امروز: شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: السبت 22 جماد أول 1446 | 2024-11-23
لیست خبرهای برچسب : فریاد

آیا می‌دانستید گیاهان از استرس جیغ می‌زنند؟

به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر آیا می‌دانستید گیاهان از استرس جیغ می‌زنند؟ برترین‌ها: بشر مدت هاست فکر می‌کند که هرچیزی که فاقد مغز باشد، فاقد توانایی احساس و فکر کردن است. به همین دلیل است که انسان‌ها احساس می‌کنند و فکر می‌کنند که جوشاندن خرچنگ زنده باعث مرگ بدون درد می‌شود. اما در سال […]

ارسال توسط :

زندگینامه کوروش کبیر نبرد سارد

● نبرد سارد سقوط امپراتوری قدرتمند ماد و سربرآوردن یک دولت نوپا ولی بسیار مقتدر به نام ” دولت پارس “ برای کرزوس ، پادشاه لیدی – همسایه ی باختری ایران ، سخت نگران کننده و باورنکردنی بود. گذشته از آنکه امپراتور خودکامه ی ماد ، برادر زن کرزوس بود و دو پادشاه روابط خویشاوندی […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2 بی نام مثل دفعه ی پیش دیزی فروش ها یکی پس از دیگری به سر مردک ریختند و خندیدند. سقف بلورین بازار از زور خنده ترک برداشت. چند دیزی جوراجور از قفسه ها افتاد و خاکشیر شد، آخر سر به […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش4

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر از بس که داد زده بود، صورتش کبود شده بود. دهنش کف کرده بود و عضلات چهره اش می لرزید. از سیمای حق به جانبش برمی آمد که آن چه را می گوید خود قبول دارد. آدم در آن حال دلش برایش می سوخت. بیچاره […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش3

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر پس از آنکه صلوات ها پشت سرهم و بلند ختم شد و لرز تازه ای ـ غیر از آنچه را که آتشخانه کشتی در تن آن انداخته بود ـ پیدا نشد، سید با گلوی خراشیده و التهاب گفت: «گفتم جنگ جنگ صفین شاه مردان علیه، […]

ارسال توسط :

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ نوشته راینر ماریا ریلکه

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ[1] 1) شاید، به دل کوه های بلند بروم به رگ های سخت، تنها، چون سنگ معدن، و چنان ژرف شوم، که هیچ پایانی نبینم و هیچ دوردستی: همه چیزی نزدیک و همه ی نزدیکی، سنگ شود.

ارسال توسط :

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه[1]  اشاره:  «… در بیست و چهارم نوامبر 1662، اتو فون ریلکه – ساکن لانگن او /از گرانیتس و زیگرا/ برای انتقال ملکی موروثی یه لیندا رهسپار شد برای گرفتن سهم برادرش کریستف که در نبردی در مجارستان درگیر بود.

ارسال توسط :