امروز: چهارشنبه, ۷ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأربعاء 26 جماد أول 1446 | 2024-11-27
کد خبر: 477538 |
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1401 - 2:32 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

رضا اسماعیلی که غفلت از «مخاطب جهانی» در شعر عاشورایی را جفایی بزرگ به واقعۀ عاشورا می‌داند، از شاعرانی می‌گوید که بیشتر به دنبال تحریک احساسات و گرفتن اشک از جمعیت هستند. رضا اسماعیلی که غفلت از «مخاطب جهانی» در شعر عاشورایی را جفایی بزرگ به واقعۀ عاشورا می‌داند، از شاعرانی می‌گوید که بیشتر به […]

رضا اسماعیلی که غفلت از «مخاطب جهانی» در شعر عاشورایی را جفایی بزرگ به واقعۀ عاشورا می‌داند، از شاعرانی می‌گوید که بیشتر به دنبال تحریک احساسات و گرفتن اشک از جمعیت هستند.

رضا اسماعیلی که غفلت از «مخاطب جهانی» در شعر عاشورایی را جفایی بزرگ به واقعۀ عاشورا می‌داند، از شاعرانی می‌گوید که بیشتر به دنبال تحریک احساسات و گرفتن اشک از جمعیت هستند.
این شاعر در یادداشتی که با عنوان «شعر عاشورایی و مخاطب جهانی» در اختیار صلح خبر قرار داده، به این موضوع پرداخته و نوشته است: «پیش از این در یادداشتی با عنوان «از شعر عاشورا تا شعر عاشورایی» با اشاره به شعر معروف «سیف فرغانی» از شاعران قرن هفتم و هشتم هجری با مطلع «ای قوم درین عزا بگریید/ بر کشته کربلا بگریید» به عنوان مصداقی برای «شعر عاشورا»، در تبیین وجوه تمایز«شعر عاشورا» و «شعر عاشورایی»  گفته بودم:
«شعر عاشورایی» بر خلاف «شعر عاشورا» که صرفا لهجه‌ای «سوگ محور» و شاکله‌ای «مرثیه بنیاد» دارد، و به کربلا و قیام حسینی تنها به چشم یک حادثه فجیع و دلخراش که تنها باید بر کشتگان آن گریست و سوگواری کرد نگاه می‌کند، شعری «موضع مند»، «مستند»، «معرفت محور»، «تبیینی، تحلیلی»، و مبتنی بر آموزه‌های اصیل دینی، معارف توحیدی و فرهنگ عاشورایی است. آمیزه‌ای از «سوگ» و «حماسه» و «عرفان» که به مخاطب خود «بصیرت» می‌دهد و جان و جهانش را با فرهنگ و حقیقت عاشورا پیوند می‌زند. در «شعر عاشورایی»، شاعر به کربلا و قیام حسینی  به چشم یک «واقعه» حماسی، عبرت‌آموز و بصیرت‌افزا که مقدمۀ قیامت و رستاخیز است نگاه می‌کند. واقعۀ سترگ و شگفتی که پیش و بیش از گریستن، باید بر آن «نگریست»، از آن عبرت گرفت و از درک و دریافت و بازخوانی پیام‌های انسان‌ساز آن بصیرت پیدا کرد.
اکنون نیز با تاکید مجدد بر این دقیقه، باید به نکته مهم دیگری اشاره کنم که در شعر عاشورایی و به طور کلی در شعر دینی و آیینی ما مورد غفلت قرار گرفته است. 
نکته مغفول‌مانده و فراموش‌شده در حوزۀ شعر عاشورایی روزگار ما، بی‌مهری و بی‌اعتنایی به «مخاطب جهانی» است. شعر عاشورایی در روز و روزگار ما، متاعی است که که صرفاً برای مصرف داخلی تولید می‌شود و خروجی مناسبی ندارد. درست مثل جزیره‌ای که امکانات محدود آن فقط نیازهای ساکنان جزیره را تامین می‌کند و کانال‌های ارتباطی آن با جهان – حتی جهان اسلام – قطع است.  
بی هیچ‌گونه اغراقی، دایرۀ مخاطبان شعر عاشورا، به مسلمانان – و متاسفانه در مواردی فقط به اهل تشیع – محدود می‌شود. به این معنا که خوانش این شعر حتی برای اهل تسنن نیز جاذبه‌ای ندارد! 
علت این امر محدود بودن افق دید و خلاصه کردن دایرۀ مخاطبان «شعر عاشورا» به اهل تشیع است. در این شعر، شاعر فقط با هم‌مذهبان و هم‌مسلکان خویش به گفتمان می‌پردازد، و با این فرض که همه مخاطبانش خودی‌اند، ضرورتی به توضیح واضحات –  معرفی اباعبدالله (ع) و تبیین فلسفه و اهداف متعالی قیام عاشورا – نمی‌بیند. به این معنا که شاعر به مجالس عزاداری امام حسین (ع) تنها به چشم یک دورهمی مذهبی برای کسب ثواب و گرفتن برات شفاعت نگاه می کند، از همین رو بزرگ ترین رسالت خود را در سرودن شعر عاشورایی، تحریک احساسات مخاطب می داند.
از همین رو، به جای پرداختن به اصل مسئله (تبیین شخصیت امام و اهداف قیام)، با استناد به روایات و احادیث سوگ‌محور، بیشتر به دنبال تحریک احساسات و گرفتن اشک از جمعیت است. و این امر کاملا بدیهی است. چنان که هیچ مداحی نیز برای شرکت‌کنندگان در مجلس ترحیم، به بیان بیوگرافی متوفا نمی‌پردازد. چون بر این دقیقه واقف است که همه شرکت‌کنندگان در مجلس، در شمار خویشاوندان نسبی و سببی متوفا هستند.
در شعر عاشورا نیز پاسخ به این سوال که «امام عاشورا که بود و برای چه قیام کرد؟» برای کسانی که هم‌قبله و هم‌قبیله‌اند، چندان ضرورتی ندارد. از همین رو شاعر عاشورا، فقط و فقط در مسیر «گریستن» بر این مصیبت گام برمی‌دارد، و تلاشی برای گشودن چشم مخاطب خویش برای «نگریستن» به وجوه معنوی، حماسی و عرفانی این حماسه نمی‌کند.
در شعر عاشورایی اصیل اما، شاعر افق دید خود را گسترش می‌دهد و بنا را بر این می‌گذارد که برای مخاطبی سخن می‌گوید که هیچ شناختی از امام عاشورا و قیام کربلا ندارد. استاد سیدمهدی شجاعی نیز در کتاب ارزشمند «خون خدا» در این مسیر خجسته گام برداشته است. 
شجاعی در کتاب «خون خدا» که تفسیر و ترجمۀ هنرمندانۀ «زیارت عاشورا»ست، با فرض این‌که کتاب خود را برای مخاطبانی می‌نویسد که ممکن است تاکنون حتی نام مبارک امام حسین را نشنیده باشند، به روایت پرده‌به‌پرده این مینیاتور با شکوه الهی و بازخوانی آن‌چه در عاشورا بر امام و یاران وفادارش گذشته است، می‌پردازد. او در فرازی از مقدمه‌ای که بر این کتاب نگاشته است، چنین می‌گوید:
«مخاطب این یادداشت شمایید که از حسین و عاشورا و کربلا هیچ نمی‌دانید…
شما که از سوگواری و عزاداری هرساله جماعتی از مردم جهان به حق تعجّب می‌کنید.
شما که از زیارت دسته‌جمعی یا راهپیمایی هماهنگ چند میلیون نفر در یک تاریخ (اربعین) و در یک مسیر و یک جهت، دچار سوال و ابهام و استفهام و اعجاب و شگفتی می‌شوید؛ سوال و اعجابی که کاملاً به‌جا و درست است.
آن کسی که رفته و رفتنش جهانی را به سوگ نشانده، که بوده و چه محبوبیت عمیق و گسترده و بی‌نظیری در میان مردم مختلف با فرهنگ‌ها و ملیّت‌های متفاوت داشته که تعزیتی این‌چنین را به یادگار گذاشته؟
این سوالی به‌جا و طبیعی و پرسیدنی است…»
و این کاری بدیع و ضرورتی مغفول‌مانده در حوزه شعر عاشوراست که برای پایان دادن به انزوای شعر و شاعران عاشورایی و جذب مخاطبان جهانی به آن نیاز داریم. این‌که بگوییم: «امام حسین که بود؟ چه کرد؟ چرا در کربلا تنها ماند؟ و چگونه به شهادت رسید؟» کار بزرگ و هوشمندانه‌ای که قاآنی در قرن سیزدهم (1223-1270 ق) با سرودن عاشورایی سرودۀ زیر کرد: 
بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیانامش که بد؟ حسین! ز نژاد که‌؟ از علیمامش که بود؟ ‌فاطمه‌ جدش که‌؟ ‌مصطفی!چون شد؟ شهید شد! به کجا؟ ‌دشت ماریهکی‌؟ عاشر محرم، پنهان‌؟ نه برملاشب کشته شد؟ ‌نه ‌روز چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهرشد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفاسیراب کشته شد؟ ‌نه! کس آبش ‌نداد؟ داد!که؟ شمر، از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنامظلوم شد شهید؟ بلی جرم داشت؟‌ نهکارش چه بد؟ هدایت‌، یارش‌ که بد؟ خدااین ظلم را که کرد؟ یزید! این یزید کیست‌؟زاولاد هند ، از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا!خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌اینزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغاابن زیاد زادهٔ مرجانه بُد؟ نعم!از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لااین نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟نه او روانه کرد سپه سوی کربلا
میر سپه که بد؟عمرسعد! او بریدحلق عزیز فاطمه؟ نه شمر بی‌حیاخنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟کرد. از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضابهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیعشرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا!کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تندیگر که؟ نه برادر، دیگر که؟ اقربادیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت. آن که بود؟سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلاماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفتبا عز و احتشام‌؟ نه ! با ذلت و عناتنها؟ نه ! با زنان حرم؛ نامشان چه بود؟زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوابر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذاربر سر عمامه داشت‌؟ بلی !چوب اشقیابیمار بد؟ بلی چه دوا داشت‌؟ اشک چشمبعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذاکس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدردیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدااز زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیزطوق ستم به گردن و خلخال غم به پاگبر این ستم کند؟ نه! یهود و مجوس؟ نه!هندو؟ نه! بت‌پرست؟ نه! فریاد ازین جفا
«قاآنی» است قایل این شعرها بلیخواهد چه؟ رحمت! ‌ازکه‌؟ ز حق! کی؟ صف جزا
 آری، شاعر در شعر اصیل عاشورایی دایرۀ مخاطبان خویش را گسترش می‌دهد و با این فرض که مخاطبان او در شمار هم‌مذهبان و هم‌دینان او نیستند، پیش و بیش از هر چیزی، به معرفی ممدوح خویش می‌پردازد. این‌که امام حسین که بود؟ چه اهدافی داشت؟ و چه کرد؟ چون او نمی‌خواهد تنها برای هم‌مسلکان خویش سخن بگوید. در شعر عاشورایی، شاعر به مخاطب جهانی می‌اندیشد و وظیفۀ خود می‌داند که در شعرش پیش و بیش از صورت، به سیره و سنت امام عاشورا بپردازد. به ارزش‌های متعالی قیام حسینی که قابلیت جهانی شدن دارند. ارزش‌هایی چون: حق‌خواهی، آزادگی، ظلم‌ستیزی، عدالت و صلح. این ارزش‌ها برای هر مخاطبی – با هر دین و مسلکی – قابل ستایش‌اند. از همین رو هر انسانی در هر گوشۀ این کره خاکی که باشد با شعر عاشورایی می‌تواند هم‌ذات پنداری کند.
این نکته‌ای است که در شعر عاشورایی روز و روزگار ما مورد غفلت قرار گرفته است: «مخاطب جهانی». این غفلت بزرگ ریشه در این ذهنیت غلط دارد که عاشورا فقط «ذکر مصیبت» است و بس! حال آن‌که خلاصه کردن عاشورا در «مصیبت» و غفلت از جان و جهان معنوی و حماسی آن، جفایی بزرگ به این واقعۀ بی‌بدیل است. 
جان کلام آن‌که رسالت شاعر عاشورایی شناخت عمیق عاشورا و معرفی شایستۀ این قیام حسینی با همه ابعادش به جهان امروز است. شعر عاشورایی یک تریبون جهانی برای معرفی حقیقت و سیرت اسلام ناب محمدی به جهان تشنه حقیقت است. 
آری، در شعر عاشورایی به جای مونولوگ و تک‌گویی، باید به دنبال دیالوگ و برقراری مکالمه و مفاهمه با مخاطب جهانی باشیم. چراکه ارزش‌های عاشورا، ارزش‌های فرازمانی و جهانی است.»
انتهای پیام

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید