جواد مرشدی: وزیرخارجه عمان در سفری کوتاه قبل از اعلام زمان دور ششم مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا پیامی از سوی ایالات متحده به ایران آورد ،پیامی که هنوز هیچ مقام رسمی از محتوای آن سخنی نگفته و رسانه ها نیز صرفا در مورد آن گمانه زنی می کنند. از سوی دیگر همان روز مدیرکل […]
جواد مرشدی: وزیرخارجه عمان در سفری کوتاه قبل از اعلام زمان دور ششم مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا پیامی از سوی ایالات متحده به ایران آورد ،پیامی که هنوز هیچ مقام رسمی از محتوای آن سخنی نگفته و رسانه ها نیز صرفا در مورد آن گمانه زنی می کنند.
از سوی دیگر همان روز مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی برای اعضای شورای حکام اعلام کرد که ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران با غلظت ۶۰ درصد، افزایش یافته و به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسیده است.
رافائل گروسی در این گزارش مدعی شده است که این سطح از غنیسازی یک «گام فنی کوتاه» تا سطح ۹۰ درصد (موسوم به سطح تسلیحاتی) محسوب میشود. او اعلام کرده جمهوری اسلامی ایران تنها کشور غیرهستهای است که در حال غنیسازی در این سطح است.
علاوه بر گزارش دورهای، مدیرکل آژانس گزارش محرمانهای را به درخواست شورای حکام در مورد عدم همکاری ایران با آژانس در اختیار اعضا قرار دادهاست. در این گزارش ایران متهم شدهاست که تا پیش از سال ۲۰۰۳ در چهار مکان اعلام نشده، مجموعهای از مواد شکافناپذیر اعلام نشده را در فعالیتهایی مشخص به کار بردهاست. این بهانهای شدهاست که سه کشور اروپایی و احتمالا با همکاری آمریکا در جلسه هفته آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را علیه ایران صادر کنند.
نکته اینکه این گزارش در حالی منتشر میشود که بر اساس برنامه اعلام شده، نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوشنبه هفته آینده (۱۹ خرداد) در وین برگزار خواهد شد و موضوع برنامه هستهای ایران طبق جلسات پیشین در دستور کار شورا قرار دارد.
در پی این گزارش وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی کشورمان در بیانیهای مشترک اعلام کردند: «جمهوری اسلامی ایران ضمن ابراز تأسف از انتشار این گزارش که با اهداف سیاسی از طریق فشار بر آژانس تهیه شده است، اعتراض صریح خود را نسبت به محتوای آن اعلام مینماید.»
در پی این بیانیه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در سخنانی مدعی شد که گزارش اخیر آژانس درباره ایران بیطرفانه بوده است.
خبرگزاری “صلح خبر” در خصوص تأثیر گزارش مدیرکل آژانس بر روند مذاکرات ایران و آمریکا و احتمال صدور قطعنامه علیه جمهوری اسلامی با مهدی ذاکریان کارشناس مسائل بین الملل گفتگویی انجام داد که در ادامه می خوانید:
*** انتشار گزارش جامع مدیرکل آژانس چه تأثیری بر روند دیپلماسی میان ایران و آمریکا داشته است؟
گزارش اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خودی خود تأثیری مستقیم بر روند دیپلماسی ایران و آمریکا ندارد، چرا که دیپلماسی ابزار تحقق اهداف سیاست خارجی است و ماهیتاً فراتر از گزارشهای نهادهای فنی مانند آژانس قرار میگیرد. با این حال، این گزارش میتواند از نظر روانی، سیاسی و فضای عمومی مذاکرات تأثیرگذار باشد.
آژانس نهاد مستقلی است که گزارشهایش را بر پایه تعهدات کشورها در چارچوب NPT، توافقات دوجانبه و چندجانبه قبلی و مصوبات شورای حکام تنظیم میکند. رافائل گروسی در گزارش جامع خود به وجود انحرافات متعدد از سوی ایران اشاره کرده و تصریح کرده که سطح همکاری ایران با این نهاد مطابق با توافقات پادمان نبوده است.
*** آیا این گزارش زمینهساز صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام است؟
این گزارش از جهاتی همسو با دیدگاههای آمریکا تنظیم شده و در واقع، از استدلالهای ایالات متحده مبنی بر «غیرقابل اعتماد بودن» ایران در حوزه هستهای پشتیبانی میکند. در نتیجه، این گزارش میتواند دست آمریکا را برای طرح خواستهها و فشارهای بیشتر در مذاکرات بازتر کند.
از سوی دیگر، این گزارش بسترساز تشکیل جلسه فوقالعاده شورای حکام آژانس نیز هست. بر مبنای چنین گزارشی، صدور قطعنامه علیه ایران بسیار محتمل است و اگر ایران نتواند پاسخهای قانعکنندهای در این نشست ارائه دهد یا سطح همکاری خود را با آژانس افزایش ندهد، امکان تصویب یک قطعنامه رسمی علیه آن وجود دارد.
*** فکر میکنید با محکومیت ایران در آژانس زمینهسازی برای تهدید به اجرای اسنپبک ایجاد شود؟
مرحله بعدی پس از صدور چنین قطعنامهای، میتواند تهدید به اجرای «مکانیزم ماشه» یا اسنپبک باشد که عملاً احیای خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را در پی دارد. این روند البته تدریجی و پیچیده است، اما گزارش فعلی آژانس، از نظر سیاسی، میتواند زمینهسازی برای این فرآیند تلقی شود.
*** با توجه به گمانهزنیهای منتشر شده در رسانهها، برآورد جنابعالی از پیشنهاد مکتوب آمریکا که توسط واسطه عمانی به تهران تحویل دادهشد چیست؟
در خصوص محتوای پیام مکتوب آمریکا که از طریق میانجیگری عمان به تهران منتقل شده، اطلاعات دقیق و رسمی در دست نیست و تنها گمانهزنیهایی از سوی رسانهها مطرح شده است. برخی منابع از پیشبینی تشکیل یک «کنسرسیوم غنیسازی اورانیوم» خبر دادهاند که هدف آن مدیریت فعالیتهای غنیسازی ایران در چهارچوبی محدودتر و با مشارکت کشورهای ثالث است.
اگر چنین پیشنهادی به معنای محدودسازی اراده و استقلال ایران در تصمیمگیری درباره فعالیتهای هستهایاش باشد، میتوان آن را نوعی توهین به حاکمیت ملی تلقی کرد. چرا که پذیرش دیکتهشده چنین سازوکاری، چیزی جز بازتولید الگوهای استعماری در شکل نوین نیست. البته اگر چنین طرحی داوطلبانه و با ابتکار ایران پیشنهاد شده باشد، ماهیت آن متفاوت خواهد بود.
*** پاسخ ایران به پیشنهاد آمریکا بر چه مبنایی خواهد بود؟ فکر میکنید این پیشنهاد باعث توقف مذاکرات شود یا اینکه در صورت نظر منفی ایران به این پیشنهاد باز هم مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد؟
پاسخ ایران به چنین پیشنهادی باید صرفاً بر اساس منافع ملی و اصول بنیادین سیاست خارجی تنظیم شود. منافع ملی نیز زمانی تضمین میشود که تصمیمات در تعارض با هنجارهای بینالمللی نباشد، خواستههای عمومی جامعه را نادیده نگیرد و از مشروعیت سیاسی داخلی برخوردار باشد.
واقعیت این است که آنچه تاکنون از مسیر مذاکرات حاصل شده، دستاورد مشخصی در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم ایران نداشته است. تحریمها باقی ماندهاند، وضعیت معیشتی بهبود نیافته و صنعت هستهای هم نتوانسته در خدمت توسعه واقعی کشور قرار گیرد. بنابراین اگر قرار باشد توافقی صورت گیرد، باید دستکم منجر به لغو تحریمهای یکجانبه آمریکا و تحریمهای بینالمللی شود؛ حتی اگر این توافق در ظاهر تماماً مطابق با منافع ایده آل ما نباشد.
توافقی که به لغو تحریمها منجر شود، میتواند به فروش نفت، آزادسازی منابع ارزی و رونق اقتصادی کمک کرده و معیشت مردم را اندکی بهبود بخشد. چنین توافقی اگرچه ممکن است با امتیازدهیهای بزرگ همراه باشد، اما نفس توافق میتواند یک نقطه مثبت تلقی شود، بهویژه در شرایطی که دولت فعلی خود اذعان دارد در بسیاری از حوزههای اقتصادی ناتوان است.
چرا آمریکا خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران است؟
اصرار آمریکا بر توقف کامل غنیسازی در ایران از چند منظر قابل تحلیل است. نخست آنکه این کشور معتقد است ایران به دلیل فعالیتهای قبلی و حمایتهای منطقهای خود، فاقد شفافیت و اعتمادسازی کافی است. در ثانی، دسترسی ایران به ظرفیت غنیسازی بالا، بهویژه با خلوص نزدیک به سطح تسلیحاتی، تهدیدی بالقوه برای امنیت اسرائیل و متحدان غربی تلقی میشود.
آنها مدعی هستند سیاست خارجی ایران، در بسیاری از مواقع مبتنی بر تقابل و تنشزایی بوده است؛ از حمایت از گروههای شبهنظامی در منطقه تا مداخله در درگیریهایی نظیر یمن. این موارد سبب شده ایران از نظر بازیگران غربی، کشوری تنشزا و غیرقابل اعتماد تلقی شود.
از نگاه آنها، ایران با وجود داشتن منابع عظیم نفت و گاز، سالها سرمایهگذاری در صنعت هستهای کرده، اما حتی قادر به تأمین برق پایدار برای مردم خود نیست. این تضاد، نوعی پارادوکس جدی برای افکار عمومی جهانی و حتی داخلی ایجاد کرده است و طبیعی است که آمریکا تلاش کند مانع دستیابی کامل ایران به چرخه سوخت شود.
آیا راه حل مناسبی وجود دارد که طرف های ایرانی و آمریکایی از آن راضی باشند؟
راهحل معقول و منطقی، آن است که ایران بهصراحت بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای طبق حقوق خود در چهارچوب NPT تأکید کند. همچنین شفافیت و همکاری کامل با آژانس میتواند به اعتمادسازی منتهی شود.
تجربه موفق برجام نشان داد که اگر ایران سیاست خارجی خود را در چهارچوب اصول بینالمللی و با زبان دیپلماسی دنبال کند، میتواند از حقوق مشروع خود در حوزه انرژی هستهای بهرهمند شود. همانطور که در برجام، غنیسازی با درصد بالا برای مصارف پزشکی و کشاورزی در دورههای مشخصی پیشبینی شده بود.
با توجه به تغییر شرایط جهانی و شکست در مدیریت صحیح روند دیپلماسی پس از خروج ترامپ از برجام، اکنون آمریکا با دست بالا وارد میدان شده و این ایران است که باید با شفافیت و حرفهایگری، طرف مقابل را به بازگشت به تعهدات متقابل سوق دهد.
اگر تیم مذاکرهکننده ایران از دیپلماتهایی برخوردار باشد که سابقه تعامل سازنده با جهان دارند، مانند آقای دکتر ظریف، میتوان این فضا را بازسازی کرد و بار دیگر زمینه توافقی ایجاد شود که هم منافع ملی ایران را تأمین کند و هم به خواستههای بینالمللی احترام بگذارد.
212