موضوع: تاريخ پردازي صهيوني

سخنراني آقاي شمس الدين رحماني در دومين نشست آموزشي

با عرض سلام خدمت حضار گرامي. موضوعي كه براي اينجانب انتخاب شده است «تاريخ پردازي صهيوني» است. عنوان تاريخ پردازي كاملا گوياي اين مطلب است كه مي خواهيم بگوييم يهوديان در نگارش تاريخ واقعيت و حقيقت مطلب را بيان نكرده اند. واقعيات تاريخي را به نفع خود تغيير داده اند و به عبارت كاملا صحيح به تاريخ پردازي پرداخته اند.

اما پيش از پرداختن به اين مبحث بايد يك مسأله را خاطر نشان كنم كه دليل اهميت پرداختن به اين مسأله در كجاست؟ اصلي ترين و مهم ترين منبع و دليلي كه در اختيار داريم كتاب قرآن كريم است. در قرآن بيش از همه به قوم يهود پرداخته شده است. بيش از همه از تاريخ اين قوم گفته شده است تا ما هوشيار باشيم و بدانيم كه دشمنان ما چه كساني هستند و از چه ابزارهايي بهره برده اند. حال در اين مجال كوتاه به برخي مستندات تاريخ پردازي مي پردازيم.

مقاله اي در اختيار شماست كه قبلاً در كتاب «پژوهه صهيونيست» منتشر شده. آن زمان كه اين مقاله منتشر شد كتاب هاي تاريخ يهود بسيار كم و معدود بود. اما از آن تاريخ تا كنون كتاب هاي زيادي درباره تاريخ يهود در ايران توسط برخي ايرانيان يهودي ساكن لس آنجلس منتشر و روانه بازار شده. اكثر كتاب ها به زبان فارسي است و آن تعدادي كه به زبان انگليسي است هم به فارسي ترجمه شده و در اختيار مردم قرار گرفته. كتاب تاريخ يهود ايران نوشته «حبيب لوي» هم به طور خلاصه شده مجدداً به بازار عرصه شده با برخي تغييرات و حذف هايي كه در آن صورت گرفته. آن قسمت هايي از كتاب كه مورد نقد بوده و مستند نبوده حذف شده و به طور خلاصه و جمع و جور در شكل و رنگ جذاب وارد بازار شده.

بسته بندي كالا و زيبائي ظاهري آن نيز از شگردهاي يهودي هاست براي جلب مشتري و افكار عمومي؛ و گرنه اگر مطلبي قابل اعتنا و مستدل باشد خيلي نيازي به ظاهر آرائي ندارد.

و همين طور كتاب «قوم من تاريخ بني اسرائيل» كه «آبا ابان» نوشته و به فارسي ترجمه شده  است. اين موارد كه به عنوان مثال گفتم از جمله كتاب‌هايي بود كه خود يهودي هاي نگاشته اند. اما دسته ديگري از   كتاب‌هاي تاريخي نيز وجود دارد كه فراماسونرها نوشته اند. فراماسونرها هم در نگارش تاريخ همان خط و مشي يهوديان و صهيونيست ها را عمل كرده اند و طرفدارانه به قضيه تاريخ يهود نگاه كرده اند.

اين بخشي از تحريف تاريخ است كه يا طرفداران يهود يا خود يهوديان مي‌نويسند با ايجاد تحريفاتي به نفع آنها. مثلاً ويل دورانت كه كتاب تاريخ تمدن را نوشته همسرش آريل دورانت يهودي است و او هم در كتابش خيلي طرفدارانه به قوم يهود پرداخته. همين طور آندره موروا كه كتاب تاريخ انگلستان را نوشته.

اما اين بخشي از كار است. تدبيرهاي ديگري هم به خرج داده اند. از جمله اينكه گاهي كتاب هاي خوبي نوشته شده اما از طريق كمپاني هاي نشر جلوي آن را گرفته اند. كه نمونه هاي آن را ذكر خواهم كرد. تدبير ديگري كه انجام داده اند اين است كه در نقل تاريخ يك مفهوم را با يك كلمه اين قدر تكرار كرده اند كه آن كلمه جا افتاده . براي مثال در مورد تاريخ ايران مي گويند حمله عرب ها به ايران. با اين تحليل كه چند بار به امپراطوري ايران حمله شده يك بار عرب ها حمله كرده اند، يك بار مغول ها حمله كرده اند، در حالي كه ما مي دانيم كه حمله عرب ها در صدر اسلام اتفاق افتاده يعني در حقيقت مسلمان ها به امپراطوري ايران حمله كردند نه عرب ها. وقتي عبارت حمله عرب ها را به كار مي برند، مي خواهند اين قضيه را در رديف مثلاً حمله مغول ها بگذارند. كه جنگ شده و ايران شكست خورده و عرب ها پيروز شدند. در اين عبارت القا وجود دارد.

مثلا آنها از عبارت انوشيروان عادل براي توصيف اين پادشاه ساساني استفاده مي كنند.

يعني انوشيروان، پادشاه عادلي بود. در حالي كه حبيب لوي در كتاب تاريخ يهود ايران مي نويسد: انوشيروان به محض اينكه به پادشاهي رسيد تمام اولاد ذكور خود را كشت تا ديگر كسي مدعي حكومت نباشد. وقتي هم كه قدرت گرفت چهل هزار مزد كي را كشت. آن هم به چه شكلي. آنها را درون صندوق هايي انداخت كه سوراخ كوچكي داشت و اينها از آن سوراخ مي توانستند نفس بكشند و از همان سوراخ سرب داغ به حلق آنها ريخت. اما از نظر يهودي ها انوشيروان، عادل بود؛ چون در دوران حكومتش به نفع يهودي ها كار كرده اما از طرف ديگر كسي مثل شاه سلطان حسين آخرين پادشاه صفوي را مسخره مي كنند. چون يكي از متدين‌ترين پادشاهان ايران بوده. بايد خيلي مراقب باشيم كه اين تحريف ها در انقلاب ما به وجود نيايد كه مطمئن باشيد در صدد آن نيز هستند. مثلاً الان اسناد لانه جاسوسي كجاست؟ خاطرات حسين فردوس كجاست؟ در حالي كه اين كتاب به قدري اهميت داشت كه سيستم امنيتي انگلستان بعد از انتشار اين كتاب تغيير كرد.

بلافاصله پس از انتشار كتاب فردوس، دهها كتاب از خاطرات طاغوتيان فراري منتشر شد تا مطالب مستند فردوس را رد كنند. اين بخشي از تدابيري كه است كه آنها در نظر گرفته اند، براي تحريف و جعل تاريخ به نفع خودشان. اگر ما تاريخ را درست مطالعه نكنيم و بخواهيم اين جعليات را قبول كنيم به نتايج غلطي مي رسيم. مثلاً درباره تاريخ مشروطه و دار زدن شيخ فضل الله نوري به اين نتيجه مي رسيم كه اين عمل درست بوده چون او مي خواسته در مقابل انقلاب بايستد. اما اگر درست مطالعه كنيم و موضوع را مورد بررسي قرار دهيم متوجه مي‌شويم هدف از اين اقدام چه بوده است و چه كساني دست به اين عمل زدند؟