صلح خبر/اصفهان همزمان با رستاخیز پاییز، فصلی نو در قرنی نو آغاز شده است و فرزندان ایران زمین بعد از دو سال شرایط هراس از کرونا به کلاس درس برگشتهاند با این تفاوت که این نسل را زبانی نو میطلبد. نسلی که دوسال فضای مجازی را تجربه کرده است به این باور رسیده که مسیر […]
صلح خبر/اصفهان همزمان با رستاخیز پاییز، فصلی نو در قرنی نو آغاز شده است و فرزندان ایران زمین بعد از دو سال شرایط هراس از کرونا به کلاس درس برگشتهاند با این تفاوت که این نسل را زبانی نو میطلبد.
نسلی که دوسال فضای مجازی را تجربه کرده است به این باور رسیده که مسیر زندگی، یک طرفه نیست، نگاهها میتواند متفاوت باشد، گفتهها میتواند متفاوت باشد و رفتارها نیز میتواند به گونهای دیگر باشد، اما قابل احترام باشد، پس باید شنید و بهترین آنها را انتخاب کرد و این بشارتی است از جانب خداوند جان و جهان که «فَبَشِّر عِبادَی اَلذینَ یَستَمعون القَول وَ یتَبعونَ الاَحسنه» را فرموده است.
نسل نو در دو سال گذشته به این باور رسیده که حقوق خود را از خانواده و جامعه نیز باید مطالبه کند و بعد از این خانوادهها نمیتوانند تمام مسئولیت پرورش فرزندان خود را به مدرسه واگذار کنند. دانش آموزان امروز به این باور رسیدهاند که اگر آموزش به عهده مدرسه است، ایجاد امنیت و فضای آرام و با نشاط برای زیستن او، مسئولیت جامعه است. دانش آموزان انتظار دارند خانواده هم برای آموزش و پرورش آن نقش داشته باشد و فضای فیزیکی و الزامات مادی، فقط بخشی از مسئولیت خانواده است.
در قرن نو، خانوادهها باید باور کنند که همپای فرزندان خود حرکت کنند و در گستره آموزش و پرورش او را تنها رها نکنند. خانوادهها باید فضای شاد و پرانرژی در خانه و جامعه ایجاد کنند تا بچهها با روحیهای شاد و امیدوار به آموزش و یادگیری بپردازند. خانوادهها باید بپذیرند که بیتوجهی به خواست کودکان و نوجوانان، ظلمی است که آنها نمیپذیرند و این کوتاهی نسل بزرگسال را از جای دیگری مطالبه میکند. جامعه و خانواده باید صدای کودکان و نوجوانان را بشنود و به خواستههای به حق آنها توجه و به آن عمل کنند تا نسل آینده ساز به آینده روشنِ خود امیدوار باشد.
سال جدید تحصیلی برای آموزش و پرورش فرزندان ایران زمین آغاز شد، اما نمیتوان خانه و جامعه را از مدرسه جدا کرد. اولیا خانه و برنامه ریزان جامعه باید به یاری دانشآموزانی بیایند که فقط بخشی از روزگار خود را در مدرسه سپری میکند. مدرسه آغاز راه نیست، بلکه میانه راهی است که خانه و جامعه باید این مسیر را امن و روشن نگه دارد تا نظام آموزشی بتواند به اهداف خود برسد و دانش آموزان ما روح ایمان، ادب، علم و اخلاق را در خود تقویت کنند و آماده خدمت به میهن و ملتی باشند که در طول تاریخ افتخار آفریدهاند و همچنان این افتخار آفرینی و آینده بهتر این کشور را تضمین کنند.
به اعتقاد کارشناسان علوم تربیتی، بیش از ۸۰ درصد از ظرفیتهای دوران کودکی قبل از مدرسه قابل آموزش و شکلگیری است و فقط ۲۰ درصد از آن در مدرسه شکل میگیرد در حالی که جامعه و خانواده برای این دوره، هیچ برنامهای نداشته و این ظرفیت به طور تصادفی در سایه ارتباطهای مختلف کودک با محیط شکل میگیرد، بنابراین اگر خواهان توسعه هستیم باید برای تقویت مهد کودک، پیش دبستانی و مدرسه برنامهریزی و افقگشایی کنیم.
روانشناسان تأکید دارند که بذر توسعه یافتگی تا ۱۰ سالگی در درون شخص جوانه میزند، اما خانواده تا قبل از هفت سالگی با نگاهی به رشد جسمی کودک برای تغذیه او تلاش میکند که در سال هفت سالگی به مدرسه برود و در آنجا پرورش پیدا کند در حالی که کشورهای توسعه یافته برای این دوره زمانی کودکان خود برنامهریزی میکنند تا شخصیت او را شکل دهند.
آغاز قرن نو، فرصتی است تا خانه و جامعه مهارتهای زندگی و ارتباطهای سازنده را به کودکان آموزش دهند؛ پیش از آنکه در نظام آموزشی حافظه او را پرورش دهند. خانه و جامعه باید برای نسل نو به گونهای برنامهریزی کند که تفکر نقاد و اندیشه خلاق او رشد پیدا کند تا نظام آموزشی او را به تکلیفمحوری و وظیفهمداری وادار نکند. اگر کودکان ما قبل از مدرسه در خانه و مهد کودک و کودکستان، کار تیمی را یاد بگیرند و به فرآیندها توجه و زندگی در کنار هم و در یک سیستم را تمرین کنند، جامعهای خلق خواهد شد که فردمحور، نتیجهمحور و آموزشمحور نخواهد بود. اگر جامعه ما برای توسعه افق گشایی کند باید برای کودکان قبل از ۱۰ سالگی برنامهریزی و سرمایهگذاری کند.
مدرسههای ما در طلیعه قرن تازه خورشیدی، بعد از یک دوره اضطرار و اضطراب بازگشایی شده است، بنابراین باید متفاوت از گذشته شروع کنیم و برای اینکه متفاوت از نسلهای گذشته باشیم باید این واقعیت را بپذیریم که مسیر توسعه جامعه را از راهروی کودکستان و مدرسه و مهدکودک هموار کنیم تا آنها مهارتهای باهم زیستن و برای هم زیستن را یاد بگیرند.
اگر مسئولان و سیاستگذاران مسیر توسعه را از مهد کودک کودکستان و مدرسه آغاز کنند، نسلی تربیت خواهد شد که منابع انسانی و مهارتهای زیستن را توسعه میدهند.
کودکان ما، پیش از آموزشهای مدرسه از گفتار و کردار خانواده خود الگو میگیرند و سعی میکنند خود را همانند آنها نشان دهند. کودکی که در خانه، گفتوگو کردن، هنر گوش دادن، خِردورزی، تقسیم کار، تحمل، مدارا، شکیبایی، خویشتن داری، مدیریت زمان، کنترل خشم، اعتماد به نفس و عزت نفس را تمرین میکند و با خود در صلح خواهد بود و در بزرگسالی خود نیز در هرکجا باشد اینگونه رفتار خواهد کرد و جامعه با اینگونه شهروندان یک جامعه توسعه یافته است.
یادداشت از جلال جلیلی خبرنگار صلح خبر
انتهای پیام