند به نام این گروه تمام شود و بهتر است دولت خودمان بیاید و انجامش دهد. بعد شرایط جهان عوض می‌شود و طرف مقابل دیگر پای میز مذاکره نمی‌آید. وگرنه می‌توانستیم از اوایل سال ۱۴۰۰ تا به امروز وضع بهتری داشته باشیم و حتی برجام را داشته باشیم و این هم ربطی به فعالیت‌های منطقه ای ما ندارد. این که آیا کار درستی بود که در آن ابتدا وارد سوریه شدیم و به نوعی آن جا نیرو فرستادیم، بحث دیگری است. ولی حمایت ما از مسئله فلسطین را نمی‌توانیم زیر سوال ببریم و بگوییم باید بی‌تفاوت باشیم. اگر بی تفاوت باشیم، اسراییل وارد مرزهای ما هم می‌شود. 
الان هیچ مقاومتی غیر از محور مقاومت در منطقه نیست. می‌بینید که سوریه به این شکل درآمد و اسراییل همه جای آن را بمباران می‌کند. ادعای جنوب سوریه را هم دارد. اگر راهش باز باشد پیش می‌آید. نباید این‌ مسائل را با هم مخلوط کنیم. مشکلاتی که داریم، به خاطر نوع تصمیماتی است که گرفته ایم. یک جاهایی اشتباه کرده‌ایم، جاهایی را می‌توانستیم به توافق برسیم ولی رقابت‌های سیاسی مانع شده و الان مشکل ما بیشتر شده است. 
*آقای مطهری! این روزها بحث تندروی خیلی جدی شده است. هم به صورت تجمعات و هم به صورت مصاحبه و سخنرانی‌ها مشهود است. قصه جدیدی هم نیست و در این ۴۰ و خرده ای سالی که از انقلاب گذشته است، وجود داشته است. ولی پرسشی که هیچ وقت به آن پاسخ داده نشده است، این است که کانون قدرت این جریان تندرو و قدرت کانونی آن‌ها کجاست؟ از کجا تقویت می‌شوند و شارژ می‌شوند؟ همیشه می‌گوییم آن‌ها یک اقلیت کوچک هستند. ولی توانسته اند اکثریت بزرگی از مردم را بازیچه کنند. 
درست است که در اقلیت هستند. ولی امکانات رسانه‌ای خوبی دارند. شاید بیشتر صدا و سیما و همینطور بسیاری از نهادهای حکومتی مانند سپاه و یا نهادهای اقتصادی زیادی در خدمت اینها هستند. حامیان قدرتمندی دارند. 
*ملاحظاتی دارید که صریح نمی‌گویید؟
تقریبا بیانش کردم. (خنده)
ما هم همین دغدغه های اقتصادی مردم را برای فرزندانمان داریم
*آقای مطهری! اگر اشتباه نکنم چهار فرزند دارید. آینده این چهار فرزند چقدر دغدغه شما است؟
طبیعی است که مانند همه پدران، دغدغه ما است. بالاخره همه پدر و مادرها تا زمانی که بچه هایشان بزرگ می‌شوند و به سنین بالا می‌رسند، همچنان دارند آن‌ها را حمایت و رصد می‌کنند. ما هم مانند بقیه، مراقب هستیم که این‌ها به چه سمتی حرکت می‌کنند. 
*در این چند ساله یک دغدغه اصلی خانواده‌ها برای فرزندانشان این است که آیا بودن این فرزندان در ایران می‌تواند آینده ای داشته باشد و البته موج سنگین مهاجرت را هم داشتیم. بخشی دیگر این است که قرار است زندگی اقتصادی فرزندانشان در این شرایط چطور پیش برود. این را هم شنیده ایم که مثلا فلان مسئولی فرزندش شغل نداشت، برایش مدرسه ساخت یا فلان مسئول برای فرزندش فلان رانت را ایجاد کرد. ولی مردم فقط نگرانند و دغدغه دارند. چقدر آقای مطهری چنین دغدغه‌هایی را در خانواده‌های خود تجربه کرده است؟ قطعا رجوع‌ها و انتقاداتی به شما شده است که چرا به نقطه ای رسیده‌ایم که پدر و مادرها انقدر ناامید و نگران هستند.
ما هم همین دغدغه‌ها را داریم. مثلا هردو پسر من تحصیلات خوبی دارند. یکی از آنها مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف دارد و هم فوق لیسانس MBA و دکترای مدیریت بازرگانی دارد. ولی خودش معتقد است که اصلا کار دولتی نکند. به کار دولتی اعتقاد ندارد و با دوستانش کارهایی می‌کند. موفق هم هست. 
دیگری هم قبلا در شهرداری بود. درحال گرفتن دکترای شهرسازی است. از دوره آقای قالیباف، معاون عمرانی منطقه ۱۷ تهران بود که یک منطقه فقیرنشین است. آن جا هم موفق بود. مجلس که بودم، از آن منطقه خیلی می‌آمدند و از رفتار ایشان تشکر می‌کردند. بعد از آن، معاون عمرانی منطقه ۶ تهران شد. هم آقای قالیباف و هم آقای نجفی که شهردار بعدی بود و شهرداران بعدی، همه می‌گفتند ظرفیت شهرداری منطقه را دارد و باید شهردار منطقه شود ولی به خاطر اسمش جرأت نمی‌کنیم اعلام کنیم. چون می‌گویند نوه شهید مطهری است و آقازاده است.
آقای زاکانی که آمد ایشان را کنار گذاشت و گفتند مشاور است. او هم دو سه سال است که تقریبا کار درست و حسابی ندارد. من هم هیچ جا اقدام نکردم که به ایشان کار بدهند. می‌خواهم بگویم شرایط ما هم مانند بقیه است و خیلی فرقی نمی‌کند. ولی این مسئله که کار درست پیدا نمی‌شود، این عامل مهمی است که عده‌ای تصمیم به مهاجرت می‌گیرند. اما باید تا حد ممکن، جلوی مهاجرت‌ها را بگیریم و این روحیه در افراد ایجاد شود که بایستیم و این جا را درست کنیم. نه این که با اندک سختی، همه بگذارند و بروند. این به نظرم درست نیست. 

آقای پزشکیان باید حواسش باشد که اصولش دچار مشکل نشود
*آقای پزشکیان اصرار می‌کند که می‌خواهم وفاق را ایجاد کنم و وفاق را در سطح گروه‌های سیاسی و سهم دادن به گروه‌ها دنبال می کند، در حالی که مشکل اصلی ما این است که وفاق بین حاکمیت و ملت را آن چنان نداریم و آسیب دیده است. مثلا اگر بخواهیم اصلاحاتی شروع کنیم، باید سرمایه اجتماعی داشته باشیم. الان سرمایه اجتماعی ما خیلی آسیب دیده است. می‌خواهم من را به عنوان یک شهروند قانع کنید، فکر نمی‌کنید آقای پزشکیان اول باید وفاق را در سطح مردم ایجاد می‌کرد که سرمایه ای برایش ایجاد شود؟ دوما وفاقی که در فضای سیاسی ایجاد کرده است را خود شما به عنوان سیاستمدار، مطلوب می‌دانید که سهم دهید و دیگران را ساکت کنید؟
ایشان باتوجه به تجربه‌ای که در دوره مجلس داشت و می‌دانست این روابط سیاسی چگونه است، به نظرم هدفش این بود که مخالفت‌ها را کم کند و راه را برای خودش هموار کند. می‌خواست از همان ابتدا جلوی مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها را بگیرد. تا حدی هم موفق بود. ولی این که در عمل به چه صورت درآمده است، باید بگویم برای وفاق لازم است اصول و مبانی مشترک داشته باشیم تا کسانی که با آنها وفاق می‌کنیم ـ حتی از جناح مخالف ـ حداقل چند اصل را قبول داشته باشند.
به نظرم مذاکره و حتی رابطه با آمریکا هیچ بدی ندارد بلکه لازم است. این همه ایرانی در آمریکا داریم که می‌خواهند رفت و آمد کنند و الان با مشکل مواجهند. رابطه ربطی به آرمان‌های ما ندارد. آرمان فلسطین و سایر آرمانها هرکدام سر جای خودش است. نباید این‌ها را مخلوط کنیم.
یعنی اصول مشترکی باشد و بعد وارد شوند. ولی در برخی موارد، اینطور نیست و افرادی هستند که برخی مبانی مد نظر آقای پزشکیان را آن چنان قبول ندارند و پست‌هایی گرفته‌اند. شاید این امر مقداری آسیب بزند. ولی اگر در ابتدا مبانی مشترکی باشد، این سیاست خوبی است. ایشان توانستند در این چند ماه کارشکنی‌ها را قدری کمتر کنند. ولی اخیراً این کارشکنی‌ها بیشتر شده است. 
در سطح جامعه هم کارهایی به دنبال سیاست وفاق انجام شده است. همین اقدامی که برای رفع فیلترینگ کردند مؤثر بوده است. ولی آقای پزشکیان باید حواسش باشد که اصولش دچار مشکل نشود یعنی وظایفی را که بر عهده‌اش است از جمله دفاع از حقوق مردم و چیزهایی که در فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت آمده است جدی بگیرد.
طوری نشود که غرق در مسائل اقتصادی شود و این چیزها فراموش شود. اگر رئیس جمهور از کسی که حقش ضایع شده است دفاع کند به معنی درگیری با قوه قضائیه نیست. رئیس جمهور طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و می‌تواند حتی به قوه قضاییه و مجلس اخطار بدهد. این امر منافاتی با سیاست وفاق ندارد. 
۲۷۲۷

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید