به گزارش صلح خبر، روزنامه شهروند نوشت: نسیم خنک شروع به وزیدن کرده و کاپیتان بالن، جهت و سرعت باد را با بادنگار جیبیاش تعیین میکند. هدایتکننده بالن برای آخرین بار طنابهای کنترلکننده و مشعل را بررسی میکند تا در هواگردی و برگزاری مراسم خواستگاری در بالن مشکلی پیش نیاید. عروس و داماد آینده هم هیجانزده با عکاسشان فیگورهای دلخواه و نماهایی که میتواند بهترین عکس یادگاری را برایشان ثبت کند، هماهنگ میکنند. میکاپ آرتیست هم مدام موها و صورت عروس و داماد را با فیکساتور میپوشاند.
اینجا آبسرد دماوند است؛ جایی در فاصله ۶۵ کیلومتری تهران و ۵ کیلومتری جنوب جاده هراز و میان دو شهر دماوند و فیروزکوه. منطقهای که از سال ۸۹ پاتوق و به نوعی ایستگاه ارایه خدمات گردشگری و تفریحی با بالن توسط چند شرکت هوانوردی تهران است که روزانه در سانسهای مختلف بالنهایشان را برای برگزاری مراسم تولد، خواستگاری، عروسی، میهمانی و دورهمیهای خانوادگی و دوستانه و… اجاره میدهند.
آپشنهای لاکچری
۵۰۰ کیلومتر آن طرفتر، جایی میان فیروزکوه و این مجموعه گردشگری، همه چیز برنامهریزیشده و دقیق اجرا میشود. بالن بعد از یک ساعت هوانوردی فرود میآید. نیم ساعت قبل از فرود، یک کایت موتوردار (هواپیمای فوقسبک) از مقابل بالن پرواز میکند که در امتداد آن بنر ۳ متری سفید و صورتی با مضمون «با من ازدواج میکنی؟» در هوا به اهتزاز درآمده است. این درست زمانی است که مراسم خواستگاری بهطور رسمی آغاز میشود و حالا عروسخانم آینده باید به درخواست آقای داماد پاسخ دهد. عکاس هم پشت سر هم شاتر دوربین را میزند، تا از ثبت صحنههای رمانتیک غافل نماند. مراسم حتی بعد از فرود در نقطه هم ادامه خواهد داشت. یک میز ۶نفره با طراحی کلاسیک چیده شده که دورتادور آن یک گروه موسیقی ایستادهاند. نوشیدنیهای رنگارنگ همراه یک صبحانه حسابی آنجا در انتظار عروس و داماد آیندهاند. هدیههای مراسم خواستگاری در گلدان شیشهای دو متری قرار دارند، تا بعد از مراسم با پیک برای دوستان و اقوام عروس و داماده آینده ارسال شود و آنها نیز از این پیوند فرخنده و گرانبها مطلع شوند. کمی آن طرف خودروی آفرود پارک شده است، تا درنهایت مسافران را به مکان اولیه پرواز بازگرداند. روزانه بالنهای بسیاری در سانسهای مختلف برای برگزاری مراسم تولد، خواستگاری، عروسی، میهمانی و دورهمیهای خانوادگی و دوستانه و… اجاره داده میشوند. قیمت اجاره بالن هم از ساعتی ۷۵۰هزار تومان آغاز میشود و با ۱۰میلیون هم متوقف نمیشود. البته این قیمتها براساس نوع مراسم و آپشنهایی که مشتری در نظر دارد، متفاوت است. مثلا تدارک میز عروسی و تولد با دیزاین بادبادک یا شمع بعد از بالنسواری در دشتهای وسیع، عکاسی فرمالیته عروسی که مدتهاست بازارش رونق گرفته، فیلمبرداری هوایی، تزیینات آنچنانی بالن، پزر مراسم، طراح لباس، گارسونهای خارجی و تشریفات دیگر که همه چیز را بینهایت اشرافی میکند.
داخل بالن چه خبر است؟
ساعت ۹:۳۰ صبح است که یکی دیگر از بالنهای اجارهای در دشتهای خوش آبوهوای آبسرد با احتیاط فرود میآید. مسافران آن پنج دختر جوان دانشجوی رشته عکاسیاند که یکبهیک و آرام با استفاده از پلکان فلزی پیاده میشوند. «مجید محرابی» هدایتگر بالن، طنابهای نگهدارنده را با وسواس خاص روی زمین وصل میکند. او که از نزدیک شاهد بسیاری از مراسم مجلل بوده، میگوید: «بالنسواری یک ورزش هوایی ماجراجویانه است که این سالها سبک زندگی وارداتی روی آن تاثیر گذاشته، به گونهای که کاربری آن هر روز درحال تغییر است.
کمتر پیش میآید ما مسافرانی داشته باشیم که به صرف عشقشان به آسمان و پرواز، سوار بالن شوند یا مثلا بخواهند فعالیتهای تحقیقاتی داشته باشند. غالبا مسافران ما افرادیاند که با تجمل و اشرافیگری به دنبال فخرفروشیاند. جالب است برایتان بگویم خیلی پیش میآید در مراسم عروسی و تولد که در بالن برگزار میکنیم، میان میهمانان و حتی عروس و داماد دعوا و اختلاف پیش بیاید. بحثهایی راه میافتد دیدنی، عجیب و گاه خطرناک برای امنیت پرواز. دست آخر هم بیتوجه به هزینهای که کردهاند، با دلخوری از بالن پیاده میشوند. به این موارد، موارد عجیبوغریب دیگری را هم اضافه کنید. مثلا یکی از مشتریها درخواست داده بود هنگام خروج از بالن گروه موسیقی با ساز و دهل پذیرایشان باشد. دیگری میخواست به جای خودروی آفرود، اسب با کالسکهای رویایی هماهنگ کنیم. متفاوتتر از اینها که حسابی غافلگیرمان کرد، خیّر ناشناسی بود که چند هفته متوالی نوجوانان بیبضاعت را که آرزوی پرواز داشتند، میهمان بالن و بالنسواری کرد. چه خوشحالی قشنگی داشتند آن نوجوانها.»
مجری فانتزیهای مشتریان
برای مطلعشدن از سازوکار شرکتهای اجاره بالنهای تفریحی بعد از چند روز پیگیری با یکی از مدیران آنجا همراه شدیم. او درباره ظهور این نوع مراسم در زندگی مردم معتقد است: «تقریبا از اواخر دهه ۸۰ پای بالنهای تبلیغاتی و تفریحی به آسمان شهر و کشورمان باز شد. تا همین چند سال پیش میشد با ۳۰۰ تا ۴۰۰میلیون تومان یک سایت پروازی جمعوجور راه انداخت، حالا با توجه به وضع اقتصادی با دشواری همراه است، درحالیکه پرواز بالنهای رنگی در آسمان میتواند صنعت توریسم را رونق بخشد. فکر میکنم درحال حاضر چهار شرکت پرواز بالن در کشور فعالند. فضاهای بکر دماوند و دشتهای سرسبز جنوبشرقی شهرری ازجمله این مکانهای برگزیده برای علاقهمندان به بالنسواریاند.»
مدیر جوان در ارتباط با رواج برگزاری مراسم پرخرج و گرانقیمت عروسی و تولد در بالن میگوید: «ما مجری فانتزیهای متنوع مشتریهایمان هستیم. البته تا آنجا که به مقررات تعیینشده از سوی سازمان هواپیمایی کشور خدشهای وارد نشود و امنیت پروازها به خطر نیفتد. رواج برگزاری مراسم به این شکل درواقع به تغییر سبک زندگی و سلیقه افراد بازمیگردد. نشان به آن نشان که مشتریان ما الزاما از گروه ثروتمند و متمول جامعه نیستند. شاید باورش سخت باشد، اما نیمی از آنها از اقشار متوسط جامعهاند که با اجرای اینگونه مراسم فقط به دنبال دیدهشدن در جمع اقوام و دوستانشاناند. گواه این ادعا هم مشتریهایی است که ماه پیش داشتیم. آنها میهمانی فارغالتحصیلی خود را در بالن برگزار کردند، آن هم درحالیکه هزینهاش را با وامی که چند ماه پیگیرش بودند، پرداختند. در مقابل مشتریانی هم داریم که پرداخت این مبالغ برایشان خندهدار است.»
از تبلیغ تا واقعیت
برای راه یافتن به یکی از دفاتر شرکتهای ارایه خدمات تفریحی با بالن در محدوده ولنجک تهران نباید حرفی از خبرنگاری و روزنامه به میان آورد؛ بهترین راه، ورود عادی مانند یک مشتری است. طبقه ششم یک برج و محیطی باشکوه که با مبلمان شیک و پردههای لایت تزیین شده است، یکی از این دفاتر است. به محض ورود، یکی از کارکنان مجموعه با استقبال گرم پذیرا میشود. باید چند دقیقهای منتظر بود تا نوبت برسد.
مرد جوانی کمی آن طرفتر منتظر نشسته و باز کردن سر صحبت با او چندان سخت نیست: «دومین سالگرد ازدواجمان نزدیک است و میخوام با رزرو بالن و برگزاری یک جشن کوچک در آن، همسرم را غافلگیر کنم.» «مهسا» هم یکی دیگر از مراجعهکنندگان، بیصبرانه منتظر است تا طرحهای میهمانیاش را برای مدیر شرکت شرح دهد تا با عنوان لاکچری و خاصبودن میان دوستانش شهرت یابد: «تصمیم گرفتم دوستان دوره دبیرستان را به بالنسواری میهمان کنم. خیلی وقت است همدیگر را ندیدهایم، این بهانه خوبی است. چقدر برویم سینما، پارک و کافه. دلم میخواهد یک تفریح جدید و لوکس را تجربه کنم. از تکرار بدم میآید. زیاد اهل کتاب و درس نیستم، برای همین تفریحم همینجور چیزهای متمایز است. دمشان گرم، با این امکان تفریحی که برایمان فراهم کردهاند، کمی دلخوش میشویم.»
زنگ گوشی تلفن همراهش به صدا درمیآید و با یک عذرخواهی بلند میشود و میرود به گوشهای خلوت. بعد از او زنی تقریبا سالخورده در انتهای سالن توجه را به خود جلب میکند. او درباره آمدنش به این دفتر میگوید: «راستش چند وقت پیش از طریق یکی از شبکههای مجازی با فعالیت این شرکت آشنا شدم. به نظرم حالا که سرگرمی خاصی نداریم، تجربه این مورد غنیمت است. درست است که کمی گران است ولی خب هیجانی دارد که به تجربه کردنش میارزد. حالا اگر ما هم یکبار ناپرهیزی کنیم و ادای این پولدارها را دربیاوریم چه میشود مگر؟»
شکاف اجتماعی بزرگ
چه عواملی باعث آغاز و فراگیر شدن برگزاری مراسم لوکسنما میشود؟ «مرجان بیات»، روانشناس سازمان بهزیستی در اینباره معتقد است: «جامعه ما در حال گذار از شرایط خاص و پیچیده اقتصادی و فرهنگی است. از سویی وضع اقتصادی فشارهای متعدد مالی و روانی را به همراه دارد و از سوی دیگر شرایط فرهنگی دستخوش تغییرات متاثر از محصولات مدرن رسانههای مجازی شده است. حالا تصور کنید در این اوضاع و احوال خاص که اکثریت جامعه در بسیاری حوزهها محرومند، اقلیتی میآید و تحت تاثیر سبک زندگی خارج از فرهنگ و مذهب جامعه دست به انجام فعالیتهایی میزند که میشود آرزو و حسرت بسیاری که توانایی برخورداری از آنها را ندارند. از سویی بر همگان مشخص است که لوکس برگزار کردن مراسم عروسی به پایداری آن پیوند کمکی نمیکند. همچنان که شاهد بودهایم سالهای گذشته یکی از هتلهای معروف و لاکچری پایتخت زمانی که در تدارک برپایی جشن ۱۰ سالگی ازدواج زوجهایی بود که در آن هتل مراسم گرفته بودند، با این آمار روبهرو شد که بیش از ۸۰درصد آنها به جدایی و طلاق رسیدهاند.
ترویج الگوهای زندگی به این شکل و شمایل به جز شکاف و تضاد فرهنگی و روانی که بین افراد جامعه ایجاد میکند، پیامد دیگری به همراه دارد. تغییر ماهیت و کارکرد پدیدههای جانبی و درگیر با آن موضوع میتواند در بلندمدت بر جو روانی جامعه تاثیری منفی بگذارد. این پیامد دوم است. یعنی پدیده برگزاری مراسم عروسی شیک و نازنده در بالن باعث شده تا دیگر ما از بالنسواری بهعنوان یک رشته ورزشی یاد نکنیم و فقط آن را ابزاری برای دیدهشدن بدانیم. درحالیکه این تمایل به دیدهشدن در حد معقول، شیوههای کمخرج و متعارفتری هم دارد.»
بیات نابرابری فرهنگی را متوجه متولیان عرصه اجتماعی و فرهنگی و البته اقتصادی میداند: «دریای اقتصاد که ناآرام باشد، ساحل فرهنگ نیز امن نخواهد بود. برای همین متولیان و مسئولان اجتماعی و اقتصادی باید بهگونهای عمل کنند که تأثیر آن در نحوه نگرش کلی افراد جامعه به سبک زندگی مجزا از فخرفروشی، شهرتطلبی منفی به خوبی دیده شود.»
پرواز بدون مجوز!
فعالیت شرکتهای بالنگردی زیر نظر سازمان هواپیمایی کشور است که وظیفه نظارت و ساماندهی پروازهای تفریحی را به عهده دارد. «رضا جعفرزاده» مدیر روابطعمومی سازمان هواپیمایی کشور با بیان این موضوع میگوید: «متأسفانه در حال حاضر در تهران شرکتهایی که خدمات تفریحی و گردشگری مرتبط با بالنسواری را ارایه میدهند، مجوز فعالیت از سوی سازمان هواپیمایی ندارند، آن هم با وجود دستورالعمل و مکانیسمهای تعریفشده که بارها و بارها از سوی سازمان به آنها ابلاغ شده است. در این شرایط انجام اقدامات غیرمتعارف و حاشیهای در بالنها با هدف جذب بیشتر مشتری هم باب شده که نیازمند ورود سازمانهای دستاندرکار است تا از وقوع حادثههای تلخ پیرامون این ورزش هوایی جلوگیری شود.» با این همه، این شرکتها مدعیاند مجوزهای لازم را از سازمانهای مربوطه دارند.
انتهای پیام