جامعه > محیط زیست – وقایع اتفاقیه نوشت: از آن زمان که احداث سدهای ملاصدرا، سیوند و درودزن روی رودخانه کُر، سرچشمه بختگان را کور کرد، مردم حاشیه این تالاب استان فارس روز خوش ندیدند. هزاران تن از اهالی روستاهای حاشیه بختگان تن به مهاجرت دادند و آنها که ماندند زمینهای خشکیدهشان را رها کردند و حالا […]
جامعه > محیط زیست – وقایع اتفاقیه نوشت: از آن زمان که احداث سدهای ملاصدرا، سیوند و درودزن روی رودخانه کُر، سرچشمه بختگان را کور کرد، مردم حاشیه این تالاب استان فارس روز خوش ندیدند.
هزاران تن از اهالی روستاهای حاشیه بختگان تن به مهاجرت دادند و آنها که ماندند زمینهای خشکیدهشان را رها کردند و حالا با یارانه روز خود را شب میکنند. کارشناسان چاره را در تأمین حقابه میدانند و میگویند سد سیوند و ملاصدرا باید برچیده شود اما در سرزمین ما که هیچ رودی از گزند سدها در امان نمانده کمتر پیشآمده، سدی برای زندگی دوباره شکسته شود.
چندی پیش خبری از احیای این تالاب روی خروجی در گزارش قرار گرفت. مدیر کل محیط زیست استان فارس از آبگیری ۲۵درصدی دریاچه بختگان و امید بازگشت پرندگان مهاجر گفت، اما اینطور که از مشاهدات مردمی و گفتههای فعالان محیط زیست منطقه برمیآید، بختگان هنوز خشکیده و این آمار از واقعیت به دور است. «خشک خشک است. هیچ آبی ندارد. آنقدر سد زدند که خشکید.»
جواد حسینینژاد، فعال محیط زیست استان فارس وضعیت فعلی تالاب را اینطور وصف میکند. به جز سدها که بختِ بختگان را گره زدهاند، شمار بالای چاههای مجاز و غیرمجاز، برداشت بیرویه آب، مهار آبهای سطحی و کاشت برنج و محصولات پرمصرف آب هم مزید برعلت شده است. حسینینژاد که گرداننده گروه غیردولتی سرو کوهی استهبان نیز هست، میگوید: در سالهای گذشته کمتر به جلوگیری از این موارد پرداخته شده و چاره کار را در تأمین حقابه میداند: «اگر سد سیوند به روی بختگان باز و حقابه تأمین شود، آن زمان باید پیگیر ممنوعیت کاشت برنج در حوزه بختگان و برچیدن چاههای مجاز و غیرمجاز بود که شمار آنها در استهبان به هزار میرسد.»
این کارها برای تالاب انجام نشد تا پارسال که محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی راهی شیراز شد. در آن سفر به همراه ابراهیمی کارنامی، مدیر کل سابق محیط زیست فارس، چموخم مشکلات محیط زیستی منطقه به مسئولان نشان داده شد. آنها را سوار بر بالگرد بر فراز بختگان بردند، و با دیدن وضعیت منطقه، مقامات از راهاندازی کارگروه نجات دریاچه بختگان گفتند و حتی حرف طرحی برای انتقال آب از خلیج فارس به بختگان هم پیشآمد اما هیچیک از اینها عملی نشد تا اینکه امسال آسمان باریدن گرفت. هفته گذشته در مراسمی که به مناسبت روز جهانی تالابها در دریاچه بختگان برگزار شد، اوضاع تالاب از زبان حمزی ولوی، مدیر کل محیط زیست استان، خیلی خوب توصیف شد اما این مدعا که رنگی از امید نیز داشت به مذاق فعالان محیط زیستی که از نزدیک شاهد وضعیت تالاب بودند، چندان خوش نیامد. حسینینژاد میگوید: «آن زمان که در منطقه خشکسالی نبود، 250 میلیمتر بارش اگر داشتیم، میگفتیم وقت «ترسالی» است اما حالا که خشکسالی در بختگان بر همه معلوم شده و رطوبت هوا بسیار کم است، حفر چاهها امان دریاچه را بریده و حقابه هم داده نمیشود، چطور این میزان بارش میتواند «ترسالی» را به ارمغان بیاورد؟
برای ترسالی بیشازاین به باران احتیاج داریم. گفتند تالاب تا 45 درصد احیا شده، این چه زندگی است که به چشم هیچکس نیامده؟» مراسم روز جهانی تالابها در بخشی از طشک برگزار شد که بهخاطر چشمه گمان در اغلب اوقات آب دارد، علاوهبراین بارشهای اخیر باعث شده آب به بخشهایی از طشک راه بیابد اما به گفته فعالان محیط زیست منطقه این آب به منزله زندهبودن تالاب نیست.
حسینینژاد میگوید: این اظهارات به جز تبلیغات منفی چیزی ندارد. بگوییم اوضاع خوب است که توجهها از این تالاب خشکیده برداشت شود؟ اوضاع وخیم را خوب و مناسب نشاندادن از سوی یک مسئول با سواد قابل توجیه نیست. برخی از تالابهای ایرانی عضو کنوانسیون رامسر به دلیل آسیبدیدگی در فهرست مونترو (تالابهای آسیب دیده) قرار گرفتهاند. تالابهای کمجان، طشک و بختگان که از مجموعه آن با نام سایت تالابی نیریز و کمجان یاد میشود. این مجموعه به دلیل آنچه « تعرض و استفاده بیرویه از آب این تالابها و ورود پسابها و سموم کشاورزی» عنوان شده در این فهرست قرمز جای گرفتهاند.
بستر خشکیده تالاب بختگان بین حوزه شهرستانهای خرامه، نیریز، ارسنجان و استهبان واقع شده است. شیوع بیماری سالک در میان دانشآموزان ابتدایی و راهنمایی در برخی از این شهرستانها، از بین رفتن مشاغل اطراف تالاب ازجمله صید و ماهیگیری، مهاجرت مردم محلی و ساکنان روستاهای اطراف به حاشیه شهرهای بزرگ، خشکیدن بخش زیادی از انجیرستان دیم استهبان به عنوان بزرگترین انجیرستان دست کاشت دنیا و کاهش کمی و کیفی محصولات آن و همچنین ایجاد کانون گردوغبار که منطقه و استانهای همجوار را تحت تأثیر قرار میدهد از مصیبتهایی است که خشکیدن بختگان برای ساکنان این منطقه بهوجود آورده است.
فعالان محیط زیست میگویند: با خشکیدن بختگان حیات در حوزه این دریاچه، نیریز، طشک، ارسنجان و استهبان رو به نابودی میرود. برداشت از منابع آبی بیش از حد مجاز کشاورزی منطقه را هم با بحران مواجه کرده و بسیاری از کشاورزان تن به مهاجرت دادهاند. استهبان که بهخاطر وجود بزرگترین جنگل دست کاشت جهان (سه میلیون درخت انجیر 400ساله) برای همه شناخته شده، از دست خواهد رفت و درختانش کمتر از پیش بار خواهند داد.
تالاب کمجان؛ تجربه احیای خاک مرده
استان فارس بسیاری از تالابهای خود را از دست داده و آنها که ماندهاند نیمه جانند، به جز «کمجان» که تنها با کمک جوامع محلی جان دوباره گرفت. در سالهای دهه 60، تمام آب موجود در تالاب بدون مجوز سازمان محیط زیست و هیچگونه ارزیابی زیستمحیطی، بهوسیله زهکشی از بستر تالاب خارج و منتقل شد. این کار کمجان را به شورهزاری تبدیل کرد که ریزگردهای آن مناطق حاشیهای را تحت تأثیر قرار میداد. احداث سه سد روی رودخانه «کُر» که منبع اصلی تغذیه تالابهای طشک، کمجان و بختگان بود، تیشه به ریشه آنها زد و 150 کیلومتر از رودخانه را خشکاند. در این مدت تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی بیکار و روانه شهرها شدند. این دستاورد سدسازی روی رودخانه کر بود که حالا گریبان بختگان را گرفته است. درودزن، سیون و ملاصدرا روی یکی از پر آبترین رودخانههای منطقه بنا شدند تا کر سالهای سال آبی به خود نبیند مگر با سفرهای اعضای هیئت دولت؛ اهرم سیاسی که در این سالها گاهوبیگاه برای مقاطع پنج تا 10روزه آب را بر رودخانه گشوده.
سیروس زارع، فعال محیط زیست و پیشگام احیای تالاب کَمجان دراینباره به «وقایع اتفاقیه» میگوید: «با خشکیدن کمجان که محصول سدهای ساخته شده روی رودخانه کر بود، منطقه به روز سیاه نشست. بیشتر از یک صد روستا در حاشیه رودخانه کر که پیش از دهه 60 سومین تولیدکننده برنج و اولین تولیدکننده گندم بودند، خالی از سکنه شد. سلامت عمومی به مخاطره افتاد و بیماریهای صعب العلاج در منطقه جهش پیدا کرد.»
زارع میگوید که برای احیای کمجان از سال 88 تا همین امروز وقت گذاشته، تا بعد از سالها خشکیدگی به تنها تالاب زنده و طبیعی استان فارس بدل شود. «مردم مدافع تالاب بودند، آنها با هزینه خود بدون کمک دستگاههای دولتی توانستند به کمجان؛ جان ببخشند. او به آینده تالاب امیدوارتر است و میگوید اگر دستگاههای دولتی هم وارد شوند میتوان آن را توسعه داد. مردم برای احیای دوباره تالاب با ساخت آببند بر روی زهکش، آب را به روی پهنه خشک شده تالاب منحرف کردند و تالاب زنده شد. حدود دو هزار هکتار از تالاب احیا شد و به گفته زارع، استعداد احیای تا 10 هزار هکتار هم وجود دارد. کل کاری که اداره محیط زیست در این مدت برای کمجان انجام داد، ساخت یک پاسگاه محیطبانی در منطقه بود که آن هم به دلیل کمبود نیرو اغلب اوقات تعطیل است.
304 42
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS