معاون مطبوعاتی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علت ضعف صداوسیما در پرداختن به اتفاقات روز جامعه را نداشتن مهارت دانست و توصیه کرد، در دورهای که مخاطب محکوم به دیدن صداوسیما نیست و حق انتخاب دارد، رسانه را با مدل گذشته اداره نکنند. چند هفتهای میشود که ناآرامیهای داخل کشور در پی جان باختن […]
معاون مطبوعاتی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علت ضعف صداوسیما در پرداختن به اتفاقات روز جامعه را نداشتن مهارت دانست و توصیه کرد، در دورهای که مخاطب محکوم به دیدن صداوسیما نیست و حق انتخاب دارد، رسانه را با مدل گذشته اداره نکنند.
چند هفتهای میشود که ناآرامیهای داخل کشور در پی جان باختن دختر جوان کُرد پس از دستگیری توسط گشت ارشاد، سوژه داغ تمام رسانههای فارسیزبان خارج از کشور شده است. موضوعی که جذابترین خوراک برای رسانههای آنور آبی است و محافظهکاری رسانههای داخلی در پوشش اخبار داخلی، فضا را برای جولان دادن آنها فراختر هم میکند.
در این میان صداوسیما، به عنوان نهادی رسمی، با در اختیار داشتن چندین شبکه که در نقاط مختلف کشور، به راحتی قابل دریافت است، طبیعتا باید مرجع اخبار رسمی برای مردم کشور باشد. مرجعی مطمئن که با انتقال به موقع و درست اخبار، جلوی بزرگنمایی رسانههای خارجی را بگیرد.
حال باید دید صداوسیما در انجام این مهم چقدر توفیق داشته؟ آیا توانسته اعتماد مخاطب را به ویژه در بخشهای خبریاش جلب کند؟ آیا توانسته در سرعت انتقال اخبار داخلی از رسانههای خارجی پیش بگیرد؟ یا برعکس با سکوت گاه و بیگاه و شانه خالی کردن از زیر بار توضیح به مخاطب، میدان را برای رقبای همزبان خارج نشینش فراهم کرده است؟
صلح خبر با محمد خدادی ـ معاون مطبوعاتی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ دربارهی این موضوع گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید:
محمد خدادی دربارهی عملکرد صداوسیما در مواجهه با جریانات اخیر کشور و در پاسخ به این پرسش که «چرا صداوسیما، نتوانسته آنطور که باید و شاید مرجع موثق اخبار برای مخاطبان باشد و آنان را از واکاوی رسانههای بیگانه باز دارد؟» گفت: واکاوی رسانه در بحرانها دو بعد دارد؛ یکی عملکرد جریان اطلاعرسانی و دوم عملکرد رسانه است. نخست، سوال این است که آیا در ایران مرجع اطلاعات، منبع اطلاعات هم هست یا نیست؟ یعنی برای حوادثی که دارد اتفاق میافتد، مرجع واحد، موثق، مرتبط و متخصص برای اطلاعرسانی داریم که ابعاد حادثه را روشن کند و اطلاعات منطبق با واقعه بدهد؟ بعد از بررسی این موارد، آن وقت تازه کار رسانه آغاز میشود.
او افزود: پس در حقیقت در بحث عملکرد صداوسیما اول باید مشکلات پیش از رسانه را بررسی کنیم. نمیشود درباره حادثهای هر کسی از هر گوشهای اطلاعاتی بدهد. دهها دستگاه درگیر حادثهای هستند و هر کدام از یک زاویه به موضوع نگاه میکنند؛ نتیجه این میشود که در بسیاری مواقع دریافت اطلاعات از منابع متعدد منجر به تناقض میشود و همچنین بعضا اطلاعات ناقص منتقل میشود که ایجاد ابهام هم میکند. آن وقت رسانه زیر سوال میرود و اعتبارش را از دست میدهد. نمونههای متعددی در بحرانها داشتهایم، از جمله بحران سقوط هواپیمای اوکراینی؛ بنابراین بحران اصلی ما جریان اطلاعات رسانی کشور است. ما در این جریان دچار اختلال هستیم. ما مرجع اطلاعرسانی بحران نداریم که منبع موثق رسانهها بشود. در عوض منابع متعدد غیرمرتبط، غیرموثق و غیرمتخصص را داریم که هر کدام اطلاعات ناقصی از یک حادثه ارائه میدهند. در این شرایط رسانه نه تنها سردرگم میشود بلکه به جای اطلاعرسانی از متن بحران باید دنبال ضد و نقیضها بگردد. در آخر هم میگویند رسانه نتوانست به وظایفش عمل کند.
وی دلایل دیگر را اینگونه شرح داد: قسمت دوم قضیه داخل خود رسانه و مربوط به مهارت رسانه است. کارکرد رسانههای ما بیشتر پوششی است تا سوژهای؛ به عبارتی، توان حرفهای کمتری برای گزارش میدانی داریم. توان حرفهای یعنی اینکه بتوانیم کارکرد تبیینی در تولید محتوا از همه ابعاد بحران را داشته باشیم و دنبال حلقههای مفقوده اطلاعات بگردیم و سعی کنیم در محتوا به سوالات مخاطب جواب دهیم نه اینکه صرفا وقوع یک حادثه را از زبان یک دستگاه بیان کنیم، بدون آنکه زوایای مختلف را مورد توجه قرار داده باشیم. ساده بگویم، ما طی این سالها بیشتر از اینکه مهارت رسانه داشته باشیم، با فارغالتحصیل کردن هزاران تحصیلکرده در حوزه رسانه، دانش رسانه را توسعه دادهایم.
خدادی افزود: رویکرد کار رسانهایمان هم با فراز و نشیب روبهرو است. برای همین است که در مقاطعی در صداوسیما یک چیزی را نشان میدهند و در مقطعی از نشان دادن همان مورد خاص خودداری میکنند. این به خاطر فراز و فرودهایی است که ما در سیاستگذاری داریم. مدیران رسانهای ما در فراز و فرودِ تغییرات قرار دارند و تجربیات میان آنها منتقل نمیشود. به همان نسبت سیاستها تغییر پیدا میکند و مخاطب، مخاطب پایدار نمیشود و مقطعی است. مخاطب تا میخواهد به تلویزیون اعتماد کند، دوباره اعتمادش سلب میشود، مخاطبی که مطابق با سلیقه و نیازش دادهها را میپذیرد. مخاطبِ امروز محکوم به دیدن صدا و سیما نیست؛ صدا و سیما یکی از منابع اطلاعاتی مخاطب است و مخاطب ما مخاطبِ هوشمند است. در دورهای ما انحصار اطلاعات داشتیم، لذا مخاطب حق انتخاب نداشت اما امروز مخاطب ما حق، توان، بستر و امکان انتخاب دارد.
این کارشناس رسانه که سالها خبرنگار و در دورهای هم مدیرعامل ایرنا بوده، در نهایت با تاکید بر اینکه برای بررسی عملکرد صدا و سیما باید به همه جوانب توجه کرد، عوامل ناکامی صداوسیما در جذب مخاطب را اینگونه نام برد: مرجع اطلاعات، منبع اطلاعات نیست؛ مهارت کار رسانهای دغدغه رسانههای ما چه در صدا و سیما و چه در دیگر رسانهها نیست؛ رویکرد کار رسانهایمان یعنی سیاستهای مدیران و ساختارها، با فراز و نشیب روبهرو است و ثابت نیست. مهمتر آنکه صداوسیما و سایر رسانهها باید بپذیرند که امروز شبیه هیچ روزی نیست. نمیشود رسانه را با مدل گذشته اداره کرد، مخاطب امروز را باید مخاطب هوشمند نامید که انتخابگر است.
خدادی سپس به یکی از اشکالاتی که فضای رسانهای کشور از جمله صداوسیما را در برگرفته اشاره کرد و گفت: ما به جای ۵۰ تا کانال اگر پنج تا کانال پرعمق داشته باشیم طبیعتا اثرگذاریمان بیشتر خواهد بود. این فقط مربوط به صداوسیما نیست، ما ۱۳هزار تا رسانه داریم، ۴۱ خبرگزاری داریم، ۴۰۰ روزنامه سراسری داریم. بخش زیادی از رسانههای ما رسانههایی هستند که با دولت نسبت مستقیمی دارند و این خودش ناخودآگاه تاثیر غیرمستقیمی بر ذهن مخاطب میگذارد و تاثیر پیام را کاهش میدهد. توسعه بخش خصوصی و کارکرد حرفهای رسانهای نیاز جدی جریان اطلاعرسانی کشور است. شنیدهام بخش سیاسی صداوسیما ۳ هزار نیرو دارد! اگر ۳ هزار تا بشود ۳۰۰ تا نیروها تواناییشان بیشتر نمیشود؟ ولی چون ساختار دولتی است نمیتوان نیروهای را تعدیل کرد. خودم مدیر رسانه بودم و مشکلاتش را میدانم.
معاون سابق مطبوعاتی در بخشی از صحبتهایش به حضور افراد غیرمتخصص در کار رسانه اشاره کرده و گفت: در گذشته چه در صداوسیما و چه در خبرگزاری جمهوری اسلامی که تنها نهادهای خبری رسمی کشور بودند، خبرنگارانی که آنجا بودند پلکانی رشد میکردند. خودم یک سال در ایرنا فقط خبرنویس بودم و اجازه خبرنگاری نداشتم. الان بعضا میبینیم که در بخشهای مختلف فردی را به عنوان مدیریت کار رسانهای میگذارند که مراحل لازم را طی نکرده است، خوب چه انتظاری دارید که چنین فردی بتواند مدیریت رسانه در بحران را به خوبی انجام دهد؟ چون نه تجربه دارد نه مهارت و نه با بحران آشنا است.
او همچنین گفت: وقتی میگوییم صداوسیمای جمهوری اسلامی، قاعدتا با یک دستگاه دولتی روبهرو هستیم نه یک بخش خصوصی، بنابراین صدا و سیما در کنار وظیفه اطلاع رسانی، موضوع امنیت ملی را هم دارد. این هنر کسانی است که در صدا و سیما هستند که بتوانند کارکرد امنیت ملی را با مهارت و ظرافت رسانه ای به نتیجه برسانند.
خدادی خاطر نشان کرد: نمی توان گفت همهی مخاطبان اطلاعات را از صدا و سیما میگیرند یا بر عکس هیچکس به صداوسیما توجهی ندارد، مخاطبان اطلاعات را هم از صدا و سیما و هم از سایر رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای برخط میگیرند. در این شرایط صدا و سیما باید تلاش کند با افزایش مهارت، در دایره انتخاب مخاطب قرار گیرد؛ این روند کار رسانهای امروز است زیرا دوران انحصار اطلاعات به پایان رسیده و امروز دوران انتخاب اطلاعات است.
معاون سابق مطبوعاتی وزارت ارشاد، تصریح کرد: وظیفهی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران مشخص است. با تمام ظرفیت منافع و امنیت مردم ایران را هدف قرار میدهند . آیا بن سلمان یا دولت انگلستان یا اسرائیل و آمریکا به یک تلویزیون پول میدهد که منافع و امنیت مردم ایران تامین شود؟ قطعا هدفشان این نمی تواند باشد؛ آنها دنبال منافع خودشان هستند. اما در مقابل صدا و سیمای ما به دنبال منافع و امنیت مردم ماست و این کاملا واضح است. اما اینکه چطور به این منافع و امنیت ملی برسد، به مهارت رسانه بستگی دارد. هدف صدا و سیما در تولید و نشر خبر این نیست که مردم را از خودش ناراضی کند. واقعا تلاش شبانه روزی هم انجام میدهند نباید بی انصافی کرد.
او یادآور شد: یادمان نرود که خبر بد، خبر خوب است و بهتر دیده میشود. نقد کردن راحت تر از اثبات کردن است. تخریب کردن راحت تر است تا اینکه واقعیت قضیه را منتقل کنیم. رسانههای معاند بودجه می گیرند که سیاهی و ناامیدی و … را به رخ مردم ما بکشند و اصولا هیچ نقطه مثبتی را در فضای ایران نمیخواهند ببینند. در دوره کرونا هر وقت آمار مرگ افزایش پیدا میکرد حجم اطلاعات و حملات رسانهای تشدید میشد اما وقتی آمار مرگ به صفر رسید، در برابر این موفقیت کاملا ساکت شدند. البته ما هم انتظار نداریم آمریکا، عربستان و اسرائیل بودجه بدهند تا مردم ما در آرامش و رفاه زندگی کنند.
وی دوباره تأکید کرد: فراموش نکنیم به هر حال خبر بد، خبر خوب است، و بهتر دیده می شود؛ اگرچه نیات تولیدکنندگان خبر بد مانند مُسکن است و در کوتاه مدت به صورت حداقلی اثر دارد اما درد معاندان را درمان نمی کند. یادمان نرود یک ماه بعد از بحران بنزین و اعتراضات سراسری که همین شبکه های فارسی زبان ۲۴ ساعته بر طبل آشوب و درگیری کوبیدند، هزاران شهر ایران شاهد حضور شگفت انگیز میلیونی در تقدیر و تکریم تشییع شهید عزیزمان حاج قاسم بود.
خدادی در پایان خطاب به صداوسیما و رسانهها مجددا تاکید کرد: باید بپذیریم امروز شبیه هیچ روزی نیست. باید بر اساس شرایطی که امروز داریم همه ظرفیتمان را بهروز کنیم. راهکارها، ساختارها، سیاستها، مهارتها و کارکردمان را بهروز کنیم. مخاطبان را ببینیم و نیازهایش را بشناسیم تا بتوانیم به آنها جواب دهیم.
انتهای پیام