امروز: دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الإثنين 22 جماد ثاني 1446 | 2024-12-23
کد خبر: 519128 |
تاریخ انتشار : 02 مهر 1402 - 17:34 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

زمانی که حرف از موسیقی مذهبی می‌شود، شاید ذهن ما تنها به سمت آنچه در ایام محرم و صفر شنیده‌ایم برود؛ غافل از اینکه بزرگترین آهنگسازان جهان از بتهوون گرفته تا باخ و موتزارت، نمونه‌هایی از برترین کارهای خود را با مفاهیم معنوی و مذهبی درآمیخته‌اند. به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا، اگرچه […]

زمانی که حرف از موسیقی مذهبی می‌شود، شاید ذهن ما تنها به سمت آنچه در ایام محرم و صفر شنیده‌ایم برود؛ غافل از اینکه بزرگترین آهنگسازان جهان از بتهوون گرفته تا باخ و موتزارت، نمونه‌هایی از برترین کارهای خود را با مفاهیم معنوی و مذهبی درآمیخته‌اند.
به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا، اگرچه شاید کنار گذاشتن موسیقی در هر ژانری ـ به ظاهر، کاری بسیار پیش پاافتاده به نظر برسد، اما انگیزه گوش دادن، آواز خواندن، دمیدن نفس گرم انسان در سازهای بادی و کشیدن آرشه چوبی روی سیم‌های سازهای زهی، انگیزه‌ای فناناپذیر است. چه بسا که هنرمندان موسیقی همواره طی تاریخ، عمیق‌ترین آرزوها و اشتیاق خود را در ساخت موسیقی به کار برده‌اند. 
موسیقی می‌تواند شاخص قابل توجهی از عمیق‌ترین انگیزه‌ها و محرک‌های یک فرهنگ باشد؛ انگیزه‌ها و محرک‌هایی که اغلب مملو از مفاهیم الهی هستند.
پس موسیقی کلاسیک به طور خاص چیست؟ توضیح علمی به این صورت که «موسیقی کلاسیک» را موسیقی دوران نسبتاً کوتاهی می‌دانند؛ یعنی تقریباً نیمه دوم قرن هجدهم. اگرچه به مفهوم عام این اصطلاح معمولاً برای اشاره به جریان موسیقی مرتبط با اجرای موسیقی در اروپا و فرهنگ اپرایی که حدود ۱۶۰۰ ظهور کرد، استفاده می‌شود.
البته گاهی نیز، موسیقی کلاسیک را «موسیقی هنری» می‌دانند که باید به آن گوش کرد نه اینکه صرفا آن را شنید.
به هر جهت این ویژگی از موسیقی کلاسیک موجب نمی‌شود که برتر یا ارزشمندتر از سایر ژانرهای موسیقی باشد، بلکه این نوع از موسیقی تنها متفاوت از سایرین است.
گوش دادن به این نوع از موسیقی، به تمرکز، نوعی اشتیاق و تمایل برای گوش دادن آن تا پایان نیاز دارد. همچنین باید باور داشته باشید که اگر یک قطعه را بارها و بارها گوش کنید، باز هم حرف جدیدی برای شما دارد. درحقیقت وقتی که موسیقی کلاسیک گوش می‌دهید، عوض اینکه از خود سوال کنید که «آن را دوست دارم یا خیر؟»، باید سوال کنید که «اینجا چه خبر است؟».
در ادامه پنج موسیقی از بهترین آثار کلاسیک که زمینه‌ای مذهبی دارند را معرفی خواهیم کرد:

یوهان سباستین باخ (۱۷۵۰ـ۱۶۸۵) St. Matthew Passion
این اثر مسلماً بزرگترین دستاورد موسیقی مسیحی در اوایل دوران مدرن است. اثری است زنده، قانع کننده و از نظر احساسی مستقیم؛ که مخاطب را به درون داستان رنج مسیح می‌برد، به گونه‌ای که شاید هرگز مشابه آن نبوده است.
آنطور که گفته می‌شود، باخ، یک مسیحی متعقد و غرق در انجیل بود و ظرافت‌ها و پیامدهای این کتاب مقدس را بهتر از سایر موسیقیدانان زمان خود درک می‌کرد.
شنیدن این اثر سه ساعت به طول می‌انجامد و نباید همه آن را بدون وقفه گوش کرد، بلکه به گونه‌ای باید آن را گوش کرد که هر بخش را درک کنید. حتی شاید عاقلانه باشد که برای شنیدن این اثر یک کتاب راهنما مانند کتاب «تنها آسایش من» اثر کالوین استپرت را کنار خود داشته باشید.

جرج فردریک هندل (۱۷۵۹ ـ ۱۶۸۵)، Messiah
این اثر با سرعتی خیره کننده (در کمتر از یک ماه) نوشته شده است و تعجبی ندارد که چرا جزو یکی از آثار برتر کلاسیک است. هندل همواره موسیقی خود را براساس متون انجیل ساخته که اکثریت آن‌ها مربوط به عهد عتیق هستند. درحقیقت او قصد داشته اینگونه انسجام داستان کتاب مقدس مسیحیان را به تصویر بکشد. این اثر درنتیجه درامی در سه بخش است که تقریباً با تجسم مسیح، کار رستگاری و سلطنت ابدی مطابقت دارد.

ولفگانگ آمادئوس موتسارت (۱۷۹۱ ـ ۱۷۵۶)، کنسرتو پیانوی ۲۱، موومان آخر
کارل بارت (کشیش، نویسنده و محقق دینی اهل سوئیس) در سال‌های آخر عمر، هر روز به عنوان نوعی تمرین معنوی به موسیقی موتزارت گوش می‌داد. او حتی در جایی گفته که جهان مادی توسط موسیقی موتزارت قادر به ستایش خداوند شده است.
به عبارت دیگر، موتزارت کار را سخت نمی‌کند. او برای بیان آنچه می‌خواهد بگوید یا ابراز وجود درونی خود تلاش نمی‌کند. بلکه به سادگی موسیقی خود را وسیله‌ای برای حمد و ستایش خداوند می‌داند.
هر بار که توانستید به سومین موومان مهیج و شادی بخش پاین قطعه برای پیانو و ارکستر گوش دهید، شاید در نهایت به پیامی که آهنگساز داشته، برسید.

لودویگ فان بتهوون (۱۸۲۷ ـ ۱۷۷۰)، سمفونی شماره شش، موومان‌های چهارم و پنجم
بتهوون که در برهه زمانی تغییر دوران «کلاسیک» به «رومانتیک» قرار گرفته بود، اشکالی از بیان انسانی را به وجود آورد که مسیر تاریخ موسیقی را برای همیشه تغییر داد. آثار او به قدری عظیم بودند که آهنگسازان بدشانسی که در قرن ۱۹ پس از او فعالیت کردند، همیشه زیر سایه ابهت آثار او قرار داشتند.
 بتهوون به دلیل سبک قهرمانی، مشتاقانه، رانشگر و اغلب بسیار تهاجمی خود مشهور شد. اما سمفونی «پستورال» جنبه متفاوتی از او را نشان می‌دهد؛ کمتر قاطعانه‌، بسیار آرام‌تر، مهربان‌تر و سپاسگزارتر.
برای او، این اثر به معنای احساسات برانگیخته از حومه وین، مزارع و مسیرهایی بود که اغلب در آن سرگردان بود.
موومان‌های چهارم و پنجم مخاطب را از یک طوفان سهمگین به «آواز چوپان: احساسات شاد و سپاسگزار پس از طوفان» هدایت می‌کند. درحقیقت حس قدردانی تقریباً کودکانه‌ای که احتمالاً حتی سخت‌ترین قلب‌ها را هم آب می‌کند، در این اثر نهفته است.
سمفونی شماره 6 بتهوون، موومان‌ چهارم

سمفونی شماره 6 بتهوون، موومان‌ پنجم

سرگئی راخمانینف (۱۹۴۳ ـ ۸۷۳)، کنسرتو پیانوی شماره دو، Adagio sostenuto
هیچ گاه اشتیاق قلب انسان برای دوری از خانه بدین شیواتر از موسیقی راخمانینوف، آهنگسازی که مجبور شد بیشتر عمر خود را دور از روسیه محبوبش سپری کند، برانگیخته نشده است.
دومین کنسرتو پیانوی او که پس از درمان افسردگی شدیدش ساخته شد، شاید شناخته‌شده‌ترین قطعه موسیقی کلاسیک باشد که تاکنون نوشته شده است و حقی که شایسته این محبوبیت است.

منبع: TGC
انتهای پیام

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید