به گزارش صلح خبر، پنجم مهرماه سالروز شکست حصر آبادان (۱۳۶۰) است. در این باره سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم از سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش تحلیلی را از این عملیات در اختیار صلح خبر قرار داده است.
در این تحلیل میخوانیم: دفاع ما دفاع مقدس مردمی بود که تمامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از ارتش، سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، نیروهای بسیج و نیروهای داوطلب مردمی از همه اقشار مختلف پزشک، معلم، دانشجو، نیروهای فنی، روحانی و عشایر، در کنار هم درطول هشت سال دفاع مقدس با رعایت وحدت فرماندهی در عملیاتهای مشترک، پیروزیهای بزرگ و موفقیتآمیزی به دست آوردند که برخی از آنها در تاریخ جنگهای دنیا بینظیر بود.
یکی از ریشههای جنگ ایران و عراق اختلافهای مرزی و سرحدات بین دو کشور است که با بررسی ریشههای این تجاوز، درمییابیم که چگونه در هر برهه از زمان ردپای استعمار انگلیس در هر فتنهای مشاهده میشود.
اختلافات مرزی ایران و عراق به زمان تأسیس سلسله صفویه در ایران و امپراتوری عثمانی(ترکیه امروزی) بر میگردد. امپراطور عثمانی بر چند کشور عربی و بخشهای بزرگی از مناطق کردستان عراق، سوریه اردن و عربستان تسلط داشت و کشور عراق گاهی در حاکمیت ایران و گاهی درحاکمیت دولت عثمانی بود.
درپی مشکلات داخلی و خارجی ایران و حل نابسامانیهای برجا مانده از گذشته، رژیم بعثی عراق از فرصت استفاده کرده از تاریخ ۱۳ فرودین ماه ۱۳۵۹ لغایت ۳۰ شهریورماه ۱۳۵۹ جمعاً ۶۳۶ مورد تجاوز زمینی، هوایی و دریایی به مرزهای جمهوری اسلامی ایران انجام داد.
گسترش این حملات در دورههای مختلف ما را به این نتیجه میرساند که عراق برنامهریزی دقیق و از پیش تعیین شده برای حمله به ایران داشته است. تعدادی از تجاوزات در سالهای ۱۳۵۸ و تا آخر شهریورماه سال ۱۳۵۹ به شرح زیر میباشد.
تجاوزات رژیم بعثی صدام در سال ۱۳۵۸ به قلمرو و حریم جمهوری اسلامی ایران
سه ماهه اول ۱۳۵۸ : ۱۴ مورد تجاوز به خاک ایران
سه ماهه دوم ۱۳۵۸ : ۱۱ مورد تجاوز به خاک ایران
سه ماهه سوم ۱۳۵۸: ۲۶ مورد تجاوز به خاک ایران
سه ماهه چهارم ۱۳۵۸: ۳۴ مورد تجاوز به خاک ایران
تجاوزات رژیم بعثی صدام در سال ۱۳۵۹ به قلمرو و حریم جمهوری اسلامی ایران:
سه ماهه اول ۱۳۵۹: ۱۴۲ مورد
سه ماهه دوم ۱۳۵۹ : ۴۱۰ مورد
فرماندهان و ردههای اطلاعاتی ارتش به مسئولین کشور و حتی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص آمادگی و تحرکات دشمن برای تجاوز به ایران، گزارشات و هشدارهای لازم را چند ماه قبل از تجاوز دشمن داده بودند، ولی توجه کافی و لازم به این هشدارها نشد و حتی مانع از جابجایی و اعزام یگانهای ارتش به مناطق مرزی تحت کنترل ژاندارمری شد. به طوری که برخی یگانهای ارتش ۲۰ روز پس از شروع تجاوز دشمن باتوجه به کمبود امکانات ترابری و جادهای کشور خود را به مناطق درگیر رساندند.
صدام رئیسجمهور وقت عراق در ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹ عهدنامه مرزی و حسن همجواری را که در سال ۱۳۵۴(۱۹۷۵میلادی) در الجزایر منعقد شده و به تایید مجامع بینالمللی رسیده بود، زیرپا گذاشت و آن را پاره کرد. سه روز بعد، ارتش رژیم بعثی صدام بدون اعلان جنگ، در ساعت ۱۳۳۰ روز دوشنبه ۱۳۵۹/۶/۳۱ از طریق زمین، هوا و دریا به ایران حمله کرد و بخشی از خاک ایران را اشغال کرد. بدین ترتیب، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد و این جنگ بیست وپنجمین جنگ کامل و تمام عیاری بود که در مدت بیش از چهار قرن همسایگی بین ایران و امپراتور عثمانی(ترکیه) و عراق کنونی به وقوع پیوست.
صدام در حال و هوای جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل، تهاجم سرتاسری خود را با ارتش تا دندان مسلح به داخل خاک ایران بدون اعلان جنگ آغاز کرد. دشمن با این تصور خیال میکرد، میتواند استان خوزستان را تصرف و ضمیمه خاک خود کند. تجاوز دشمن به هشت سال جنگ خونین انجامید و این درحالی بود که به علت پراکندگی یگانهای ارتش در سایر نقاط کشور از جمله کردستان، گنبد و شرق کشور برای برقراری نظم و امنیت و مقابله با ضدانقلاب، در روزهای نخست جنگ تحمیلی دشمن تنها یگانهایی از لشکر۸۱ زرهی و لشکر۹۲ زرهی و گروه رزمی۱۸۲ پیاده تیپ۸۴ خرمآباد را در مقابل خود داشت که استعداد کل این یگانها کمتر از۵۰ درصد بود، نیروی زمینی ارتش با همین عناصر موجود و همراهی مردم آنچنان مقاومت دلیرانهای در مقابل ارتش تا دندان مسلح عراق به نمایش گذاشت که دشمن را مات و مبهوت مقاومت و پایداری خود کرد.
یگانهای موجود ارتش در منطقه با به اجرا درآوردن عملیات تأخیری تا رسیدن سایر یگانهای ارتش از سایر نقاط مختلف کشور توانستند در موقعیت مناسب پدافندی، ارتش متجاوز عراق را از ادامه پیشروی بیشتر به سوی اهداف از پیش تعیین شده باز دارند و به جز در محدوده خرمشهر و سوسنگرد، دشمن بعد از ۶ روز در سایر مناطق، ناگزیر به اتخاذ پدافند اجباری شد و زمینگیر شد، ارتش رژیم بعثی صدام تلفات سنگینی در مدت این ۶ روز عملیات تأخیری ارتش ایران متحمل شده بود و صدام متوجه شد که در محاسبات خود در مورد ارتش ایران اشتباه کرده است، بلافاصله تقاضای صلح خبر را پیشنهاد کرد.
تجزیه و تحلیل نظامی نشان میدهد که ارتش عراق به جز اشغال ناقص خرمشهر به هیچ یک از اهداف تاکتیکی خود دست نیافت و در شرایطی که باید پیشروی خود را ادامه میداد تا به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد، اما در اثر مقاومت و شدت پایداری نیروهای ایرانی، به ناچار در بیابانهای وسیع خوزستان و مناطق کوهستانی ایلام و کرمانشاه زمینگیر شدند و رؤیای صدامحسین به چنان کابوس هولناکی تبدیل شد که هشت سال رژیم بعثی را از آن خلاصی نبود.
با شعلهور شدن آتش جنگ تحمیلی، ارتش جمهوری اسلامی ایران برای برقراری کنترل و اداره و هدایت جنگ تا سرکوبی ارتش متجاوز بعثی و پیروزی نهایی، عملیات خود را شامل بر سه مرحله کلی اجرا کرد.
۱ – مرحله اول: متوقف کردن هرچه سریعتر پیشروی دشمن در همه محورها، تا رسیدن نیروهای پشتیبانی و به دست آوردن امکانات مناسب برای دفع تجاوز ارتش عراق.
در مرحله اول، بین هفت تا ۱۰ روز اولیه جنگ، ارتش جمهوری اسلامی ایران با وجود تمام محدودیتها و کاستیهای خود و درگیر بودن در جبهه داخلی، با کسب روحیه از حمایت مردم رشید و شهیدپرور ایران، موفق شد نیروهای متجاوز دشمن را در سرتاسر جبههها ناگزیر به اتخاذ حالت پدافندی کرده و پیشروی او را سد کنند. به طوری که در پایان ۶ روز اول جنگ صدامحسین با اظهار اینکه ما به اهداف نظامی خود دست یافتهایم و آمادگی خود را برای ترک مخاصمه، مشروط به پذیرش شرایط عراق از سوی ایران اعلام کرد(نشانههای شکست حمله برقآسای عراق هویدا شد).
در روز ششم مهرماه ۱۳۵۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای بهشماره ۴۷۹ خود را صادر کرد و از ایران و عراق خواست از توسل به جنگ خودداری و پیشنهاد میانجیگری را بپذیرند در هفتمین روز جنگ صدام حسین خواستار آتش بس فوری شد و این درحالی بود، بخش از مناطق غربی ایران را اشغال کرده بود.
۲ – مرحله دوم: پدافند در مقابل دشمن و اقدام به بازسازی نیروهای خودی برای کسب آمادگی حمله متقابل و اجرای تکهای محدود و سلب آسایش از دشمن به منظور خسته کردن و کاهش توان رزمی دشمن.
در دومین مرحله عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران که تقریباً یک ماه پس از شروع جنگ آغاز شد، نیروهای ارتش به منظور بازسازی و کسب آمادگی لازم برای حمله متقابل در مقابل نیروهای عراقی به وضعیت پدافند درآمدند. در این زمان نیروی زمینی در بازسازی نیروی انسانی و تجهیز نیروهای رزمی اقدامات مناسب و قابل توجهی کرد.
لغو خدمت یکساله سربازان وظیفه، احضار نیروهای ذخیره و بازگشت برخی از افسران و درجهداران رها شده از خدمت به صفوف ارتش جمهوری اسلامی ایران، تغییر در انتصابات و بهبود سیستم فرماندهی و برقراری انضباط از جمله اقداماتی بود که به بهبود وضعیت ارتش انجامید. این مرحله حدود یکسال طول کشید و ارتش علاوه بر تلاش در بازسازی و افزایش توان و آمادگی رزمی خود، طی دستورالعملی به قرارگاههای عملیاتی جنوب و غرب و همچنین شمالغرب ابلاغ کرد با امکانات و تواناییهای موجود خود در فرصت مناسب به خطوط و مواضع پدافندی دشمن تک کرده، خواب را از چشم دشمن ربوده و دشمن را خسته، فرسوده و پشیمان از تجاوز کنند و روحیه سازشناپذیری و عدم پذیرش اشغال سرزمین خود را به دشمن نشان داده و با وارد کردن ضربات پیدرپی، تلفات و خسارات و ضایعات به دشمن تحمیل نماید و دشمن را به تحلیل برند.
۳ – مرحله سوم: اجرای حملات متقابل برای آزادسازی مناطق اشغالی و انهدام نیروهای متجاوز بود.
مرحله سوم اجرای عملیات، آفندی بزرگ و گسترده علیه نیروهای متجاوز و آزادسازی مناطق اشغالی در سطح وسیع بود. اولین عملیات آفندی بزرگ که توسط لشکر۷۷ خراسان نیروی زمینی ارتش در مهرماه۱۳۶۰ طراحی و اجرا شد، عملیات غرور آفرین ثامنالائمه(ع) است.
یکی از اهداف مهم ارتش عراق در هجوم گسترده به جمهوری اسلامی ایران تصرف جزیره آبادان بود زیرا عراق با اشغال این جزیره میتوانست بر اروندرود و شمال خلیج فارس تسلط یابد. اهمیت این مسئله نقش مهم منطقه ویژه خرمشهر و جزیره آبادان را روشن کرده و به عبارتی میتوان گفت که حفظ این منطقه و جلوگیری از اشغال آن توسط نیروهای عراقی به نوعی سرنوشت جنگ را مشخص کرد.
علیرغم برتری کامل نیروهای دشمن، ایستادگی و مقاومت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مردمی مانع سقوط سریع خرمشهر شد. دشمن پس از برخورد با مقاومت سرسختانه نیروهای خودی ضمن محاصره خرمشهر در شمال و غرب کارون، در ۱۹ مهرماه ۱۳۵۹ با عبور از رودخانه کارون در مقابل آبادی مارد واقع در ۱۵ کیلومتری شمال بهمنشیر، محور اهواز- آبادان را قطع و در محور ماهشهر- آبادان تلاش کرد که از رودخانه بهمنشیر نیز عبور کرده و با ورود به جزیره آبادان، خرمشهر را کاملاً محاصره و آبادان را اشغال کند.
محاصره آبادان از شرق کارون و استمرار تهدید اشغال آن از سوی نیروهای دشمن از جنبههای مختلف سیاسی و نظامی برای کشور ما بسیار خطرناک بود. حساسیت و اهمیت فوقالعاده این مسئله سبب شد که نگرانی شدیدی در مقامات تصمیمگیر سیاسی و نظامی بوجود آید و در راس همه، رهبر کبیر انقلاب اسلامی در آبانماه ۱۳۵۹ ضمن ابلاغ پیامی فرمودند:
«حصر آبادان باید شکسته شود»
از زمان صدور این فرمان تاریخی تا پدید آمدن توان رزمی مناسب نیروها برای اجرای عملیات ثامن الائمه(ع) , تلاشهای زیادی به عمل آمد که به محدود شدن منطقه سرپل دشمن در شرق کارون و خودداری دشمن از ادامه تلاش برای تصرف جزیره آبادان و یا توسعه در محور اهواز- آبادان و آبادان- ماهشهر شد و نیروهای دشمن نتوانستند جزیره آبادان را اشغال و محاصره کامل کرده و راه آبی از قسمت شرقی بهمنشیر را برای خود باز نگه دارند.
در اوایل فروردین ماه۱۳۶۰ لشکر۷۷ پیاده نیروی زمینی ارتش مسئولیت منطقه عملیاتی خرمشهر و آبادان را از فرماندهی اروند که تا آن زمان هدایت عملیات در منطقه را عهدهدار بود، تحویل گرفت. لشکر از همان ابتدا ضمن تحکیم مواضع پدافندی و سد پیشروی و تثبیت دشمن، جاده ارتباطی منشعب ازمحور ماهشهر- آبادان به جزیره آبادان بهنام «جاده وحدت» را با همکاری جهاد سازندگی احداث کرد و مشکل تدارک و اصولاً هرگونه تردد به جزیره آبادان را که صرفا از راه دریا انجام میگرفت را برطرف ساخت.
در خردادماه۱۳۶۰ طرح عملیاتی ضربت قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب تهیه و منتشر شد. ماموریت لشکر۷۷ پیاده در این طرح انهدام نیروهای دشمن در منطقه بین آبادیهای مارد و سلمانیه، جنوب محور ماهشهر- آبادان و در شرق رودخانه کارون و تامین کرانه شرقی آن بود.
براساس این ماموریت، ستاد لشکر۷۷ پیاده از اواسط خردادماه۱۳۶۰ برآوردهای ستادی خود را تهیه و ماموریتهای خود را در منطقه دارخوین(۲۱ خردادماه ۱۳۶۰) و در شمال رودخانه بهمنشیر(۳۱ خردادماه ۱۳۶۰) با موفقیت اجرا کرد و برای اجرای ماموریت سوم که همان شکست حصر آبادان بود، فعالیتهای لشکر از تیرماه۱۳۶۰ آغاز شد. تلاشهای فرماندهی و ستاد برای آمادگی حمله به سرپل دشمن در شرق کارون بهطور فعال و بهمدت سه ماه ادامه یافت که منجر به تهیه طرح عملیاتی ثامنالائمه(ع) در ۱۵شهریورماه ۱۳۶۰شد.
در این عملیات، لشکر ۷۷پیاده، تیپ ۳۷ زرهی شیراز، گردان۲۹۱ و ۲۴۶ تانک و گروه رزمی۲۹۱ تانک لشکر۱۶ زرهی قزوین، گردان شناسایی۲۱۴، گردان۱۰۷ ژاندارمری، گروههای توپخانه۱۱، ۲۲، ۳۳، ۴۴، یگانهای مهندسی رزمی، هوانیروز، نیروی هوایی در پشتیبانی عمومی، ۱۰گردان پیاده و مانوری از سپاه پاسداران و بسیج مردمی شرکت داشتند.
عملیات ثامنالائمه(ع) در ساعت ۰۱۰۰ پنجم مهرماه ۱۳۶۰ با رمز «نصر منالله و فتح قریب» آغاز و در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۷ بعد از دو روز نبرد موفقیت آمیز به پایان رسید.
دستاوردهای عملیات ثامنالائمه(ع)
برخی از نتایج این عملیات را اگر بخواهیم برشماری کنیم شامل موارد زیر است:
اعتماد به نفس و خودباوری در اضمحلال دشمن متجاوز در بین فرماندهان و رزمندگان و آحاد مردم شریف ایران، تصرف و تأمین ساحل شرقی رودخانه کارون، خارج کردن آبادان از محاصره یکساله، آزادسازی بیش از ۱۵۰ کیلومترمربع از اراضی اشغال شده، کشته و زخمی شدن بیش از ۳۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن، اسارت ۱۷۰۰ نفر از نیروهای دشمن، انهدام ۹۰ دستگاه تانک و نفربر و ۱۰۰ دستگاه انواع خودرو، سرنگونی سه فروند هواپیما و یک فروند بالگرد، به غنیمت گرفتن تعداد ۱۸۰ دستگاه تانک و نفربر ۱۰۰ و ۴۰۰ خودروی سبک و سنگین، سلاح سبک و موشک انداز و انواع توپهای صحرایی و ضدهوایی.
در این عملیات مشخص و ثابت شد که هرچه نتایج پیشبینی طرحها و اجرای عملیات برمبنای اصول و موازین علمی و نظامی باشد، موفقیت، پیروزی و خسارت وارده به دشمن بیشتر و دستاوردهای حاصله زیادتر و تلفات انسانی کمتر خواهد بود.
رهبر فقید انقلاب اسلامی امام راحل(ره) پس از پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات در بخشی از پیام خود فرمودند:« به اسم ملت بزرگ ایران از رزمندگان دلیر ارتش و سپاه و دیگر قوای مسلح تقدیر و تشکر میکنم. »
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالی) در مورد این عملیات چنین فرمودهاند:« شکست حصر آبادان پیش قراول پیروزیهای بزرگ ما درجنگ بود، این عملیات اولین عملیاتی بود که مظهر همکاری کامل ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و از همانجا هم روند جنگ به شکل پیروزی نیروهای اسلام تغییر پیدا کرد و توانستند قدم به قدم دشمن را به عقب بنشانند تا وضع افتخارآمیز امروز را به وجود بیاورند. »
باتوجه به نقش شجاعانه یگانهای لشکر۷۷ پیاده نیروی زمینی ارتش در پیروزی عملیات ثامنالائمه(ع) با تصویب شورایعالی دفاع در تاریخ ۱۱ مهرماه۱۳۶۰ نام این لشکر به « لشکر ۷۷پیروز خراسان» تغییر داده شد.
عملیات پیروزمند ثامنالائمه(ع) اولین عملیات گسترده و بزرگ نظامی از آغاز جنگ تحمیلی بود که تأثیرات مهمی از نظر نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی در ایران و منطقه خاورمیانه و جهان بههمراه داشت.
ارتش جمهوری اسلامی ایران با طراحی، اجرا و به کارگیری منطقی و اصولی امکانات موجود، از قبیل نیروی هوایی، هوانیروز، پدافند هوایی، توپخانه صحرایی، کاربرد صحیح یگان مهندسی و مخابرات و با درنظر گرفتن اصول متقن جنگ در میدان نبرد، به دور از فضا و جو سیاسی موجود، آنچنان آثاری از خود به جای گذاشت که امواج برانگیخته شده از آن، عملیاتهای بزرگ پیروزمند بعدی را میسر ساخت و برگ زرینی در کارنامه هشت سال دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشته است.
سانحهای که شیرینی و حلاوت این پیروزی را در کام ملت و مسئولان کشور تلخ کرد روز بعد از این عملیات ۱۳۶۰/۷/۷ بود.
فرماندهان عالیرتبه ارتش و سپاه، هنگام بازگشت به تهران بر اثر سانحه هوایی هواپیمای ترابری c-۱۳۰ در حوالی کهریزک تهران به شهادت رسیدند. در این سانحه سرلشکر ولیالله فلاحی(رئیس ستاد مشترک ارتش)، سید موسی نامجوی(وزیر دفاع)، جواد فکوری(فرمانده نیروی هوایی ارتش) و یوسف کلاهدوز(قائم مقام سپاه پاسداران) و محمد جهانآرا(فرمانده سپاه خرمشهر) به شهادت رسیدند.
طبق فرمایش امام راحل(ره) : « مسلماً خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست. »
در پایان یاد و خاطره تمامی شهدای هشت سال دفاع مقدس بهویژه فرماندهان و شهدای عملیات ثامنالائمه(ع) را گرامی میداریم.
روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.
انتهای پیام