امروز: پنجشنبه, ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الخميس 10 شوال 1445 | 2024-04-18
کد خبر: 1650 |
تاریخ انتشار : 15 آبان 1391 - 9:47 | ارسال توسط :
8
1
ارسال به دوستان
پ

 كليساهاى پويا ( مطالعه‏اى در زمينة پيشرفت و توسعة دينى در كانادا)   مقدمه:  كتاب كليساهاي پويا Restless Churches – اثر رجينالد بايبى (Reginald W.Bibby) استاد جامعه‏شناسى دانشگاه لث بريج (Lethbridge) است. اين كتاب اطلاعات مفيدى دربارة پيشرفت و توسعة دين در كانادا ارائه مي‌كند.  نويسنده معتقد است كه مذهب در حال بازگشت به كانادا […]

 كليساهاى پويا

( مطالعه‏اى در زمينة پيشرفت و توسعة دينى در كانادا)

  مقدمه:

 كتاب كليساهاي پويا Restless Churches – اثر رجينالد بايبى (Reginald W.Bibby) استاد جامعه‏شناسى دانشگاه لث بريج (Lethbridge) است. اين كتاب اطلاعات مفيدى دربارة پيشرفت و توسعة دين در كانادا ارائه مي‌كند.

 نويسنده معتقد است كه مذهب در حال بازگشت به كانادا است. او اين ادعا را با ارائة اعداد و ارقام همراه مى‏كند. نويسنده با ارائة گزارش‎هاى رسانه‏ها نشان مى‏دهد كه تعداد جوانان و بزرگسالان كانادايى معتقد به خدا افزايش يافته و تمايل آن براى ارتباط با كليسا بيشتر شده است.

 اين نويسنده پيش از اين نيز با نگارش و چاپ كتاب (Restless God)     توان خود را در عرصة طرح مباحث نو در حوزة دين به رخ كشيده است به­طوري­كه كتاب مزبور نيز با موفقيت و فروش بالايى همراه گشت.

 اين مطالعات نتيجة تحقيقات فشردة وى بين سال‌هاي 1975 تا 2000 ميلادي در مورد بزرگسالان و جوانان كانادايى است. همچنين او از سال 2001 تا 2002 در مورد گروه‎هاى نمونة 200 نفرى در سراسر كشور مطالعه كرده است. او از مطالعات خود به اين نتيجه رسيد كه اين كشور به لحاظ مذهبى بسيار پويا است.

 دكتر ريجنالد بايبى درحال حاضر رياست Board of Governors Research   را در گروه جامعه‏شناسى دانشگاه لث بريج بر عهده دارد. او از سال 1970 تاكنون در مورد عادات اجتماعى كانادايي‎ها تحقيق كرده كه نتايج آن‎ها در نشريات معتبر دولت كانادا به چاپ رسيده ‏است. او 9 كتاب پرفروش هم به بازار نشر عرضه كرده است.

 هدف از نگارش كتاب «كليساهاى پويا» ارائة برخى يافته‏ها و بررسي برخى موانع و مشكلات گروه‌هاي مذهبي در كانادا و نيز پاسخ به پرسش‌هاي آنان است. نويسنده اميدوار است كه نتايج به دست آمده حس معنويت خوانندگان را افزايش دهد و زندگى آنان را بهتر كند. به اعتقاد او ايمان نقش مهمى در زندگى فردى و اجتماعى دارد و اين برعهدة گروه‎هاى مذهبى است كه اين واقعيت را آشكار نمايند و معنويت را پررنگ‏تر جلوه دهند. او مي‌خواهد در اين كتاب نشان دهد چگونه كليساهاى كانادا مى‏توانند در تجديد حيات دينى در اين كشور سهيم باشند.

 نويسنده، اين كتاب را كارى شخصى نمي‌داند، بلكه آن­را حاصل تلاش 000/20 نفر از بزرگسالان و جواناني مى‏داند كه در طرح‎هاى تحقيقات ملى از سال 1975 به اين سو؛ شركت كرده‏اند و آن­ها در آنچه ما امروزه دربارة دين در جامعة كانادا مى‏دانيم، سهيم هستند.

 كتاب «كليساهاى پويا» داراى يك مقدمه، هفت فصل و يك سخن پايانى است. نويسنده در مقدمة كتاب، به­عنوان يك جامعه‏شناس معتقد است برخى عقايد به علل و عوامل بشرى يا عواملى تجربى، بستگى ندارند. به نظر وى اعتقاد به­وجود خداوند از امورى است كه نمى‏توان آن­را از طريق عوامل اجتماعى و روان‎شناختي مشاهده نمود. وى بر اين باور است كه نمى‏توان ارتباط مستقيم خداوند با بشر را به­طور تجربى ثابت كرد، اما مى‏توان آن­را فرض نمود و اين بر عهدة ماست كه چنين فرضى را رشد داده و بالنده كنيم.

 به عقيدة وى مى‏توان با نظر سنت آگوستين موافق بود كه روح ما پوياست و اين امكان هست كه موجودى اين روح را پويا و زنده نگه ‏دارد. آقاى بايبى در اين مقدمه، خود را به­عنوان خداشناس و موحدى معرفى مى‏كند كه معتقد به­وجود خداوندى است كه در سرتاسر زندگى، حضور او  درك مي‌شود.

 وى تصريح مى‏كند كه هدف اين كتاب به­طور عمده، پيشرفت و توسعة دين مسيحيت در كانادا است. او در مطالعة خود بر اين دين متمركز است و اين تمركز به معناى عدم احترام به دوستان ديگر مذاهب تلقى نمىشود. نويسنده معتقد است كسانى كه براى ايمان مسيحيت ارزش قايل هستند فرصت مناسبى دارند كه از آن بهره ببرند، اما مسيحيت به­طور ويژه از اين فرصت استفاده نكرده است. فرض او آن است كه مسيحيت با تلاش بيشتر تحت تأثير معنويت قرار مى‏گيرد. مسيحيت در كنار ديگر جوامع دينى به كار خود ادامه داده، از آن­ها بهره مى‏گيرد و متقابلاً ديگر اديان نيز چنين هستند.

 نويسنده فصل اول اين كتاب را با عنوان «داستان جديد هيجان‏انگيز دربارة مذهب در كانادا» آغاز نموده است. او معتقد است زمان آن فرا رسيده است كه ذهن خود را نسبت به برخى امور پيش‏بينى نشده باز كنيم. با گسترش گروه‎هاى مذهبى در كانادا عظمت تجديد حيات دينى را مى‏توان به­خوبى درك نمود. با نگاهى به تاريخ دين در اين كشور، خواهيم ديد كه موقعيت مذهبى در آن به غلط تعبير شده است و اين به­خاطر آنچه كه سكولاريسم يا همان نادين محورى انجام داده است به حساب مي‌آيد. ادعاى اصلى سكولاريسم آن بود كه دين در حال انحطاط و تنزل است.

 دانشمندان جامعه‏شناس در قرن نوزدهم و بيستم نظير آگوست كنت(August Comte) ،اميل‎دوركيم (Emile Durkheim) و روانكاو مشهور زيگموند فرويد (Sigmund Freud) از پيشتازان سكولاريسم به شمار مى‏روند. نويسنده با بيان اين­كه اين مردان عاقل در خطا و اشتباه بودند، ادامه مى‏دهد كه ماركس و فرويد در پاسخ به برخى پرسش‎ها دربارة معناى زندگى، درد و رنج و نيز مرگ مبالغه نموده‏اند، ضمن آن­كه دوركيم قدرت و پايدارى گروه‎هاى مذهبى بخصوص كليساى كاتوليك را دست كم گرفت. در سال‎هاى اخير نيز هاروى ككس (Harvey Cox) در كتاب «شهر سكولار» در نهايت پيروان سكولار خود را در كشتى غرق شده‏اى با اين اظهارات تنها مى‏گذارد كه «امروزه اين سكولاريسم است كه در حال انقراض است، نه دين». به نظر آقاى ككس در سراسر جهان، تجديد حيات دينى در حال رخ دادن است. بوديسم، هندوييسم، مسيحيت، يهوديت و اسلام و بسيارى مذاهب ديگر دوباره احيا شده‏اند و او خود اين سؤال را با نگرانى مطرح مى‏كند كه «علت چيست و چرا؟» آيا پيش‏بيني‎هاى افرادي چون ماركس و فرويد غلط از آب درآمده است؟

 نويسنده در ادامه اظهار مى‏كند كه متأسفانه امروزه، برخى روزنامه‏نگاران و رهبران مذهبى اين داستان قديمى را با اضافاتى تكرار مى‏كنند و با هدف ترويج سكولاريسم آمار نادرستى را دربارة دين‏مدارى در كانادا ارائه مى‏دهند. اما به­نظر نويسنده نيازى نيست كه در اين تاريكى بمانيم. او مى‏گويد: حكومت فدرال كانادا از سال 1871 هر ده سال يك‎بار اطلاعاتى را دربارة هويت مذهبى در كانادا ارائه مى‏دهد. اين موضوع از ديدگاه نويسنده پراهميت است؛ چرا كه به­طور مثال امريكا از اين ويژگى برخوردار نيست و جايگاهي براى مذهب در آمار خود قرار نداده است. همچنين از اواسط دهة 1980، تحقيقات ملى كانادا آمار سالانه‏اى دربارة ويژگي‎هاى جمعيتى در كانادا ارائه مى‏كند.

 وى در پايان اين بخش ادعا مى‏كند كه هم­اكنون با داشتن يافته‏هايى جامع و داشتن اطلاعات مفيد دربارة وضعيت مذهب در كانادا، مى‏توان اين مطلب را

به­وضوح تحليل كرد كه چرا بايد داستان كهنة سكولاريسم را در اين كشور به فراموشى سپرد؛ داستانى كه به تعبير نادرستى هنوز وجود دارد. امروزه آنچه دربارة مذهب در كانادا در حال رخ دادن است آن چيزى است كه حتى در يك دهة قبل توسط طرفداران سكولاريسم قابل پيش‏بينى نبود.

 در ادامه نويسنده در زمينة اعتقاد، تجربه و نيايش خداوند در ميان مردم كانادا آمارى مى‏دهد.

 1. اعتقاد به خداوند: آقاى بايبى ادعا مى‏كند كه براساس تحقيق ميدانى به عمل آمده، تعداد زيادى از افرادي كه در مراسم كليسا شركت فعال ندارند، به خداوند معتقد هستند. بر طبق آمار، بيش از 70% از بزرگسالان و جوانان به خداوندى معتقد هستند كه حافظ آنهاست. از هر دو نفر، يك نفر از اين افراد اذعان دارد كه در فعاليت‎هاى مذهبى شركت ندارد و از هر سه نفر نيز يك نفر ادعا دارد كه داراى هيچ دينى نيست. همچنين از هر دو نفر بزرگسال يك نفر اذعان مي‌كند كه خودش حضور خداوند را تجربه كرده است.

 2. تجربة حضور خداوند: دربارة تجربة حضور خداوند در كانادا چند مطلب قابل ذكر است.

 اول ـ به‌رغم كاهش درصد شركت افراد در گروه‎هاى مذهبى از 30 به 20% در طول سال‎هاى 1975 تا 2000 از هر سه جوان، يك نفر ادعا مي‌كند كه حضور خداوند را تجربه كرده است.

 دوم ـ بيشتر كسانى كه ادعاى تجربة حضور خداوند را دارند، پروتستان‎هاى محافظه‎كار هستند كه حضور فعال در كليسا دارند. آمار اين افراد، در ميان كاتوليك‎هاى استان كبك نيز بالا است.

 سوم ـ اين تجربه براى افرادى كه آن­را درك كرده‏اند، تجربه‏اى پايدار و دايمى است. از ديدگاه آنان تجربة دينى، اغلب تجربه‏اى عميق همراه با تأثيرات پايدار است.

 نويسنده تصريح مى‏كند كه ارتباط با خداوند با آگاهى افراد نسبت به حقيقت زندگى فراتر از عالم حس و مشاهده [عالم غير مادى‏] مرتبط است و ايمان به خداوند موجب اميدواري انسان در فراز و نشيب‎هاى زندگى است.

 3. دعا و نيايش: مردم كانادا علاوه بر اعتقاد و تجربة دينى نسبت به خداوند، به سخن گفتن يا نيايش او معتقدند. اكثر افرادى كه در مراسم هفتگى كليسا شركت مى‏كنند، به نيايش و دعا گرايش دارند. با وجود اين، يك پنجم كساني كه در مراسم كليسا حضور فعال ندارند به نيايش روى مى‏آورد.

به اعتقاد نويسنده، حدود 90% كانادايي‎ها به پرسش‎هايى كه مرتبط با سرانجام سرنوشت انسان است، توجه مي‌كنند. اين حقيقت كه انسان از كجا آماده است، چگونه مى‏توان به لذت ابدى دست يافت، پس از مرگ چه اتفاقى براى انسان مي‌افتد و علت وجود درد و رنج‎ در اين دنيا چيست؟ از پرسش‎هايى است كه آنان را به تفكر وامى‏دارد.

 به نظر نويسنده مردم ـ اعم از بزرگسال و جوان ـ در گروه‎هاى مذهبى مسيحي اعم چه پروتستان چه كاتوليك رومى، در كليساها حضور فعال ‏دارند. تحقيقات آمارى نشان مى‏دهد كه در سال 2000، 22% از جوانان در كليساها شركت كرده‌اند كه اين آمار در سال 1984، 23% و در سال 1992 به 18% بوده است. اين نتيجه نشان مي‌دهد كه سكولاريسم به هدف نرسيده است.

 در فصل دوم نويسنده پافشارى مي‌كند كه دين فراتر از يك عقيدة ساده است؛ دين با فرهنگ ما و تمام مراحل زندگى ما شامل تولد، كودكى، بزرگسالى، ازدواج و مرگ عجين شده است.

 در اين فصل نويسنده بنابر تحقيقات خود نشان مى‏دهد كه 90% كاتوليك‎ها در ايالت كبك و 80% از پروتستان‎ها در جاهاى ديگر كانادا هويت مذهبى والدين خود را دارند. نويسنده مطلب ديگرى را نيز متذكر مى‏شود و آن اين است كه اگر هريك از گروه‎هاى مذهبى خواهان رشد و توسعة دينى باشد، كليد موفقيت آن گروه ‏بايد بر كودكان آن گروه و مردم متعلق به ناحية جغرافيايى همان گروه متمركز باشد.

 يكى ديگر از مباحث مهم اين بخش آن است كه بر طبق آمار سال 2000، 78% مردم كانادا، داراى دين مسيحيت، 16% داراى ديگر اديان همچون اسلام و يهوديت و 6% بى‏دين هستند. در پايان اين فصل نويسنده متذكر مى‏شود كه خداوند در زندگى مردم كانادا حضور داشته، به آن­ها آگاهى داده و با آن­ها رابطة مستقيم دارد.

 در فصل سوم نويسنده با عنوان «شناخت چهار استلزام مهم براى روحانيت مسيحى»، بيان مى‏كند كه موقعيت مذهبى مردم كانادا براى به­دست آوردن معنويت مسيحى به دست كم چهار استلزام نيازمند است.

 اول نيازمندى به يافتن خداوند است. اين‎كه 80% مردم كانادا به خداوند ايمان دارند و خداوند حافظ آن­ها است، مسئلة بسيار باارزشى به حساب مى‏آيد. حضور خداوند در زندگي شخصى افراد و در كليساها از مطالب مهمى است كه نويسنده به آن اشاره مى‏كند. او با اين عقيده كه خداوند در زندگى مردم و كليسا حضورى مستقيم دارد، خوانندگان را مورد خطاب قرار داده و مى‏گويد: اگر شما فردى هستيد كه براى ايمان مسيحيت ارزش و اهميت قايليد، مى‏دانيد كه يكى از اصول اساسى شريعت، اعتقاد به آن است كه خداوند جهان را اداره مى‏كند،  در آن حضور دارد و اين شامل زندگى انسان‎ها نيز مى‏شود.

 نويسنده دربارة كليساها معتقد است كه مردم هويت خود را با داشتن ارتباط با گروه‎هاى مذهبى و شركت در كليساها حفظ مي‌كنند و اين حكايت از آن دارد كه حضور خداوند در كليساها به روحانيت و قدرت مسيحى معنا مى‏دهد.

 دومين استلزام از ديدگاه نويسنده نياز به درك و شناخت هويت مذهبى است. وى مهم­ترين يافتة خود را پس از سى سال مطالعه در زمينة مذهب در كانادا، هويت مذهبى مداوم مى‏داند؛ اين‎كه مردم هويت دينى خود را چگونه حفظ مى‏كنند امرى بسيار مهم است. نمي‌توانند آن­ها به­دلخواه خود روزى به آيين پروتستان و روز ديگر به آيين كاتوليك و يا غيره باشند. سخن بر سر آن است كه هويت مذهبى مهم­ترين نقش را در تاريخ دينى و اذهان اشخاص و خانواده‏ها ايفا مى‏كند. حفظ هويت مذهبى مردم باعث همبستگى در ميان مردم مذهبى يك گروه در برابر بيگانگان آن گروه مذهبى مى‏شود. حفظ اين هويت در ميان يك گروه مذهبى امتياز رقابت با ديگر گروه‏هاى مذهبى را نيز افزايش مى‏دهد.

 در سومين قسمت اين بخش، نويسنده به استلزام شركت افراد در كليساها اشاره مى‏كند. بسيارى از افراد بر اين باورند كه روحانيت پاسخ‏گوى نيازهاى روحى و شخصى آنان است و مايلند درهاى كليسا به­روى آن­ها باز باشند.

 چهارمين استلزام به ارتباط دينى يك گروه با ديگر گروه‎ها بر مي‌گردد. تحقيقات نشان مى‏دهد كه در طول سال‎هاى 1975 تا 1995 حدود 95% كاتوليك‎ها و 85% با خانوادة مذهبى خود مرتبط بوده‏اند.

 در قسمت چهارم كتاب به موانعى كه بر سر راه معنويت مسيحى وجود دارد، اشاره شده است. يكى از اين موانع، يافتن ملاك و معيار درست معنويت مذكور است و اين بدان خاطر است كه درك هريك از گروه‎هاى مذهبى از معنويت با ديگر گروه‎ها متفاوت است.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 8
    1. نویسنده :حمید

      زیبا بود.

    1. نویسنده :saied.kianian

      جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.

    1. نویسنده :فرمانده.کل

      سایته خوبیه. از نوع نمایش گالریها لذت بردم. جالبه که عکسای سایت به این راحتی لود میشن.

    1. نویسنده :فهیمه

      خوب بود…اگر اخبار متنوع تر شود بهتر میشود. امیداورم موفق باشین.

    1. نویسنده :نیکو

      مطالب اندیشه بد نیست… :-p

    1. نویسنده :صاحبقرانیه

      خوب بود…اگر اخبار متنوع تر شود بهتر میشود. امیداورم موفق باشین.

    1. نویسنده :مهربون

      نوشته کلیساهاى پویا خوب بود. بیشتر به قسمت سرگرمی و عکسهای روز توجه کنین.

    1. نویسنده :آزاد

      نوشته های اندیشه جلب توجه بود.