مسئله «جبر و اختیار» با محوریت سریال در حال پخش «مستوران»، در برنامه «نقد اول»، از منظر مذهبی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. به گزارش صلح خبر، در دومین قسمت از برنامه «نقد اول» که به نقد و بررسی سریالهای شبکه یک سیما از منظری متفاوت اختصاص دارد، مسئله «جبر و اختیار» در سریال […]
مسئله «جبر و اختیار» با محوریت سریال در حال پخش «مستوران»، در برنامه «نقد اول»، از منظر مذهبی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش صلح خبر، در دومین قسمت از برنامه «نقد اول» که به نقد و بررسی سریالهای شبکه یک سیما از منظری متفاوت اختصاص دارد، مسئله «جبر و اختیار» در سریال «مستوران» مورد بررسی قرار گرفت.
بر اساس نظر کارشناس مذهبی برنامه، از منظر اسلام، در زندگی انسان، نه جبر مطلق و نه اختیار مطلق وجود دارد و انسان برای معنادار بودن حیاتش باید در ذهن خودش نسبت معقولانهای برای این دو برقرار کند. کارشناس اجتماعی برنامه نیز با بیان اینکه نمیتوان انسان را بدون عامیلت دانست در عین حال بر تأثیر جبر اجتماعی بر زندگی و تصمیمات انسان تأکید کرد.
در ادامه مشروح این گفتوگوها را میخوانید:
ابوالفضل اقبالی ـ جامعه شناس ـ درباره موضوع «جبر و اختیار» در سریال «مستوران» گفت: جبر و اختیار یک مسئله درون دینی و فلسفی ـ کلامی است. از منظر جامعه شناسی از مفهومی به اسم جبر اجتماعی به آن نگاه میکنم. یعنی شرایطی که من به لحاظ اجتماعی در آن زیست میکنم چه امکاناتی را برای کنش و رفتار من فراهم کرده و چه محدودیتهایی را اعمال بر من میکند. در سریال «مستوران» میبینیم که شرایط اجتماعی لیث دروغ را یک امر عادی میداند و همه اطرافیانش روابطشان را بر مبنای دروغ سامان میدهند او هم مجبور میشود دروغ را بپذیرد و دروغ بگوید. این اسمش جبر اجتماعی است؛ یعنی فشار عرف و محیط باعث میشود یکسری رفتارها در شما تنظیم شود. یا مثلا زنی باردار نمیشود و عرف اجتماعی نازایی یا پسرزا نبودن را بد میداند. جامعه آنقدر به این زن سرکوفت میزند که باعث میشود اعمال شرورانه از او سر بزند تا جایی که آدم میکشد و بچه میدزدد. این همان جبر اجتماعی است. یعنی شما در فضایی زندگی میکنی که عرف استانداردهایی را بر شما تحمیل میکند و تو را مجبور به کنشی میکند.
او افزود: روابط اجتماعی که ما در آن محاط هستیم، رفتار ما را با موانع جدی مواجه میکند. اگر شخصیت جهاندخت در سریال «مستوران»، در شبکهای از ارزشهای غیراصیل و بدوی قرار نمیگرفت، آیا اقدام به پسر دزدی و آدمکشی میکرد؟ قطعا نه. منشأ فتنه خودش است اما جبر اجتماعی دارد هنجارهای خودش را به این آدم استیلا میدهد. جبر اجتماعی تأثیراتی دارد که باید در تنظیم روابط اجتماعی دیده شود. شما هم مکافات عمل خودت را میبینی و هم دیگران را. روابط اجتماعی همین است؛ تو باید تاوان خطای خانواده، شهروندان و هم کلاسیات را بپردازی.
این جامعهشناس در عین حال گفت: این جبر جنسش فلسفی نیست؛ یعنی ما قائل به این نیستیم که انسان در محیط اجتماعی عاملیت ندارد. دیدیم که لیث برمیگردد و دروغش را جار میزند و اذعان میکند که اشتباه کرده است اما در هر صورت جبر اجتماعی یک سختی یا موانعی بر سر رفتار افراد اعمال میکند. وقتی از سیاستگذاری اجتماعی صحبت می کنید دال مرکزی این است که انسان را مختار می دانید؛ اگر شما انسان را مختار ندانید و مجبور بدانید، اساسا تعامل کردن و امر تربیت و آموزش، به نوعی از موضوعیت خارج میشود؛ لذا در این دوگانگی جبر و اختیار، عاملیت انسان پررنگ است و میتواند در جایی منشأ تصمیم و رفتار تلقی شود.
اقبالی درباره سریال «مستوران» گفت: تا اینجا به نظرم مفهوم جبر اجتماعی خیلی خوب در این سریال به تصویر کشیده شده است. اما معتقدم این سریال بیش از حد، سیاه است و تصویری که از تاریخ اجتماعی ما ارائه میدهد سیاه و غیررنگی است. شاید هم اقتضای قصه این باشد و میخواهد غلو کند تا روایت اصلی را بهتر از آب دربیاورد. اما مردان قصه، مردان سیاهی هستند. یکی دائم الخمر است و یکی مملو از حیله و تنها مرد سفید قصه، شهاب است که دیوانه است. این تصویر، مابهازای تاریخی در سنت ما ندارد.
اقبالی در پاسخ به اینکه «راه بازگشت از خطا چگونه ترسیم میشود؟» گفت: پیش شرط بازگشت اذعان به مسیر غلطی بوده که طی شده که در سریال هم دیدیم. شما باید ساختار های معاون برای بازگشت رایجاد کنی. یعنی ساختارهایی که برای تنظیم رفتار بهنجار کمک کننده هستند بسازی یا اگر داری خرابش نکنی. هر چقدر این ساختارهای معاون را تقویت کنید، رفتارهای بهنجار و جبرانها تقویت میشود.
او در پایان درباره سریال «مستوران» گفت: تا اینجا زوایای خوب و قابل ملاحظهای از مسئله جبر و اختیار در سریال بیان شده است. و اتفاق خوبی رقم خورده اگر چه تاکید می کنم در کنار روایت اصلی باید سازندگان به دلالتهای حاشیهای و پنهان اثرشان بیشتر توجه می کردند؛ اینکه این تصویر که ارائه می شود چقدر با جامعه ایرانی منطبق است نکته مهمی است.
همچنین حجت الاسلام محمدحسین جمالزاده ـ پژوهشگر فلسفه و معارف دینی ـ درباره مساله جبر و اختیار بیان کرد: انسان از ابتدای تولد، همه زندگیاش آمیختهای از جبر و اختیار است. اینکه من در کجای دنیا و و در چه خانوادهای متولد شوم جبر تکوینی است و تغییر دادنش به دست من نیست و در برابر این موارد جبر مسوولیت ندارم و مؤاخده نمیشوم. اما خیلی از جبرهایی که برای انسان به وجود میآید به خاطر انتخاب خودش است؛ مثلا شخصی ممکن است انتخاب کند با دختری ازدواج کند؛ ازدواج با او با اختیار خودش است اما بعد ممکن است جبرهایی برایش ایجاد شود که به دست خودش نیست اما به واسطه همان انتخاب ایجاد شده.
او توصیه کرد: برای معنادار بودن حیات، انسان باید در ذهن خودش نسبت معقولانهای برای این دو برقرار کند. جهان بینی در اسلام به همین معناست که انسان نسبت این مسائل را در بینش خودش تعادل ببخشد و با حقیقت مطابقت دهد. ما واقعیتهایی داریم که برخی جبری و برخی اختیاری است که باید با حقیقت تطابق دهیم و این میشود جهانبینی. این در تعامل ما با دیگران و نوع کنش انسانی ما تاثیرگذار است؛ البته مساله سادهای نیست و برای متفکران بزرگ هم مساله مهمی بوده است. اما اسلام جهانبینی متفاوتی به انسان عرضه میکند که کمک میکند زیستش در عالم با حقیقت مطابقت داشته باشد و بتواند خودش را به حقیقت نزدیکتر کند.
حجت الاسلام جمالزاده دیدگاه قرآن درباره جبر و اختیار را اینگونه شرح داد: دیدگاه قرآن و اسلام این است که زندگی انسان نه جبرِ محض است نه اختیارِ مطلق؛ (امر بین الامرین) است. در سوره انسان میخوانیم «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» یعنی راه حقیقت به انسان نشان داده شده اینکه خودش چه موضعی انتخاب کند تصمیم اوست.
او افزود: جبر اجتماعی مانع اراده انسان نیست. همانطور که آنچه توسط خدا برای انسان تقدیر شده هم مانع اراده انسان نیست. مثلا اینکه شخصیت لیث در «مستوران» آینده را در لوح دیده مانع اراده او نیست و امکان تغییرش وجود دارد. تلاش هم میکند برای تغییر اما مسیری که برای تغییر انتخاب میکند مسیر اشتباهی است. ما در ادبیات الهی، قضا و قدر داریم. قدر چیزهایی است که برای انسان از پیش تعیین شده است. اما آنها بهگونهای نیست که اختیار من را از من بگیرد. ایده محوری «مستوران» این است که یک سرّی در این عالم وجود دارد. واقعیت هم همین است، همه دنبال این هستند که ببینند پشت پرده چه خبر است و عدهای با سحر و جادو دنبال این هستند که پشت پرده را ببینند.
حجتالاسلام جمالزاده درباره ایجابات و الزامات پیمایش مسیر جبران برای انسان خطاکار توضیح داد: موضعی که سریال به خوبی نمایش داده در مسیر توبه و بازگشت به نظرم مکافات عمل که برخاسته از اراده انسان است را سریال به خوبی نشان داده، انقطاع است؛ یعنی جدایی انسان از چیزهایی که فکر میکرده داراییهایش است. جایی که لیث بالای کوه با خدا صحبت میکند و از همه چیز بریده در آنجا سیمرغ نمایان میشود. پس نقطه اول انقطاع است. یکی دیگر از الزامات این است که انسان در جبران عمل تعلل نکند. ما گاهی فکر میکنیم مکافات عمل، فقط مکافات عمل فردی ماست اما گناهان اجتماعی هم برای ما مکافاتی دارد. مثلا وقتی پسرزا بودن تبدیل به ارزش می شود، مکافاتهایی را برای همه اجتماع دارد.
او با بیان اینکه مکافات عمل که برخاسته از اراده انسان است را سریال به خوبی نشان داده، افزود: «مستوران» دارد تلفیقی بین قصه ایرانی، معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی ایجاد میکند و به دنبال این است که درسهایی برای زندگی امروزمان به ما بدهد. آنچه برای خود من جالب بود، اینکه «مستوران» به دنبال این بود تلنگری به مردم بزند که فرصت دوباره همیشه مهیا است. و در ایده محوری خودش موفق عمل کرده. اما تلفیقهایی که از داستانهای ایرانی شده گاهی از دست نویسنده بیرون رفته و اگر با منبع تاریخی تطبیق دهیم میبیینیم که منبع تاریخی را بهم ریخته است؛ البته الزامی وجود نداشته که با منبع تاریخی همراه باشد اما باید به دلالتهایی که بعدا به وجود میآورد هم توجه داشت.
صالح حجتالاسلامی ـ روزنامه نگار و منتقد ـ نیز درباره سریال «مستوران» گفت: فارغ از کیفیت اثر من از پخش سریالی مثل «مستوران» خیلی خوشحالم. ما از چند چیز خودمان را محروم کردیم؛ یکی تخیل است و دیگری جاذبههای این آثار برای قشر بزرگی که به خیال و دور شدن از عالم واقع نیاز دارند. ما به رغم داشتن پیشینه ادبی مثل «هزارو یک شب» و «شاهنامه» که اتفاقا مورد استفاده نویسندگان «مستوران» هم قرار گرفته، همیشه از استفاده از این منابع خودمان را محروم کردیم. فیلمهایی مثل «هری پاتر» و «ارباب حلقهها» در تمام دنیا مورد استقبال قرار میگیرد. ما در آثار ادبیمان فرهنگمان هم منتقل میشود و آنها هم ارزشهای خودشان را منتقل میکنند. خود قصه پتاسیل این را را دارد که مخاطب را با خود همراه کند. اگر این سریال انگیزهای شود که خانوادهها برای جست و جو و تحقیق پیرامون ادبیات تشویق شوند نکته مثبتی است. مثلا وقتی کلمه دوال پا را می شنوند، بروند تحقیق کنند.
او در پایان گفت: بحث جادو در سریال مطرح شده؛ خانواده ها باید توجه کنند و خودشان توضیحات بیشتری را به بچهها درباره این موضوع بدهند. هرچند در قصه عاقبت این کار خوب توصیف نشده اما ممکن است شخصی فقط یک یا قسمت از سریال را تماشا کند و بر اساس آن نتیجه گیری کند.
به گزارش صلح خبر، برنامه تلویزیونی «نقد اول» دوشنبه ـ ۲۰ تیر ماه ـ بعد از پخش سریال «مستوارن» با اجرای پژمان کریمی به روی آنتن شبکه یک سیما رفت و موضوع این «جبر و اختیار» را با حضور ابوالفضل اقبالی، جامعه شناس و حجت الاسلام محمد حسین جمال زاده، پژوهشگر فلسفه و معارف دینی، از دریچه سریال «مستوران» مورد بررسی قرار داد.
انتهای پیام