امروز: جمعه, ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الجمعة 11 شوال 1445 | 2024-04-19
کد خبر: 109202 |
تاریخ انتشار : 24 فروردین 1394 - 15:34 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

این معلم افغان، يكي از ١٠ معلم نمونه دنياست   با توجه به اينكه كلاس‌هاي درس ما مختلط تشكيل مي‌شد قانع كردن خانواده‌ها براي فرستادن دختر خود به مدرسه كار دشواري بود هرچند به تدريج جامعه اين موضوع را پذيرفت اما وزارت معارف براي ثبت رسمي نام مدرسه در وزارتخانه و اجازه ثبت نام فارغ‌التحصيلان […]

این معلم افغان، يكي از ١٠ معلم نمونه دنياست

 

اخبار,اخبار اجتماعی ,معلم های برتر

با توجه به اينكه كلاس‌هاي درس ما مختلط تشكيل مي‌شد قانع كردن خانواده‌ها براي فرستادن دختر خود به مدرسه كار دشواري بود هرچند به تدريج جامعه اين موضوع را پذيرفت اما وزارت معارف براي ثبت رسمي نام مدرسه در وزارتخانه و اجازه ثبت نام فارغ‌التحصيلان مدرسه ما در امتحانات ورودي دانشگاه، اقدام به متوقف كردن كلاس‌هاي مختلط كرد

در ليسه معرفت (مدرسه معرفت) هيچ دانش‌آموزي بي‌تفاوت از كنار او رد نمي‌شود، كوچك‌ترها به آغوشش مي‌شتابند و بزرگ‌ترها مي‌ايستند و از حال و روز خود مي‌گويند، عزيز رويش، معلم افغانستاني كه نامش در فهرست ۱۰ معلم بر‌تر جهان جاي گرفته و نامزد دريافت جايزه جهاني وركي (نوبل معلم‌ها) شده است در مدرسه يا ليسه معرفت جايي ميان خيابان‌ها و كوچه پس كوچه‌هاي خاكي و گلي كابل با رويي باز به استقبال ما مي‌آيد و كلاس‌ها و دفترهاي مدرسه را به ما نشان مي‌دهد و از نظام آموزشي ليسه معرفت و از سختي‌هاي و دستاوردهاي قدم گذاشتن در راه اعتلاي نظام آموزشي در افغانستان مي‌گويد.

به گزارش اعتماد، رويش، سال آغاز به كار رسمي مدرسه را ۱۳۸۱، با ۳۷ دانش‌آموزان و هشت معلم بيان مي‌كند و مي‌گويد كه پنج نفر از هشت معلم مدرسه دانش‌آموختگان مدرسه علوم ديني بودند. سرمايه بناي مدرسه كاملا خصوصي و شخصي و غير دولتي تامين شده است و در حال حاضر نيز به شكل غيرانتفاعي و با هيات امنا اداره مي‌شود، رويش تاكيد مي‌كند كه همه امكانات مدرسه وقف است. نخستين فارغ‌التحصيلان معرفت در حال حاضر جذب بازار كار در افغانستان شده‌اند و درصد چشمگيري از آنها عضو كادر آموزشي يا اداري خود مكتب معرفت هستند.

نخستين تجربه معلمي رويش در ۱۶ سالگي و در غزني بوده است. زماني كه روس‌ها به افغانستان حمله مي‌كنند، او و خانواده‌اش از روي اجبار به غزني پناه مي‌برند و رويش در سن ١٢ سالگي مجبور به ترك وطن و هجرت به شهرهاي كويته و پيشاور پاكستان مي‌شود. او در پاكستان با كار در خياطي، شيريني‌پزي، نانوايي و نجاري هزينه‌ معيشت و خريد كتاب را فراهم مي‌كرد. او در ١٦ سالگي وقتي دوباره به غزني بر مي‌گردد، از آنجايي كه او از معدود افراد با سواد جامعه بوده است شروع به تدريس الفبا و سواد به هم سن و سالان خود مي‌كند و بعد‌ها براي گسترش اين اقدام با كمك دوستانش در مناطق مختلف غزني پنج مدرسه راه‌اندازي مي‌كند و جزوات و كتاب و لوازم درسي مورد نياز مدارس را نيز با رفت و آمد به پاكستان فراهم مي‌سازد. او با روي كار آمدن طالبان بار ديگر مجبور به مهاجرت مي‌شود و اين‌بار در كسوت معلمي نه تنها به آموزش الفبا مي‌پردازد كه شروع به تدريس خودآموخته‌هاي خود به صورت جزوه در زمينه انسان‌شناسي مي‌كند. رويش مي‌گويد: در زمان و مكاني كه دختر و پسر صبح تا شب براي زنده ماندن و زندگي كردن قاليبافي مي‌كردند ما به تدريس انسان‌‌شناسي و فهم شكل‌گيري و تفاوت زبان و اديان پرداختيم و بر سر در مدرسه زديم «ويژه‌ قاليبافان» تا آنان مدرسه را از خود بدانند.

رويش روزهايي را به ياد مي‌آورد كه با سقوط طالبان وارد مخروبه و ويرانه‌اي به نام كابل شده است، او مي‌گويد كه با ۳۷ دانش‌آموز و ۵۰۰ دلار پول بار ديگر كار خود را آغاز كرديم و اين‌بار هدف تنها سواد‌آموزي يا حتي ايجاد اميد نبود بلكه مي‌خواستيم مردم را وادار به حركت كنيم تا در ساخت يك زندگي بهتر براي خود سهيم شوند.

وي ايجاد نسلي با اميد و مشاركت‌كننده در سازندگي كشور را دغدغه خود مي‌داند و مي‌افزايد: پس از طالبان، جنگ نه تنها ظاهر فيزيكي شهر كه به روان و روح آدم‌ها آسيب زد و فرهنگ خشونت و نفرت را در جامعه حاكم كرد.

عزيز رويش مي‌افزايد: كار بسيار سختي در پيش داشتيم، اينكه كساني كه به نان شب محتاج بودند را وادار به آموختن كنيم، اينكه قانع‌شان كنيم كه يك قرص نان را بين معيشت و مغزشان تقسيم كنند. جامعه سركوب و تحقير شده بايد اهميت آموزش را مي‌فهميد.

وي با بيان اينكه اگر جامعه‌اي نتواند نگاه و سهم زنان را در فرهنگ خود به رسميت بشناسد دچار تحول نخواهد شد، بزرگ‌ترين چالشي كه پشت سر گذاشته است آموزش دختران مي‌داند و مي‌گويد: با توجه به اينكه كلاس‌هاي درس ما مختلط تشكيل مي‌شد قانع كردن خانواده‌ها براي فرستادن دختر خود به مدرسه كار دشواري بود هرچند به تدريج جامعه اين موضوع را پذيرفت اما وزارت معارف براي ثبت رسمي نام مدرسه در وزارتخانه و اجازه ثبت نام فارغ‌التحصيلان مدرسه ما در امتحانات ورودي دانشگاه، اقدام به متوقف كردن كلاس‌هاي مختلط كرد.

 

اخبار,اخبار اجتماعی ,معلم های برتر

از جمله دغدغه‌هاي رويش و همكارانش ايجاد رويكرد برابر نسبت به دختر و پسر در جامعه بود، رويش مي‌گويد: تلاش ما بر اين بود كه جامعه‌اي كه به كل با حضور زن مخالف بود بتواند به اين فهم برسد كه تفاوتي ميان دختر پسر وجود ندارد و نگاه بايد انساني باشد نه جنسيتي، تا بتوانند تعامل زن و مرد را در جامعه مشترك بپذيرند.

وي مي‌گويد: ما با شيوه‌هاي خود وارد اين كارزار شديم و با صحبت چهره به چهره با خانواده‌ها كاري كرديم كه اين مساله به تدريج قابل درك شود.
او مي‌افزايد: اثرات مدرسه در فكر و رفتار دانش‌آموزان خود موجب جلب اعتماد و تشويق خانواده‌ها به پذيرفتن مساله مشاركت زنان شد.

رويش جلب اعتماد خانواده‌ها با برگزاري جلسات منظم در مدرسه و مشاركت دادن والدين در سرنوشت اجتماعي فرزندان‌شان را از جمله اين اقدامات بر مي‌شمرد. او تاكيد مي‌كند كه كار به جايي رسيد كه حتي در جلسات اوليا از ما تشكر مي‌كردند و ما را دعا مي‌كردند چرا كه پرخاشگري از ميان جوانان‌شان رخت بسته بود.

رويش با يادآوري تلاش عده‌اي براي تصويب قوانيني در جهت سختگيري نسبت به حضور زنان در جامعه مي‌گويد: در‌‌ همان زمان فعالان زن در مدرسه ما حضور يافتند و دختران ما را تشويق به دفاع از حقوق خودكردند.

وي تاكيد مي‌كند: مدرسه معتقد بود كه اعتراض حق مدني زنان است اما به شاگردان خود متذكر شد كه حق شركت در اعتراضات را با روپوش مدرسه ندارند. اما با وجود اين پيشگيري طرفداران اين گروه به مدرسه معرفت به عنوان يك مكان ضد ديني و سكولار حمله مي‌كنند، رويش دليل اين امر را عدم آشنايي برخي با فعاليت مدرسه مي‌داند كه موجب ايجاد حساسيت و نهايتا حمله به مدرسه شد.

عزيز رويش با اشاره به حضور چشمگير مردم در اطراف مدرسه در روز حمله مي‌گويد: با دخالت وزارت داخله و پليس ويژه حمله به پايان رسيد و دانش‌آموزان كه در مكتب گرفتار شده بودند توانستند از مكتب خارج شوند.

وي با تاكيد بر اينكه اين حادثه موجب تعطيلي مدرسه نشد به ياد مي‌آورد كه بچه‌ها خود به پاكسازي و تميز كردن آثار يورش و خرده شيشه‌ها پرداختند. رويش مي‌افزايد: تصور ما اين بود كه صبح فردا اگر ۱۵ درصد از دانش‌آموزان برگردند ما پيروز شده‌ايم اما در كمال تعجب بيش از ٩٥ درصد آنها به همراه خانواده‌هاي‌شان و با گل به مدرسه برگشتند كه اين نشان مي‌داد كه اگر جامعه از لحاظ فكري و ذهني تغيير كند در مقابل واكنش‌هاي نظامي و سياسي مقاومت مي‌كند و اگر ذهن جامعه آگاه شود هيچ چيز نمي‌تواند با اين آگاهي مقابله كند. وي تاكيد مي‌كند كه پس از آن حادثه حتي خانواده‌ها با دخترهاي خود به خاطر شركت در اين اقدام مدني برخوردي نكردند.

رويش با اشاره به اينكه در حال حاضر مدرسه معرفت به صورت شورايي اداره مي‌شود، مي‌گويد: ما به دانش‌آموزان‌مان ياد مي‌دهيم كه تمرين مدارا كنند. مدرسه معرفت ‌داراي پارلمان دانش‌آموزي است كه اعضاي اين پارلمان وظيفه دارند از حقوق دانش‌آموزان در قبال كادر مدرسه و معلمان دفاع كنند و به انتقاد از سيستم مدرسه بپردازند. رويش مي‌گويد: جامعه‌اي كه ناخودآگاه شرايط استبدادي در روانش تزريق شده است بايد بفهمد كه مي‌تواند فكر كند، كار كند و بسازد.
استاد عزيز اين مساله را كه هيچ‌گاه به ايران سفر نكرده است فرصت خوبي براي همواره با ايران بودن مي‌داند و معتقد است اين فرصت امكاني فراهم كرده كه از آن براي پالايش انديشه و باورهايش بهره‌مند شود اما در واقعيت‌هايي كه ممكن است جهان و انديشه‌اش را محدود سازد، گرفتار نشود.

او با اشاره به اشتراكات غني فرهنگي و زباني ايران و افغانستان تاكيد مي‌كند كه در ليسه معرفت (مدرسه معرف) و در تهيه‌ نصاب تعليمي و پايه‌ريزي نظام آموزشي معرفت از نظام آموزشي ايران، پاكستان، هند و انگلستان به طور همزمان استفاده شده است.

وي با اشاره به شروع برنامه‌هاي معرفت در كابل همزمان با سربرآوردن جامعه از زير خاكستر سه دهه جنگ و وحشت و رويارويي با چالش‌هايي كه چنين وضعيتي را خلق كرده بود تدوين نظام آموزشي معرفت را بر همين اساس مي‌داند و مي‌گويد: نظام آموزشي معرفت در مجموع و تا حدي زياد از كارهاي آموزشي كه در ايران صورت گرفته شده استفاده كرده است. او تاكيد مي‌كند كه هم در روش آموزشي و هم در محتواي مطالب از منابع ايراني استفاده كرده‌اند.

عزيز رويش با تاكيد بر اينكه نظام آموزشي معرفت عاري از هرگونه گرايش و قيد و بند ايدئولوژيك است، هدف چنين نظامي را بارور ساختن قدرت تفكر و انديشه در دانش‌آموزان مي‌داند. او معتقد است دانش‌آموز بايد ياد بگيرد كه چگونه بينديشد و با انديشه مستقل خود، تصميم بگيرد و انتخاب كند و حرف بزند و بنويسد و با خلاقيت بر محيط و جامعه و جهان خود اثر بگذارد.

وي نقش دين و آموزه‌هاي ديني را به عنوان منبعي الهام‌‌بخش براي فكر و انديشه دانش‌آموز تلقي مي‌كند و مي‌افزايد كه دانش‌آموز با دين و آموزه‌هاي ديني، به يك نوع نگاه معنابخش نسبت به خود و ارتباط خود با هستي و خدا و انسان‌هاي ديگر در اطراف خود مي‌رسد اما اينها هيچ‌گاه براي او مايه باورهاي دگم و مطلق‌انديشانه نمي‌شود.

وي با اشاره به اينكه دانش‌آموز معرفت در نهايت انسان را باور مي‌كند و براي انسان اعتنا قايل مي‌شود و با ديد انسان‌محور به خود و نقش خود در جهان توجه مي‌كنند تاكيد مي‌كند كه همه‌ اينها مديون كتاب‌ها و متفكراني است كه دانش‌آموزان و همكاران ما در زبان فارسي به آنها دسترسي يافته‌اند و تفكر و انديشه را از طريق آنها كسب كرده‌اند.

در هنگام صحبت كردن و قدم زدن در محيط مدرسه شاگردهايي كه از كنار استاد رويش رد مي‌شوند و همه بلااستثنا مي‌ايستند و با او گپ و گفتي مي‌كنند، ما نيز با او از كلاس‌هاي موسيقي، راديو، بخش نشريه، گالري نقاشي و سالن بزرگ آمفي تئا‌تر مدرسه كه به تازگي احداث شده است بازديد مي‌كنيم.

در فاصله‌‌اي كه عزيز رويش سر كلاس مي‌رود ما هم با دانش‌آموزان و مسوولان مدرسه به گفت‌وگو مي‌نشينيم. رقيه رضايي از محصلان سابق مدرسه معرفت كه در حال حاضر در آن تدريس مي‌كند گرافيست است و به‌تازگي از دانشگاه فارغ‌التحصيل است، او نگاه ايده‌الي رويش را مهم‌ترين ويژگي او مي‌داند و مي‌گويد: او به من آموخت كه فكر كنم و براي دوردست‌ها برنامه‌ريزي كنم. من در مدرسه معرفت ياد گرفتم كه هدف داشته باشم و بال پر بگيرم و حتي به رهبري جامعه خود فكر كنم.

كريمه حسيني، فارغ‌التحصيل اقتصاد نيز با اشاره به محيط و امكاناتي كه در ايران در آن به تحصيل پرداخته بود، مي‌گويد: وقتي از ايران برگشتم روزهاي سختي را مي‌گذراندم اما درس‌هاي استاد عزيز باعث شد كه خودم را با شرايط وفق دهم و باعث ايجاد اعتماد به نفس در من شد. درس‌هاي او به من كمك كرد كه به رسيدن به درجات بالا باور داشته باشم.

كريمه با اشاره به اينكه غير از خانواده‌هاي مهاجري كه از ايران برگشته بودند دختران ديگر در اوايل اجازه حضور در مدارس را نداشتند، مي‌گويد: به تدريج و با تلاش استاد عزيز تعداد دختر‌ها در مكتب زياد شد. او تاكيد مي‌كند كه استاد عزيز در واقع به ما زندگي كردن آموخت.

محمد آصف رهنورد، معاون اجرايي مدرسه معرفت نيز با بيان اينكه خود شاگرد دروس انسان‌شناسي و علوم سياسي عزيز رويش بوده است، مي‌گويد: استاد عزيز انگيزه روي پاي خود ايستادن و استفاده حداكثري از كوچك‌ترين امكانات و همچنين مفاهيمي چون حق و آزادي را به ما آموخت.

او پيگيري را از ويژگي‌هاي بارز رويش مي‌داند و مي‌افزايد: تلاش شبانه روزي رويش باعث مي‌شود كه كار‌ها در زمان مقرر انجام شود و در واقع ما كمبود امكانات را با پشتكار جبران مي‌كنيم.
او استراتژي مدرسه را طرح نگاه‌هاي تازه بيان مي‌كند و مي‌گويد: اينكه رويش خود را در هيچ نگاهي محدود نمي‌كند موجب شده است كه مدرسه معرفت بر هيچ ديدگاهي تعصب نداشته باشد و در واقع نگاه انتقادي و خودانتقادي بر مدرسه حاكم باشد.

وي با اشاره به اينكه زبان مدرسه فارسي است ارتباط دانش‌آموزان معرفت با ايران را ارتباطي فرهنگي برمي‌شمرد و مي‌گويد: دستاوردهاي فرهنگي، علمي، آموزشي ايران همواره به افغانستان وارد مي‌شود و مورد استفاده سيستم آموزشي مدرسه ما نيز قرار مي‌گيرد. با بدرقه استاد رويش از جمع خبرنگاران و عكاساني كه براي گفت‌وگو با او تازه وارد مدرسه معرفت شده‌اند، بيرون مي‌آييم در حالي كه هنوز اميد و شادي‌اي كه در صداي دانش‌آموزان و از درون كلاس‌ها شنيده مي‌شد در گوش‌مان طنين انداخته است. در واقع آن سرخوردگي و عصبيتي كه كم‌و‌بيش در ميان مردم كابل ديده مي‌شود از ميان دانش‌آموزان عزيز رويش و مدرسه معرفت رخت بربسته است.

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید