در فاصله صدور قطعنامه ۵۸۸ تا ۵۹۸، عملیاتهای متعددی در جبهههای جنگ صورت گرفت که مهمترین آنها سلسله عملیاتهای فتح، کربلا و نصر است. وجه مشترک اکثر این عملیاتها این بود که در داخل خاک عراق انجام میشد و اغلب توام با موفقیت در رسیدن به اهداف تعیین شده بود. به این ترتیب تهدیدی بسیار […]
در فاصله صدور قطعنامه ۵۸۸ تا ۵۹۸، عملیاتهای متعددی در جبهههای جنگ صورت گرفت که مهمترین آنها سلسله عملیاتهای فتح، کربلا و نصر است. وجه مشترک اکثر این عملیاتها این بود که در داخل خاک عراق انجام میشد و اغلب توام با موفقیت در رسیدن به اهداف تعیین شده بود. به این ترتیب تهدیدی بسیار فزاینده برای عراق به وجود آمده بود.
به گزارش صلح خبر، روز ۱۵ مهر ۱۳۶۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه شماره ۵۸۸ خود را درباره جنگ ایران و عراق صادر کرد. در اصل شورای امنیت در ۸ مهر ۱۳۶۵، بحث خود را در مورد جنگ آغاز کرد و دبیرکل، گزارش مفصلی به شورا ارائه کرد. این بحث منجر به صدور قطعنامه ۵۸۸ در تاریخ ۱۵ مهر همان سال به اتفاق آراء شد. این قطعنامه، با احساس خطر عمیق نسبت به طولانی شدن و تشدید منازعه و با یادآوری تعهدات دولتها در خودداری از کاربرد زور و حل صلحآمیز اختلافات، ایران و عراق را به اجرای کامل و بدون درنگ قطعنامه قبلی شورا مبنی بر آتش بس بین طرفین فرا میخواند. آن زمان در محافل ایرانی علت اصلی صدور این قطعنامه، بیشتر به خاطر تهدید ایران به انجام حمله سرنوشتساز به عراق ارزیابی شد.
در مورد جنگ ایران و عراق موضوع اصلی این است که این جنگ به ایران تحمیل شد. روابط ایران و عراق غالبا روابط خیلی شکننده و همراه با تنش بود. عراق از لحاظ انرژی و منابع انسانی و طبیعی در خاورمیانه از وضعیت خوبی برخوردار است اما این کشور با این امکانات یک اشکال دارد. دسترسی عراق به آبهای آزاد دنیا خیلی محدود است. این دسترسی در هنگام جزرومد در دهانه «فاو» بین «خورعبدالله» تا «اروند رود» بین ۱۵ تا ۶۰ کیلومتر است.صدام یکبار به ایران حمله و یکبار هم به کویت حمله کرد تا راه تنفسی برای خود باز کند که هر دو مرتبه شکست خورد. در سال ۱۹۷۵ بر اثر «قرارداد الجزایر»، این احساس تنفس عراق کمتر شد. شاه در آن زمان، با حمایت آمریکا و بهرهگیری از نقشی که ایران در سیاست «دو ستونی» نیکسون بر عهده داشت، توانست امتیازاتی از عراق بگیرد. دیپلماسی خاورمیانهای آمریکا در زمان نیکسون بر «دو ستون» اصلی (ایران و عربستان) پیریزی شده بود. ایران در آن برهه، همچنین با حمایت از کردهای عراقی، فشار زیادی بر بغداد وارد میکرد. یکی از این امتیازاتی که بر اساس «قرارداد الجزایر» به ایران داده شد این بود که از مرزهای ایران و عراق از ساحل شرقی اروندرود به وسط اروند منتقل شد که همان زمان عراقیها گفتند که این خیلی به ضررشان است. اما آن موقع چیزی نتوانستند بگویند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ به ایران حمله کردندو این یورش هشت سال به طول انجامید.
شورای امنیت در طول هشت سال جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران آزمون ناموفقی را پشت سر گذاشته و به اعتقاد اغلب کارشناسان مسائل سیاسی و حقوقی جهان، عامل اصلی تداوم جنگ عراق علیه ایران برخورد غیرمسؤولانه شورای امنیت بوده است. اگرشورای امنیت قاطعانه در آغاز تجاوز عراق، اعلام منازعه میکرد وتدابیر اجرایی لازم را بکار میبست، تحقیقاً جنگ به درازا نمیکشید. دلیل عمده ناکارآمدی شورای امنیت نیز نفوذ قدرتهای بزرگ در تصمیمگیریهای شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل بوده است.
متن کامل قطعنامه ۵۸۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ ایران و عراق بدین شرح بود: «شورای امنیت با تأیید مجدد قطعنامه ۵۸۲ خود؛ با ابراز نگرانی عمیق از این که علیرغم درخواستهایش برای آتشبس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد؛ با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیرانی بیطرف با هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بینالمللی انساندوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، به ویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل ۱۹۲۵ ژنو؛ با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم شد به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد، معتقد شد که باید یک راهحل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید؛ با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، بهویژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بینالمللی خود از راههای مسالمتآمیز به نحوی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت به مخاطره نیفتد؛ با حکم به اینکه در منازعه بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است؛ با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد:
۱. خواستار آن است که بهعنوان قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتشبس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بینالمللی بازگردانند.
۲. از دبیرکل درخواست میکند که یک تیم ناظر ملل متحد برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست مینماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
۳. مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، براساس کنوانسیون سوم ژنو در ۱۲ اوت ۱۹۴۹، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
۴. از ایران و عراق میخواهد با دبیرکل در اجرای قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرایانه برای حصول یک راهحل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
۵. از تمام کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه را تسهیل نمایند.
۶. از دبیرکل درخواست مینماید که با مشورت با ایران و عراق، مساله تفویض اختیار به هیاتی بیطرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
۷. ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی پس از خاتمه درگیری تصدیق میگردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست میکند که یک هیات کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت، تعیین کند.
۸. همچنین از دبیرکل درخواست میکند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
۹. از دبیرکل درخواست میکند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
۱۰. مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه، در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد.»
در فاصله صدور قطعنامه ۵۸۸ تا ۵۹۸، عملیاتهای متعددی در جبهههای جنگ انجام شد که مهمترین آنها سلسله عملیاتهای فتح، کربلا و نصر است. وجه مشترک اکثر این عملیاتها این بود که در داخل خاک عراق انجام میشد و اغلب توام با موفقیت در رسیدن به اهداف تعیین شده بود. به این ترتیب تهدیدی بسیار فزاینده برای عراق به وجود آمده بود. به ویژه با پیشروی نیروهای ایران به سوی بصره، شورای امنیت نسبت به جنگ بیشتر حساس میشد. در همین زمان نیروی هوایی عراق حملات خود را در منطقه خلیج فارس به روی تاسیسات انتقال نفت ایران و نفتکشها گسترش داد. همچنین با بهرهبرداری از پایگاههای برخی از کشورهای منطقه، عراق توانست به جزایر سیری و خارک حمله کند. در چنین فضایی بود که قطعنامه ۵۹۸ مطرح شد.عنوان قطعنامه ۵۸۸ چون گذشته «وضعیت مابین ایران و عراق» است و جنبه توصیه بودن قطعنامه نیز بر جای خود میباشد. ضمن آنکه از نظر حجم و تعداد کلمات به کار برده شده، کوتاهترین قطعنامه از مجموع قطعنامههای مورد مطالعه است. در پاراگرافهای اجرایی قطعنامه ۵۸۸، مطلب تازه و جدیدی نیست، جز آنکه خواستار اجرای قطعنامه ۵۸۲ شده است، درخواست دبیرکل برای شدت بخشیدن به تلاشهایش و اعلام ادامه بررسی شورا نیز تازگی ندارد. تنها در پاراگراف سوم عبارت «بررسی گزارش دبیرکل و شرایط لازم برای برقراری صلح با دوام بین دو کشور» حاوی مطلب جدیدی است.
از این صدور این قطعنامه؛ قطعنامه۵۹۸ ، هشتمین قطعنامهای بود که شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاوز علنی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران، صادر کرد..تمامی قطعنامههای قبلی به علت جهت گیری ناعادلانه آنها از سوی ایران رد شده بود اما در ابتدای صدور قطعنامه ۵۹۸ بعلت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ایران جای بحث و مذاکره در این قطعنامه میبیند و آن را نه رد کرد و نه قبول؛ ولی سرانجام در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۶۷ این قطعنامه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت .
انتهای پیام