حزب اخراجیها از آن مردی که ظاهرا رفته، هر روز خبری جدید به گوش میرسد. زمستان سال گذشته بود که بهمن شریفزاده، از نزدیکان محمود احمدینژاد، گفته بود اصولا رئیس دولتهای نهم و دهم از سیاست نرفته است که بخواهد بازگردد. احمدینژاد به شکلی عجیب و با یک ائتلاف به نام آبادگران در شورای […]
حزب اخراجیها
اکنون و پس از دو سال از پایان عمر ریاستش بر پاستور و با نزدیکشدن به انتخابات مجلس دهم، فعالیتش بیشتر و بیشتر میشود، اما مقوله احمدینژاد یک سوی داستان است. او همقطارانی داشت که از سال ٨٤ با او بودند. بعضی تاکنون کنار او ماندهاند و بعضی دیگر در مقاطع مختلف دهه گذشته و به دلایل مختلف از او بریدند. اسفندیار رحیممشایی، یکی از بزرگترین دلایل جدایی یاران محمود بود. پس از ماجرای خانهنشینی ١١روزه احمدینژاد هم شکاف رئیس دولت دهم با اصولگرایان به اوج خود رسید و بعضی دیگر از یارانش بریدند.
حدود یک ماه پیش در روزنامه «شرق» نوشتیم جریان احمدینژاد برای اصولگرایان به دو دسته تقسیم میشود: احمدینژادیهای خوب و بد. در آن مطلب آمده بود: «احمدينژاديهاي خوب؛ کساني که با آغاز فاصلهگرفتن احمدينژاد از اصولگرايان، يا از سوي او طرد شدند يا خود عطاي حضور در دولت دهم را به لقايش بخشيدند. کامران باقريلنکراني، حسين صفارهرندي، مهرداد بذرپاش، پرويز فتاح، مرضيه وحيددستجردي و… از اين دسته هستند؛ کساني که امتحان خود را در وفاداري نسبت به اصولگرايان پس داده و آن دوران طلايي دولت نهم را رقم زدند. حضور پرويز فتاح در کميته امداد، ظهور دوباره حسين صفارهرندي و صعود پرشتاب مهرداد بذرپاش از نظر جايگاه سياسي ميتواند نشانه اين باشد که اصولگرايان به اين گروه و نظريه فکر ميکنند.
به احتمال بسيار قوي بروز و ظهور اين گروه به همين جا محدود نخواهد شد و در آينده شاهد حضور هر چه بيشتر اين افراد خواهيم بود». اکنون خبر حضور آنان در قالب یک حزب به گوش میرسد. «جماران» گزارش داده است جمعی از وزیران و معاونان رئیس دولتهای نهم و دهم تصمیم گرفتهاند مجموعهای را با عنوان «جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» که مخفف آن «یکتا» است تأسیس کنند. در همین زمینه عبدالرضا داوری که از یاران نزدیک احمدینژاد است به جماران گفته «برای تأسیس این مجموعه هیچ نوع استمزاج و نظرخواهی از احمدینژاد صورت نگرفته است و این موضوع اصولا به آقای احمدینژاد یا نزدیکان وی ارتباطی ندارد؛ در واقع این موضوع ابتکاری است که از طرف وزیران و معاون رئیسجمهور دولت قبل صورت گرفته است».
حرکت با چراغ خاموش یا تنهای تنها
بنابر ادعای عبدالرضا داوری، این مجموعه از ١٧ عضو سابق دولت تشکیل شده است که ریاست آن به عهده مصطفی محمدنجار، وزیر کشور دولت دهم است. داوری میگوید: «جدای از محمد نجار، دوستان دیگری مثل آقایان طریقتمنفرد، فریدون عباسی، مسعود زریبافان، حمیدرضا حاجیبابایی، کامران دانشجو، کامران باقریلنکرانی و… در این مجموعه حضور دارند. این موضوع را تأکید کنم افرادی که در این مجموعه هستند، اصلا با محمود احمدینژاد در ارتباط نیستند و آقای زیبافان هم در مصاحبهای که اخیرا انجام داده حرفهای تندی درباره آقای احمدینژاد زده است». البته بنابر اخباری که به خبرنگار «شرق» رسیده پرویز فتاح و حسین صفارهرندی هم در بین این افراد هستند.
محمود احمدینژاد به علت اعتقادنداشتن به تحزب در فعالیت سیاسی، تشکیلات منسجمی در اختیار ندارد. دوران حضور در پاستور به او این امکان را میداد که از امکانات دولت برای نیل به اهداف سیاسی خود بهره بگیرد، اما اکنون که دستش از آن امکانات کوتاه است، فعالیتهای خود را با سفرهای استانی آغاز کرده و احتمالا در آینده نقش پررنگتری بازی خواهد کرد.
تأسیس حزب از سوی یاران دیروز او میتواند براساس دو رویکرد کاملا متفاوت باشد؛ احتمال اول همان است که داوری مدعی آن شده، به این معنا که عدهای از اطرافیان او نمیخواهند سرنوشت سیاسی خود را با احمدینژاد گره زده و در ادامه هم شریک کارنامه گذشته و کنش آینده رئیس سابقشان باشند. در این میان میتوانند همان احمدینژادیهای خوب مورد وثوق اصولگرایان نام بگیرند، اما احتمال دومی هم وجود دارد که با توجه به خصوصیات احمدینژاد اصلا بعید به نظر نمیرسد.
او امروز نیاز به تشکیلات دارد. حزب یکتا میتواند بخشی از این فقدان را برای محمود جبران کند. احتمالا اگر امروز دوستان یکتای احمدینژاد بخواهند به صورت علنی از نزدیکی خود با او سخن بگویند، از سوی اصولگرایان رانده خواهند شد، لذا فعلا تصمیم به حرکت با چراغ خاموش گرفتهاند. در آینده نزدیک میتوان به واقعیت پی برد. البته شاید واقعیت جمعی از این دو احتمال هم باشد و این به نگاه و استراتژی اصولگرایان بستگی دارد.