امروز: جمعه, ۳ اسفند ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الجمعة 23 شعبان 1446 | 2025-02-21
کد خبر: 565445 |
تاریخ انتشار : 03 اسفند 1403 - 0:33 | ارسال توسط :
0
2
ارسال به دوستان
پ

به گزارش خبرگزاری صلح خبر، روزنامه اعتماد در گزارشی درباره سفر امیر قطر به تهران نوشت: در روزهای اخیر خبرگزاری سی‌ان‌ان با انتشار گزارشی مدعی شد که عربستان برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن اعلام آمادگی کرده؛ ادعایی که در شرایطی مطرح شد که ایران صراحتا اعلام کرده است که تحت فشار رایزنی نخواهد کرد. […]

به گزارش خبرگزاری صلح خبر، روزنامه اعتماد در گزارشی درباره سفر امیر قطر به تهران نوشت:
در روزهای اخیر خبرگزاری سی‌ان‌ان با انتشار گزارشی مدعی شد که عربستان برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن اعلام آمادگی کرده؛ ادعایی که در شرایطی مطرح شد که ایران صراحتا اعلام کرده است که تحت فشار رایزنی نخواهد کرد. پس از انتشار این گزارش ادعایی، رسانه‌ها از سفر امیر قطر به تهران و دیدارش با مسعود پزشکیان، رییس‌جمهوری کشورمان گفتند. هر چند ابعاد و اهداف این سفر مشخص نیست، با این همه رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ادعایی مطرح کرده و مدعی‌اند که ظاهرا کشورهای عرب رقیب چون عربستان و قطر درصدد هستند تا در میانه شرایط حاکم نقش‌آفرینی کرده و بدین طریق امتیازهایی را از آن خود کنند؛ این رسانه‌ها از رقابت پنهان اعراب برای نزدیکی به تهران نوشتند و همزمان تاکید دارند که چنین فرآیندی می‌تواند با هدف پایان دادن به نقش سنتی عمان در این زمینه باشد. 

ادعایی که نصرت‌الله تاجیک و آریابرزن محمدی در گفت‌وگوهایی جداگانه با «اعتماد» آن را رد کردند. به باور تاجیک، عربستان فاقد ظرفیت لازم برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن است؛ اما قطر به دلیل نقشی که در فرآیند آتش‌بس در غزه ایفا کرده از پتانسیل لازم در این زمینه برخوردار خواهد بود. آریابرزن محمدی نیز رقابت میان کشورهای عربی جهت میانجیگری را منتفی دانسته، اما باور دارد که قطر به دنبال آن است تا مانع از برهم خوردن توازن قدرت در منطقه شود؛ گزاره‌ای که برای این بازیگر می‌تواند پرهزینه باشد. به باور این تحلیلگر دوحه همزمان به قدرت و ظرفیت‌های ایران در حوزه‌های مختلف بالاخص در اقتصاد پساتحریم چشم دارد.
عربستان فاقد ظرفیت لازم برای نقش‌آفرینی احتمالی میان ایران و امریکاست
نصرت‌الله تاجیک در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب ادعای اخیر سی‌ان‌ان مبنی بر چرایی خواست پادشاهی جهت میانجیگری آن هم در شرایطی که تهران صراحتا اعلام کرده که خواهان رایزنی تحت فشار نیست، گفت: به باور من، ادعای مطرح ‌شده در یاداشت سی‌ان‌ان درباره میانجیگری عربستان بیشتر جنبه داستانسرایی دارد! علاوه بر این نیز بعید می‌دانم سعودی‌ها چنین درخواستی داشته باشند و از نظر ایران نیز بعید است که عربستان ظرفیت لازم برای ایفای نقش میانجی را داشته باشد. خواست قبلی آنها این بود که در مذاکرات برجام حاضر باشند که مورد مخالفت ایران قرار گرفت! و در این یادداشت هم مجددا تاکید شده عربستان خواهان یک صندلی در مذاکرات ایران و امریکاست! 
به باور تاجیک، در هر صورت، سطح روابط و میزان اعتماد متقابل میان دو کشور به حدی نیست که چنین ظرفیت و فرضی را برای عربستان متصور شد. البته باید تفاوت میان «میانجی» و «پیام‌رسان» را در نظر گرفت. میانجیگری شرایط خاصی دارد؛ فرد یا کشوری که در این نقش ظاهر می‌شود، باید مورد اعتماد و نفوذ بر هر دو طرف باشد تا بتواند آنها را متقاعد کند که به نقطه‌ای مشترک برسند؛ نقطه‌ای که هر دو طرف احساس کنند به یک توافق «برد-برد» دست یافته‌اند. اما کسی که صرفا پیام را منتقل می‌کند، الزامی به داشتن این ویژگی‌ها ندارد. گزارش شبکه سی‌ان‌ان صرفا یک ادعا تلقی می‌شود. اما مساله مهم‌تر این است که چه کسانی به طرح چنین ادعاهایی علاقه‌مند هستند؟! این موضوع نیاز به بررسی دقیق دارد که آیا این روایت، یک قرائت امریکایی است یا سعودی‌ها آن را مطرح کرده‌اند. به نظر نمی‌رسد که ایران نفعی در چنین ماجرایی داشته باشد.
این دیپلمات پیشین در باب سفر امیر قطر به ایران و قوت گرفتن فرضیه ادعایی در باب رقابت کشورهای عربی جهت نقش‌آفرینی احتمالی میان تهران و واشنگتن نیز گفت: در خصوص سفر امیر قطر اما، این سفر ابعاد مختلفی دارد. مقامات ایرانی، از جمله وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرده‌اند که به ایران اطلاع داده نشده که هدف از این سفر، انتقال پیام خاصی بوده باشد. اما در واقعیت، بعید است که این سفر صرفا به روابط دوجانبه مربوط شود. معمولا برای چنین دیدارهایی، برنامه‌ریزی رسمی و دستور کار مشخصی تعریف می‌شود. در جریان سفر امیر قطر به ایران، احتمالا موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی در میان است؛ مسائلی نظیر تحولات خاورمیانه، سوریه و لبنان. حتی اگر او پیامی از سوی امریکا نیاورده باشد، باز هم نمی‌توان این سفر را جدا از بازگشت روند کنونی منطقه به دیپلماسی و افزایش وزن آن در تحولات جاری در نظر گرفت.
به باور تاجیک در سطحی کلان‌تر، رقابت کشورها برای نقش‌آفرینی دیپلماتیک و افزایش نفوذ خود در معادلات منطقه‌ای و جهانی، پدیده‌ای قابل تامل است. قطر در این زمینه، به ‌واسطه قدرت رسانه‌ای، دیپلماسی فعال و نقش‌آفرینی در بازار انرژی، موقعیت خود را تقویت و تثبیت کرده است. این کشور با استفاده از منابع مالی و ارتباطات گسترده با بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی مانند گروه‌های جهادی، طالبان و اخوان‌المسلمین توانسته است جایگاه خود را در تحولات منطقه، از جمله غزه، مستحکم کند.
به باور این کارشناس مسائل منطقه، کشورها همواره تلاش می‌کنند از ظرفیت‌های موجود برای تثبیت موقعیت و افزایش قدرت خود بهره ببرند. قطر نیز از این قاعده مستثنی نیست. این کشور، به‌ویژه در موضوعاتی مانند صلح، ثبات و امنیت منطقه‌ای فعال بوده است. حتی در پرونده آتش‌بس در غزه، قطر نقش پررنگ‌تری نسبت به مصر ایفا کرده است. در نهایت، سفر امیر قطر – صرف‌نظر از محتوای پیام احتمالی او – نشان‌دهنده تلاش برای تقویت دیپلماسی در منطقه است؛ تلاشی که می‌تواند در جهت کاهش تنش‌ها و جلوگیری از بی‌ثباتی بیشتر باشد. با توجه به شرایط حساس منطقه و تحولات اخیر، از جمله مذاکرات مقامات روسی و امریکایی و نشست ‌دیپلماتیک آنها در عربستان، به نظر می‌رسد که هرگونه اقدامی در راستای تقویت دیپلماسی منطقه‌ای، گامی سازنده و مثبت تلقی شود و مورد استقبال مردم منطقه نیز قرار می‌گیرد. 
این تحلیلگر در ادامه خاطرنشان کرد: کشوری که وارد فرآیند میانجیگری می‌شود، حتی در صورت عدم موفقیت، ضرر خاصی متحمل نخواهد شد. ورود یک کشور به دیپلماسی نیز می‌تواند در مسیر صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی ارزش‌آفرین باشد. چنین اقداماتی نه ‌تنها در سطح بین‌المللی، بلکه حتی در داخل کشور نیز می‌تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد. برای نمونه، سفر اخیر امیر قطر به ایران، هر چند مستقیما یک تحول اقتصادی ایجاد نکرد، اما تا حدی توانست از التهابات اقتصادی کشور بکاهد و امیدی نسبی برای عدم وقوع جنگ، در جامعه ایجاد کند. این سفر در شرایطی که روابط ایران و امریکا پس از تحلیف ترامپ با بحران‌های متعدد مواجه شد، عاملی تعدیل‌کننده محسوب می‌شود و می‌تواند به کاهش نگرانی‌های عمومی کمک کند. با این حال، دیپلماسی نباید صرفا یک ابزار موقت تلقی شود؛ بلکه باید جایگاه واقعی خود را در سیاستگذاری کلان کشور بازیابد. 
به باور این دیپلمات پیشین، پس از روی کار آمدن ترامپ و اعمال سیاست‌های تهاجمی او، به‌ویژه در قبال ایران، فضای مذاکراتی به‌ شدت تحت تاثیر قرار گرفت و حتی مفهوم مذاکره که هسته اصلی دیپلماسی است در داخل کشور دچار نوعی لوث‌شدگی و افراط در مواجهه و سپهر عمومی شد. این روند، در حالی که نیازمند تحلیل و برنامه‌ریزی دقیق است، بیش از حد به سطح عمومی کشیده شد و جنبه هیجانی پیدا کرد. به باور من با توجه به ویژگی‌های فردی ترامپ و رویکرد خاص او نسبت به اسراییل و ایران، دیپلماسی عمومی در برابر چنین سیاستی کارساز نبود. در چنین شرایطی، ضروری است که مباحث دیپلماتیک به شکل تخصصی‌تر و در چارچوب نهادهای دانشگاهی و اندیشکده‌ها بررسی شوند. باید سناریوسازی‌های دقیق انجام شود و سیاستگذاران با دقت و تدبیر به تدوین راهبردهای مناسب بپردازند. مهم‌ترین عامل برای پیشرفت کشور، گفت‌وگو و تصمیم‌گیری بر مبنای تحلیل‌های کارشناسی و مبتنی بر اعتماد است. سیاستمداران باید با تکیه بر اصول دیپلماتیک، مسائل را عمیق‌تر بشکافند، دغدغه‌ها و اولویت‌ها را مشخص کنند و به یک مسیر منطقی و کارآمد در عرصه سیاست خارجی دست یابند. به دلیل سلسله تحولات خاورمیانه در پیچ تاریخی خطرناکی قرار گرفته‌ایم و اشتباه محاسبه و برآورد نادرست و ارسال سیگنال ضعف می‌تواند به وخامت بیشتر اوضاع ختم شود! اعتماد به سیاستمداران و کنار گذاشتن هیجانات اجتماعی شرط عقل سیاسی و بستر رسیدن به شرایطی بهتر و ماندگار در تامین منافع و مصالح ملی است.
کشورهای عربی به دنبال نقش‌آفرینی ایران برای مهار اسراییل هستند
آریابرزن محمدی، تحلیلگر مسائل جهان عرب در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد و در پاسخ به پرسشی درباره ارزیابی ادعاهای مطرح ‌شده مبنی بر تمایل ادعایی برخی دولت‌های عربی بالاخص عربستان برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن گفت: اگرچه درباره نیت عربستان برای میانجیگری تنها به ادعای سی‌ان‌ان اشاره شده، اما در مورد قطر این تمایل به‌ صورت آشکار از سوی سخنگوی وزارت خارجه این کشور اعلام شده است. در این زمینه، پیش از هر چیز باید به تفاوت دیدگاه‌های این دو کشور همسایه جنوبی در خصوص میانجیگری میان ایران و امریکا پرداخت. به باور من، میانجیگری قطر برای منافع ایران مفیدتر از میانجیگری عربستان است، چراکه دغدغه اصلی ریاض جلوگیری از تغییر دکترین هسته‌ای ایران است و این کشور فراتر از آن، منفعتی در تقویت اقتصاد و نقش منطقه‌ای تهران برای خود در نظر نمی‌گیرد. ایران همچنان در صدر فهرست تهدیدهای امنیتی عربستان قرار دارد. به همین دلیل، پس از توافق آشتی در پکن، ریاض حتی یک دلار نیز در ایران سرمایه‌گذاری نکرد و در موضوع میدان نفتی آرش – که میان ایران و کویت مشترک است – موضعی خصمانه علیه تهران اتخاذ کرد.
به باور این تحلیلگر مسائل جهان عرب: عربستان می‌خواهد ایران قدرتمند شود، اما در عین حال خواهان پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران نیست. بنابراین دامنه میانجیگری ریاض صرفا به اطمینان یافتن از عدم تغییر دکترین هسته‌ای ایران در جهت نظامی محدود می‌شود. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه گفت‌وگوی خود خاطرنشان گفت: تمایل قطر برای میانجیگری میان ایران و امریکا، تفاوت‌های اساسی با رویکرد عربستان دارد. قطر به عنوان کشوری کوچک در منطقه خلیج‌فارس ترجیح می‌دهد که توازن قوا میان ایران و عربستان حفظ شود. در چنین شرایطی، کشورهایی نظیر قطر و عمان از استقلال عمل بیشتری برخوردار خواهند بود. اما اگر این توازن به نفع عربستان برهم بخورد، دوحه احساس خواهد کرد که حاکمیتش تحت‌الشعاع قدرت ریاض قرار می‌گیرد.
این تحلیلگر مسائل جهان عرب در ادامه گفت‌وگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: با این حال، از دیدگاه قطر، نزدیکی بیش از حد ایران و عربستان مطلوب نیست، زیرا چنین وضعیتی می‌تواند نقش کشورهای کوچک را در معادلات منطقه‌ای کمرنگ کند. از این رو، هرچند دوحه اطمینان دارد که ریاض روابط خود با تهران را به سطحی استراتژیک نخواهد رساند، ترجیح می‌دهد ابتکار عمل در زمینه میانجیگری میان تهران و واشنگتن را خود به دست گیرد.
محمدی در بخش دیگری از این گفت‌وگو تصریح کرد: نکته حایز اهمیت درباره تمایل پایتخت‌های عربی به میانجیگری میان ایران و امریکا این است که این کشورها به‌ تدریج دریافته‌اند که همزمان با تغییر پویایی محور مقاومت در منطقه، امریکا و اسراییل سیاست‌هایی به ‌شدت تهاجمی را درباره غزه اتخاذ کرده‌اند. این اقدامات، فشار سنگینی را بر کشورهای عربی وارد کرده است تا مانع از آن شود که آینده غزه و به‌طور کلی مساله فلسطین مطابق خواسته‌های تل‌آویو رقم بخورد.به باور محمدی با این حال، کشورهای عربی به‌ مرور در حال درک این واقعیت هستند که محور مقاومت تا چه اندازه مانع زیاده‌خواهی‌های اسراییل شده بود و اکنون که این محور تحت ‌تاثیر تحولات اخیر منطقه‌ای قرار گرفته، اسراییل تا چه حد جسورتر شده است. به حدی که برای عربستان خط و نشان می‌کشد و نتانیاهو با صراحت اعلام می‌کند که ریاض باید مردم غزه را در مرزهای خود بپذیرد.
 محمدی اما در مورد سناریوهای محتمل در صورت موفقیت یا شکست میانجیگری‌های ادعایی قطر و عربستان به «اعتماد» گفت: یک سناریوی محتمل افزایش تنش‌هاست. تداوم بن‌بست در مذاکرات ممکن است به تشدید تقابل ایران و امریکا منجر شود. سناریوی محتمل دیگر تغییر مواضع امریکاست. احتمال دارد که کاخ سفید تحت فشار داخلی و بین‌المللی از مواضع رادیکال فعلی خود عقب‌نشینی کند و فضایی برای آغاز دور جدیدی از مذاکرات در آینده فراهم شود. به باور این تحلیلگر مسائل جهان عرب، اما شکست ابتکارات فعلی می‌تواند به ظهور بازیگران جدیدی در عرصه دیپلماسی و میانجیگری میان ایران و امریکا منتهی شود یا اینکه بازیگران فعلی با دستورکار جدید و متفاوت دوباره برای میانجیگری تلاش کنند.
2727

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید