آنچه در گذشته از لبنان و حزبالله مشاهده کردهایم، امروز نیز باید با همان نگاه مورد بررسی قرار گیرد. حزبالله نهادی مردمی است؛ چه در حوزه سیاست، چه در زمینه نظامی و دفاع از خاک لبنان، و چه در دفاع از حقوق امت اسلامی و مستضعفان در دیگر نقاط جهان. این نهاد از دل مردم شکل گرفته و توسط مردم اداره میشود؛ مردم هستند که هزینههای اقتصادی آن را تأمین میکنند، در اداره سیاسی آن نقش دارند و آن را بخشی جداییناپذیر از هویت لبنان میدانند.
به همین دلیل، اکثریت مردم لبنان در برابر طرحهای خلع سلاح یا توطئههایی که علیه حزبالله شکل میگیرد، موضع حمایتی از این مجموعه دارند و با این اقدامات مخالفاند. اما در مورد اینکه آیا خلع سلاح حزب الله منجر به یک جنگ داخلی و تقابل بین مخالفان و موافقان خواهد شد،این موضوع را باید در نظر داشته باشیم که موضوع جنگ داخلی باید تقابلی باشد بین ادیان ، مذاهب ، تفکرات سیاسی و منافع اقتصادی .حال آنکه حزبالله هیچ هدفی جز دفاع از منافع ملت لبنان و امت اسلامی ندارد و همواره از موقعیت سرزمینی، اقتصادی و سیاسی کشور حمایت کرده است. بنابراین، بروز یک جنگ داخلی واقعی در این زمینه بعید است و اگر هم درگیریای رخ دهد، ناشی از تحمیل دشمنان خارجی و فعالیت مزدوران و عوامل دستنشانده خواهد بود.
با توجه به مواضع رسمی حزبالله، به نظر میرسد این جریان، تنش اخیر را کوچک و قابل حل در آینده میداند و آن را در چارچوب توطئه، نفوذ و دخالت بیگانگان ارزیابی میکند. بیتردید حزبالله بخشی جداییناپذیر از لبنان باقی خواهد ماند و این قبیل توطئهها، نه تنها این نهاد را تضعیف نمیکند، بلکه موجب شناسایی عوامل نفوذی، افزایش آگاهی عمومی و انتخابهای هوشمندانهتر مردم در انتخابات آینده خواهد شد.
هیچ تحلیلگری منطقی نمیتواند بپذیرد که حزبالله خلع سلاح شود، از بین برود یا منحل گردد. تجربه نشان داده که این نهاد ایدئولوژیک و مردمی، با وجود توطئهها و اقدامات دشمنان، همواره رو به رشد بوده است. حتی ترور شخصیتهایی چون سید عباس موسوی، فرماندهان ارشد، و دیگر مقامات لبنانی نتوانسته آن را از مسیر خود منحرف کند؛ بلکه بر استحکام و پایداری آن افزوده است.
در نظر داشته باشیم حزب الله طی چند دهه فعالیت، توانسته است در برابر فشارها و تهدیدها استوار بماند و نقش مهمی در ثبات، امنیت و هویت ملی لبنان ایفا کند.
کارشناس مسائل منطقه
212