این نویسنده در گفتوگو با صلح خبر، درباره خاطرهنویسی اظهار کرد: داستاننویسی و رماننویسی به شکل جدید در ادبیات ما قدمتی صدساله دارد، اما خاطرهنویسی در ادبیات ما پدیده نسبتا تازهای است. خاطرهنویسی پیش از انقلاب اسلامی منحصر به رجال سیاسی و بزرگان علمی بود که بیشتر به صورت خودنوشت است، اما ماهیت خاطرهنویسی بعد از انقلاب تغییر کرد و خاطره در میان عامه مردم وارد شد.
او افزود: بعد از انقلاب و در دوران جنگ، خاطرات در ادبیات ما جایی برای خود باز کرد یعنی اینکه خاطرات مخاطب عام پیدا کرد که این موضوع اتفاق تازهای بود و بر روند مطالعه مردم و رشد کمی و کیفی آثار تأثیر گذاشت.
علامیان با یادآوری اینکه خاطرات پیش از انقلاب به صورت خودنوشت بود، خاطرنشان کرد: خاطراتی که بعد از انقلاب و بویژه در دوران جنگ نوشته شده بیشتر به صورت شفاهی است، یعنی خاطره از حافظه راوی استخراج شده و به مدد مصاحبهگر و خاطرهنویس به کتاب تبدیل شده است. آثار خوبی هم در این زمینه به وجود آمده است.
او با بیان اینکه خاطره دو وجه دارد گفت: یک وجه آن ادبیات است و وجه دیگرش تاریخ. خاطره ژانری است که یک تنه به ادبیات میزند و نقشی هم در تاریخ دارد. بدین معنی که اگر مورخی در آینده بخواهد درباره تاریخ یک دوره بنویسد از جمله منابعی که به آن مراجعه میکند کتابهای خاطرات است. از سویی خاطره وجه ادبی دارد زیرا با متن و نثر و خواندن سروکار دارد.
این نویسنده درباره اینکه آیا خاطرات شفاهی با توجه به اینکه صاحب خاطره باید به ذهنش مراجعه کند، دچار خطا و اشتباه نمیشود، گفت: هرچقدر بیان خاطره به زمان وقوع واقعه نزدیک باشد قطعا اعتبار بیشتری دارد. هرچه زمان نقل خاطره از وقوع آن دورتر باشد از ذهن ریشه میگیرد که در این صورت عامل دیگری به نام خاطرهنگار دخیل است و در خلق آثار مشارکت دارد. خاطرهنگار نقش پررنگتری در بیان خاطرات دارد. به نظرم اگر خاطرات شفاهی توسط یک خاطرهنگار ماهر که به تاریخ واقعه و مسائل پیرامونی آن اشراف دارد نوشته شود، میتواند غنیتر از خاطرات خودنوشت باشد.
او درباره خاطرهنگاری همچنین گفت: خاطرهنگاری بر سه رکن استوار است؛ خود موضوع، استناد و نگارش و تدوین خاطره. اگر بیان خاطره نسبت به زمان وقوع اتفاق طول بکشد عنصر دیگری هم وارد خاطرهنویسی میشود که من نام آن را عنصر «کتابخانه» گذاشتهام. یعنی خاطرهنگار برای نوشتن خاطره باید درباره موضوع مطالعه و به کتابخانه مراجعه کند تا اطلاعات کافی درباره آن موضوع به دست آورد. در این صورت میتواند به راوی کمک کند.
علامیان درباره نگارش خاطره نیز اعلام نمود: در تبدیل نقل شفاهی خاطره به متن مکتوب باید نهایت نزدیکی به لحن و امانتداری رعایت شود. خاطرهنگار مجاز نیست چیزی را کم و زیاد کند، اما ادبیات طرف دیگر خاطرات است و خاطرهنگار باید در عین امانتداری و شفافیت در بیان خاطرات طوری متن را به مخاطب عرضه کند که خواننده رغبت به خواندن آن را از دست ندهد. خاطرهنگار باید از جملات سالم و صحیح استفاده کند.
او همچنین درباره تدوین خاطرات با بیان اینکه خاطرهنگار باید در ارائه خاطرات به توالی زمان توجه و آن را در نوشتن رعایت کند، گفت: باید به فصلبندی، میانتیتر، عنوان و فهرست کتاب در تدوین خاطره توجه شود. خاطرهنویسی مانند کشیدن تابلو نقاشی است و همانطور که نقاش با بوم و رنگ نقشی خلق میکند خاطرهنگار نیز با این عوامل یک کتاب خلق میکند.
او درباره یادداشتهای روزنوشت نیز گفت: برخی از کارشناسان خاطرات روزنوشت را معتبرتر از خاطرات شفاهی میدانند زیرا ممکن است خاطرهنگار در نوشتن خاطره دخل و تصرف داشته باشد. برخی از افراد به صورت روزانه اتفاقاتی را که برایشان افتاده در یک سررسید یا دفتر مینویسند که این مستندترین متنی است که فرد میتواند به آن مراجعه داشته باشد. اگر کسی یادداشتهای پراکنده هم داشته باشد در بیان شفاهی خاطرات میتواند از آنها کمک بگیرد.
این نویسنده در ادامه درباره وضعیت خاطرهنویسی در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها اظهار کرد: فکر میکنم به لحاظ رویکردی که ما بعد از انقلاب و جنگ داشتیم به لحاظ کمی و کیفی خاطرات افزایش پیدا کرده است. در اروپا و آمریکا نیز ممکن است یک سرباز خاطرات خود را منتشر کند که از سوی مردم نیز مورد استقبال قرار میگیرد یا حتی به عنوان کتاب پرفروش معرفی میشود. اما فکر میکنم خاطرهنگاری در ادبیات ما جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
او با بیان اینکه خمیرمایه خاطرهنگاری در کشور ما انقلاب و جنگ هشتساله است، گفت: جنگ موضوعی است که خیلی از رماننویسان را به خود جذب میکند. جنگ باب بزرگی را برای ادبیات کشور ما باز کرده است. در جنگ به قدری ظرایف عاطفی و وقایع تاریخی وجود دارد که میتوان گفت جنگ بهشت سوژه است. جنگ هشتساله بزرگترین جنگ بعد از جنگ جهانی دوم بوده و مطمئنا سوژههای بسیاری را در خود جای داده است که هنوز دستنخورده باقی ماندهاند. شناساندن جنگ نیز میتواند از اهمیت خاطرهنگاری جنگ باشد. امتیاز بزرگ برای یک نویسنده این است که در جنگ حضور داشته باشد و ماجرا را بیان کند. تأثیرگذاری این موضوع خیلی بیشتر از کسانی است که در جنگ حضور نداشته و درباره جنگ مینویسند. البته من منکر این موضوع نمیشوم که برخی از کسانی که جنگ را ندیدهاند درباره جنگ خوب مینویسند.
انتهای پیام