عکاسانی که برخی از قابل توجهترین تصاویر سال با موضوعاتی از بلایای طبیعی گرفته تا تلفات انسانی ناشی از کرونا و جنگ را به تصویر کشیدهاند، از حس و حال و تجربیات خود حین به ثبت رساندن این تصاویر سخن میگویند. به گزارش صلح خبر، گاردین در گزارشی مجموعهای از عکسها را با عنوان «برترین […]
عکاسانی که برخی از قابل توجهترین تصاویر سال با موضوعاتی از بلایای طبیعی گرفته تا تلفات انسانی ناشی از کرونا و جنگ را به تصویر کشیدهاند، از حس و حال و تجربیات خود حین به ثبت رساندن این تصاویر سخن میگویند.
به گزارش صلح خبر، گاردین در گزارشی مجموعهای از عکسها را با عنوان «برترین تصاویر سال ۲۰۲۱» منتشر کرده است. در ادامه با منتخبی از این تصاویر و داستانهای کوتاه آنها آشنا میشوید.
صلح خبر پیشتر هم در گزارشی برخی دیگر از این تصاویر و داستانهایشان را روایت کرده بود.
گردشگرانی که فوران یک آتشفشان را تماشا میکنند، ایسلند
عکاس:Arnar Kristjansson
عکاس این اثر میگوید: «این عکس را درست در زمانی که شکلگیری دهانه برخوردی آغاز شده بود به ثبت رساندم. در آن روز در یک کولاک بزرگ گیر کرده بودم و این احتمال وجود داشت که نتوانم از فوران آتشفشان تصویری ثبت کنم، اما از آنجایی که به پیشبینی آب و هوا در ایسلند نمیتوان اعتماد کرد، ثبت کردم تا شاید بارش برف آرامتر شود…تماشای مردمی که با فاصله کم کنار آتشفشان ایستاده بودند عجیب بود. این کار بسیار خطرناکی است، البته بیشتر به دلیل گاز نه گدازه؛ چراکه اگر مسیر وزش باد ناگهان تغییر کند گاز میتواند این افراد را بیمار کند. در پنج متری این گدازهها یک نوجوان مشغول ثبت فیلمی برای شبکه اجتماعی بود. از آن لحظاتی بود که حین به ثبت رساندن تصویری بسیار سورئال، نمیتوانستم باور کنم موقعیتی که در آن قرار دارم واقعی است…دهانه آتشفشانی که در تصویر مشاهده میکنید طی چند روز پس از ثبت عکس خاموش شد، اما دهانههای دیگری که بر اثر فوران این آتشفشان شکل گرفتند تا چندین ماه وجود داشتند…»
لحظات پایانی عمر یک گوریل کوهی یتیم، پارک ملی ویرونگا، کنگو
عکاس: Brent Stirton/ گتی ایمیجز
عکاس این عکس میگوید مدت زیادی با این گوریلها کار کرده است و در سال ۲۰۰۷ برای به ثبت رساندن تصاویری از یک موضوع متفاوت به کنگو سفر کرده بود. در آن سال خبر کشته شدن گروهی از گوریلهای کوهی در خطر انقراض را شنید و از آن پس به طور مداوم از پارک ملی ویرونگا بازدید کرده است.
در سپتامبر امسال بر روی ثبت تصاویری از فعالیت گروهی از جنگجویان غیرنظامی در خارج از این پارک تمرکز کرد. در آن زمان حال یکی از گوریلها که «Ndakasi» نام داشت خوب نبود. عکاس به پارک ملی ویرونگا رفت تا از مراحل درمانی که برای این گوریل انجام میشود عکاسی کند.
عکاس بیان کرد: «وقتی این گوریل به هوش آمد، «آندره» که پرستار او بود به همراه دو دامپزشک سعی کردند او را احیاء کنند. پس از آن، این گوریل که خیلی ضعیف شده بود، خزید و روی «آندره» نشست. تمام بدن گوریل روی «آندره» بود درست مثل یک کودک. وضعیت او بسیار شبیه به وضعیت یک بچه بود. مسوولان پارک ملی میدانستند حال این گوریل بسیار وخیم است، اما امیدوار بودند بهبود پیدا کند. با این حال وضعیت آن طور که انتظار میرفت نشد…موقعیت غمانگیزی بود.»
این عکاس وقتی مشخص شد چه اتفاقی خواهد افتاد چند عکس گرفت و صحنه را ترک کرد. چراکه معتقد بود آن لحظه به «آندره» و آن گوریل تعلق دارد.
این گوریل تنها گوریلی بود که از حادثه کشتار سال ۲۰۰۷ جان سالم به در برد و وقتی که کودک بود پیدا شد. روزی که این بچه گوریل پیدا شد هوا بسیار سرد بود و از آنجایی که احتمال مرگ بچه گوریل زیاد بود «آندره» او را در لباس خود گذاشت و چهار مایل را پیاده حرکت کرد تا از آن منطقه خطرناک خارج شود.
عکاس معتقد است یک چرخه در زمان پایان زندگی این گوریل دوباره تکرار شده است، گوریل دوباره در نزدیکی و در آغوش «آندره» قرار داشت.
دختری در خانه ویرانشدهاش، غزه
عکاس: Fatima Shbair/ گتی ایمیجز
عکاس این تصویر که در ۲۴ «مه» به ثبت رسیده، در آن روز پس از اعلام آتشبس بین فلسطین و رژیم صهیونیستی، از سوی «گتی ایمیجز» برای ثبت تصاویری از غزه مشغول فعالیت بود.
این عکاس میگوید مستقیم به «بیت حانون» منطقهای که در زمان حضور مردم در خانههایشان هدف حمله قرار گرفته بود سفر کرد.
عکاس بیان کرد: «با تمام خانوادههای این منطقه ملاقات کردم، داستانهایشان را شنیدم و به داخل خانههای ویرانشدهشان، از جمله خانه رغد ناصر رفتم. او درحالی که عروسک خرسیاش را در دست داشت مرا از اتاقی به اتاق دیگر همراهی کرد. از او درباره اتاقش پرسیدم و او مرا به آنجا برد…تمام مدت ساکت بود و نشانههایی از شوکه شدن و غم در چهرهاش وجود داشت. او در سکوت محض در اتاقش ایستاد و از میان دیواری که ویرانشده بود آنچه که بر سر این منطقه آمده بود را تماشا میکرد و این طور به نظر میرسید که نمیتوانست آن را درک کند. تماشای رغد در این وضعیت بسیار دردناک بود. در این تصویر او احساسات تمام ساکنان این منطقه را به نمایش گذاشت. تمام آن چه که اتفاق افتاده بود در این تصویر خلاصه میشود.»
عکاس میگوید در ماه جاری «رغد» را دوباره ملاقات کرده است. او و خانوادهاش به ناچار خانه کوچکی را در منطقهای دیگر اجاره کرده بودند. رغد و خواهر و برادرانش از نظر روحی رنج میکشند و بخاطر از دست دادن خانه و خارج شدن از محله زندگی شان بسیار غمگین هستند.
جنگجویان طالبان در فرودگاه بینالمللی حامد کرزی نماز مغرب اقامه میکنند، کابل
عکاس: Jim Huylebroek / نیویورک تایمز
عکاس، این عکس را چند هفته پس از سقوط کابل به ثبت رسانده است. به گفته وی، خارج از این فرودگاه آشوبی حاکم بود، گویی تمام مردم کشور قصد داشتند وارد فرودگاه شوند. فقط چند روز پیش از ثبت این عکس، بر اثر حمله داعش صدها نفر کشته شدند.
عکاس بیان کرد: «مردهایی که در تصویر میبینیم، ماموریت داشتند از فرودگاه حفاظت کنند. ورود به فرودگاه خیلی دشوار بود و در چند باری که تلاش کردم، با من برخورد شد و بازگردانده شدم. آن روز مصمم بودم که وارد شوم. وقتی شب شد، پیش از آنکه برای گروهی از سربازان طالبان توضیح دهم که فقط چند عکس از آنها که در داخل فرودگاه هستند نیاز دارم توانستم وارد شوم… یک مرد، همانی که در رأس نمازگزاران است انگلیسی صحبت کرد و گفت میتوانم پس از نماز چند عکس بگیرم … پس از آنها خواستم حین نماز هم عکاسی کنم.»
این عکس، شخصا برای عکاس اهمیت بالایی دارد؛ چرا که مهر تاییدی است بر بیدلیل نبودن اقامت او در کابل در ماه اوت. او میگوید این که در ماه اوت در کابل بماند ریسک بود چراکه وقتی طالبان قدرت را در اختیار بگیرد همهچیز غیرقابل پیشبینی است.
اسبی که توسط ارتش سوئیس جا به جا میشود، سوئیس
عکاس: Fabrice Coffrini / خبرگزاری فرانسه
عکاس میگوید خبری دریافت کرده بود که بخش دامپزشکی ارتش سوئیس آزمایشهایی را انجام خواهد که به موجب آن باید اسبها با هلیکوپتر جا به جا شوند، پس فکر کرده شاید عکاسی از این سوژه جالب باشد.
عکاس نمیتوانست هلیکوپتر را نیز در قاب جای دهد چرا که کابلی بسیار بلند و حدود ۳۰ متر بود. به عقیده عکاس همین نکته توانسته به عکس فضای سورئال بدهد.
ساکنان یک جزیره پس از آتشسوزی خانههایشان را تخلیه میکنند، ائوبویا، یونان
عکاس: Konstantinos Tsakalidis / بلومبرگ
عکاس این عکس میگوید به محض ورود به جزیره «ائوبویا»، حتی از فاصله دور هم میشد شعلههای آتش که سر به آسمان کشیده بودند و غبار غلیظی که بر فراز آنها در حرکت بود را دید.
در این عکس تصویر زن ۸۱ سالهای را میبینید که از خانهاش خارج شده است. به گفته عکاس، در زمان ثبت این تصویر، زن پریشان بود و به دنبال همسرش میگشت. این زوج خانهای که در تصویر قابل مشاهده است را طی ۲۰ سال ساخته بودند و در آن لحظه به نظر میرسید شعلههای آتش مستقیما به سمت خانه حرکت میکنند، البته این خانه دچار صدمه نشد.
عکاس میگوید با وجود پرهیاهو بودن آن روز، با تمام وجود سعی کرد بتواند شدت آتشسوزی، درماندگی مردم «ائوبویا» و کمبود کمکهای دولت برای مصیبتزدگان را به تصویر بکشد؛ «از همان ابتدا میدانستم این عکس بازتاب مهمی از شرایطی است که مردم یونان با آن مواجه شدهاند اما نمیتوانستم تصور کنم این عکس تا این حد در جهان بازتاب داشته باشد. این عکس به نماد بحران تغییرات اقلیمی تبدیل شده است…»
بازیکنان تیم ملی فوتبال دانمارک در جریان رقابتهای یورو ۲۰۲۰ دور «کریستین اریکسن» هم تیمیشان را احاطه کردهاند، کپنهاگ
عکاس : Friedemann Vogel / آژانس عکاسی خبری اروپا
این عکس حدود ۴ یا ۵ دقیقه پس از افتادن «کریستین اریکسن» بر روی زمین ثبت شد. عکاس در لحظهای این عکس را به ثبت رسانده که مشخص نبود آیا این بازیکن هنوز زنده است یا خیر.
عکاس درباره ثبت آن بیان کرد: «من برای ثبت این عکس، یعنی ثبت عکس از کسی که احتمالا زنده نیست بسیار مورد انتقاد قرار گرفتم، اما این شغل من است. به تصویر کشیدن واقعیت؛ این موقعیت بسیار اهمیت دارد.»
عکاس معتقد است، حالات چهره افرادی که دور «اریکسن» ایستادهاند باورنکردنی است. چراکه آنها عمق فاجعه را میدانند و بسیار نگرانند.
غذارسانی به مرغهای دریایی در مه، دهلی
عکاس: Navesh Chitrakar / رویترز
عکاس درباره ثبت این عکس بیان کرد: «از لحظهای که وارد دهلی شدم در چشمهایم به دلیل این مه غلیظ سوزش احساس کردم. من برای کار به دهلی نرفته بودم و به همراه همسرم برای سپری کردن تعطیلات آنجا بودیم. چند روز از این فرصت استفاده کردم و صبح زود برای عکاسی بیرون رفتم. پس از بازگشت، تمام عکس را بررسی کردم و حتی این عکس هم چندان نظرم را جلب نکرد. اما وقتی از همسرم سوال کردم او این عکس را انتخاب کرد. نکته اصلی این عکس آلودگی هوا است اما برای من در این عکس بیشتر پرندهها اهمیت دارند. تصویر آنها با وجود پسزمینهای مملو از دود بسیار چشمنواز است.»
انتهای پیام