فرهنگ > رسانه – محمد علی نادعلی زاده * به بهانه تقارن شانزدهمین سالروز تاسیس ایسنا با دهمین سالگرد عروج همکاران عکاس و خبرنگارمان، شهیدان حسن قریب و اسماعبل عمرانی 1 – روزنامه انگلیسی گاردین در سال 1821 در منچستر بنیان گذاری شد. در دسامبر گذشته آلن راسبریجر – سردبیر روزنامه اعلام کرد که پس از بیست […]
فرهنگ > رسانه – محمد علی نادعلی زاده *
به بهانه تقارن شانزدهمین سالروز تاسیس ایسنا با دهمین سالگرد عروج همکاران عکاس و خبرنگارمان، شهیدان حسن قریب و اسماعبل عمرانی
1 – روزنامه انگلیسی گاردین در سال 1821 در منچستر بنیان گذاری شد. در دسامبر گذشته آلن راسبریجر – سردبیر روزنامه اعلام کرد که پس از بیست سال قصد دارد از مقام خود کناره گیری کند.
در بیستم مارس خانم کاترین واینر به عنوان دوازدهمین سردبیر گاردین و البته نخستین سردبیر زن این روزنامه برگزیده شد و قرار است کار خود را در سمت جدید از ابتدای سال جدید میلادی رسما آغاز کند.
لطفا به اعداد و ارقام دقت ویژه بفرمایید. در روزنامه ای با 194 سال قدمت، دوازدهمین سردبیر در حالی آغاز به کار خواهد کرد که سردبیر پیش از او 20 سال در این سمت انجام وظیفه کرده و سپس با تصمیم حرفه ای خود کناره گیری کرده است. نه مقامات بالادست او را برکنار کرده اند و نه خبری از اتهامات عجیب و غریب فرد قبلی به فرد بعدیست و یا برعکس! سردبیر جدید، پس از انتخاب، سمت خود را یک مسئولیت بزرگ خواند و سردبیری که اکنون آخرین روزهای کاریش در این سمت را سپری می کند در بیانیه ای جانشین خود را دارای استعداد، تخیل و انرژی فوق العاده توصیف کرد که جایگاه والاتری به نقش سردبیری خواهد بخشید.
با یک محاسبه ساده می توان دریافت که متوسط عمر سکانداری هدایت گاردین، از ابتدای تاسیس تاکنون 16 سال و دو ماه است.
این عدد به طور تقریبی برابر است با تمام عمر ایسنای عزیز که این روزها شانردهمین سالروز تاسیس مبارکش را به نظاره نشسته ایم در حالیکه شمار تغییر مدیرانش از دستمان در رفته است و شور بختانه تر آن که گویی در مقطعی مقامات بالادستی این مولود نورسیده با مقامات ایرنا مسابقه تعییر مدیران گذاشته بودند و یکی پس از دیگری، مدیر بود که درراس این دو خبرگزاری منصوب و معزول می شد! بگذریم…
شانزدهمین روز از سومین ماه پاییز 1378، هم زمان با روز دانشجو، خبرگزاری دانشجویان ایران کار خود را رسما ، آغاز کرد که به لطف خدا تاکنون ادامه دارد و انشاالله سالهای سال، همچون ماه ها و سالهای نحستین، به کار خود پرتوان و موثر و با شور و شعور برآمده از نگاه و نیروی دانشجویان آگاه این مرز و بوم به فعالیت خود ادامه خواهد داد. 16 سال اگر چه در مقایسه با رسانه های معتبر جهانی، عمر زیادی نیست اما با نیم نگاهی به اطرافمان که گاه طول عمر یک رسانه به سالی هم نمی رسد، جای خوشحالی بسیاری دارد. بنابر این و از این جهت باید ورود ایسنا به هفدهمین سال فعالیتش را به فال نیک گرفت و به همه آنانی که در این سالها ، “ایسنایی” ماندن را سرلوحه کارشان قرار دادند و در ایسنا ماندند و نیز به آنانی که دست تقدیر موجب جدایی شان شد، تبریک گفت. تبریکی که به اعتقاد نگارنده بیش از هر کس شایسته مدیریت جهادی آن دوران جهاد دانشگاهی استاد ارجمند دکتر علی منتظری و بنیان گذار مدبر ایسنا دکتر ابوالفضل فاتح است.
2- نیمه آذر هر سال اگر چه برای اهالی ایسنا یادآور لحظات غرورآفرین آغاز به کار رسمی نخستین خبرگزاری و رویش مبارک پس از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی در این عرصه است اما از سال 1384 به بعد رنگ و بوی دیگری نیز به خود گرفت.
10 سال پیش دو جوان دانشجو با شور و حال وصف ناپذیرشان در حالی که عازم ماموریت پوشش خبری و تصویری یک رزمایش بودند، به همراه جمعی دیگر از عزیزان فعال عرصه رسانه دچار سانحه ای غمبار شدند و برای همیشه بر تارک تاریخ پر فراز و نشیب رسانه ای این مرز و بوم نقش بستند.
حسن قریب و اسماعیل عمرانی دو جوان و دو دانشجو از دو نقطه محروم کشور – نکای مازندران و عنبرآباد جیرفت – ده سال است که عروج کرده و آسمانی شده اند و به شهیدان و شاهدانی پیوسته اند که صداقتمان را در روایت صادقانه اخبار از « ایران به روایت ایران» و «جهان به روایت ایران» نظاره گر باشند.
حضور این دو عزیز از نقاط محروم در عرصه اطلاع رسانی کشور و نثار جانشان در این راه، اتمام حجتی است بر همه ما و همکارانمان در تمام رسانه ها و خصوصا ایسنا که رسالتمان را چون قریب برآمده از سرسبزی و طراوت شمال با شادابی و امید، تداوم بخشیم و در روایتمان چون عمرانی برآمده از کویر، مقا.وم و سرسخت و صادق باشیم در ترسیم دردهای همه درد کشیدگان تاریخ و مردم نجیبمان و درمانهایی که سزاوارشان است.
اگر چه غم از دست دادن این دو عزیز یک دهه است که بر دل و جانمان نشسته اما باید از یک سو به خانواده هایی که چنین فرزندانی را با سختی در دامان پرورانده و خالصانه به اسلام و انقلاب تقدیم کردند و ارسوی دیگر به خانواده رسانه به واسطه داشتن چنین الگوهای روشنی تبریک گفت.
روح شهیدان عرصه رسانه شاد و راهشان پر رهرو باد.
3-نمایشگاه مطبوعات که همین چندی پیش برگزارشد، فرصتی بود برای گفت و گو با تنی چند از مدیران و دست اندرکاران حوزه اطلاع رسانی در این خصوص که چرا در حالی که به لطف حضرت حق و با خون دلهای امام عظیم الشان و رهبر فرزانه انقلاب و خونهای جوانان این دیار از دوران انقلاب شکوهمند اسلامی و دفاع مقدس گرفته تا حال و شهدای مدافع حرم آل الله – که فعالان عرصه خبر هم از دیرباز تا کنون در آن سهیم بوده اند،-نظام مقدس جمهوری اسلامی جایگاه منحصر به فردی در منطقه و جهان داراست، نطام رسانه ای کشور فاقد روزنامه ها و خبرگزاری های موثر منطقه ای و فرا منطقه ایست تا آن گونه که شایسته و بایسته است با توان و اعتبار و اقتدار بیشتری ترویج کننده اسلام ناب محمدی(ص) و رسوا کننده اسلام آمریکایی و داعشی باشد؟
مگر نه این که به تعبیر آن یگانه دوران « امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) است.» (صحیفه امام – ج 21 – پیام به مناسبت سالگرد کشتارخونین مکه و پذیرش قطعنامه 598)
و مگر نه این که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فرمود:« امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و روز، اسلام مالکیت سرمایه و سرمایه داران برمظلومین و پابرهنه ها و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج می کنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهان خوار می گذارند… آیا این حرکات برای جهان اسلام شرم آور نیست؟ و تماشاچی شدن گناه و جرم نمی باشد؟» ( همان منبع)
آیا امروز مجموعه رسانه های کشور به دلایل متعدد نقشی به عیر از تماشاچی و نظاره گر درخصوص حوادث منطقه و جهان دارند؟
به راستی ریشه های این جاماندگی و ناکارآمدی نظام رسانه ای کشور که بسیاری نه اعتبار داخلی دارند و نه مخاطب خارجی، در کجاست؟!
جوابها البته در بسیاری از موارد روشن است:
– تولی گری دولت در حوزه رسانه و جای خالی نظام صنفی قوی و برآمده از درون اهالی رسانه
– فقدان قانون جامع، مانع و کاملی که هم اختیارات و وظایف و هم مسولیت و پاسخگویی دست اندرکاران رسانه ها را مشخص کرده باشد.
– وجود خط قرمزهای نانوشته و عدم رعایت قوانین فعلی اعم از قانون اساسی و قانون مطبوعات تا جایی که در برخی موارد رسانه ها بدون هیچ ابلاغ مکتوب مراجع قانونی مکلف به عدم درج برخی اخبار شده اند.
– تصمیمات سلیقه ای که موجب بی ثباتی مدیریتی و عدم امکان برنامه ریزی خصوصا در حوزه اقتصاد رسانه و در نتیجه مشکلات مالی و معیشتی روزنامه نگاران و تبعات بعدی می شود.
– فقدان استراتژی و راهبردهای بومی رسانه ای و استراتزیستهای رسانه ای در رسانه ها و پایین بودن سطح کیفی فعالان این حوزه که متاسفانه بلاتکلیف هم رها شده
و چندین و چند دلیل دیگر که کافیست پای درد دل اهالی و پیشکسوتان این حوزه و اساتید آن اندکی بنشینی تا سیاهه ای از آن ردیف کنند. دغدغه هایی که شاید در راس همه ، مرحوم استاد معتمدنژاد که گویی صدایش هنوز در گوشمان است، گوشزد می کرد.
و ای کاش می شد بیشتر قدر ایشان و امثال ایشان را دانست.
نیمه آذر، یادآور فقدان این همیشه استاد ارتباطات کشور نیز هست که باید بابت از دست دادنش همیشه به خودمان تسلیت بگوییم. امید که کارهای ناتمام آن بزرگمرد عرصه ارتباطات و همه کسانی که سالها دود چراغ و خون دل خوردند و خون دادند با همت اساتید و رهروانشان به اتمام رشد.
5757
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS
-
خسته نباشید
گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر …. باید خیلی تحمل داشته باشید… موفق باشید