امروز: پنجشنبه, ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الخميس 17 شوال 1445 | 2024-04-25
کد خبر: 1616 |
تاریخ انتشار : 15 آبان 1391 - 9:13 | ارسال توسط :
12
2
ارسال به دوستان
پ

­نگاهى به آموزه‏هاى مولانا در غرب‏ مولانا، سفير صلح خبرى از شرق به غرب‏ رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در كانادا  مقدمه‏  از حدود نيم قرن پيش موج اعتقادى جديدى در امريكا ايجاد شده كه به New Age يا موج‏نو معروف است. اين موج نوعى گرايش به عرفان، قطع نظر از باورهاى دينى است […]

­نگاهى به آموزه‏هاى مولانا در غرب‏

مولانا، سفير صلح خبرى از شرق به غرب‏

رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در كانادا

 مقدمه‏

 از حدود نيم قرن پيش موج اعتقادى جديدى در امريكا ايجاد شده كه به New Age يا موج‏نو معروف است. اين موج نوعى گرايش به عرفان، قطع نظر از باورهاى دينى است و به عنوان جريانى براى رشد و ارتقاى باطنى تلقى مى‏شود. در اين بين مولانا و آثارش سهم بسيار بالايى را به خود اختصاص داده‏اند. البته حضور مولانا تنها به امريكا محدود نمى‏شود و در ديگر كشورها نيز بارقه‎هايى از اين توجه را مى‏توان ديد اما اين جريان در امريكا شديدتر از نقاط ديگر است. امروزه بسيارى مولانا را مى‏شناسند و گسترة حضور او شرق تا غرب عالم را فرا گرفته است. وي از ذخاير فرهنگ بشرى در جهان معاصر است و سفير صلح خبرى است ميان شرق و غرب.

 شايد بتوان دلايل اين اقبال و رويكرد به مولانا و آثارش را تا حدى احصاء نمود اما شكى نيست كه با همة دقتى كه ممكن است در اين راه به كار بنديم باز هم ناگفته‏هاي بسيارى خواهند ماند. به هر روى معدودى از اين علل را در ذيل با هم بررسى مى‏كنيم:

 – مولانا نسبت وجودى ميان هستى و انسان را بازآفرينى مى‏كند، مبنايى براى بازسازى وحدت وجود بشرى در وراى تنوعات آن عرضه مى‏دارد و نشان مى‏دهد كه آدمى به رغم تكثر و تنوع، به يك حقيقت يگانه تعلق دارد. پس پربيراه نيست اگر امروز حضور او و آثارش را در جهان غرب تا اين اندازه پر رونق و پويا شاهديم.

 – در دنيايى كه نياز به دين يكى از نيازهاى اصلى انسآن هاست، آموزه‏هاى او كه رنگ و بويى متفاوت دارند و سراسر مملو از مسائل عرفانى، اخلاقى و روحانى هستند، توجه بسيارى را به خود جلب نموده‎اند چرا كه انسان معاصر ديگر حاضر نيست به باورهاى پيشين خود كه آن ها را مترادف با خرافه مى‏داند رجوع كند.

 – مولانا خدايى را براى مردم تصوير مى‏كند كه بسيار به بشر نزديك است و از او دور نيست و همواره نيز او را با مهر به سوى خود مى‏خواند.

 – او در آثار خود به همة سطوح جامعه نظر دارد و بر اين اعتقاد است كه هركسى در هر سطحى از اجتماع و با هر شغل و پيشه‏اى و هر فرهنگ و دانشى مى‏تواند به خدا برسد و اين درست نقطة تفاوت ميان نگاه سنتى و نگاه عارفانه به دين است.

 – از نظر هنرى نيز آثار مولانا به­گونه‏اى هستند كه سبب توجه به آن مى‏شوند. جنبة هنرى به ويژه موسيقى آثار مولانا يكى ديگر از اين جنبه‏هاست. او بيش ترين توجه به موسيقى و كاربرد آن را در اشعار خود داشت. بيش ترين بحور عروضى را به­ كار برد و در كنار همة اين ها، خود او نيز در نواختن سازهايى تبحر داشت كه نى يكى از معروف‎ترين آن هاست.

 – اشعار عرفانى حاوى فلسفة ذوقى و اشراقى است كه با حقايق ازلى و جاودانه سر و كار دارند، در هيچ قالب زمانى و مكانى محدود نمى‏شوند،  شاعرى كه به اين حقايق دست يابد و آن را با زبانى لطيف بيان كند پيامى جهانى داده است.

 – عرفان در گذشته جايگاهى مشابه روان‎درمانى‏هاى امروزين داشته و عرفا، هر چند در جايگاهى بس والاتر، درمانگران مردم بوده‏اند. اين نوع از تعليمات به پرورش انسآن هايى كمال يافته مدد مى‏رسانند و بدين ترتيب منشأ اثرات چشمگيرى در جامعه مى‏شوند.

 انديشمندان و حضور مولانا در غرب‏

 نوع تلقى انديشمندان از اين جريان متفاوت است: عده‏اى همين ميزان مراودة فرهنگى ميان شرق و غرب را غنيمت دانسته و آن را نشآن هاى از قدرت و نفوذ عرفان شرقى بر شمرده‏اند كه از آن جمله مى‏توان به پروفسور رينولد آلن نيكلسون انگليسى، فريتس ماير، مرحوم پروفسور آن‎مارى شيمل بانوى دانشمند آلمانى و نيز دكتر سيد حسين نصر كه سال‎هاى زيادى است به تدريس در دانشگاه‎هاى امريكايى مشغول است، اشاره كرد. پروفسور شيمل انديشه‏هاى عرفانى مولانا را براى فهم و شناخت انسآن ها از يكديگر و تفاهم و صلح خبر و دوستى ضرورى مى‏دانست و معتقد بود در دورانى كه سوء تفاهم ميان شرق و غرب رو به فزونى است بايد مولانا و آثار او را بيشتر مورد توجه قرار داد، زيرا در انديشه‏اى كه در آن همه چيز و همه كس به پروردگار رحمن منسوب مى‏شوند، ديگر جايى براى جنگ و دشمنى باقى نمى‏ماند.

 عده‏اى ديگر نيز نوع رويكرد جديد و غير آكادميك غرب و به ويژه رويكرد امريكا به آثار و انديشه‏هاى مولانا را حاصل نگاهى غيرعميق و شناختى سطحى و البته گزينشى از آثار و انديشه‏هاى اين عارف بزرگ دانسته‏اند. از اين جمله مى‏توان به كسانى چون پروفسور ويليام چيتيك، استاد، نويسنده و پژوهشگر امريكايى و پروفسور فرانكلين دين لوئيس، پژوهشگر برجستة ادبيات تطبيقى و زبان و ادبيات فارسى و استاد دانشگاه امرى ايالت جورجياى امريكا اشاره كرد. چيتيك كه در سال‎هاى اخير تلاش‎هاى زيادى در زمينة ترجمه و شرح آثار مولانا نموده است، در يكى از سخنراني‎هاى خود مى‏گويد: «مولانا را در غرب آن طور كه بايد و شايد نشناخته‏اند، هرچند افرادى مانند نيكلسون و شيمل زحمات زيادى كشيده‏اند اما به عنوان مثال «ديوان شمس» هنوز به صورت كامل ترجمه نشده و آن هايى هم كه كارهايى در اين زمينه كرده‏اند فارسى و مسائل عرفانى را به­درستى نمى‏دانند تا ترجمة خوبى ارائه دهند. آثار مولانا كه امروزه در دنيا به آن استناد مى‏شوند در واقع ترجمة آثار وي از انگليسى فخيم به انگليسى امروزى است و توسط چند نفر كه شاعران خوبى نيز هستند اما فارسى نمى‏دانند تدوين و تنظيم شده‌اند. اينان از كار نيكلسون استفاده مى‏كنند و آن را به صورت انگليسى روان و زيبا در مى‏آورند و مردم هم استقبال مى‏كنند».

او در ادامة سخنان خود دليل پناه بردن غرب به اشعار مولانا را چنين شرح مى‏دهد: «در امريكا فكر مى‏كنند كه پيام مولانا فقط و فقط توجه به زيبايى و عشق و شادى است. اما به نظر من پيغام مولانا اين نيست. پيام او اين است كه انسان در يك خطر بزرگ است كه همان فراموشى خداوند است و راه پيدا كردن خدا در زندگى روزمره نيز متابعت از پيامبر و دورى از هواى و هوس است. ولى متأسفانه در ترجمه‏ها به اين نكته توجه نمى‏شود. به همين خاطر موج علاقه‏اى كه به مولانا ايجاد شده خيلى جدى نيست زيرا اصل پيام به­درستى درك نشده است.»

او به عنوان شاهدى بر درستى سخنان خود ابيات نغزى از «مثنوى» را نيز ذكر مى‏كند:

 هركسى از ظن خود شد يار من

 وز درون من نجست احوال من‏

 سر من از ناله من دور نيست‏

 ليك چشم و گوش را آن نور نيست‏

 پروفسور فرانكلين دين لوئيس نيز نظرى مشابه چيتيك داشته و مى‏گويد: «ترجمه‏هاى قابل‎دسترس از آثار مولانا در امريكا چندان قابل اطمينان نيستند چرا كه اكثرا توسط افرادى كه تسلط چندانى به زبان فارسى ندارند برگردانده شده‏اند. كار اين عده اين بوده كه ترجمه‏هاى علمى و شرح‎هاى مختلف ايران‎شناسان به ويژه ايران‎شناسان انگليسى را به شعر آزاد معاصر تبديل كرده‏اند. به همين دليل كارهايشان نيز مورد استقبال قرار گرفته‏اند. حتى گفته مى‏شود كه آثار مولانا پرفروش‎ترين آثار در طول تاريخ امريكا بوده كه بعيد مى‏دانم اين نظر صحت داشته باشد چرا كه آثار شاعران و نويسندگان بزرگ امريكايى در شمارگان بالا در مدارس و دانشگاه‎ها تدريس مى‏شوند. ضمناً اين را هم بعيد مى‏دانم كه مردم امريكا با عرفان مولانا آشنا باشند و به انگيزة دينى مولانا در تأليف مثنوى اشراف داشته باشند. البته با رواج تفكر New Age و رواج مسائل عرفانى در غرب آن عده كه به­معناى عام كليسارو نيستند اما تمايل به زندگى روحى و روحانى دارند، علاقه‌مندند تا به منابع ديگرى خارج از كليسا مراجعه كنند. تنها با گذشت زمان خواهيم فهميد كه اين گرايش‎ها مد يا پديده‏اى هستند ماندگار. به گمان من اين پديده، تأثير پايدارى خواهد داشت اما به طور قطع در پنجاه سال آينده ديگر محبوبيت امروز را نخواهد داشت. درست مانند جريانى كه در قرن گذشته دربارة آثار عمر خيام اتفاق افتاد.»

 گفتنى است اساتيدى مانند كلمن باركس، استاد بازنشسته رشتة ادبيات انگليسى دانشگاه جورجيا و دى پك چوپرا، پزشك هندى‎الاصل مقيم امريكا، ترجمه‏هايى از آثار مولانا ارائه كرده‏اند كه متأسفانه در آن ها چهره‏اى امريكايى از مولاناى ايرانى نشان داده شده و با فرهنگ امريكايى بيشتر سازگارى دارد تا با معارف اسلامى؛ هر چند كه انتشار اين آثار موجب افزونى شهرت مولانا و نام ايران در غرب شده اما با كمال تأسف، رنگ و بوى عرفان ايرانى و اسلامى ندارد و اين تازه آغاز راهى پرنشيب است زيرا پس از اين مرحله بايد به انتظار ترجمه‏هاى اين آثار انگليسى به ديگر زبآن هاى اروپايى از جمله فرانسوى و آلمانى و سوئيسى و… نيز باشيم.

 چه سخنان گروه نخست را بپذيريم و چه به­درستى سخنان دومين گروه اذعان كنيم، نبايد و نمى‏توانيم عظمت و جهانشمول بودن آثار اين عارف نامى و عالي‎قدر را انكار كنيم؛ آن جا كه خود مى‏گويد:

 از هزارانش يكى خود صوفى‏اند

 ما بقى در دولت وى مى‏زيند

 و بايد هماره اين سخن همو را به يادداشته باشيم كه:

 استن اين عالم اى جان غفلت است‏

 هوشيارى اين جهان را آفت است‏

 مولانا در غرب‏

 چنآن كه گفتيم مولانا سال‎هاست كه در غرب شناخته شده و محققان، ايران‎شناسان و علاقمندان به عرفان ايران و شرق به بررسى و تتبع بر روى آثار او پرداخته‏اند. اما در سال‎هاى اخير شاهد اوج‏گيرى اين رويكرد و بروز آن در قالب‎هاى مردم پسندترى از جمله كتب غيرتحقيقى، شعر، موسيقى و حتى عرضة مؤلفه‏هاى مرتبط با موضوع بر روى لباس و وسايل مورد استفاده روزمره بوده‏ايم.

 بنابراين شايد پربيراه نباشد اگر در نخستين گام، اين فعاليت‎ها را در دو سطح طبقه‏بندى كنيم: سطح خاص و سطح عام. هر چند هدف از اين طبقه‏بندى به هيچ روى ارزشگذارى نيست بلكه اين كار تا حدى تفكيك و تشريح اين فعاليت‎ها را تسهيل مى‏كند.

 در سطح نخست با محققان، ادبا و دانشمندان بنامى مواجه هستيم كه غالب آثارشان به صورت كتب، رسالات و مقالات تحقيقى (ترجمه يا تأليف) ارائه شده‏اند. در همين سطح مى‏توان به برگزارى همايش و يا بزرگداشت‎هايى اشاره كرد كه به معرفى و بررسى آثار و احوال مولانا اختصاص داشته‏اند. اين گونه فعاليت‎ها را در ذيل سه عنوان كتب و مقالات، فعاليت‎هاى آكادميك و گردهمايي‎ها طبقه‏بندى كرده‏ايم. البته در ميان كتب و آثار مكتوب منتشر شده گاه به آثار پرفروش با شمارگان بالا و نوبت‎هاى متعدد چاپ بر مى‏خوريم كه شايد جنبة تحقيقى در آن ها چندان قوى نباشد اما از نظر ميزان جلب مخاطب رتبة بالايى را به خود اختصاص داده‏اند.

 سطح دوم شامل آن دسته از فعاليت‎هاست كه علاوه بر توجه سطحى به جاذبه‏هاى معرفتى، بيشتر جنبة مردم‏پسندى و سرگرم‏سازى را مدنظر داشته‏اند كه ازجملة آن ها مى‏توان به فعاليت‎هايى كه در سال‎هاى اخير در زمينة موسيقى آن جام شده و يا برگزارى مراسم نمايشى سماع – كه در گذشته يكى از لوازم اجراى آن خلوت و نبود اغيار بوده است – اشاره كرد. اين موارد ذيل دو عنوان برگزارى مراسم سماع و موسيقى معرفى مى‏شوند.

  الف – كتب و مقالات‏

 ظهور اين گروه از آثار در غرب از حدود بيش از يك قرن گذشته آغاز شده است. در اين ميان انگليسي‎ها و آلماني‎ها پيش از ساير ملل غربى به ترجمه و تحليل آثار مولانا پرداختند. افرادى چون جيمز .و.ردهاوس، فريدريش روكرت(Ruckret)، هانس هاينريش شدر‎(H.H.Schaeder) محقق و مولاناشناس و گئورگ روزن آلمانى از قديمي‎ترين افرادى هستند كه بخشى از آثار مولانا را ترجمه و به غرب معرفى كرده‏اند. كتاب «مثنوى» مولانا محمد جلال الدين رومى شامل دفتر اول مثنوى و شرح حال وى اثر جيمز.و.ردهاوس در سال 1881 در لندن به چاپ رسيد و از قديمي‎ترين آثار در اين زمينه است. روزن نيز در سال 1849 بخشى از «مثنوى» را به آلمانى ترجمه و منتشر كرد و كتاب ديگرى از او با نام «مثنوى» يا دوبيتى‏هاى شيخ مولانا جلال‏الدين رومى نيز در سال 1913 در مونيخ به چاپ رسيد.

 از ديگر كسانى كه در اين راه تلاش بسيار نموده مى‏توان از علامة فقيد رينولد آلن نيكلسون نام برد. او كه از شاگردان ادوارد براون، مستشرق و ايران‎شناس بنام بود و توجه ويژه‏اى كه استاد به آثار ابن‎عربى و مولانا نشان مى‏داد، نظر او را نيز به خود جلب كرده بود، به كار بر روى آثار مولانا و به ويژه كار بر روى «مثنوى» پرداخت و نسخة تصحيح شده‏اى كه او از «مثنوى» ارائه كرد به حق يكى از بهترين‎ها بوده و هست. نيكلسون علاوه بر اين هر شش دفتر «مثنوى» را به طور كامل به انگليسى فصيح ترجمه كرد و در سال 1937 ميلادى شرحى نيز به زبان انگليسى در دو جلد بر آن نوشت كه بر اصول صحيح انتقادى استوار بود و براى كشف اسرار «مثنوى» مرجعى قابل اعتماد محسوب مى‏شد. استاد فروزانفر اين اثر را دقيق‎ترين شروح مثنوى دانسته است. از ديگر آثار او مى‏توان به «رومى، شاعر و عارف» اشاره كرد كه در سال 1950 در لندن به چاپ رسيد.

 آرتور آربرى نيز در سال 1961 كتابى با عنوان «قصه‏هاى مثنوى» به زبان انگليسى تدوين و تأليف نمود. از اين محقق نيز آثار بسيارى دربارة مولانا و آثارش برجاى مانده‏اند.

 يكى ديگر از سرآمدان تحقيق و تفحص بر آثار مولانا بانوى دانشمند آلمانى پروفسور آن مارى شيمل است. شيمل در 7 آوريل سال 1922 ميلادى در شهر ارفورت آلمان به­دنيا آمد و از همان نوجوانى علاقة وافرى به آموختن زبآن هاى شرقى داشت. نخست در دانشگاه برلين تحصيل در رشته‏هاى زبان و ادبيات عربى و علوم اسلامى را آغاز كرد و در سال 1941 در سن نوزده سالگى با اخذ درجة دكترى از اين دانشگاه فارغ‎التحصيل شد. از ژانويه سال 1946 تا 1953 در دانشگاه ماربورگ به تحصيل در رشته‏هاى زبان و ادبيات عربى و معارف اسلامى پرداخت و در همين دانشگاه ضمن تدريس، در سال 1951 دورة دكترى تاريخ اديان را نيز به پايان رساند. او از آن پس به طور پيوسته به درس و بحث در زمينة عرفان و ادب شرق اشتغال داشت. اگر ادعا كنيم كه در جهان غرب پژوهنده‏اى با اين دقت و ظرافت به ابعاد معنوى اسلام و به ويژه عرفان آشنا نيست به راه مبالغه نرفته‏ايم. او در پژوهش‎هايش كوشيد تا با شكافتن پوسته‏هاى ضخيم قشرى‏گرى و تعصب و خرافات، به مغز و هستة انديشه‏هاى اسلامى راه گشايد. او بر خلاف تصورات و عقايد رايج در ميان شرق‏شناسان كه بيشتر به احكام و دستورات شرعى و ظواهر دين اسلام توجه داشتند، بر اين باور بود كه گوهر اسلام در صدف عرفان نهفته است و هم آواز با خاورشناس آلمانى، هانس هاينريش شدر، بر اين تأكيد داشت كه: «عرفان اسلامى كوششى است براى رستگارى فردى از راه رسيدن به توحيد حقيقى.»

 آنچه بيش از همه در سراسر زندگى معنوى وى قابل توجه و محسوس است، دل‎مشغولى و شيفتگى او نسبت به مولانا است. به روايت خود او: «ايران وطن معنوى من است و در آن احساس غربت نمى‏كنم چرا كه ميان كسانى هستم كه به زبان خداوندگار مولانا سخن مى‏گويند.» از جمله تأليفات او كه به ترجمه، بررسى و تحليل آثار مولانا اختصاص دارند عبارتند از:

 – زبان تصوير مولانا جلال الدين رومى (اولين اثر پژوهشى او)، والدورف (آلمان)، 1949؛

 – تأثيرات انديشة مولانا جلال‏الدين رومى در شرق و غرب، آنكارا، 1963؛

 – گزيده ديوان شمس، ترجمه از فارسى و با مقدمه‏اى از شيمل، اشتوتگارت، 1964؛

 – ترجمه كتاب فيه‎مافيه به زبان آلمانى، مونيخ، 1988؛

 – رويمى من چو بادم، تو چو آتش يا I am the wind you are the fire، زندگي‎نامه و تحليل آثار عارف بزرگ مولانا، كلن، 1978؛

 – شكوه شمس. (عنوان اثر در برگردان فارسى) با عنوان انگليسى؛

– باغ معرفت؛ حاوى شرح حال كوتاهى از زندگى چهل عارف مسلمان، دوسلدورف، 1982؛

 – ببين عشق را، اشعار جلال‏الدين رومى، بازل، 1993؛

 – مثنوى مولانا (گزيده اشعار)، بازل، 1994؛

 – رومى پير معنويت، فرايبورگ، آلمان، 2001.

 اين بانوى فرهيخته و پرتلاش در ژانويه سال 2003 ميلادى‏ دار­فانى را وداع گفت.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 12
    1. نویسنده :صیاد.مومنی

      مشت می کوبم بر در پنجه می سایم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان درها را باز کنید

    1. نویسنده :saied.kianian

      نوشته های اندیشه خوبه 🙂

    1. نویسنده :latif

      نوشته خوبی بود. لطفن مدلهای لباس و مو و ارایش را بیشتر کنین

    1. نویسنده :تهرانی

      جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.

    1. نویسنده :رضا.رضووووو

      همیشه موفق باشید.

    1. نویسنده :ترنم.آسمانی

      مثله همیشه خوب و عالیه 🙂

    1. نویسنده :نازی

      جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.

    1. نویسنده :هنگامه

      همیشه هم این مولانا سفیر صلح خبرى از شرق به غرب صحیح نیست…:-)

    1. نویسنده :پسر.تهرونی

      از زحماتتان متشکرم.

    1. نویسنده :یکی.یه.دونه

      نوشته های اندیشه جالب توجه بود. ممنون از زحماتتان.

    1. نویسنده :شورش

      مثله همیشه خوب و عالیه 🙂

    1. نویسنده :مصطفی.متروپلاس

      سایت پارسی وی اگه همین طور ادامه بده خیلی موفق خواهد بود.