امروز: شنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: السبت 29 جماد أول 1446 | 2024-11-30
کد خبر: 450132 |
تاریخ انتشار : 19 آذر 1400 - 8:34 | ارسال توسط :
0
3
ارسال به دوستان
پ

شیفت‌های کاری طولانی، کار سخت، فشرده و پر استرس با لباس‌هایی که حتی حرکت کردن با آنها سخت است، قراردادهای استخدامی که هر سال نگران تمدید آن هستند، ‌ حقوق‌هایی که متناسب با زحمت و سختی کارشان نیست و… همگی یادآور شغلی است که در روزهای سخت و نفس‌گیر کرونا با اینکه خودشان حال خوشی […]

شیفت‌های کاری طولانی، کار سخت، فشرده و پر استرس با لباس‌هایی که حتی حرکت کردن با آنها سخت است، قراردادهای استخدامی که هر سال نگران تمدید آن هستند، ‌ حقوق‌هایی که متناسب با زحمت و سختی کارشان نیست و… همگی یادآور شغلی است که در روزهای سخت و نفس‌گیر کرونا با اینکه خودشان حال خوشی نداشتند اما بر بالین بیماران ماندند و بار دیگر صحنه‌های ایثار و فداکاری را در مراکز درمانی رقم زدند؛ پرستارانی که همچنان بار مهمان ناخوانده‌ای که از اسفند ۹۸ به ایران آمده را بر دوش می‌کشند…

به گزارش صلح خبر، درست از ۶۶۲ روز قبل بود که زندگی‌ها رنگ و بوی دیگری گرفت؛ رنگی به سیاهی روزهای تاریک کرونا؛ چه عزیزانی که پر کشیدند و امیدهایی که از دلها رخت بربست، از یکدیگر فاصله گرفتیم تا مبادا نزدیکی‌مان به هم دیگر به انتهای جدایی ختم شود و…

در تمام این مدت مهمان ناخوانده‌ای در میان ما جا خوش کرده بود که همه چیز را دستخوش تغییرات بزرگ و سخت کرد. به خود آمدیم و دیدیم غم بر دل‌هایمان نشسته و سایه ترس و مرگ بر سر شهر طنین‌انداز شده بود؛ با این حال اما  استقامت ادامه داشت.

چشم باز کردیم و دیدیم در بحبوحه جنگی تمام عیار با این منحوس نامرئی گرفتار شدیم؛ در این شرایط اما عشق و امید، ریشه در باور زنان و مردانی داشت که در مقابل تندباد غریب کرونا ایستادند و خود سپر بلا شدند تا جان‌ها از گزند این بلای نامرئی دور بمانند.

نهال امید ما این روزها ریشه در خون و باور زنان و مردانی دارد که از ۶۶۲ روز قبل تاکنون هنوز زندگی به کام‌شان شیرین نشده است. سخت است شاهد جان دادن کسانی باشی که می‌دانی عزیز جان خانواده‌ای هستند و مجبور باشی پیام رسان خبر پرکشیدن‌شان باشی، سخت است در روزهای نخست بدون تجهیزات مقابل دشمنی سینه سپر کنی که نمی‌دانی از کجا به تو حمله خواهد کرد، سخت است روزها یا حتی ماه‌ها خانواده‌ات را نبینی که مبادا عاملی برای گرفتای‌شان شوی، سخت است هوا باشد و زیر لایه‌ها ماسک، نفس کم بیاوری…

در شرایطی که با گسترده شدن واکسیناسیون کرونا اندک اندک به سمت زندگی عادی بازمی‌گردیم، اما هنوز هم هستند کسانی که مثل روزهای نخست هجوم این دشمن، در سنگر مقاومت ایستاده‌اند. کسانی که با هر تغییر رفتار ویروس و عدم رعایت ما، دل نگران می‌شوند که مبادا شاهد تکرار روزهای سختی باشند که صدها نفر جان می‌باختند و کاری از دست‌شان برنمی‌آمد؛ روزهایی که همکارانشان هم پا در مسیری بی بازگشت گذاشتند و آسمانی شدند.

پرستاران این روزها بیش از ۲۲ ماه است که در لباس‌هایی سخت و سنگین یاری رسانِ بیمارانی هستند که نفس‌هایشان به شماره افتاده است و همچنان هم نگرانند تا مبادا برخی سهل‌انگاری‌ها و عادی‌انگاری‌ها و البته سویه جدید بیماری، منجر به موج‌آفرینی مجدد و تکرار خاطرات روزهای سخت و طاقت‌فرسا شود؛ آنهم در شرایطی که جسم و روح‌شان خسته است و شاید دیگر تاب و تحمل روزهای ابتدایی را نداشته باشند.

به مناسبت روز پرستار هم صحبت پرستار جوانی شدیم تا از آنچه در این مدت بر او و همکارانش گذشت برایمان بگوید.

رضا محمدی _ سرپرستار ICU کووید۱۹ بیمارستان مدائن در گفت‌وگو با صلح خبر، به یادآوری روزهای نخست ورود کرونا به کشور می‌پردازد و می‌گوید: من از روزهای اول کرونا در ICU کرونای بیمارستان مدائن در سمت سرپرستار مشغول فعالیت هستم. روزهایی که به شدت سخت بر ما گذشت، در شریطی که حتی وسایل حفاظت فردی معمولی هم نداشتیم یا شیلد و ماسک به سختی گیر می‌آمد به بیماران خدمت ارائه می‌کردیم. در روزهای نخست همه غافلگیر شده بودند و آموزش اولیه به پرسنل صورت نگرفته بود و باید خودمان در چنین شرایطی جا می‌افتادیم. آن روزها اطلاعات ما و همه مردم از بیماری بسیار کم بود. نمی‌دانستیم اگر به خانه بیاییم خانواده‌هایمان در خطر هستند یا خیر؟ و هرکدام از ما شاید حدود ۱۴ تا ۲۰ روز  را در بیمارستان ماندیم تا شرایط به شکل نسبی روشن‌تر شود.

ماراتن ۲۲ ماهه پرستاران در روزهای سختِ کرونا

او با یادآوری اینکه در روزهای نخست چشم انداز روشنی از کنترل بیماری، درمان و واکسیناسیون آن مقابل ما نبود، ادامه می‌دهد: آن روزها تنها بر نگرانی ما افزوده می‌شد و این درحالی بود که در مقابل چشمان ما همکاران دیگرمان به کرونا مبتلا می‌شدند، دچار از کار افتادگی می‌شدند و یا جان خود را از دست می‌دادند. به هر ترتیب از این شرایط سخت گذر کردیم و کم کم علم نسبت به کووید۱۹ افزایش یافت، نوع مراقبت و درمان را به خوبی اجرایی کردیم، تجهیزات فردی در اختیارمان قرار گرفت و روزنه‌های امیدی از ساخت واکسن پدیدار شد.

او که خودش نیز در طول این مدت دو بار به کرونا مبتلا شده است، مجددا به سختی روزهای بی اطلاعی از بیماری اشاره می‌کند و می‌افزاید: کرونا با تمام سختی‌های خود اندک خاطرات خوب هم برایم به جا گذاشت. بخش ICU کووید۱۹ معمولا بیماران بدحال بستری می‌شوند و در این بخش فوت بیماران در سنین مختلف را زیاد می‌بینیم. اما خاطره خوبی دارم که مربوط به یک آقای ۷۰ ساله با درگیری ریه است که در ICU با حال عمومی تاحدودی مساعد بستری بود.

او ادامه می‌دهد: روزی این بیمار با کمک بهیار درحال خوردن غذا بود که سرفه‌هایش آغاز شد و تا به بالین او برسیم دیدم ایست تنفسی نزدیک است. سعی کردم تا زمانی که تیم احیا برسد، لوله تنفس مصنوعی را برای بیمار بگذارم و او را به دستگاه تنفس مصنوعی وصل کنم. پس از ۴۸ ساعت بیمار به هوش آمده و کم کم توانستیم دستگاه را از او جدا کنیم. این موضوع که توانستم به تنهایی به داد یک مریض با شرایطی که شرح دادم، برسم واقعا باعث خوشحالی و انرژی مثبت من شد. معمولا کسانی که به چنین شرایطی می‌رسند مانند این است که بر لبه تیغ باشند، همه چیز نسبی می‌شود و بسته به سیستم ایمنی و بافت‌های بدن‌شان اگر مشکل داخلی نداشته باشند، امیدواری بیشتر می‌شود. نمی‌توان گفت هر کس زیر دستگاه تنفس مصنوعی برود قطعا فوت می‌کند، اما شرایط امیدبخشی بسته به شرایط خود بیمار متفاوت است.

محمدی با اشاره به حدود ۱۲ سال سابقه پرستاری‌اش در پاسخ به سوالم که آیا در ایام کرونا هیچ وقت به ذهنش رسید که شغل پرستاری را رها کند یا خیر؟، با صراحت می‌گوید: به هیچ عنوان فکر رها کردن شغلم از ذهنم گذر نکرد. من از ابتدا به نیت قبولی در رشته پرستاری کنکور دادم تا قبول شوم و تحصیل کنم درحالیکه برخی به دلایلی مانند به حد نصاب نرسیدن رتبه کنکور این رشته را انتخاب می‌کنند. پس واضح است که از ابتدا با آگاهی و علاقه قلبی حرفه پرستاری را انتخاب کردم و از شغلم لذت می‌برم. کارم بخشی از زندگی من است حتی با اینکه کرونا شرایط بسیار سختی را برای من و همه همکارانم رقم زد، اما از علاقه من به شغلم کم نشد.

او با اشاره به مشکلات فعلی خود و سایر همکاران پرستارش، می‌گوید: قول افزایش حقوق تا ۱۰۰ درصد در حالی به ما داده شده که افزایش حقوق ما حدود ۲۰ تا نهایتا ۴۰ درصد بود. قانون تعرفه گذاری سالیان سال است که تصویب شده است و اجرایی نمی‌شود؛ در حالی که اجرایی شدن قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری به ایجاد انگیزه کار کردن و افزایش حقوق پرستاران کمک می‌کند و می‌تواند از مهاجرت پرستاران بکاهد و همچنین از تفاوت فاحش حقوق پرستاران با سایر گروه‌های پزشکی جلوگیری می‌کند.

محمدی با یادآوری شرایط سخت شغل پرستای، ادامه می‌دهد: از طرفی موضوع بازنشستگی پیش از موعد چندین سال اجرایی شد اما چندین سال جلوی آن را گرفتند و گفتند به دلیل کمبود نیرو و مهاجرت‌ها نمی‌توان بازنشستگی پیش از موعد داشت. عدم تبدیل وضعیت پرستاران مشکل دیگری است و باید به دنبال این باشیم که تبدیل وضعیت طرحی به قرارداری، رسمی و پیمانی صورت گیرد ولی هیچ همکاری صورت نمی‌گیرد.

او درخصوص پرداخت حقوق، می‌گوید: فکر می‌کنم همه چیز به روز است ولی به روز بودن به این قیمت اتفاق افتاد که از ابتدا و انتهای خیلی چیزها زده شد تا مدت زمان معوقات کاسته شود و به روز شود. اصلا پرداختی تحت عنوان پاداش کرونا به پرستاران پرداخت نشده است و تنها میزان ساعات محدودی حق کرونا تعلق گرفت. به عنوان مثال به ما ماهانه ۳۰ ساعت حق کرونا می‌دادند که شاید یک میلیون تومان هم نمی‌شود. از طرفی متاسفانه علی‌رغم اینکه مقرر شده بود نظام پرداخت حقوق تغییر کند اما در خیلی مراکز تغییر نکرده است.

او مشکل امنیت شغلی را عامل دیگر نگرانی پرستاران می‌داند و می‌گوید: پرستاری که سالانه به صورت قراردادی استخدام می‌شود طبیعتا امنیت شغلی ندارد؛ چون هر سال این ترس را دارد که عذر او را بخواهند و شغلش را از دست بدهد. از ابتدای کرونا فقط قول‌هایی برای تبدیل وضعیت شنیدیم اما عملی نشده است؛ امیدواریم بتوانیم با رسمی شدن، امنیت شغلی برای خود ایجاد کنیم.

وی با اشاره به اینکه با شروع واکسیناسیون کرونا افت چشمگیر موارد کرونا را شاهد بودیم، ادامه می‌دهد: خوشبختانه تا پیش از آغاز واکسیناسیون هم مردم به خوبی پروتکل‌ها را رعایت می‌کردند اما اکنون با واکسیناسیون می‌بینیم که اکثر مردم ماسک نزدند و این درحالی است که واکسن ایمنی نسبی می‌دهد و ۱۰۰ درصد ایمنی ایجاد نمی‌کند و باید برخی محدودیت‌ها برقرار باشد.

او می‌گوید: شخصا با بازگشایی مدارس بویژه برای افراد زیر ۱۲ سال مخالف هستم چون ممکن است عوارض جدی برای این گروه سنی داشته باشد. در اروپا حدود شش ماه قبل شرایط خیلی خوبی داشتند و بازگشایی‌ها انجام شد و همه چیز به خوبی پیش رفت تا اینکه اکنون شاهد یک پیک عظیم از کرونا در این کشورها هستیم. ممکن است با کاهش تاثیر واکسن و کاهش میزان رعایت‌ها مجددا بعد از عید نوروز ما هم چنین اتفاق مشابهی با اروپا را تجربه کنیم. به همین دلیل باید فکر آن شرایط را هم داشته باشیم.

محمدی، حداقلی‌ترین کاری که مردم می‌توانند برای کنترل شرایط انجام دهند را پوشش ماسک می‌داند و تاکید می‌کند: متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که واکسن نزدند و پس از ابتلا به کرونا کارشان به بخش‌های مراقبت ویژه می‌رسد. بین ۵ تا ۱۰ درصد کسانی که واکسن نزدند، هنوز به این شکل سخت مبتلا می‌شوند. کسی که واکسن بزند و به بیماری مبتلا شود، علائم خیلی خفیفی خواهد داشت و احتمال زنده ماندنش بسیار بالا است؛ اما کسی که واکسن نزده است طبیعتا درگیری ریه بالا و… را تجربه می‌کند. وقتی پای صحبت این افرادی که واکسن نزده‌اند و کارشان به ICU می‌رسد، می‌نشینیم همگی می‌گویند اعتقادی به واکسن نداریم و از عدم تزریق واکسن هم پشیمان نیستند.

ماراتن ۲۲ ماهه پرستاران در روزهای سختِ کرونا

او با اشاره به خاطرات تلخ و بیشمار ایام کرونا از جانباختن بیماران، می‌گوید: به واسطه مسئولیتم مجبور بودم خبر فوت بیماران به خانواده‌هایشان را بدهم که کاری به شدت سخت بود. اینکه با خانواده‌ای تماس بگیری و بگویی پدر، مادر یا فرزندتان فوت شده است اصلا کار راحتی نیست. یکی از دفعاتی که مجبور بودم حامل این خبر ناگوار باشم را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم. آقایی حدودا ۴۵ ساله در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بودند که همه کارهای این بیمار را پسر ۱۷ ساله‌اش انجام می‌داد و ما شاهد نگرانی‌ها و زحمات این فرزند برای پدرش بودیم. در برهه‌ای از بیماری خدا را شکر کم کم شرایط بیمار رو به بهبودی رفت و حتی توانست راه برود اما از بد روزگار و به علت عوارض کرونا این بیمار دچار تشنج شده و به دنبال آن دچار خونریزی مغزی و در نهایت مرگ مغزی شد. زمانی که قرار بود این خبر را به فرزند او بدهم واقعا شرایط روحی خوبی نداشتم، اما راهی هم جز اعلام این خبر نداشتیم. هنوز هم با یادآوری این اتفاق تلخ آزرده خاطر می‌شوم.

او ادامه داد: طبیعتا در این مدت کرونا کادر درمان و پرستاران بویژه افراد مرتبط با بخش‌های کرونایی از نظر روحی و روانی تحت تاثیر صحنه‌های غم انگیز مرگ و جان دادن افراد بودند و این مرگ و میرها در فضای بسته بیمارستان بر روحیه ما اثر گذاشته است. خیلی از دوستانم که پس از حدود دو سال من را می‌بینند از من می‌پرسند چرا انقدر اخلاقت عوض شده؟ چرا پرخاشگر شدی؟

محمدی در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: اینها طبیعی است چون نمی‌دانند ما چه سختی‌هایی کشیدیم که بعد از دو سال دارد عیان می‌شود. درخواست داریم در برخی موارد برای پرستاران و خانواده‌هایشان که آنها هم در معرض خطر ابتلا قرار داشتند تسهیلات قائل شوند، امکانات سفرهای زیارتی و سیاحتی و استراحت کردن برای پرستاران نکته بسیار مهمی است. از طرفی خیلی از همکاران ما به روانشناس نیاز دارند که هر بیمارستان باید این امکان را برای پرستاران خود فراهم کند.

انتهای پیام

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید