سیاست > احزاب و شخصیتها – علی سرزعیم دکتر کاتوزیان در یکی از نوشتههای خود، ایران را جامعهای کوتاهمدت لقب داده یعنی جامعهای که همه صرفاً منافع کوتاهمدت را لحاظ میکنند. وقتی این حرف زده میشود اکثر مردم آن را تایید میکنند و احتمالاً مسئولین حکومتی را مخاطب این دیدگاه قلمداد میکنند و فکر میکنند که اشکال […]
سیاست > احزاب و شخصیتها – علی سرزعیم
دکتر کاتوزیان در یکی از نوشتههای خود، ایران را جامعهای کوتاهمدت لقب داده یعنی جامعهای که همه صرفاً منافع کوتاهمدت را لحاظ میکنند.
وقتی این حرف زده میشود اکثر مردم آن را تایید میکنند و احتمالاً مسئولین حکومتی را مخاطب این دیدگاه قلمداد میکنند و فکر میکنند که اشکال متوجه به حاکمان است. ولی واقعیت امر آنست که مخاطب این پیام توده مردم هستند و حتی همان کسانی که حکومت را به واسطه کوتاهمدتنگری تخطئه میکنند.
مصداقی از ترجیح منافع کوتاهمدت در مقابل منافع بلندمدت توسط توده مردم و اصلاح طلبان و هوادارانشان را میتوان در واکنش آنها به عدم احراز صلاحیت آقای سید حسن خمینی و آیه الله سید محمد بجنوردی مشاهده کرد.
واقعیت امر آنست که وجهه سیاسی آقای سید حسن خمینی پررنگتر از آیه الله سید محمد بجنوردی است به رغم اینکه آیه الله بجنوردی سالها در مجمع روحانیون بودهاند. در عین حال وجهه علمی آیه الله سید محمد بجنوردی به مراتب پررنگتر از آقای سید حسن خمینی است حداقل به واسطه اینکه ایشان سن بالاتری دارند و حداقل 50 سال است که عمر خود را صرف تحقیق و تتبع در علم فقه کردهاند.
اینکه جامعه، اصلاح طلبان و حتی نخبگان به شدت نسبت به عدم احراز صلاحیت آقای سید حسن واکنش نشان دادند چندان عجیب نیست چرا که ایشان وجهه سیاسی برجستهای هستند اما آنچه برای نگارنده موجب سوال است آنست که چرا یک دهم آن حساسیت نسبت به عدم احراز صلاحیت آقای بجنوردی نشان داده نشد. گویی که اصلاً اتفاقی نیفتاده است.
این تفاوت در واکنش جامعه، اصلاح طلبان و نخبگان حکایت از یک امر دارد: اهمیت دادن به سیاست و اهمیت ندادن به علم.
همه میدانیم که سیاست منافع کوتاهمدت هرجامعهای را تامین میکند اما خوشبختی بلندمدت هرجامعهای مرهون علما، فیلسوفان، هنرمندان و فرهنگسازان است نه سیاستمداران! سیاستمداران میآیند و میروند و دیگر کسی رغبت ندارد که به سخنان چند ماه پیش یک سیاستمدار توجه کند اما اندیشمندان هستند و تا وقتی آثار آنها هست منشاء اثرند (العلما باقون ما بقی الدهر).
به باور نویسنده جامعهای که میخواهد منافع بلندمدت خود را دنبال کند باید برای اصحاب علم، فرهنگ و هنر ارزش بالاتری از سیاستمداران قائل باشد و اگر احساس کرد اجحافی نسبت به یک سیاستمدار و یک عالم شده، نسبت به اجحاف به آن عالم حساسیت بیشتری نشان دهد. متاسفانه در موضوعی که پیش روی ماست مسئله کاملاً معکوس شد. همه مطبوعات اصلاح طلب و نخبگان موضوع احراز یا عدم احراز صلاحیت آقای سید حسن خمینی را با دقت و حساسیت شدید دنبال کردند و جامعه را نسبت به آن حساس کردند اما هیچ صدایی نسبت به احراز یا عدم احراز صلاحیت یک عالم دینی و یک فقیه کارکشته در نیامد.
این رفتار به تعبیر من نامناسب دو پیامد بد دارد: پیامد اول یاس و ناامیدی است که شخصی مانند آیه الله بجنوردی احساس خواهد کرد وقتی میبیند واکنش نخبگان، اصلاح طلبان و جامعه اینگونه غیرمنطقی است. پیامد بدتر و مهمتر آنست که این سیگنال به دیگران داده میشود که اگر عمر خود را صرف علم کنید و 50 سال روی یک حوزه علمی تمرکز کنید انتظار نداشته باشید که قدر شما دانسته شود. در این جامعه تنها اگر سیاستمدار باشید مورد توجه قرار خواهید گرفت.
به باور نویسنده، ارسال این پیام، اثر مخربی بر آینده بلندمدت کشور دارد. در یک نظام بسامان باید این سیگنال و این علامت به توده مردم داده شود که استعداد، وقت و انرژی خود را صرف امور دیربازده اما پربازده کنند و امور زودبازده صرفاً با بازده کم همراه باشد تا بهترینهای این ملت به سمت اموری در دسته اول سوق داده شوند. تنها در چنین شرایطی است که میتوان به توسعه بلندمدت این کشور و احیای تمدن ایرانی امیدوار بود.
ناگفته روشن است که این نوشته به دنبال تخطئه این نبود که چرا نسبت به عدم احراز صلاحیت آقای سیدحسن خمینی واکنش نشان داد بلکه به دنبال طرح این موضوع بود که عدم واکنش متناسب به عدم احراز صلاحیت یک عالم چه پیامدهای بدتری به دنبال دارد. 3535
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS
نظرات و تجربیات شما
-
همیشه امید هم هست
سایت کاملیه