امروز: پنجشنبه, ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الخميس 17 شوال 1445 | 2024-04-25
کد خبر: 1264 |
تاریخ انتشار : 17 آبان 1391 - 17:19 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه گرگ و گوسفند صمد بهرنگی گرگ و گوسفند روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری که سرش زیر بود و داشت برای خودش می چرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید، ای دل غافل از چوپان و گله اش خبری نیست […]

عنوان کتاب : تلخون

نويسنده : صمد بهرنگی

داستان کوتاه گرگ و گوسفند صمد بهرنگی

گرگ و گوسفند

روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری که سرش زیر بود و داشت برای خودش می چرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید، ای دل غافل از چوپان و گله اش خبری نیست و گرگ گرسنه ای دارد می آید طرفش. چشم های گرگ دو کاسه ی خون بود.

گوسفند گفت: سلام علیکم.

گرگ دندان هایش را بهم سایید و گفت: سلام و زهر مار! تو اینجا چکار می کنی؟ مگر نمی دانی این کوه ها ارث بابای من است؟ الانه تو را می خورم.

گوسفند دید بدجوری گیر کرده و باید کلکی جور بکند و در برود. این بود که گفت: راستش من باور نمی کنم این کوه ها مال پدر تو باشند. آخر می دانی من خیلی دیرباورم. اگر راست می گویی برویم سر اجاق (زیارتگاه)، تو دست به قبر بزن و قسم بخور تا من باور کنم. البته آن موقع می توانی مرا بخوری.

گرگ پیش خودش گفت: عجب گوسفند احمقی گیر آوردم. می روم قسم می خورم بعد تکه پاره اش می کنم و می خورم.

دوتایی آمدند تا رسیدند زیر درختی که سگ گله در آنجا افتاده بود و خوابیده بود و خواب هفت تا پادشاه را می دید، گوسفند به گرگ گفت: اجاق اینجاست. حالا می توانی قسم بخوری.

گرگ تا دستش را به درخت زد که قسم بخورد، سگ از خواب پرید و گلویش را گرفت.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 16
    1. نویسنده :غمگین

      مطلب سایتتون عالیه. ایول دارین. کارتون رو ادامه بدین 🙂

    1. نویسنده :دخترخانم

      مطالب داستان کوتاه خوبه…موفق باشید

    1. نویسنده :امین.خوی

      نوشته داستان کوتاه گرگ و گوسفند صمد بهرنگی جالب بود. فال حافظ خیلی خوبه امکانات دیگر هم اضافه کنید.

    1. نویسنده :ahmad.shamloo

      مثله همیشه خوب و عالیه 🙂

    1. نویسنده :آسمان.آبی

      نوشته داستان کوتاه گرگ و گوسفند صمد بهرنگی جالب بود. امیدوارم موفق باشید.

    1. نویسنده :کودک.فهیم

      از زحماتتان متشکرم. :-p

    1. نویسنده :سامان.مقدم

      نوشته داستان کوتاه گرگ و گوسفند صمد بهرنگی جالب بود. امیدوارم موفق باشید.

    1. نویسنده :سمیرا.جون

      از کتاب های سایت خیلی استفاده کردیم خصوصا کتابهای نایابی که قرار داده اید.

    1. نویسنده :ضرب.شصت

      سایت باید جامع و فراگیر باشه هنوز کار زیاده و امیدوارم تا آخر همین طور ادامه بدین :دی

    1. نویسنده :محمد.رضایی

      نوشته های داستان کوتاه جلب توجه بود.

    1. نویسنده :محسن.خ

      aslan jaleb nabood

    1. نویسنده :رضا.تنها

      موفق و پیروز باشید 🙂

    1. نویسنده :خردمند

      قالب و سایت قشنگیه موفق باشین.

    1. نویسنده :مهسا.میم

      سایت جالبیه خصوصن بخش سرگرمی و عکسهای خبری 🙂

    1. نویسنده :صاحبقرانیه

      نوشته خوبی بود. لطفن مدلهای لباس و مو و ارایش را بیشتر کنین

    1. نویسنده :محسن

      همیشه موفق باشید.