با برخي از احكام مربوط به دختران آشنا شويد بعد از ۹سال قمری دین و اندیشه > دین – محمد مجد:توجه اسلام به دختران را میتوان از سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه(ع) و توجه به جایگاه دختران در سخنان این معصومان(ع) متوجه شد. در عصري كه بهدليل جهالت و ناداني، دختران را زنده به گور ميكردند، پيامبر […]
با برخي از احكام مربوط به دختران آشنا شويد
بعد از ۹سال قمری
دین و اندیشه > دین – محمد مجد:
توجه اسلام به دختران را میتوان از سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه(ع) و توجه به جایگاه دختران در سخنان این معصومان(ع) متوجه شد.
در عصري كه بهدليل جهالت و ناداني، دختران را زنده به گور ميكردند، پيامبر اكرم(ص) در برخورد با دخترش فاطمه(س) همگان را به حيرت وا ميداشت. دست دخترش را ميبوسيد و ميفرمود: «پدرش فداي او باد.» و زماني كه حضرت عازم سفر بود حضرت فاطمه(س) آخرين كسي بود كه پيامبر از او خداحافظي ميكرد و در بازگشت نيز زودتر از هر كسي به ديدن وي ميرفت و ميفرمود: «بوي بهشت را از دخترم فاطمه استشمام ميكنم».
اين سيره و اين سخنان، ثابت ميكند كه در آخرين دين الهي، «دختران و زنان» از كرامت و جايگاه خاصي برخوردارند. خب همين اسلام براي حفظ كرامت و جايگاه دختران، مقرراتي هم وضع كرده كه حالا در قالب احكام شرعي در اختيار ما قرار دارد. دختران از وقتي كه به سن تكليف ميرسند بايد با اين احكام آشنا شوند. اينجا در دستهبندي مشخصي برخي از اين احكام بيان شده، اما احكام اختصاصي دختران بيشتر و مفصلتر است كه آنها بايد با مراجعه به رسالههاي مراجع تقليد از آنها مطلع شوند.
- سن تكليف دختران
حكم كلي: قول مشهور اكثر فقهاي شيعه در مورد سن بلوغ دختران، 9سال قمري است. اما يك دختر ممكن است قبل از اين سن هم مكلف به انجام واجبات شرعي و ترك محرمات شود. سن تكليف در اسلام براساس بلوغ تعيين شده است، يعني وقتي نشانههاي بلوغ (حداقل اين علامتها، حيض براي دختران است) حاصل شود، دختر به سن تكليف ميرسد. در حقيقت در دين اسلام، غير از نشانههاي طبيعي، معيار سني براي بلوغ دختران، درنظر گرفته شده است. پس اگر دختر، نشانههاي طبيعي بلوغ را نداشته باشد و به سني كه در شرع براي تكليف آنان مشخص شده است، برسد، بايد همانند يك مكلف، به وظايف شرعي خود عمل كند.
نكته: دختران اگر نشانههاي بلوغ را در خود نبينند در پايان 9سال قمري به سن تكليف ميرسند و با توجه به تفاوت 11روز سال قمري و شمسي، اين 9سال قمري برابر است با 8سال و 8ماه و 28روز از سال شمسي و با توجه به موجودبودن 2روز ديگر در سالهاي كبيسه در اين 9سال، تاريخ به تكليفرسيدن دختران ميشود: 8سال و 9ماه تمام از سال شمسي. حالا اين عدد را به تاريخ تولد شناسنامهاي دختر بيفزاييد تا معلوم شود دقيقا از كي مكلف ميشود.
- مصداق مبتلابه:
دختري فكر ميكرده كه بعد از رسيدن به سن شناسنامهاي تكليف بايد واجبات خود مثل نماز و روزه را انجام دهد و نميدانسته كه وجود نشانههايي هم باعث به تكليف رسيدن دختران ميشود. اگر اين دختر بعدا متوجه شود كه زودتر از سن شناسنامهاي به تكلف رسيده بوده بايد نماز و روزههاي گذشته را قضا كند يا خير؟
- فتواي شرعي: قضاي همه نمازها و روزههايي كه يقين به فوت آنها پس از رسيدن به سن بلوغ و تكليف شرعي دارد، واجب است.
سؤال: دختراني كه تازه به سن تكليف رسيدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقداري مشكل است، چه حكمي دارند؟
روزه بر دختران از سن تكليف واجب است و ترك آن به مجرد بعضي از عذرها جايز نيست، ولي اگر روزهگرفتن براي ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براي آنها جايز است.
سؤال: دختري كه در اوايل سن تكليف بر اثر ضعف و عدمتوانايي، نتوانسته روزه بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و كفاره با هم بر او واجب است؟
اگر گرفتن روزه براي او حرجي نبوده و عمدا افطار كرده، علاوه بر قضا، كفاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته كه اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاي روزهها بر عهده او است.
- پوشش دختران مقابل نامحرمان
حكم كلي: نخستين نكته درباره احكام مربوط به پوشش دختران اين است كه دختري كه ازدواج كرده با دختري كه ازدواج نكرده، در احكام مربوط به پوشش هيچ تفاوتي ندارد. در احكام شرعي پوشش مربوط به دختران گفته شده كه پوشش آنها در مقابل نامحرم بايد بهگونهاي باشد كه 3نكته در آن درنظر گرفته شود:
1- به جز گردي صورت و مچ دست به پايين (بدون آرايش و زيورآلات) آشكار نباشد.
2- برجستگيها و زيباييهاي بدن زن، از زير لباسها آشكار نباشد.
3- رنگ و خصوصيات آن بهگونهاي نباشد كه جلب توجه كند و موجب تحريك اطرافيان شود.
- مصداق مبتلابه: آيا دختران جوان ميتوانند كفشي بپوشند كه صدايي هنگام راه رفتن از برخورد كفش آنان با زمين ايجاد شود يا مثلا لباسي با رنگهاي تند بپوشند؟ اين پوششها از نظر شرعي چه حكمي دارد؟
- فتواي شرعي: بهطور كلي پوشش دختران تا زماني كه باعث جلبتوجه و ايجاد فساد نشده است، فينفسه اشكال ندارد. اما بهطور كلي لباس دختر و زن از جهت رنگ و شكل و كيفيت دوخت نبايد باعث جلب توجه نامحرم يا انگشتنما شدن او شود.
نكته: پوشاندن بيني جراحي شده براي زيبايي واجب نيست.
سؤال: آيا براي دختران، پوشيدن لباسهاي تنگي كه برجستگيهاي بدن آنان را نشان ميدهد و يا پوشيدن لباسهاي بدن نما و عريان در عروسيها و مانند آن جايز است؟
اگر از نگاه مردان غريبه و ايجاد فساد در امان و محفوظ باشند، اشكال ندارد. در غيراين صورت جايز نيست.
سؤال: آيا جايز است دختران طوري چادر سر كنند و يا پارچه و رنگ جوراب را بهگونهاي انتخاب كنند كه توجه ديگران را بهخود جلب كنند؟
پوشيدن چيزي كه از جهت رنگ يا شكل و يا نحوه پوشيدن باعث جلب توجه مردان نامحرم شود و موجب فساد و ارتكاب حرام شود، جايز نيست.
- محارم دختران
محارم در دين ما شامل محارم نسبي، محارم سببي و محارم رضاعي هستند. محارم سببي بعد از ازدواج بهوجود ميآيند و بههمين دليل شامل حال دختراني كه هنوز ازدواج نكردهاند نميشود. پس ممكن است براي يك دختر 2نوع محرم نسبي و رضاعي وجود داشته باشد. بهطور كلي محرم يا نامحرم بودن مردان نسبت به دختران و زنان باعث ايجاد دو ويژگي ميشود:
1- انسان نميتواند با محارم ازدواج كند، اما با هر نامحرمي ميتواند ازدواج كند. (البته در مورد خواهرزن بايد گفت كه در عين اينكه نامحرم است، نميتوان قبل از طلاق يا وفات و پايان دوران عدّه طلاق يا وفات خواهرش با او ازدواج كرد).
2- مرد نميتواند بيش از گردي صورت و دستها تا مچ را از نامحرمان زن ببيند، اما ميتواند به موها و قسمت محدودي از پاها و دستها و بدن محارم كه معمولا در ميان محارم پوشانده نميشود، نگاه كند. (البته احكام مربوط به نگاه كردن جزئيات بيشتري دارد كه بايد به رسالههاي توضيحالمسائل مراجعه كنيد).
- نكته 1: محارم نسبي دختران عبارتند از:
1- پدر و پدربزرگ پدري و مادري هر چه بالاتر روند.
2- پسر خود انسان و پسر پسر يا پسر دختر انسان (نوهها و نتيجهها هر چه پايينتر روند).
3- برادر؛ يعني هر مردي كه پدر او يا مادر او يا هر دوي آنان با دختر مزبور يكي باشد.
4- اولاد و نوهها و نتيجههاي برادر هر چه پايينتر روند.
5- اولاد و نوهها و نتيجههاي خواهر هر چه پايينتر روند.
6- عموي خود شخص و عمويپدر و مادر و نيز عموي مادربزرگها و پدربزرگها (پسر عمو و اولاد او محرم نيستند).
7- دايي خود شخص و دايي پدر و مادر و نيز دايي مادر بزرگها و پدربزرگها (پسردايي و اولاد او محرم نيستند).
- نكته 2: ممكن است دختران، محارم رضاعي هم داشته باشند. در حقيقت اگر زني كه از ولادت فرزند شرعي خود شير پيدا كرده، با رعايت شرايط مخصوصي بچهاي را شير كامل دهد(شيردادن براي محرميت رضاعي شامل شرايط خاصي است كه براي دانستن جزئيات آن بايد به رسالههاي توضيحالمسائل مراجعه كنيد)، محرميتهايي بين آن بچه و اشخاص ديگر حاصل ميشود كه ممكن است شامل حال دختران هم بشود. مثلاً دختري كه مادرش، پسري را با شرايط كامل و آنچه در شرع آمده شير دهد، مادر دختر در حكم مادر و محرم او است و آن پسر، برادر رضاعي دختران واقعي آن زن محسوب ميشود و محرم آنها خواهد بود.
سؤال: مردي وظيفه بزرگ كردن دختري را بهعهده ميگيرد تا اينكه دختر بالغ ميشود. آيا براي اين دختر حفظ حجاب جلوي اين مرد واجب است؟
صِرف بزرگكردن دختر محرميت نميآورد.
سؤال: آيا ازدواج مردي كه فرزند پسر دارد با زني كه فرزند دختر دارد، آن پسر و دختر را بر يكديگر محرم ميكند؟ آيا آن پسر و دختر بر والدين و اجداد اين زن و مرد محرم ميشوند؟
ازدواج آن مرد و زن، موجب محرميت پسر و دختر نميشود. پسر و دختر زن و مرد مذكور هم به والدين و اجداد ناپدري يا نامادري محرم نيستند.
Let’s block ads! (Why?)
RSS