با نگاهی به نامزدها و برگزیدگان دورههای مختلف جایزه جلال، میتوان چنین نتیچه گرفت که اگرچه این روزها زنان در زمینه نویسندگی و ادبیات فعالتر از گذشته شدهاند اما همچنان سهم زنان در بین منتخبان، اندک است. به گزارش صلح خبر، پانزدهمین جشنواره جایزه جلال آل احمد دی ماه ۱۴۰۱ در چهار رشته داستان بلند […]
با نگاهی به نامزدها و برگزیدگان دورههای مختلف جایزه جلال، میتوان چنین نتیچه گرفت که اگرچه این روزها زنان در زمینه نویسندگی و ادبیات فعالتر از گذشته شدهاند اما همچنان سهم زنان در بین منتخبان، اندک است.
به گزارش صلح خبر، پانزدهمین جشنواره جایزه جلال آل احمد دی ماه ۱۴۰۱ در چهار رشته داستان بلند و رمان، مجموعه داستان کوتاه، نقد ادبی و مستندنگاری در حال برگزاری است و البته همانند سالهای گذشته نظرات و حرف و حدیثهای زیادی پیرامون این رویداد وجود دارد.
از دوره اول این رویداد که در سال ۱۳۸۷ همزمان با سالروز تولد جلال آل احمد برگزار شد تاکنون، بررسیهای مختلفی در این زمینه انجام شده است. بارها درباره تغییر و نزول ارزش مالی جوایز از ۱۱۰ سکه تا مبلغ نقدی ۲۵۰ میلیون تومان تا تغییر مسئول برگزارکننده جشنواره از خانه کتاب به بنیاد شعر و ادبیات داستانی، درباره انصراف از حضور یک کتاب تا پس دادن جایزهها یا درباره مخفی بودن داوران در برخی دورهها و نحوه ارسال کتابها از طرف خود نویسنده به جای انتخاب توسط خانه کتاب و … یادداشتهایی نوشته شده است.
اما یکی از نقدهایی که به این جشنواره دولتی وارد شده، این است که چرا داوران به طیف خاصی از تفکرات سیاسی و اجتماعی توجه دارند و چرا بیشتر جوایز به همین طیف تعلق گرفته است. دلیل انتقاد این دسته از افراد، این بود که جایزه جلال باید رواجدهنده افکار و نظرات آل احمد باشد و نباید از اهداف تبیینشده عدول کند.
البته محمد قائمخانی، نامزد و شرکتکننده در جایزه جلال با کتاب «صور» در رده نامزدهای این جایزه قرار گرفته است، میگوید: مهمترین نقطه ضعف جایزه جلال علیرغم کوششی که برای بهتر شدن روند این جشنواره میکنند، این است که شخصیت جلال همچنان برای مردم مخفی است و نتوانستهاند شخصیت جلال را در ابعاد مختلف تبیین کنند پس این خلاء وجود دارد. به نظر میرسد درباره تبیین شخصیت و آثار جلال کار زیادی ترتیب داده نشده است؛ در حالی که جایزهای به نام جلال وجود دارد.
او خاطرنشان میکند: با توجه به اینکه سایر محافل ادبی به سراغ جلال و آثارش نمیروند به نظر میرسد شخصیت نویسندگی جلال از دید افکار عمومی و نویسندگان جوانتر مغفول مانده و بیشتر مجادلات سیاسی وی برجسته شده است.
محمد قائمخانی معتقد است، «در کنار بررسی آثاری که هر سال به دست جشنواره میرسد بهتر است برای خود جلال نیز بخش ویژهای قائل شوند تا علاوه بر تبیین شخصیت جلال و معرفی آثارش، راهبرد مهمی برای تقویت و ارتقای فضای نویسندگی کشور باشد؛ ضمن اینکه این رویکرد باعث میشود مظلومیتی که بر شخصیت و آثار جلال تحمیل شده از بین برود.»
اما فارغ از مباحثی که تاکنون درباره جایزه جلال مطرح شده، در ادامه نگاهی خواهیم داشت، بر مبحث «میزان و کیفیت حضور بانوان در این رویداد».
هفته گذشته در نشست خبری جایزه جلال نامزدهای این دوره معرفی شدند که با نگاهی به اسامی، به انضمام آمار سالهای پیش، مشخص است سهم زنان در بین منتخبان هنوز اندک است. با اینکه سال به سال جامعه بانوان در زمینه نویسندگی و ادبیات فعالتر میشوند و کتابهای موفقی در حوزه مستندنگاری، نقد ادبی و داستان مینویسند اما در جایزه جلال همچنان تعداد زنان نویسنده که به مراحل پایانی راه مییابند به نسبت نویسندگان مرد کمتر است.
در تحلیل ماجرا شاید به گزینههایی چون نوپا بودن جامعه ادبی زنان ایران و یا مسوولیتهای زنان در امر تربیت فرزندان، خانهداری، محرومیت از آموزش و … برسیم و اینکه شاید خانمها فرصت کافی برای تولید مکرر کتاب به نسبت آقایان ندارند. ضمن اینکه اگر شانس حضور در بخش جوایز را مانند مسابقات قرعهکشی در نظر بگیریم، تعداد بیشتر، شانس موفقیت بیشتری را به دنبال خواهد داشت؛ هرچند این نظر مبتنی بر کمیت و تعداد است و بر اساس نسبت جنسیت، نه بر اساس کیفیت آثار.اما در پاسخ به این موارد میتوان گفت، اگر آماری در دست باشد که نشان بدهد از میان آثار ارسال شده به این جشنواره مثلا ۲۰ درصد متعلق به بانوان بوده، بخشی از فرض درست از آب درمیآید که شانس ۸۰ درصد بیشتر از ۲۰ درصد است و حال آنکه چنین اعداد و ارقامی در دسترس نیست. بنابراین به فرضیات تکیه نمیکنیم و فقط به عنوان یکی از احتمالات در نظر میگیریم. ضمن اینکه فراموش نکنیم مردان هم گرفتاریها و مشغلههای خود را در امور زندگی دارند و باز صد البته زنانی بودهاند که با همین شرایط، آثار قابل اعتنایی آفریدهاند. اما به هرحال هر سال رشد کمی و کیفی در میان این قشر دیده میشود.
از دوره اول تا چهاردهم جایزه جلال آل احمد؛ نفرات برگزیده و شایسته تقدیر از میان خانمها به این ترتیب بودهاند:
دوره دوم: کتاب «دا» نوشته سید اعظم حسینی، «تماشاخانه اساطیر» اثر نغمه ثمینی برگزیده شدند.
دوره هشتم: «پاییز فصل آخر است» به قلم نسیم مرعشی برگزیده شد.
دوره نهم: کتاب «ر» اثر مریم برادران شایسته تقدیر شناخته شد.
دوره دهم: «این خیابان سرعتگیر ندارد» به قلم مریم جهانی به صورت مشترک با «بیکتابی» محمدرضا شرفی خبوشان، منتخب داوران بود.
دوره چهاردهم: کتاب «آلبرکامو در ایران» به نویسندگی فاطمه قبادی و محمدرضا فارسیان شایسته تقدیر و کتاب «حاج جلال» از لیلا نظری گیلانده در بخش ویژه دیده شد.
آمارها تمام آنچه نیاز است را نشان میدهد و تحلیلها را که میتواند متعدد باشد به عهده خواننده میگذاریم. اما حضور بانوان بهصورت جدی چه در مراحل اولیه و چه در بخش پایانی و نیز در میان داوران و هیات علمی قابل توجه است. همچنان که وجیهه سامانی، منیژه آرمین و مریم حسینی در دورههای مختلف به عنوان دبیر علمی جشنواره انتخاب شدند و نیز نامهایی چون بلقیس سلیمانی، مریم حسینی، مریم برادران، مریم بصیری و راضیه تجار در میان اعضای هیأت علمی ادوار مختلف به چشم میخورد.
مریم حسینی، سیده اعظم حسینی و حبیبه جعفریان در کنار بانوان دیگری از داوران پانزده دوره گذشته بودهاند. که البته باز هم این میزان به نسبت تعداد آقایان درصد بسیار کمی است.
انتهای پیام