امروز: جمعه, ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الجمعة 20 رمضان 1445 | 2024-03-29
کد خبر: 106630 |
تاریخ انتشار : 25 دی 1391 - 13:26 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

پارسی وی : به فاطمه گفتم قول می‌دهم خانه بهتری برایت بخرم. فقط باید پول‌هایمان را جمع کنیم. بعد قلک را نشانش دادم تا باورش بشود. به فاطمه گفتم همین روزهاست که دولت یاد ما هم بیفتد. دولت قرار است برای حمل‌ونقل ما به تهران توی شهر مترو راه بیندازد. دیگر لازم نیست برای رفتن […]

پارسی وی : به فاطمه گفتم قول می‌دهم خانه بهتری برایت بخرم. فقط باید پول‌هایمان را جمع کنیم. بعد قلک را نشانش دادم تا باورش بشود.

به فاطمه گفتم همین روزهاست که دولت یاد ما هم بیفتد. دولت قرار است برای حمل‌ونقل ما به تهران توی شهر مترو راه بیندازد. دیگر لازم نیست برای رفتن سر کار، صبح به آن زودی بیدار شوی، دیگر می‌توانی نیم‌ساعت بیشتر بخوابی. به فاطمه گفتم جای تو توی این مجتمع نیست، خوب می‌دانم که جای تو اینجا نیست. اینجا جوان‌ها از زور نبود پارک، از زور نبود سینما یا حتی یک نیمکت خالی برای نشستن و کتاب خواندن، می‌آیند توی خیابان و صبح تا شب قدم می‌زنند و به بیراهه راه می‌برند.

به فاطمه گفتم: حقوقم را که گرفتم، برای آشپزخانه کابینت می‌خرم. دیگر لازم نیست بشقاب‌ها را توی سبد بگذاری. به فاطمه گفتم بچه‌دار که شدیم فکر می‌کنم اینجا مدرسه هم باز کنند. بعد دیگر لازم نیست پسرمان توی دود و ترافیک و ناامنی با مترو، با سواری‌های شخصی نامعلوم، با کلی وقت که در انتظار وسیله حمل‌ونقل هدر می‌دهد، به مدرسه برود. دیگر لازم نیست دخترمان وقتی از مدرسه برمی‌گردد از خستگی تند‌تند غذایش را بخورد تا چرت کوتاهی بزند تا مشق‌هایش را تند‌تند بنویسد تا بدون پارک، بدون شهربازی، بدون همبازی‌های مثل خودش بنشیند و تنها و تنها برنامه کودک ببیند و بعد شاکی شود که «بابایی چرا ما یه‌بار پارک نمی‌ریم». به فاطمه می‌گویم وقتی از اینجا رفتیم خانه بزرگ‌تری می‌خریم. بعد بچه‌ها می‌روند اتاق خودشان تو هم می‌توانی پاهایت را دراز کنی. برای بچه‌ها تخت می‌خریم و میز مطالعه و برای آشپزخانه هم میز ناهارخوری. اصلا توی خانه‌ای که از اینجا بزرگ‌تر باشد ما می‌توانیم اتاق پذیرایی داشته باشیم و روی مبل بنشینیم و سریال مورد علاقه‌مان را بدون سروصدای دعواهای محله نگاه کنیم. بعد فاطمه دست‌هایش را خشک کرد، از آشپزخانه بیرون آمد و گفت: این شهرک‌ها دارند مثل بادکنک باد می‌شوند. هر وقت که بترکند تهران صدایش را می‌شنود.

این دغدغه‌ها بهانه‌ای بود تا به سراغ مهندس صمد ذواشتیاق، فارغ‌التحصیل رشته معماری از دانشگاه علم‌و‌صنعت در دهه50 و مشاور در زمینه معماری و شهرسازی بروم و با او سؤالاتی که در ذهن داشتم را مطرح کنم.

  • به‌عنوان نخستین سؤال، ارزیابی کلی شما درباره مسکن مهر چیست؟

هدف اصلی طرح مسکن مهر، تأمین نیازمندی قشر کم‌درآمد جامعه به مسکن بود. اما سؤالی مطرح می‌شود و آن اینکه آیا این قشر مسکن مناسبی را از این طرح تحویل می‌گیرد؟! در طرح مهر قیمت پایه‌ای معین شده است که براساس آن واحدهای مسکونی ساخته می‌شوند، درحالی‌که این واحدها فاقد یکسری امکانات اولیه هر مسکنی هستند؛ امکاناتی از قبیل کابینت‌آشپزخانه، سرویس‌بهداشتی، حتی کف اتاق‌ها هم موزائیک‌کاری نشده و فقط سیمان‌کاری شده‌اند، بماند که در کنار این کاستی‌ها اتفاقات دیگری هم می‌افتند که متأسفانه دیده نمی‌شوند. جدای از این، یکسری نیازهای دیگر هم برای شهروندان این واحدها به‌وجود می‌آید مثل اشتغال، حمل‌ونقل، گردشگری و… . دولت اشتغال را برای این مجموعه تأمین نمی‌کند با این بهانه که اشتغال خارج از این مجموعه وجود دارد و این مجتمع صرفا برای سکونت، خواب و زندگی خانواده است.

آیا در طرح مهر، به مسئله مدرسه دانش‌آموزان ساکن این مجتمع‌ها، مسئله حمل‌ونقل شاغلین به خارج از این مجتمع و سرویس‌های رفاهی و شهری ساکنین این واحدها هم فکر شده است؟! متأسفانه همه این مجموعه‌ها وابستگی شدید به شهرهای دیگر (شهر مادر) دارند. این مجموعه‌ها تنها یکسری مجتمع‌های مسکونی هستند که فقط قرار است در مناطق حاشیه‌ای شهرها انبوه‌سازی‌ شوند. زمانی مجموعه‌ای ساخته شد به نام نازی‌آباد که همه امکانات لااقل حداقلی را در خود داشت. درواقع این مجموعه یک شهرک‌سازی بزرگ بود که به صاحبان واحدهای مسکونی این امکان را می‌داد تا درصورت توان بتوانند واحدهای خود را به دو‌طبقه یا چند‌طبقه گسترش بدهند. اما درواقع دولت با این کار دارد فرسوده‌سازی‌ می‌کند؛ واحدهایی که با کمترین هزینه ساخته می‌شوند و به همین دلیل از کلی امکانات سفت‌کاری و نازک‌کاری آن باید چشم پوشید؛ به‌عبارت دیگر این واحدها تا حدی کار می‌شوند که متقاضیان آن باید بیشتر از حد توان اقتصادی‌شان برای تأمین یکسری نیازهای حداقلی سکونی در مسکن مهرشان هزینه کنند. به‌نظر من باید در این طرح به نیازهای این قشر نگاه کرد که این نیازها تا چه سقفی بسته شده ما هم تا همان سقف ببندیم. قرار هم نیست واحدها به‌صورت رایگان توزیع شوند، فقط از حسن بی‌قیمت‌بودن زمین‌های دولتی و مربوط به منابع طبیعی بهره می‌گیریم. در همین راستا باید به این متقاضیان بنا بر شرایط اقتصادی‌شان، وام‌های بهتری داد و با طولانی‌کردن زمان پرداخت قسط‌های بانک و بالا بردن مرغوبیت و امکانات مسکن مهر شرایط مسکونی مطلوبی را برای این طبقه فراهم آورد.

  • با توجه به اینکه بیشتر این مجتمع‌های مسکونی در زمین‌های دولتی حاشیه شهرها ساخته شده‌اند با پدیده حاشیه‌سازی‌ دولتی مواجهیم که کمترین حق شهروندی را برای ساکنین فراهم می‌کند. این جریان چقدر در افزایش جمعیت شهری مثل تهران مؤثر است؟

مشکل جمعیتی تهران، مربوط به مسکن مهر نیست. تهران تا زمانی که قطب جذب اقتصادی، خدماتی و رفاهی باشد با این مشکل مواجه است. ممکن است این شهرک‌سازی‌ها تأثیر داشته باشد اما اصل جریان چیز دیگری است. بالاترین نسبت ارائه شغل جدید در تهران است؛ به علاوه انواع شغل‌های خدماتی و رفاهی که با تأمین زندگی، عاملی در جذب مهاجرت است. تا زمانی که نتوانیم مشکل اشتغال را در باقی شهرها حل کنیم، تهران به‌عنوان مرکز کشور با جذب اغلب سرمایه‌های بخش خصوصی، با رشد جمعیت و جذب مهاجرت مواجه است و این باید با هدایت همه‌جانبه پیش برود. الان شما صنعت نفت و گاز را درنظر بگیرید. تنها پرسنل مورد نیاز خودش را هنگام اجرای پروژه، با ارائه امکانات و خدمات مسکونی، رفاهی و حمل‌ونقل جذب می‌کند اما پس از بازنشستگی، تمام این خدمات، به شرکت عودت داده می‌شود. نتیجتا فرد بازنشسته، با مجموعه خانواده، باید از شهرستان مهاجرت کند که عموما به‌دلیل وجود امکانات رفاهی بهتر و خدمات بیشتر به تهران جذب می‌شود. بنابراین مسکن مهر تنها به‌عنوان مُسکنی است که وقتی شهر بزرگ می‌شود برای تسکین این دردها داده می‌شود.

  • این پدیده حاشیه‌نشینی باعث به‌وجود‌آمدن طبقه خاصی می‌شود که عمدتا مهاجرند. به‌نظر شما این اتفاق آسیب‌های اجتماعی هم به‌دنبال خودش دارد؟

حاشیه‌نشینی همیشه توأم با آسیب اجتماعی است. مگر اینکه برنامه‌های بسیار قوی‌ای برای آنها داشته باشیم. اگر مجتمع‌ها طوری باشند که ساکنین آن همدیگر را بشناسند، به واسطه سیستم رابطه قومیتی‌ای که در ایران حاکم است در جهت کاهش بروز بزه پیش می‌روند. مثلا در یک آپارتمان هیچ وقت از همسایه دزدی نمی‌شود؛ چون پدیده‌ای مانند قومیت بین اعضای آپارتمان وجود دارد اما این آپارتمان نسبت به آپارتمان‌های دیگر چنین حسی ندارد. در همین راستا، مسکن مهر متأسفانه با باقی طرح‌های تهران، مثل طرح مجموعه شهری، طرح اسکان سال90 و طرح جامع تهران هماهنگ پیش نرفته است. طرح مجموعه شهری اساسا در رابطه با حاشیه‌نشینی بحث داشت. فرضا منطقه‌ای بود که یک عده برای سکونت به آنجا نقل مکان کردند. پس آنجا از حالت غیرشهری به یک شهر اما بدون امکانات کافی تبدیل شد. بنابراین این طرح آمده است و با برنامه‌ریزی و یک مدیریت واحد، مناطقی را در تهران درنظر گرفته که پتانسیل مسکونی‌شدن را دارند و نقاط آینده توسعه شهری را در مناطق تهران براساس این امکانات مشخص کرده است. علاوه بر این، برعکس طرح مهر که زمین در آن صفر ریال است، زمین‌هایی با حداقل قیمت درنظر گرفته تا به‌وسیله آن، هزینه کافی برای ایجاد تسهیلات شهروندی و خدمات شهری به‌دست بیاید. اما مسکن مهر بدون درنظر داشتن برنامه توسعه تهران با پیدا کردن زمین‌های دولتی، بدون برنامه قبلی، شهر را در حاشیه توسعه می‌دهد. در ضمن قرار بود که این طرح تنها برای بومی‌های هر منطقه باشد اما وقتی اسم‌نویسی آزاد باشد طبعا مهاجرت با فرهنگ‌های متفاوت شکل می‌گیرد؛ مهاجرانی که ساختارشان با ساختار این مجتمع‌ها هماهنگ نیست و منجر‌به به‌وجودآمدن آسیب‌های اجتماعی می‌شود. ببینید، دوران شکوفایی شهرک‌های اجتماعی در انگلیس بود. وقتی شهرکی ساخته می‌شد، براساس برنامه‌ریزی، جمعیت آن معین می‌شد، بعد نخستین گروهی که وارد مجتمع می‌شدند ایجاد گروه‌های اجتماعی می‌کردند و به‌وسیله مدیریت اجتماعی خودجوش، اطلاعات و سوابق هر تازه واردی بررسی می‌شد تا در بدو ورود با یک استقبال اجتماعی، قواعد و امکانات شهرک برای وی تشریح شود که بدین‌وسیله هماهنگی لازم فراهم بیاید.

  • حال بیاییم از منظر اقتصادی به این طرح نگاه کنیم؛ متأسفانه این طرح باعث قوت‌گرفتن دلالی مسکن شده است؛ برای مثال دلالان در پرند و پردیس گاهی مسکن مهر را تا 30میلیون بیشتر هم به متقاضیان می‌فروشند. نظر شما در این‌باره چیست؟

تا زمانی که عرضه و تقاضا با هم تعادل نداشته باشد این روند ادامه دارد. وقتی تقاضا هزار واحد مسکونی باشد اما تنها 100واحد آماده عرضه داشته باشیم طبعا 900نفر باقیمانده که مقدار پول بیشتری دارند، واحدهای مسکونی را به‌وسیله دلالان از 100نفر اول می‌خرند. علاوه بر این تا زمانی که ما تخصصمان، در دورزدن قانون باشد، مسئله همین است. شما وقتی ماشین نیاز دارید و کارخانه‌ها نتوانند جوابگوی نیاز شما باشند دلالی ماشین به‌وجود می‌آید. درواقع فردی که شرایط خریدن مسکن مهر را براساس قواعد طرح مهر دارد مسکن را بعد از تحویل به‌وسیله دلال به فرد بعدی می‌فروشد تا با ما به‌التفاوت آن مشکلات دیگری را حل کند.

  • به‌عنوان حرف آخر چه پیشنهادی در این خصوص دارید؟

نیازمندی مسکن باید از راه درست و با توان کافی و لازم تأمین شود. باید ببینیم چقدر جمعیت جوان نیازمند مسکن در کشور داریم و باید چگونگی نیاز آنها نیز درنظر گرفته شود. چقدر از این جوان‌ها واقعا حاضرند در این مسکن‌های مهر زندگی کنند؟! پس باید با یک تحلیل آماری درست همه‌‌چیز به‌درستی برداشت و سپس برنامه‌ریزی بشود. اگر این برنامه نباشد، نتیجه‌اش همین است که دارد اتفاق می‌افتد؛ یکسری واحدهای مسکونی که دارد زمینه را برای دلالی و مبادله اقتصادی فراهم می‌آورد در مقابل کسانی که در این مجتمع‌ها ساکنند با حداقل امکانات و خدمات رفاهی و مسکونی و شهری و حقوق شهروندی دچار مشکلات می‌شوند و وابستگی‌هایی پیدا می‌کنند که به پیرو آن آسیب‌های اجتماعی نیز گریبانگیر آنها می‌شود. پیشنهاد من، بازنگری در این طرح‌ها و انجام طرح‌هایی با مطالعات کافی نسبت به همه جوانب است تا طرح‌های اینچنینی به ثمر بنشیند.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید